پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

رسانه های جدید و ارتباطات برون سازمانی


رسانه های جدید و ارتباطات برون سازمانی

در دنیای جدید رسانه ای , دیگر جمله «آزادی مطبوعات فقط به كسانی كه مالك آن هستند, تعلق دارد,» مفهومی ندارد, زیرا مخاطبان تنها مصرف كنندگان اطلاعات نیستند, بلكه می توانند به راحتی نظرهای خود را منتشر كنند

رسانه‌های‌ جدید به‌ آن‌ دسته‌ از وسایل‌ ارتباطی‌ گفته‌ می‌شود كه‌ دارای‌ سه‌ ویژگی‌ مشترك‌هستند:

تعاملی‌ بودن‌، غیر توده‌ای‌ (شخصی‌ بودن‌) و ناهمزمانی‌ در انتقال‌ پیام (راجرز – ۱۹۸۶).

این‌گونه‌ وسایل‌ ارتباطی‌ كه‌ از دهه‌ ۱۹۸۰ با توسعه‌ تكنولوژی‌های‌ مخابراتی‌، ماهواره‌ای‌و رایانه‌ای‌ به‌ وجود آمدند، رقیبی‌ جدی‌ برای‌ رسانه‌های‌ ارتباط جمعی‌ محسوب‌ می‌شوند.رسانه‌های‌ جدید الگوی‌ كار، زمان‌ تفریح‌، طول‌ دوره‌ آموزش‌، كیفیت‌ بهداشت‌، رابطه‌ بین‌مردم‌ و حكومت‌، مشتریان‌ و بازار را تغییر داده‌ و یا در آستانه‌ تحول‌ قرار داده‌اند. در حوزه‌فن‌ آوری‌ مخابرات‌، الكترونیك‌ و تولید اطلاعات‌ همه‌ چیز رو به‌ توسعه‌ است‌. بنابراین‌،رسانه‌های‌ جدید نه‌ فقط شیوه‌های‌ ارتباطی‌ را تغییر داده‌اند، بلكه‌ می‌توان‌ گفت‌ جامعه‌ای‌جدید را خلق‌ كرده‌اند.

هر یك‌ از رسانه‌های‌ رادیو، تلویزیون‌، تلفن‌ و رایانه‌ می‌توانند چندین‌ كاركرد ارتباطی‌داشته‌ باشند. برای‌ مثال‌، رسانه‌ تلویزیون‌ علاوه‌ بر نقش‌های‌ سنتی‌ شامل‌ اطلاع‌ رسانی‌،آموزش‌، سرگرمی‌ و تبلیغات‌، می‌تواند خدماتی‌ از قبیل‌ ویدیو، تلكس‌، تله‌ تكست‌، خرید وفروش‌، ارتباط دو طرفه‌ با سازمان‌های‌ دولتی‌ و خصوصی‌، سفارش‌ پخش‌ ویدیویی‌، پست‌الكترونی‌ و ارتباط تلفنی‌ و تله‌ كنفراس‌ را برای‌ مشتری‌ یا مخاطب‌ فراهم‌ كند. در همین‌ زمینه‌می‌توان‌ به‌ كابرد آن‌ها در صنعت‌ نیز اشاره‌ كرد. به‌ عنوان‌ مثال‌، یك‌ شركت‌ خدمات‌ مسافری‌از ابزار ارتباطی‌ زیر برای‌ برقراری‌ ارتباط برون‌ سازمانی‌ می‌تواند بهره‌مند شود: تله‌كنفرانس‌، تلفن‌ تصویری‌، نمابر تصویر ثابت‌،(ویدیو استیل‌)، نمودار متحرك‌الكترونی‌، (فلوچارت‌) بانك‌ اطلاعات‌، پست‌ الكترونی‌، صفحات‌ وب‌ و تابلوهای‌ الكترونی‌،بدون‌ آن‌ كه‌ از رسانه‌های‌ ارتباط جمعی‌ بهره‌ای‌ گیرد.

در دنیای‌ جدید رسانه‌ای‌، دیگر جمله‌ «آزادی‌ مطبوعات‌ فقط به‌ كسانی‌ كه‌ مالك‌ آن‌هستند، تعلق‌ دارد،» مفهومی‌ ندارد، زیرا مخاطبان‌ تنها مصرف‌ كنندگان‌ اطلاعات‌ نیستند، بلكه‌می‌توانند به‌ راحتی‌ نظرهای‌ خود را منتشر كنند. ارتباط از حالت‌ فرد با جمع‌ به‌ صورت‌ جمع‌ باجمع‌ در آمده‌ است‌ و قدرت‌ «برجسته‌ سازی» اخبار كه‌ زمانی‌ در اختیار مطبوعات‌ بوده‌، برای‌گروه‌های‌ كوچك‌ و افراد هم‌ به‌ وجود آمده‌ است‌. فرایند ارتباط مخاطب‌ محور شده‌ است‌ وامكان‌ پژوهش‌ روی‌ اخبار و اطلاعات‌ برای‌ به‌ وجود آمده‌ است‌. تنوع‌ كانال‌های‌ ارتباطی‌ وچند رسانه‌ای‌ها قدرت‌ انتخاب‌ را افزایش‌ داده‌ است‌. اما در مقابل‌، بار اضافی‌ اطلاعات‌ وحجم‌ انبوهی‌ آن‌ قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ را برای‌ فرد دشوار كرده‌ است‌ و گروه‌های‌ مرجع‌جدیدی‌ در حال‌ شكل‌گیری‌ هستند. از همین‌ روی‌ می‌توان‌ به‌ فن‌ آوری‌های‌ تصمیم‌گیری‌اشاره‌ كرد كه‌ در حوزه‌ مدیریت‌ سازمان‌ها به‌ صورت‌ نظام‌ اطلاعات‌ مدیریت‌، نظام‌ بازیافت‌اطلاعات‌ وارده‌، نظام‌ پشتیبانی‌ اطلاعات‌ و نظام‌ تخصصی‌ دانش‌ فنی‌ به‌ وجود آمده‌ است‌.

به‌این‌ ترتیب‌، فن‌ آوری‌های‌ ارتباطی‌ عمل‌ ارتباطات‌ در یك‌ سازمان‌ را در دو مرحله‌تصمیم‌گیری‌ و انتشار شكل‌ می‌دهند:

● ارتباطات‌ و سازمان‌

سازمان‌ به‌ یك‌ مجموعه‌ اجتماعی‌ هدفمند و وظیفه‌ مدار گرفته‌ می‌شود. مجموعه‌ای‌ كه‌یكایك‌ اعضای‌ آن‌ دارای‌ هدف‌های‌ فردی‌ و مجموعه‌ آن‌ به‌ عنوان‌ یك‌ نظام‌ دارای‌ خط مشی‌و اهداف‌ سازمانی‌ است‌. این‌ مجموعه‌ برای‌ انجام‌ فعالیت‌ هایش‌ به‌ نوعی‌ هماهنگی‌ درچارچوب‌ یك‌ ساختار سازمانی‌ نیازمند است‌ كه‌ یكی‌ در ردیف‌ وظیفه‌های‌ سازمان‌ و دیگری‌به‌ عنوان‌ قوانین‌ اجتماعی‌ حاكم‌ بر فعالیت‌های‌ آن‌ قلمداد می‌شود. هیچ‌ سازمانی‌ نمی‌تواند درخلاء به‌ وجود آید یا در آن‌ زیست‌ كند، بلكه‌ همه‌ سازمان‌ها توسط محیطهای‌ اجتماعی ‌پیرامون‌ كه‌ هم‌ بر آن‌ها اثر می‌گذارند و هم‌ متأثر از آنان‌ هستند، احاطه‌ شده‌اند.

ارتباط نیزهمچون‌ سازمان‌; ماهیتی‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ دارد كه‌ به‌ استثنای‌ نوعی‌ درون‌ فردی‌ آن‌ با دو نفریا بیش‌تر شكل‌ می‌گیرد. این‌ عمل‌، فرایندی‌ است‌ به‌ صورت‌ تعاملی‌ كه‌ با هدف‌ اثر گذاری‌ و ازطریق‌ انتقال‌ معانی‌ با استفاده‌ از نهادها و علائم‌ انجام‌ می‌شود. به‌ عبارتی‌، حاصل‌ هر كنش‌ارتباطی‌ انتقال‌ اندیشه‌ و پیام‌ است‌. اما از تركیب‌ دو واژه‌ ارتباط و سازمان‌ می‌توان‌ به‌ مفهوم‌جدیدی‌ دست‌ یافت‌ كه‌ ارتباط یا ارتباطات‌ سازمانی‌ نام‌ دارد. در ارتباط سازمانی‌ كه‌ یكی‌ ازانواع‌ ارتباطات‌ انسانی‌ است‌، چهار ویژگی‌ هدفمندی‌، ساختارمندی‌، وظیفه‌ مداری‌ و محاطبودن‌ در محیط در مقایسه‌ با سایر انواع‌ ارتباط ، بیش‌تر محسوس‌ است‌.

در رویكردهای‌ گوناگون‌ علم‌ مدیریت‌ مفهوم‌ ارتباطات‌ سازمانی‌ با توجه‌ به‌ تعریف‌ هریك‌ از سازمان‌، تفاوت‌های‌ محسوسی‌ دیده‌ می‌شود. برای‌ مثال‌، در مكتب‌ كلاسیك‌ها كه‌سازمان‌ به‌ عنوان‌ ماشین‌ فرض‌ شده‌ و بركارآیی‌ و منطقی‌ بودن‌ تأكید می‌شود، عناصر ارتباطاز جمله‌ مضمون‌ ارتباط، یك‌ وظیفه‌، مسیر آن‌ به‌ صورت‌ عمودی‌ و مجرای‌ آن‌ همواره‌ به‌صورت‌ كتبی‌ و سبك‌ ارتباط به‌ شكل‌ رسمی‌ است‌. در دو رویكرد دیگر یعنی‌ روابط انسانی‌ ومنابع‌ انسانی‌ كه‌ به‌ نیازهای‌ كاركنان‌ و تأثیر رضامندی‌ بر میزان‌ بهره‌وری‌ توجه‌ می‌شود،مضمون‌ ارتباط علاوه‌ بر وظیفه‌، وضعیتی‌ اجتماعی‌ و ابتكاری‌ پیدا می‌كند. همچنین‌، مسیرارتباط به‌ صورت‌ عمودی‌، افقی‌ و گروهی‌ تغییر می‌كند و مجرای‌ ارتباط نیز اغلب‌ حالت‌ رودر رو و بدون‌ محدودیت‌ را دارد و سبك‌ آن‌ شكلی‌ غیر رسمی‌ پیدا می‌كند. در مقابل‌ این‌ سه‌مكتب‌ می‌توان‌ به‌ رویكردهای‌ سیستمی‌، فرهنگی‌ و انتقادی‌ اشاره‌ داشت‌.

برای‌ مثال‌، در رویكرد سیستمی‌، سازمان‌ به‌ عنوان‌ یك‌ موجود زنده‌ دیده‌ می‌شود كه‌ هم‌ برمحیط اثر می‌گذارد و هم‌ از آن‌ تأثیر می‌پذیرد و این‌ دیدگاه‌ كه‌ متأثر از نظریه‌ عمومی‌سیستم‌ها است‌، هر مجموعه‌ را دارای‌ اجزایی‌ می‌داند كه‌ وجه‌ اشتراك‌ آن‌ها نظم‌ سلسله‌مراتبی‌، وابستگی‌ به‌ یكدیگر و مرزهای‌ نفوذ پذیری‌ است‌. به‌ علاوه‌، نظام‌ دارای‌ فرایند داده‌ وستاده‌ و بازخورد است‌. نوربرت‌ وینر (۱۹۴۸) در كتاب‌ پسایبرنتیك‌ یا كنترل‌پ ویژگی‌های‌هر نظام‌ را به‌ چهار دسته‌ كلیت‌ مجموعه‌، هم‌ پایانی‌، آنتروپی‌ منفی‌ و تنوع‌ الزامی‌، تقسیم‌می‌كند. در این‌ رویكرد سازمان‌ عبارت‌ از یك‌ كل‌ با اجزاء پیوسته‌ و متشكل‌ از افراد انسانی‌،سازمان‌های‌ رسمی‌ و غیر رسمی‌، روش‌های‌ رهبری‌ و روابط انسانی‌ حاكم‌ بین‌ محیط فیزیكی‌و افراد آن‌ مجموعه‌ است‌. ارتباطات‌ سازمانی‌ در این‌ رویكرد نقش‌ حفظ تعادل‌ و همبستگی‌درونی‌ و بیرونی‌ نظام‌ را به‌ عهده‌ دارد. به‌ طوری‌ كه‌ اصل‌ آنتروپی‌ منفی‌ از طریق‌ تبادل‌اطلاعات‌ با محیط بیرون‌ از زوال‌ نظام‌ جلوگیری‌ می‌كند. كارل‌ ویك‌ (۱۹۶۹) فضای‌ خارج‌ ازسازمان‌ را به‌ عنوان‌ پمحیط اطلاعاتی‌پ نام‌ گذاری‌ كرده‌ كه‌ سازمان‌ همواره‌ در پی‌ تفسیر وتبیین‌ و كاهش‌ ابهام‌ در آن‌ محیط است‌. در رویكرد سیستمی‌ همچنین‌ مفاهیمی‌ چون‌ انتخاب‌اطلاعات‌، نگهداری‌ آن‌ و توزیع‌ شبكه‌ای‌ اطلاعات‌ به‌ چشم‌ می‌خورد.

ارتباطات‌ سازمانی‌ را می‌توان‌ با نگرش‌ فرهنگی‌ نیز مورد بررسی‌ قرار داد. در این‌رویكرد محیط درونی‌ و بیرون‌ سازمان‌ دارای‌ فرهنگی‌ قوی‌ یا ممتاز و متشكل‌ از عناصری‌چون‌ ارزش‌ها، قهرمانان‌، آداب‌ و رسوم‌ و شبكه‌ فرهنگی‌ توصیف‌ می‌شود. در نگرش‌فرهنگی‌ به‌ سازمان‌ توجه‌ به‌ روابط با مشتریان‌ نسبت‌ به‌ ساختار دیوان‌ سالار سازمانی‌، ارزش‌بیش‌تری‌ پیدا می‌كند. در این‌ رویكرد تصویر و هویت‌ سازمانی‌ اهمیت‌ دارد. (Va Riel – ۱۹۹۵)

در برابر دیدگاه‌های‌ پنج‌گانه‌ یاد شده‌ كه‌ یا بر اهداف‌ مشترك‌ سازمانی‌ تأكید دارد كه‌ در آن‌تعارض‌ مفهومی‌ نامطلوب‌ و قدرت‌ حق‌ طبیعی‌ مدیران‌ محسوب‌ شده‌ و یا با نگاهی‌ كثرت‌ گراسازمان‌ را شامل‌ گروه‌های‌ گوناگون‌ با علاقه‌های‌ متفاوت‌ می‌بیند، دیدگاه‌ رادیكال‌ها قراردارد كه‌ تعارض‌ را پدیده‌ای‌ مثبت‌ و بخشی‌ از امور سازمانی‌ ذكر می‌كند. بر پایه‌ این‌ نگرش‌سازمان‌ پمیدان‌ جنگی‌پ است‌ كه‌ در آن‌ نیروهای‌ حریف‌ (مدیریت‌ و اتحادیه‌ها) در دستیابی‌ به‌اهدافی‌ بسیار ناسازگار با یكدیگر مبارزه‌ می‌كنند. (Morgan - ۱۹۸۶ : ۱۸۸)

رویكرد رادیكال‌ها به‌ دو دسته‌ انتقادی‌ و پست‌ مدرن‌ تقسیم‌ می‌شود كه‌ در اولی‌ سازمان‌عرصه‌ سلطه‌ گری‌ است‌ و دومی‌ سازمان‌ را به‌ عنوان‌ موجودیتی‌ نظم‌ یافته‌ و معنادار زیر سؤال‌می‌برد. در این‌ رویكرد تسلط بر دانش‌ و اطلاعات‌، شبكه‌های‌ غیر رسمی‌ ارتباطی‌، فن‌ آوری‌ارتباطی‌ و نمادها از عناصر چهارده‌گانه‌ قدرت‌ در سازمان‌ ذكر می‌شود. (نك‌ میلر - ۱۴۱ : ۱۳۷۷) در این‌ مقاله‌ كاركردرسانه‌های‌ جدید با توجه‌ به‌ این‌ سه‌ رویكرد مورد بررسی‌ قرار می‌گیرد.

● فرایند ارتباطات‌ برون‌ سازمانی‌

در رویكرد سیستمی‌ به‌ ارتباطات‌ سازمانی‌ با توجه‌ به‌ اصل‌ پمحاط بودن‌ در محیطپ، هرمجموعه‌ای‌ دارای‌ یك‌ مرز نفوذ پذیری‌ و محدوده‌ تبادل‌ اطلاعات‌ است‌ كه‌ وابستگی‌ متقابل‌آن‌ سیستم‌ و جامعه‌ را به‌ وجود می‌آورد. نظریه‌ پردازانی‌ چون‌ می‌یر و اسكات‌ (۱۹۸۳)محیط سازمانی‌ را به‌ انواع‌ اقتصادی‌، فن‌ شناختی‌، اجتماعی‌ و سیاسی‌ تقسیم‌ می‌كنند. گرونیك‌و هالت‌ (۱۹۸۴) اجزای‌ محیط را به‌ چهار بخش‌ تسهیلاتی‌ (نظیر دولت‌ و قانون‌ گذار)،وظیفه‌ای‌ (كاركنان‌، مشتریان‌ و بانك‌ها)، اصلی‌ (رقبا و تجار) و انتشار و پخش‌ (جامعه‌،رسانه‌ها و عامه‌) تفكیك‌ می‌كنند. به‌ این‌ ترتیب‌، ابعاد محیط سازمانی‌ كه‌ نوعی‌ محیطاطلاعاتی‌ نیز نامیده‌ می‌شود به‌ درون‌ سازمان‌ محدود نمی‌شود، بلكه‌ هر سازمان‌ با بهره‌گیری‌از كانال‌ها یا پل‌های‌ ارتباطی‌ تلاش‌ در جهت‌ توسعه‌ روابط سازمانی‌ دارد كه‌ در یكی‌ از سه‌سطح‌ نهادی‌، نمایندگی‌ و فردی‌ صورت‌ می‌گیرد. ایزنبرگ‌ و همكاران‌ (۱۹۸۵) روابط بین‌سازمان‌ها را در دو بعد ارتباطی‌ و مضمون‌ مراوده‌ای‌ و به‌ منظور تبادل‌ اطلاعات‌ یا مبادله‌منابع‌ فیزیكی‌ توصیف‌ می‌كنند كه‌ به‌ نظر آن‌ها این‌ دو بعد معمولا از یكدیگر جدا نیستند.

در فرایند ارتباط سازمانی‌ تعیین‌ مرز محیطی‌ و این‌كه‌ چه‌ عناصری‌ نقش‌ اتصال‌ دهنده‌ را به‌عهده‌ گیرند، با توجه‌ به‌ كاركرد هر سازمان‌ تفاوت‌ هایی‌ مشاهده‌ می‌شود. شاید آشكارترین‌نقش‌های‌ اتصال‌ مرزی‌ در یك‌ سازمان‌ را ادارات‌ خرید و فروش‌ ایفا كنند. كاركنان‌ تبلیغات‌ وبازاریابی‌ همچنین‌ مسئول‌ مرزهای‌ سازمان‌ هستند. در یك‌ مفهوم‌ بازاریابی‌ فرایندی‌ است‌ كه‌از طریق‌ آن‌ سازمان‌ خود را معرفی‌ كرده‌ و گسترش‌ می‌دهد و محصولات‌ یا خدمات‌ آن‌ براساس‌ تقاضای‌ بازار منطبق‌ می‌شود. اداره‌ استخدام‌ نیز مسئولیت‌ وظیفه‌ جذب‌ و غربال‌ كردن‌كاركنان‌ جدید را دارد. همچنین‌، رایزنان‌ و مشاوران‌ حقوقی‌ كه‌ روابط بین‌ سازمان‌، دولت‌ وقانون‌ گذار را تنظیم‌ می‌كنند. رابط دیگر مرز ارتباطی‌ سازمان‌، روابط عمومی‌ است‌ كه‌مدیریت‌ ارتباط بین‌ سازمان‌ و جامعه‌ را به‌ عهده‌ دارد. جیمز آدامز (۱۹۸۰) این‌ گونه‌فعالیت‌های‌ ارتباطی‌ برون‌ سازمانی‌ را در پنج‌ گروه‌ دسته‌ بندی‌ می‌كند: كسب‌ داده‌ها وستاده‌ها، غربال‌ داده‌ها و ستاده‌ها، جست‌وجو و جمع‌ آوری‌ اطلاعات‌ ، نمایندگی‌ سازمانی‌ وحمایت‌ و حفاظت‌ از سازمان‌.

به‌ طور خلاصه‌، صاحب‌ نظران‌ برای‌ ارتباطات‌ خارجی‌ یك‌ سازمان‌ نقش‌های‌ گوناگونی‌ رامتصورند، از جمله‌ جمع‌ آوری‌ اطلاعات‌، حمایت‌ از كاركنان‌ در مقابل‌ اثرهای‌ منفی‌ محیطی‌،جذب‌ كاركنان‌ شایسته‌ و افزایش‌ كارایی‌، تبادل‌ با محیط و آنتروپی‌ منفی‌، توسعه‌ ارزش‌های‌سازمان‌، رهبری‌ افكار عمومی‌ یا افزایش‌ آگاهی‌های‌ مردم‌. اما در میان‌ آن‌ها رویكرد سیستمی‌كه‌ بر نظام‌های‌ باز در سازمان‌ تكیه‌ دارد، به‌ نقش‌ روابط عمومی‌ و به‌ تبع‌ آن‌ وسایل‌ ارتباطجمعی‌ در این‌ عرصه‌ بیش‌تر اهمیت‌ می‌دهد. به‌ عبارتی‌ ارتباط برون‌ سازمانی‌ مركز ثقل‌فعالیت‌های‌ یك‌ سازمان‌ در نظام‌های‌ باز است‌. در یك‌ حالت‌ مقایسه‌ای‌ می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌،از دیدگاه‌ نظریه‌ كلاسیك‌، روابط خارجی‌ كارآیی‌ را افزایش‌ می‌دهد و برای‌ به‌ دست‌ آوردن‌مواد خام‌ و اطلاعات‌ مهم‌ عملیاتی‌ تأكید می‌شود. در این‌ رویكرد كم‌تر به‌ موضوع‌ نمایندگی‌ ویا جست‌ و جوی‌ اطلاعات‌ پغیر قابل‌ پیش‌ بینی‌پ در محیط توجه‌ می‌شود.

نویسنده: حسینعلی‌ افخمی (عضو هیأت‌ علمی‌ گروه‌ ارتباطات‌ دانشگاه‌ علامه‌ طباطبایی‌)

منبع: سایت ایران و جامعه اطلاعاتی

منابع‌:

دعانی‌ حبیب‌ ا... (۱۳۷۳) و الگوی‌ ارتباطات‌ سازمانی‌ مناسب‌ در گروه‌ ملی‌ صنایع‌ فلولادایران‌، رساله‌ دكتری‌، تهران‌: دانشگاه‌ تهران‌.

راش‌ مكاتیل‌ (۱۳۷۷)، جامعه‌ و سیاست‌، ترجمه‌ منوچهر صهوری‌، تهران‌

كوكلان‌، هوشنگ‌ (۱۳۵۸)، رفتار سازمانی‌، تهران‌: دانشكده‌ مدیریت‌ بازرگانی‌

محسنیان‌ راد، مهدی‌ (۱۳۷۸)، ارتباطشناسی‌، چاپ‌ سوم‌، تهران‌: سروش‌

معتمدتژاد، كاظم‌ (۱۳۵۷)، وسایل‌ ارتباط جمعی‌، تهران‌: دانشكده‌ علوم‌ ارتباطات‌ اجتماعی‌

مقدس‌، جلال‌ (۱۳۷۸)، كرابرد سایبرنتیك‌ در سازمانهای‌ اجتماعی‌، ارتباطات‌ سازمانی‌(مجموعه‌ مقالات‌) جعی‌ از اساتید، تهران‌: مركز آموزش‌ مدیریت‌ دولتی‌.

میلر، كاترین‌ (۱۳۷۷)، ارتباطات‌ سازمانی‌: رویكردها و فرایندها، ترجمه‌ آذر قبادی‌، تهران‌:انتشارات‌ مدیریت‌ صنعتی‌

نطقی‌، حمدی‌ (۱۳۴۹)،مدیریت‌ و روابط عمومی‌، تهران‌: دانشكده‌ علوم‌ ارتباطات‌ اجتماعی‌

هامیلتون‌، سیمور (۱۳۷۵)، تجزیه‌ و تحلیل‌ ارتباطات‌ سازمانی‌، ترجمه‌ داود محبعلی‌، تهران‌:دانشگاه‌ علامه‌ طباطبایی‌ .

References

Andrews. Patricia Hayes and Richard T . Herschel, (۱۹۹۶). Organisationl

Communication. Boston: Houghton Mifflin Company.

Adams James (۱۹۸۰). Intemational Procass and Organisation BoundaryActivities, Research in Organisational Behaviour (۲) , ۳۲۱-۳۵۵.

Bernays, Edward . (۱۹۸۰), Public Relations . (۱۹۵۲) Norman: OklahamaUniversity Presss.

Braman , Sandra. (۱۹۳) , Harmonisation Of Systems: The Third Stage of theInformation Society , Journal of Communication , ۴۳ (۳) , pp. ۱۳۰-۱۴۰.

Clampitt phillip G .. (۱۹۹۱), Communicatiog for Managerial Effectiveness ,London : Sage.

Druker Peter . (۱۹۵۴) , The Practice of Managment , New York : Harper &Row.

Forester Tom. (۱۹۸۰), The Microelectronics Revolution, Oxford : BasilBlackwell.

Grunig , James and Ted Hunt, (۱۹۸۴), Managing Public Relation. New York:Holt. Holtz, Shel. (۱۹۹۹) , Public Relations on the Net, New York: Amacom.

Herzberg, F, (۱۹۶۶), Work and Nature of Ma , Cleveland: WPC.

Lleavit H.J. (ed) (۱۹۶۴). Reading in Managerial Psychology. Chicago:University of hicago.

Martin James . (۱۹۸۷). The Wired Society : A Challene for Tomorrow , NewJersey: Prenice - Hall.

Maclup , Fritz, (۱۹۶۲), The Poduction and Distribution of Knowledge in theUnited States , Princeton, NJ: Princetin University Press.

Meyer. James W . and William R . Scott. (۱۹۸۳) , OrganisationalEnvironments : Ritual and Ratiionality, Beverly ills, CA: Sage.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.