جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سینمای اقتباسی, موافق یا مخالف


سینمای اقتباسی, موافق یا مخالف

در فیلمنامه اقتباسی, تفسیری سینمایی از یک رمان ارائه می شود

آیا می‌دانستید فیلمنامه‌های اقتباسی که منبع اصلی الهام قصه‌های آنان در خارج از ذهن و تصور فیلمنامه‌نویس‌های آنان قرار دارد، بیشتر از فیلمنامه‌های اصیل و اورجینال هستند؟ بسیاری از فیلمنامه‌نویسان جوان و قدیمی‌ ترجیح می‌دهند از منابع مختلفی مثل کتاب‌های پرخواننده، قصه‌های کوتاه، نمایش‌های صحنه‌ای، فیلم‌های دیگر و مقالات و اخبار روزنامه‌ای به عنوان منبع الهام خود کمک بگیرند.

بسیاری از فیلم‌های تحسین‌شده سینمایی در قاره‌های مختلف جهان، فیلمنامه‌های اقتباسی دارند. حتی فیلمسازان کلاسیکی مثل کلینت ایستوود و مارتین اسکورسیزی هم برای قصه فیلم‌های خود به سراغ نوول‌های موفق و پرسروصدایی مثل «رفتگان» و «بچه میلیون دلاری» می‌روند. فیلمنامه‌نویسانی که کارهایشان اقتباسی از یک اثر ادبی و هنری دیگر است، می‌گویند انجام این اقتباس یک پروسه چالش‌برانگیز است و آنها گاهی اوقات فکر می‌کنند اگر به سراغ یک کار اصیل و غیراقتباسی بروند، می‌توانند راحت‌تر کار کنند. به گفته آنها، در طول نگارش فیلمنامه‌ اقتباسی سایه سنگین نویسنده اصلی روی آنها و کارشان حضور دارد و در تمام مراحل کار نگارش، تحت‌تاثیر نویسنده و دیدگاه‌های او هستند. بعضی وقت‌ها نویسنده اثر اجازه دخل و تصرف در نوشته‌اش را به سازندگان فیلم سینمایی می‌دهد و مانعی در راه تولید نسخه سینمایی اثر خود ایجاد نمی‌کند، اما گاهی اوقات، عکس این عمل هم صورت می‌گیرد. برای مثال جی.کی. رولینگ به این شرط اجازه تولید فیلم‌های «هری پاتر» را به خریداران امتیاز برگردان سینمایی مجموعه کتاب پرخواننده هری پاتری خود داد که بتواند کنترل کامل روی تولید نسخه‌های سینمایی کتاب‌هایش داشته باشد. این کار، هم باعث خلق مزاحمت برای فیلمنامه‌نویسان می‌شود و هم یک خرج اضافی روی دوش تهیه‌کنندگان فیلم می‌گذارد. تهیه‌کنندگان فیلم‌ها باید به خاطر حضور نویسنده اصلی کتاب‌هایی که تبدیل به کارهای سینمایی می‌شوند ـ و از سوی این نویسندگان با نام «مشاوره» از آن نام برده می‌شود ـ در تمام مراحل کاری، پولی هم به او پرداخت کنند!

منتقدان سینمایی روی این نکته اتفاق‌نظر دارند که بین خوانندگان علاقه‌مند یک کتاب و فیلمنامه‌نویسانی که این کتاب را تبدیل به یک فیلمنامه‌ سینمایی می‌کنند، باید رابطه‌ای عاطفی وجود داشته باشد. به این ترتیب، آیا این فیلمنامه‌نویسان باید خود از علاقه‌مندان پروپاقرص کتابی باشند که در حال نگارش فیلمنامه‌ اقتباسی آن هستند؟ بسیاری از نوول‌های مشهور و محبوب پس از آن که تبدیل به فیلم‌های سینمایی شده‌اند، نتوانسته‌اند انتظارات و خواسته‌های مردم عادی و خوانندگان این نوول‌ها را برآورده کنند. دلیل آن چیست؟ کامرون کرو، فیلمساز جوان که خودش آدمی اهل مطالعه زیاد است، دلیل را در این می‌داند که معمولا کتاب‌ها نمی‌توانند مطالعه‌ای راحت با فرم و شکل سینما و فیلم‌های سینمایی داشته باشند و اقتباسی سینمایی از نوول‌ها جواب لازم را نمی‌دهد. در این رابطه، می‌توان از فیلم‌‌هایی مثل «رمز داوینچی» ‌و «جادوگران ایست ویک» اسم برد که بر خلاف محبوبیت کلان نوول‌‌هایشان، نتوانستند روی پرده سینما موفقیت معنوی (و حتی مادی)‌ زیادی کسب کنند.

این در حالی است که منتقدان سینمایی عقیده دارند فیلمی که فیلمنامه‌ای اقتباسی دارد در زمانی دورتر از دوران اکران عمومی خود، تبدیل به یک کار موفق خواهد شد. این فیلم‌ها زمانی عنوان کارهایی محبوب و دوست‌ داشتنی را می‌گیرند که سال‌ها از نمایش عمومی‌شان گذشته است. نمونه‌های این ادعا «جادوگر شهر از»، «کشتن مرغ مقلد» و «برباد رفته» هستند. بعضی وقت‌ها، تماشاگران سینما کتاب‌هایی را که فیلم‌ها براساس آنها ساخته شده‌اند خوانده‌اند و نسبت به تغییراتی که فیلمنامه‌نویسان در مضمون قصه آن کتاب‌ها انجام داده‌اند ناراضی هستند.‌آنها می‌گویند چرا نوول‌های محبوب و دوست‌ داشتنی‌شان هنگام تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی به این حال و روز افتاده‌اند؟ در همین رابطه، بسیاری از دوستداران نوشته‌های جین آستین پس از تماشای «غرور و تعصب» با بازی کایرا نایتلی، نسبت به اقتباس سینمایی آن عکس‌العمل منفی نشان دادند. معمولا ارائه چنین واکنش‌هایی منتج به فروش پایین این نوع فیلم‌ها و شکست تجاری آنها می‌شود. با شکست تجاری یک فیلم هم،‌ دیگر کمتر کسی حاضر می‌شود درباره‌ آن فیلم بحث کند و حرف بزند. نتیجه کار، فراموشی سریع فیلم (حداقل)‌ در کوتاه مدت است. پیتر جکس و همسر فیلمنامه‌نویسش‌ هنگام ساخت «ارباب حلقه‌ها» با مشکلات زیادی روبه‌رو بودند.

‌آنها برای ارائه توضیحات لازم در ارتباط با کاراکترهای متنوع، قصه نوول سه جلدی جی آرآر تالکین و تغییراتی که می‌خواستند در هنگام ساخت فیلم بدهند، با دردسرهای متعددی روبه‌رو شدند. جکس می‌گفت نمی‌تواند تمام جوانب و زوایای قصه طولانی تالکین را پوشش دهد، اما این حرف جکس در بین طرفداران نوول «ارباب حلقه‌ها» خریداری پیدا نکرد. اهالی سینما می‌گویند فیلم یک رسانه متفاوت از ادبیات، نمایش و حتی مجموعه‌‌های تلویزیونی است. نوشته‌‌ای که در رشته‌های دیگر جواب می‌دهد (و بخوبی جا می‌افتد)‌ شاید برگردان سینمایی خوبی را به همراه نداشته باشد و نتوان آن را تبدیل به یک فیلم خوب کرد. از همین رو، فیلمنامه اقتباسی همیشه حکم یک کار خطرناک را دارد. در حقیقت تفسیر سینمایی که از قصه یک نوول ارائه می‌شود، ارزش حیاتی و تعیین‌‌کننده دارد.

مهبد آستانی