یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

افسانه صورت فلکی چنگ رومی- شلیاق


افسانه صورت فلکی چنگ رومی- شلیاق

وقتی این نقش آسمانی با تمام ستارگانش به خوبی دیده شود شبیه یک چنگ است. برای مدت ها تصور بر این بود که یک کرکس چنگ را در آسمان نگاه داشته است. شلیاق صورت فلکی کوچکی است که نام خود …

وقتی این نقش آسمانی با تمام ستارگانش به خوبی دیده شود شبیه یک چنگ است. برای مدت ها تصور بر این بود که یک کرکس چنگ را در آسمان نگاه داشته است. شلیاق صورت فلکی کوچکی است که نام خود را از یک آلت موسیقی تاردار گرفته است و مشهور است که در عهد عتیق مورد استفاده قرار می گرفته و هنوز هم در برخی از نقاط یونان استفاده می شود.

بنابر اسطوره های کهن یونانی، هرمس، ایزد جوان، فرزند زئوس و مایا که ایزد سخنوری،بازرگانی، پیام رسان و پیک ایزدان المپ بود، روزی کفش های بالدارش را به پا کرده و در حال گشت و گذار در ساحل دریا بود که به ناگاه لاک پشت بزرگی را پیدا کرد. آن را از لاک خارج نموده و از کالبد آن چنگ سحرآمیزی ساخت. البته گویا هرمس شاخ بز کوهی و چرم گاو نیز در آن به کار برده بود. از این چنگ نوای محیر العقولی خارج می شد. مدتی بعد، هرمس باعث دردسری میان خود و آپولون گشت که برای دلجویی از ایزد خورشید بی اختیار چنگ را به او هددیه کرد؛ ماجرا از این قرار بود که هرمس پنجاه راس گوساله از گله آپولون می دزد و دوتای آن ها را کباب کرده می خورد. آپولون که متوجه می شود از رمه آسمانی اش گوساله هایی کسر شده اند با شم ایزدی اش به سراغ هرمس رفته او را برای اعتراض نزد زئوس می برد. بدین ترتیب هرمس مجبور می شود محل اختفای گوساله ها را فاش و برای دلجویی از آپولون چنگ خوش آوا را تسلیم وی کند.

آپولون نیز چنگ را به آرفئوس داد. ارفئوس در عصر خود شهرت داشت که می تواند موجودات جاندار و اشیای بی جان را مسحور موسیقی خود گرداند؛ ارفئوس با جیسون و آرگونات ها دریانردی می کرد و موفق ترین خنیاگر دوران خویش بود. موسیقی ارفئوس می توانست مردم و حتی انسان های عصبانی و حیوانات وحشی را مسحور گرداند. او حتی صخره ها و رودخانه ها رانیز با نوای چنگ طلسم می ککرد. گفته شده است که درختان بلوط ساحل دراس بدانجا مهاجرت کرده بودند تا آوای چنگ وی را بهتر بشنوند.

ارفئوس همسر محبوب خود اوریدیس را تا پایان عمر به علت مرگ او، از دست داد و کوشش او برای بازگرداندن همسرش از سوی ایزدان اعماق زمین به جایی راه نیافت.

ارفئوس، نیمه خدای چنگ نواز، یکی از معدود افرادی بود که توانسته بود سربروس، سگ سه سر جهنمی را با طنین مسحور کننده چنگش خواب کند و به جهان زیرین برود او می خواست با این کار نیروهای هادس ایزد عالم ارواح را ترغیب کند که همسر دوست داشتنی اش را آزاد کند. ارفئوس بعد از این که از هادس و حتی مردم هم ناامید شد خود نیز جان باخت. در مورد مرگ او چند داستان وجود دارد: یکی این که پیروان مست ایزد شراب، بدن او را از هم دریدند. و دیگر این که انبوهی از زنان، عصبانی از اینکه او هنز عاشق همسر مرده خود اوست او را با خنجر زدند. بعد از کشته شدن او، آن ها چنگ را در رودخانه انداختند.

زئوس کرکس را فرستاد تا چنگ را پیدا کند و آن را به آسمان بفرستد. برخی نیز گفته اند که موزها؛ یعنی نه الهه شعر و موسیقی چنگ را به بهشت بردند.