یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

جهانی سازی , گزاره مهم مهدویت


جهانی سازی , گزاره مهم مهدویت

حجت الاسلام و المسلمین سیدرضی شکوری موسوی, امام جمعه و مسؤول حوزه های علمیه خوی

حجت الاسلام و المسلمین سیدرضی شکوری موسوی، امام جمعه و مسؤول حوزه های علمیه خوی

عَنِ الصّادِق (ع) : ... فَاِنَّـکَ اِذا عَرَفْـتَ اِمامَـکَ لَمْ یَضُـرَّ کَ تَقَـدَّمَ هذَا الْاَمْرُ اَوْ تَأَخَّـرَ (۱)

چــون امـامـت را شـنـاخـتــی بـه تــو زیـان نــدارد کـه ایـن امـر ( ظـهــور) پـیـش افـتـد یـا پـس افـتـد

یکی از مباحث مهم موضوع مهدویت بویژه در شرایط حساس فعلی جوامع بشری بحـث وظـایف منـتظران آن حضـرت است و در میان تمامی وظایف مـورد اشاره در کـتـب روائـی و کـلامی شناخـت امام (ع) مهـمتـرین آنها معـرفـی شده اسـت چــون نـوع سـایــر وظـایــف مــرتـبـط بــر شـنـاخــت امـــام (ع) هــســتــنــد.

البتـه لازم به یادآوری است کـه وجـوب شناخت امام (ع) اختصاص به عصر غیبت ندارد بلکـه شامل تمامی اعصـار و همـه ائـمه (ع) می باشد.

قبل از پرداختن به روایات مربـوط ، ضـرورت دارد دو مطـلب را بعنوان مقدمه مطرح کنیم چون در فهم و درک اصل بحث نقش اساسی دارند.

فرق معرفت ( شناخت ) با علم:

واژه شناخت ترجمه فارسی کلمه معرفت است که همانند تدبّر، حکـمت ، تذکـر ، علم ، رؤیت و خبیر از کلمات قرآنی است.

راغب اصفهانی لغت شناس معروف در کتاب المفـردات فـرق مـیـان عـلـم و مـعـرفـت را چـنـیـن بـیـان می دارد: اَلْمَعْـرِفَـةُ وَ الْعِـرْفانُ : اِدْراکُ الـشَّـیْـئِ بِتَـفَـکُّـرٍ وَ تَدَبُّـرٍ لِاَثَـرِه وَ هُوَ اَخَـصُّ مِنَ الْـعِلْمِ وَ یُضادُّهُ اَلْاِنْـکارُ(۲)

معرفت و عرفان، درک کردن و دریافـتـن چیزی است از روی اثر آن با اندیشـه و تدبّـر و اخـص از علـم است( چون علم تنها آگاهـی است امـا معـرفـت آگـاهـی به چـیـزی با آثـار و خـصـوصـیّـات آن اسـت) واژه مقابل معرفت انکار است ( بطوریکه واژه مقابل علم جهل است)

البته دانشمندان در رابطه با معرفت و علم دیدگاه های مـتـعــددی دارنــد کــه جـای بـررســی آن نـیـسـت.

حـقیقت انتـظار چیست ؟ و به چه کسی منتـظر می گویند ؟

با توجه به اینکه می خواهیم از مهمترین وظیفه منتظران بحث کنیم لذا لازم است ابتدا حقیقت انتظار و ویژگی

و خـصـوصـیّـات انسان منـتـظر مـورد توجه قرار بگیرد.

دانشمندان علم کلام در تعریف انتظار می گویند: چشم به راه بودن برای ظهور آخرین ذخیره الـهی و آماده شدن برای

یـاری او در برپـایـی حـکـومـت عـدل و قـسـط در سـراسـر جـهان(۳)

در این تعریف چند نکته و قید اساسی مورد توجه قرار گرفته است:

۱) چـشــم بـه راه امـام (ع) بــودن

۲) آماده شدن برای یاری کردن امام (ع)

۳) یاری رسانی امام (ع) در تشکیل حکومت جهانی

لـذا انـسـان مـنـتـظـر بـایـد در تـمـامـی وجـود خود این ویـژگـی ها و خصوصیات را دارا باشد تا بتوان به او عنوان منتظر را اطلاق کرد. با این توضیح روشن می شود منتظر امام (ع) بودن چقدر سخت و سنگین است و اگر بخواهیم آثار این نوع انتـظار را در وجود منتـظران واقعـی مشاهده بکنیم.

روایـتـی را کـه سُـدَیْـر بـن حـکـیـم سـیـرفـی کـوفی نـقـل کـرده مـی آوریم: سُدَیْر می گوید: بـه هـمـراه مـفـضّـل ، ابوبصـیر و ابان خدمـت امام صـادق (ع) رسیـدیـم و دیدیم آن حضرت بر روی خاکها نشسته ... و همانند مادر فرزند مـرده در حال گریه و زاری است سراسر وجود او را غم و اندوه فرا گرفته بود ، سـیـل اشـک از دل پـرخـون و قـلــب پـر الـتـهـاب او بـرخـاسـتـه بــود و برگـونـه هـایـش می ریـخت و در این حال این گـونه زمزمه می کرد: سَـیِّـدی غَـیْـبَـتُکَ نَـفَـتْ رِقادِی وَ ضَـیَّـقَـتْ عَلَیَّ مِهادِی وَ ابْـتَـزَّتْ مِـنّی راحَةَ فُـؤادِی ...(۴) ای سید من غیبت تو خواب را از دیدگانم ربوده عرصه را بر من تـنـگ نـمـونـه آسـایـش و آرامـش را از قـلـبـم گـرفـتـه اسـت.

پـس از بـیـان ایـن دو مـطـلـب ، بـر مـی گـردیـم بـه توضـیـح چند روایت در زمینه اهمیت و نقش اساسی شناخت امام (ع): ۱- فضیل بن یسار ( از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و از اصــحــاب اجــمــاع مــی بــاشــد ) مـی گــویــد؛ از امام صادق (ع) از تفسیر این آیه شریفه پرسیدم: یَـوْمَ نَـدْعُــوا کُـلَّ اُنـاسٍ بِـاِمـامِـهِـمْ(۵) روزیکه هر مردمی را با امامشان می خوانیم امام (ع) در پاسخ فرمود: یـا فُـضَـیْـلُ اِعْـرِفْ اِمـامَـکَ فَـاِنَّـکَ اِذا عَـرَفْـتَ اِمـامَـکَ لَـمْ یَـضُـرَّ کَ تَـقَـدَّمَ هذَا الْاَمْرُ اَوْ تَـأَخَّـرَ وَ مَنْ عَـرَفَ اِمامَهُ ثُمَّ مـاتَ قَبْـلَ أَنْ یَـقُـومَ صـاحِـبُ هـذَا الْـاَمْرِ کانَ بِمَـنْـزِلَةِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ(۶) ای فـضـیـل تو امـامـت را بـشـنـاس زیرا چون امامت را شناخـتی به تـو زیان ندارد که این امر ( ظهور ) پیش افتد یا پس افتـد هرکه امامـش را بشـنـاسـد و پـیـش از قـیـام صـاحـب الامـر بمیـرد چـون کـسی باشدکـه در لـشـکـر اوسـت نـه چـون کـسـیـکـه زیـر پـرچـم او قرار دارد.

اسماعیل بن محمد خزاعی می گوید: ابو بصیر از امام صادق (ع) سئوالی کرد و من هم می شنیدم گفت: تَـرانِـی اُدْرِکُ الْـقائِـمَ (ع)؟ فَقالَ : یا اَبابَـصـیرُ اَلَسْـتَ تَعْـرِفُ اِمامَکَ ؟ فَقالَ : اِیْ وَاللهِ وَ اَنْـتَ هُـوَ وَ تَـنـاوَلَ یَـدَهُ فَقالَ : وَ اللهِ ما تُبالِی یا اَبابَصیرٍ اَلاّ تَکُونَ مُحْـتَبِـیاً بِـسَـیْـفِـکَ فِـی ظِـلِّ رُواقِ الْـقـائِـمِ (ع)(۷) به نظـر شما من امـام قائم (عج) را به چـشـم خـود می بـیـنـم ؟ فرمود : ای ابـو بصیـر تو نـیستی که امام خود را می شنـاسـی ؟ گـفـت : چـرا بـه خـدا او تـو هـسـتی و دسـت آن حضرت را گرفت، امام (ع) فرمود : به خدا باکت نیست ای ابوبصـیـر که در سایه آستانه امام قائـم (عج) تکـیـه به شـمـشـیر خـود نکـرده ای.

امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: وَ اِنَّمَا الْاَئِمَّةُ قُوّامُ اللهِ عَلی خَلْقِهِ وَ عُرَفاؤُهُ عَلی عِبادِهِ وَ لا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ اِلاّ مَنْ عَرَفَـهُمْ وَ عَـرَفُـوهُ وَ لا یَدْخُلُ النّارَ اِلاّ مَنْ اَنْـکَرَهُمْ وَ اَنْکَرُوهُ(۸) همانا امـامـان دین ، از طـرف خدا ، تدبـیـر کنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگانند کسی به بهـشت نمی رود جز آنکه آنان را شناخته و آنان او را بشناسند و کسی در جهنم سرنگون نگردد جـز آنکه منکـر آنان باشد و امـامـان هم وی را نپذیرند.

زراره می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: اگر من به این زمان (زمان غیبت امام عصر) بـرسـم چـه دسـتـوری بـه مـن مـی دهـی؟ امام (ع) فرمود : به درگاه خدا این دعا را بخوان اَلّلهُـمَّ عَرِّفْـنِی نَفْسَّکَ فَإنَّکَ إنْ لَـمْ تُعَرِّفْـنِی نَـفْسَکَ لَـمْ أَعْـرِفْکَ اَلّلهُـمَّ عَرِّفْـنِی نَبِـیَکَ فَإنَکَ إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَـبِیَکَ لَـمْ أعْـرِفْهُ قَـطُّ اَلّلهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإنَکَ إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی(۹)

خدایا خودت را به من بشناسان زیرا اگر تو خودت را به مـن نشـناسـانی من تـو را نخـواهـم شـناخت بار خدایا پیامبرت را به من بشناسان زیرا اگر تو پیامبرت را بـه مـن نـشـنـاسـانـی مـن هـرگـز او را نـشناسـم، بارخدایا حجّت خود را به من بشناسان زیرا اگر تو حجّتت را بـه من نـشـنـاسانی من از دیـنـم گـمـراه مـی شـوم.

از این ۴ روایت سه مطلب اساسی زیر بدست می آید:

۱) صرف شناختن امام (ع) بدلیل آثار و برکـاتی که در بردارد همانند قرار گرفتن در لشکر و زیر پرچم امام (ع) می باشد.

۲) امام (ع) مدیر جامعه و رهبر بندگان خداست ورود انسان بر بـهـشت در قـیـامت در گـرو شـنـاخت امام (ع) است.

۳) عدم شناخت امام (ع) مساوی با گمراهی و ضلالت انسان است

عَنْ عَلِیِّ بْنِ الحُسَین (ع) :

مَنْ ثَبَتَ عَلی وِلایَتِنا فِی غَیبَةِ قائِمِنا اَعطاهُ اللهُ اَجرَ اَلفَ شَهیدٍ مِثلَ شُهَداءِ بَدْرٍ و اُحُدٍ(۱۰)

تا جائیکه اینجانب بررسی کردم بـه ایـن مـوضـوع کمـتـر پـرداخته شده است درحالیکه یک بحث محوری وکلیدی است.

بـا تــوجــه بــه مـحــدودیــت وقــت و فـرصت فهرست برخی از موضوعات را مطرح می سازم.

الف) اعتقاد به حجّت و امام :

یکی از مبانی اعتقادی شیعه که او را از سایر مذاهب اسلامی جدا می سازد اعـتـقـاد بـه امـامـت است ؛ بـطـوریـکـه سرنـوشت شیـعـه بـا ایـن موضوع گره خورده است و هزینه ای که شیعه در طول تاریخ برای موضوع امامت پـرداخـتــه ، بــرای هیـچـکـدام از مـوضـوعـات دیـگـر نـپـرداختـه است.

مـوضـوع امـامــت دارای مـبـاحــث ریــز مـتعدد و بی شماری است که در جای خود باید بررسی شود.

ب) امامت ، امانت پیامبر (ص) است:حـدیـث ثـقـلـیـن متـواتـر مـیـان تـمـامـی فِرق و مذاهب اسلامی است که رسولخدا (ص) فرمود : اِنّی تارِکٌ فیکُمْ اَلثَّقَلَین کِتابَ اللهِ وَ عِترَتی اَهلِ بَیتی، بویژه با توجه به دو عبارت ذیل حدیث یکی لَنْ تَضِلُّوا ما تَمَسَّکْتُم بِهِما و دیگری وَ اِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوْضَ لازم به یادآوری است که در کُتب کلامی بررسی و اثبات شده است که مقصود از عترتی ائمه علیهم السلام می باشد.

ج) توصیه به انتظار فرج:

بر اساس مفاد روایات متعدد از اهل بیت (ع) شیـعـیـان بـر انـتـظار فرج سفـارش شـده اند.

۱) امام صادق (ع) فرمود: مِـنْ دیـن ِالاَئِـمَّـةِ اَلْـوَرَعُ وَ العِـفَّـةُ ... وَ انْتِـظارُ الفَـرَجِ بِالصَّبْرِ(۱۱)

پارسایی ، پاکدامنی و صبورانه در انتظار فرج بودن جزء دین امامان است.

۲) باز آن بزرگوار فرمود

اَلمُنْتَظِرُ لِلثّانِی عَشَرَ کَالشّاهِرِ سَیْفَهُ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولُ الله یَذُبُّ عَنْهُ(۱۲)

د) وجوب شناخت امام (عج):

در روایات متعددی ضرورت و وجوب شناخت امام هر زمان مطرح شده است از قبیل:

۱) رسولخدا (ص) فرمود: مَنْ ماتَ وَ هُوَ لا یَعْرِفُ اِمامَهُ ماتَ مَیْتَةً جاهِلیَّةً (۱۳)

۲) امام صادق (ع) فرمود: اَلْاِمامُ عَلَمٌ بَیْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ بَین خَلْقِه فَمَنْ عَـرَفَهُ کانَ مُـؤْمِناً وَ مَـنْ اَنْکَرَهُ کانَ کافِراً (۱۴)

هـ) مشروعیت نظام با نائب امام است:

در اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی می نویسد؛ در زمان غیـبـت حـضـرت ولـی عـصـر (عج) در جمهـوری اسلامی ایـران ولایت امر و امامت اُمّت بر عهده فقیه عادل و با تقوی ، آگاه به زمان ، شجاع ، مدیر و مدبّر است.

و مبنای این ولایت روایات متعددی هستند که در بحث ولایت فقیه مورد بررسی قرار گرفته اند از آنجمله است:

توقیع حضرت ولی عصر (عج) وَ اَمَّا الحَوادِثُ الواقِـعَـةُ فَارْجِعُوا فِیها اِلـی رُواةِ حَدیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتی عَلَیْکُم وَ اَنَا حُجَّةُ اللهِ عَلَیهِم(۱۵)

و) ضرورت پاسخگوئی به شبهات:

با توجه به توسعه و گسترش روز افزون فرهنگ اهل بیت (ع) به برکت انقلاب اسلامی ایران دشمنان اسلام و مسلمانان تلاش می کنند تا از طریق ایجاد شُبهه در موضوعات مربوط بـه مهدویت خللی در اراده جامعه بوجود بیاورند مانند زیر سؤال بردن اصل وجود امام (عج)، بعید شمردن طول عمر امام (عج) و ...

ز) ضرورت خرافات زدایی:

بـا در نـظـر گـرفـتـن رواج فـرهنـگ مهدویـت در جـامـعـه بـویژه در میان قـشـر جـوان استـعـمار و عوامل داخلی آن تلاش می کنند از طریق گسترش خرافات اصل موضوع را زیر سؤال ببرند. از قبیل تعیین وقت برای ظهور آن حضرت

تفسیـر های انـحـرافی از انتظار فرج،مــطـرح سـاخــتــن امـکـان مـلاقـات بـا آن حـضـرت بــرای عــمــوم و راه اندازی جریانها و گروه های سیاسی در قالب جریان مهدویت و ...

ح) ضرورت آماده سازی جوامع:

بـر اساس مفاد بسیاری از روایـات ، پیروان اهل بیت (ع) ، مبـلّـغان دینـی و منـتظران واقعی آن حضرت وظیفه دارند جوامع بشری را از طریق رُشد و تـوسعه فرهنگ مهدویّت برای ظهور و حکومت جهانی آن بزرگوار آمـاده سازنـد.

ط) فراهم شدن نسبی شرایط:

لازم بـه یـادآوری است که با توجه به بالا رفتن سطح دانش بشر و شـرایـط سیـاسـی حاکم بر جهان در اثــر رشــد عــلـم و فــن آوری و مطرح شدن موضوع جهانی شدن شـرایـط نـسـبـت بـه مـطـرح سـاخـتـن حـکـومت جـهـانـی امـام عـصــر (عج) فــراهـم شــده؛ لـذا بـر پـیـروان واقـعـی آن بـزرگــوار ضـرورت دارد، از این قبیل فرصتها برای تبیین ابعاد مختلف مهدویّت استفاده بهینه داشته باشند.

در هر حال بطوریکه نسل اول انقلاب کاملاً شاهد بودند قبل از پیروزی انقلاب در بخش مهمی از کشورهای جهان که تفکرات کمونیستی و اومانیستی حاکم شده بود و دین و دینداری بعنوان یک خرافه و افیون جامعه معرفی می شد و در کشورهای جهان سوم بویژه کشورهای اسلامی جریانهایی راه افتاده بود، تحت عنوان روشنفکری که بزرگترین سبقه آنان مبارزه با آموزه های دینی بود و سرنخ این جریان نیز همان کشورهای استکباری بودند و از سویی دیگر مسلمانان و رهبران اسلامی در اثر فشارهای استبداد و استکبار توان مبارزه با این جریانهای خانمان سوز و دین برانداز را نداشتند و در نهایت ارزش های اساسی دینی از قبیل اصول دین و بخش مهمی از فروعات دینی در جوامع اسلامی به تحلیل رفته بود.

در یک چنین جوّی با عنایت ویژه خداوند احدیّت و توجهات حضرت ولیعصر (عج) انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و به عموم مسلمانان و پیروان سایر ادیان جان تازه ای بخشید و در طول ۳۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی توانسته است در بسیاری از موضوعات بین المللی توان و توطئه های استکبار و معادلات استعماری آنان را به هم بریزد.

از سوی دیگر امروز در میان دانشمندان جهان موضوع جهانی شدن بصورت جدی مطرح است در واقع این یک قدم مهمی است که دنیا در راستای نزدیک شدن به تفکر حکومت جهانی حضرت ولیعصر (عج) برداشته است و این به برکت انقلاب اسلامی ایران است، ولی در عین حال با توجه به موضوعات متعددی که در ارتباط با مهدویت مطرح بوده و با درنظر گرفتن شبهاتی که از ناحیه استکبار در این زمینه مطرح می شود و باز با توجه به جریان های انحرافی که از ناحیه دشمنان دین به نام مهدویت راه اندازی می شود، باید بگویم مسئولان نظام جمهوری اسلامی بویژه مسئولان فرهنگی و تبلیغی در رسیدن به اهداف حقیقی و واقعی در این زمینه که از جمله آرمانهای انقلاب اسلامی می باشد راه طولانی را باید طی بکنند و توجه به این موضوع بیشتر از اینها بوده باشد و انتظار حقیقی را که همان چشم به راه بودن و آماده شدن برای یاری آن بزرگوار در راه اندازی حکومت جهانی در تمامی وجود خودشان زنده بکنند.

۱.اصول کافی / کلینی ج ۱ ص ۳۳۷

۲. المفردات/ راغب اصفهانی ماده ( عرف)

۳. درسنامه مهدویت ج ۲ ص ۲۰۲

۴. کتاب الغیبة / شیخ طوسی ص ۱۶۷

۵. سوره اسراء آیه ۷۱

۶. اصول کافی / کلینی ج ۱ ص ۳۷۱

۷. همان ص ۳۷۱

۸. نهج البلاغه / محمد عبده خ ۱۵۱ ص ۲۸۰

۹. اصول کافی / کلینی ج ۱ ص ۳۴۲ ح ۲۹

۱۰. بحار الانوار / مجلسی ج ۵۲ ص ۱۲۵

۱۱. بحار الانوار ج ۵۲ ص ۱۲۲

۱۲. همان ص ۱۲۹

۱۳. بحار ج ۲۳ ص ۷۶

۱۴. بحار ج ۲۳ ص ۸۸

۱۵. وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۰۱