جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

خانه باید سبز باشد


خانه باید سبز باشد

اولین تجربه ها همیشه به یاد خیلی ها می مانند, نمی گویم ماندگار می شوند, اما تلنگری کافی است تا آن تجربه به یادشان آید, با جزئیات کامل خانه سبز, نام مجموعه تلویزیونی است که دهه ۷۰ روزهای چهارشنبه از شبکه دو پخش می شد

اولین تجربه‌ها همیشه به یاد خیلی‌ها می‌مانند، نمی‌گویم ماندگار می‌شوند، اما تلنگری کافی است تا آن تجربه به یادشان آید، با جزئیات کامل. خانه سبز، نام مجموعه تلویزیونی است که دهه ۷۰ روزهای چهارشنبه از شبکه دو پخش می‌شد. این سریال، کار مشترک بیژن بیرنگ و زنده‌یاد مسعود رسام است که در زمان پخش خود از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی بود، به‌طوری که حتی رکورد مخاطبان اثر قبلی بیرنگ و رسام با نام همسران را نیز شکست و تبدیل به خاطره‌ای مشترک برای بسیاری از مردم ایران شد. داستان مجموعه درباره ساکنان یک خانه است که همه باهم فامیل هستند و در کنار یکدیگر ماجراهای گوناگونی را تجربه می‌کنند.

خسرو شکیبایی و مهرانه مهین‌ترابی نقش زوجی با نام‌ رضا صباحی و عاطفه صدر، وکلای دادگستری را بازی می‌کردند که البته راوی قصه هم شکیبایی بود. رامبد جوان و آتنه فقیه‌نصیری نقش فرزند و عروس خانواده صباحی را بازی می‌‌کردند. داریوش اسدزاده نقش آقاجون، زنده‌یاد حمیده خیرآبادی نقش خانم جون، اکرم محمدی نقش نرگس خواهر رضا و آرش نادی نقش علی کوچولو فرزند نرگس دیگر بازیگران سریال را بازی می‌کردند.

قبل از شروع تیتراژ سریال خانه سبز، بیننده شاهد مونولوگ خسرو شکیبایی بود که می‌گفت به نظر من یه خونه هر جایی می‌تونه باشه. می‌تونه بالای یه ساختمون بلند باشه. می‌تونه توی یه کوچه قدیمی‌که زیر یه بازارچه‌ست باشه. می‌تونه بزرگ یا می‌تونه کوچیک باشه. می‌تونه برای هرکس مفهومی ‌داشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. می‌تونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. می‌تونه رنگ قرمز یا به رنگ... ولی من... یعنی بهتره بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز... شکیبایی این جملات را به حدی از ته دل می‌گفت که هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها در خاطر بینندگان مانده است.

بازی خوب، کارگردانی شسته رفته، قصه منسجم و روایت تازه در سریال‌های تلویزیونی، عوامل موفقیت‌ سریال خانه سبز بود. در این سریال خانواده صباحی هر بار با یک موضوع اجتماعی رو‌به‌رو می‌شدند که دیدن آن برای مخاطبان تلویزیون جذابیت زیادی داشت.

یکی از صحنه‌های به یاد ماندنی سریال وقتی بود که عاطفه با رضا قهر می‌کرد و در این وقت بود که رضا خطاب به عاطفه می‌گفت: ببین دلخوری، باش، عصبانی هستی، باش، قهری، باش، هرچی می‌خوای باشی، باش! ولی حق نداری با من حرف نزنی، فهمیدی؟ و بعد از این‌که عاطفه جواب مثبت می‌داد که حرف می‌زند، اما قهر است، خیال رضا راحت می‌شد...

سریال خانه سبز از معدود سریال‌های تلویزیون در دهه ۷۰ بود که به همه چیز حتی تیتراژ، طراح صحنه و لباس هم اهمیت داد و همین مساله باعث شد مردم با آن ارتباط خوبی برقرار کنند. در ادامه سریال خانه سبز، سریال «سرزمین سبز» ساخته شد. داستان این مجموعه برخلاف خانه سبز ابعاد بیشتری را در بر می‌گرفت و سرزمین همیشه سبز ایران را نشان می‌داد، اما پخش این سریال به تعویق افتاد و سال ۱۳۸۶ به نمایش درآمد.

این مجموعه برخلاف خانه سبز در روایت قصه و بازی‌ها تازه نبود و همین مساله باعث شد با اقبال مخاطبان رو‌به‌رو نشود. شاید یکی از دلایل این‌که سرزمین سبز مورد توجه بینندگان تلویزیون قرار نگرفت، تعویق در پخش آن بود. تاخیر چند ساله باعث شد در طول این سال‌ها مخاطبان شاهد سریال‌های متنوع تلویزیونی باشند و انتظارشان از سریال‌سازی بالا برود. اگر سرزمین سبز در زمان مناسب و بعد از تولید پخش می‌شد، شاید به اندازه سریال خانه سبز مخاطب جذب می‌کرد، اما تاخیر در زمان پخش باعث شد، این سریال مورد توجه مردم قرار نگیرد.

فاطمه عودباشی ‌‌‌