سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

شما بخوانید , مدیران هم


شما بخوانید , مدیران هم

یکی از نشانه های نبوغ منحصر به فرد »والت دیسنی«, فیلمساز مشهور سینمای آمریکا, این بود که از جنبه های ادراکی گوناگونی به یک موضوع نگاه می کرد یکی از دستیاران او موضوع را به خوبی توضیح داده است » در اصل ما سه والت دیسنی مختلف داشتیم والت دیسنی »خیالپرداز«, والت دیسنی »واقع بین« و والت دیسنی »منتقد« ما هرگز نمی دانستیم که کدام والت دیسنی در جلسه حضور دارد «

●آفریدن آینده

یکی از نشانه های نبوغ منحصر به فرد »والت دیسنی«، فیلمساز مشهور سینمای آمریکا، این بود که از جنبه های ادراکی گوناگونی به یک موضوع نگاه می کرد. یکی از دستیاران او موضوع را به خوبی توضیح داده است: »... در اصل ما سه والت دیسنی مختلف داشتیم: والت دیسنی »خیالپرداز«، والت دیسنی »واقع بین« و والت دیسنی »منتقد«. ما هرگز نمی دانستیم که کدام والت دیسنی در جلسه حضور دارد.«

والت دیسنی نه تنها از فراست برخوردار بود، بلکه در زمینه فرایند خلاقیت و برنامه ریزی موثر مستلزم هماهنگی سه زیر فرایند خیالپرداز، واقع بین و منتقد است. خیالپرداز بدون واقع بین نمی تواند به نقطه نظرهایش صورت واقعی بخشد. منتقد و خیالپرداز هم بدون واقع بین در تعارض دایم باقی می ماند. خیالپرداز و واقع بین می توانند چیزهایی را خلق کنند، اما بدون منتقد ممکن است محصول آنها چنگی به دل نزند. منتقد هم بدون حضور واقع بین یا خیالپرداز تنها یک »نکوهش گر« باقی خواهد ماند.

یک برنامه ریزی موثر مستلزم توجه به ابعاد گوناگون است. وظیفه خیالپرداز، ارائه نظر و فکر مورد نیاز است. برای تبدیل فکر به واقعیت به واقع بین نیاز داریم. برای تصفیه و پالایش کارها نیز حضور منتقد ضروری است. هر یک از این مراحل خط مشی فکری مخصوص خود را دارند که در بیشتر موارد به جای حمایت از یکدیگر در تعارض با یکدیگر هستند.

اما شیوه برخورد والت دیسنی با این سه شخصیت متفاوت موضوعی است که باید دقیق تر بررسی شود. برای مثال، این سئوال مطرح است که چگونه والت دیسنی به خیال دست می یافت (خیالپرداز)، چگونه رویاهای خود را صورت خارجی می داد (واقع بین) و چگونه آنها را نقد می کرد (منتقد) تا‌ آثاری بدیع از خود برجای بگذارد!

●نتیجه گیری:

- مرحله »خیالپرداز« برای ایجاد و تعیین هدف موثر است.

- مرحله »واقع بینی« راه رسیدن از پندار به عمل را مشخص می کند.

- مرحله »انتقادی« حرکت از پندار به عمل را ارزیابی می کند.

منبع: رموز موفقیت در مدیریت و رهبری

توصیه هایی به صاحبان صنایع

- در مورد کیفیت محصول، هیچگاه احساس رضایت نکنید و همیشه درصدد بهبود هرچه بیشتر آن برآیید.

- با تعداد انگشت شماری از عرضه کنندگان مواد اولیه (با بهترین آنها) معامله کنید.

- مشخص کنید که آیا مشکلاتی را که با آنها رو به رو هستید مربوط به قطعات یا بخش های خاصی از فرایند تولید است و یا اینکه کل فرایند تولید چنین مساله ای دارد.

- کارگران خود را در زمینه ای آموزش دهید که می خواهید کارهایی را در آن زمینه انجام دهند.

- دانش و آگاهی تخصصی سرپرستان خط تولید را هر چه بیشتر بالا ببرید.

- گروه های مختلف را تشویق کنید تا با یکدیگر همکاری نزدیک داشته باشند.

- از کارگران خود بخواهید؛ کیفیت کار خود را بالا ببرند نه اینکه از صبح تا عصر فقط در واحد و محل کار خود حاضرباشند.

- کارگران خود را آموزش دهید تا با روشهای آماری آشنا شوند و‌ آنها را درک کنند.

- هر گاه احساس نیاز کردید، مهارتهای جدید را به کارکنان خود آموزش دهید.

- همیشه مدیران ارشد را مسئول اجرای این اصول بدانید.

●چند درصد از کارهایمان موثر و مفید است؟

ترکیب استاندارد فعالیت های ما به صورت۸۱،۱۸،۱ است؛ یعنی از هر۱۰۰ کاری که انجام می دهیم یک کار موثر است؛ به طوری که علاوه بر خودمان، دیگران هم منتفع می شوند،‌۱۸ مورد از کارهای ما به گونه ای است که یا ما منتفع می شویم و یا دیگران و در۸۱ مورد، انتفاع هیچیک از طرفین ممکن نیست.مفهوم این موضوع آنست که ما باید۸۱ مورد را در کارهای خود شناسایی کرده،‌حذف کنیم و در این صورت است که بهره وری خواهیم داشت. فعالیت هایی که در آنها جابجایی انجام می شود و یا اینکه در آنها چیزی در جایی انباشته می شود ولی ارزش افزوده ایجاد نمی شود باید حذف شوند.

●استفاده هوشمندانه از منابع

استفاده هوشمندانه از منابع یعنی: اگر کسی در زمینه درون سازمانی به مواد، قطعات، ماشین آلات و انرژی می نگرد ما به انگیزش، مهارت، تجربه و آموزش نگاه کنیم و اگر در زمینه فرایند طرز تفکر، نگاه افراد به نظام کاری، مدیریتی و کنترل متمرکز است، ما باید در روابط انسانی و کار گروهی متمرکز شویم و اگر فردی در مقوله برون سازمانی به فراورده، خدمت و سودآوری توجه دارد ما می بایست به رضایت، شهرت و افتخار شغلی توجه کنیم. افراد در فضایی عاری از بهره وری، منفی باف، متخاصم، مهاجم، شاکی و متخصص همه چیزدان خواهند بود.

●امواج بهره وری

موج اول؛ هر وقت توانستی کار کلانی را به کارهای کوچک تبدیل کنی و کارهای با ارزش را بیشتر و کارهای کم ارزش را کمتر انجام دهی، بهره ور هستی.

موج دوم؛ شبکه ای شویم، یعنی از توانایی دیگران هم استفاده کنیم.

موج سوم؛ کارآفرینی یعنی هر کسی بتواند برای دیگران نیز کار ایجاد کند.

موج چهارم؛ بهره مندی از تکنولوژی، باید دانست که روند تکنولوژی، موجی واقع گرایانه است که باید به کار گرفته شود و هر کسی که توانست با این موج حرکت کند، برنده خواهد بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.