چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تروریسم وحشت پایان ناپذیر از مرگ
تروریسم از جمله اصطلاحاتی است که در فرهنگ و ادبیات سیاسی بسیار متداول و پر کاربرد است، اما ابهام و ایهام در معنای آن باعث شده، افراد به انحای مختلف ،خود را از آن مبرا و طرف مقابل را به آن متهم کنند تا جایی که شیوههای آشکارا تروریستی را به بهانه جنگ علیه تروریسم توجیه میکنند (جورج بوش دوم بهترین نمونه برای این مطلب است). در مطلبی که هماکنون میخوانید، انواع تروریسم به اختصار معرفی شده است. این مقاله ترجمهای از متنهای متعدد است که مترجم جمعآوری و به شکل مطلبی واحد ویرایش کرده است. منابع هر قسمت در پانوشت مشخص شده است.
تروریسم بهمعنای خشونت با انگیزه سیاسی از پیش طراحی شده علیه اهداف غیرنظامی است که گروهها یا عواملی برای تحتتاثیر قرار دادن مخاطب آن را صورت میدهند. تروریسم بهرهبرداری غیرقانونی یا تهدید به خشونت بهمنظور توسعه اهداف سیاسی یا اجتماعی است که علیه افراد یا سرمایهها به کار گرفته میشود. نتیجه آن تهدید یا واداشتن دولتها، افراد یا گروهها به تغییر رفتار و خط مشی سیاسیشان است. (۱)
اعمال تروریستی یا تهدید به چنین اعمالی، هزاران سال موجود بودهاند. برخلاف تاریخچهای طولانیتر از دولتهای ملی مدرن، به کارگیری ترور برای دولتها و مخالفانشان به آسانی قابل درک نیست. اگرچه معنای واژه به خودی خود واضح است هنگامی که در ارتباط با عاملان و اعمال تروریستی در دنیای واقعی به کار گرفته میشود منجر به سردرگمی میگردد؛ بخشی از این مساله به این دلیل است که عاملان تروریستی، شیوههای آن را در تمام سطوح سیاسی و اجتماعی به کار میگیرند. آیا تئودور کازینسکی معروف، بمبگذار دانشگاهها و خطوط هوایی که به تنهایی به عملیات تروریستی دست میزد جنایتکار، تروریست یا انقلابی محسوب میشود؟ آیا میتوان او را با حکومتهای انقلابی فرانسه مقایسه کرد که در سالهای دهه ۹۰ با شکل دادن به ترور دولتی سازمانیافته علیه مردم فرانسه و کشتار هزاران نفر، واژه تروریسم را ابداع کردند؟ بنابراین میتوان دریافت تشخیص محدوده اعمال تروریستی و منطق سیاسی عاملان به کارگیری آن منجر به سوالاتی میشود که کدام پدیده تروریسم محسوب میشود و کدام خارج از این دایره است.
مفهوم برابری اخلاقی اخیرا به کار گرفته شده هم تعریف تروریسم را گسترش میدهد و هم آن را نامشخص میکند. این مفهوم به این بحث میپردازد که آنچه اهمیت دارد، نتیجه عمل است نه قصد و نیت انجام آن. آسیبهای جانبی یا غیرعمدی به نیروهای غیرنظامی در پی حملهای که نیروهای نظامی ملبس بر هدفی نظامی و منطقی وارد میکنند، با بمبگذاری تروریستی که عامدانه در جهت ایجاد همان آسیب بهسوی هدفی غیرنظامی هدایت شده برابری میکند. به بیان ساده، خودروی بمبگذاری شده در خیابانی از شهر و جنگنده جت که تانکی را بمباران میکند هر دو اعمال خشونتند که ایجاد مرگ و وحشت میکنند. در نتیجه هر عمل نظامی به بیان ساده تروریسم محسوب میشود تنها با نامی متفاوت. این امر همچنین بازمانده شیوه قانونی نشان دادن عمل از طریق اقدامات بنیادین موفق پس از انجام آن است.
طی ۲۰ سال گذشته تروریستها اعمال بسیار خشنی را در جهت دلایل سیاسی و مذهبی مورد ادعایشان مرتکب شدهاند. ایدئولوژی سیاسی در فضای گستردهای از افکار چپ افراطی تا راست افراطی گسترش مییابد؛ مثلا افکار چپ شامل گروههایی چون مارکسیستها و لنینیستها میشود که انقلاب کارگری به رهبری نخبهای انقلابی را پیشنهاد میکنند. در نقطه مقابل با حکومت خودکامه مواجه میشویم که قائل به این است که دولت، هدایت اقتصادی جامعه را به دست گیرد.
ناسیونالیسم سرسپردگی به علاقهها یا فرهنگ گروهی از مردم یا یک ملت است. بهطور معمول ناسیونالیستها با داشتن پیشینه قومی مشترک، آرزوی بنیانگذاری یا بازپسگیری سرزمینی مادری را دارند.
تندروهای مذهبی نظامهای قانونی بنا شده براساسی غیر از باورهایشان را غیرقانونی میدانند. ایشان معمولا تلاشهای صورت گرفته در جهت مدرنیزه شدن را دارای تاثیراتی در جهت تحریف فرهنگ سنتی میپندارند.
گروههایی با گرایشهایی خاص، شامل افرادی که نسبت به برخی موضوعات گرایش افراطی دارند؛ موضوعاتی که در شرایط عادی قانونیاند؛ به فعالیت تروریسمی اقدام میکنند، همچون افرادی که در جهت جانبداری از دیدگاههای ضد سقط جنین، حقوق حیوانات یا طرفداری افراطی محیط زیست از تروریسم بهره میگیرند. این گروهها به موجه بودن اخلاقی خشونت برای دستیابی به اهدافشان معتقدند. (۲)
محققان، خبرگان امنیتی و قانونگذاران انواع متفاوتی از تروریسم را تعریف کردهاند. انواع بسته به نوع عامل تهاجمی که مهاجم به کار میگیرد (مثلا زیستشناختی) یا از طریق آنچه قصد دفاع از آن را دارد تغییر میکند. در این بخش به فهرست تفصیلی انواع تروریسم به همراه اطلاعات بیشتر، مثالها و تعاریف آنها میپردازیم.
● انواع تروریسم
محققان در ایالات متحده در دهه ۷۰، در پی دههای که به همراه رشد و پیشرفت گروههای تروریستی داخلی و بینالمللی بود، انواع متفاوتی از تروریسم را از هم تفکیک کردند.
از دیدگاه سیاستمداران، قانونگذاران، مجریان قانون و محققان تا آن زمان گروههای توسعهیافته برای تحمیل خواستههایشان روشهایی چون آدمربایی، آدمربایی سیاسی، بمبگذاری و ترور را به کار گرفته بودند و برای نخستین بار تهدیدی جدی برای دمکراسی غربی بهنظر میرسیدند. ایشان متمایز ساختن انواع متفاوت تروریسم را بهمنزله بخشی از تلاشی گستردهتر آغاز کردند تا چگونگی مواجهه با آن و منصرف کردن افراد از ارتکاب آن را دریابند.
▪ تروریسم دولتی
بسیاری از تعاریف تروریسم، آن را به عاملان غیردولتی محدود میکند؛ اما میتوان به این بحث پرداخت که دولتها میتوانند تروریست باشند و در عمل نیز چنین بودهاند. دولتها این امکان را دارند که زور یا تهدید به زور را بدون اعلان جنگ به کار گیرند تا با ترساندن افراد به خواستهای سیاسی دست یابند. روش آلمان تحت سلطه حکومت نازی اینگونه توصیف شدهاست. (۳)
همچنین به این بحث پرداختهاند که دولتها از طریق پراکسی در تروریسم بینالمللی مشارکت میکنند. جنگ پراکسی وقتی روی میدهد که دو قدرت بهجای مبارزه مستقیم با یکدیگر، طرف سومی را جایگزین خود کنند.
اگرچه قدرتها گاهی اوقات حکومتها را برای این امر برمیگزینند، اما اغلب گروههای تروریستی، مزدورها یا دیگر طرفهای سوم در این زمینه بهکار گرفته میشوند. امید است که این گروهها بدون منجر شدن به جنگی با ابعاد کامل، به دشمن صدمه وارد کنند.
این نوع مبارزه در زمان جنگ سرد رایج بوده است؛ زیرا دو ابرقدرت هستهای یعنی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا به این دلیل که مبارزه مستقیم احتمال جنگ هستهای را شدت میبخشید تمایلی به آن نداشتند. (۴)
▪ تروریسم سایبر
این نوع از تروریسم، فناوری اطلاعات را برای حمله به افراد غیرنظامی و جلب نظر به سمت عامل تروریستی به کار میگیرد. این میتواند به این معنا باشد که آنها با استفاده ابزاری از تجهیزات فناوری اطلاعات چون سیستمهای رایانهای یا وسایل ارتباط راه دور به سازماندهی حملهای میپردازند که بارها با شیوهای سنتی شکل گرفته است. اغلب این قسم از تروریسم به خودفناوری اطلاعات حمله میکند به شیوهای که اساسا سرویسهای شبکهای مختل میشود؛ مثلا تروریستهای شبکهای میتوانند سیستمهای اضطراری شبکهای را از کار بیندازند یا شبکههای اطلاعات مهم مالی را هک کنند. مخالفتهای گستردهای درباره وسعت دامنه تهدید موجود از جانب تروریستهای سایبر مطرح است.
▪ اکوتروریسم
اکوتروریسم اصطلاحی است که اخیرا در توصیف خشونت در حیطه نگرانیهای مربوط به دوستداران محیط زیست شکل گرفته است. در مجموع، حامیان تندروی محیط زیست به تخریب اموال صنایع و عوامل اقتصادی میپردازند تا به این طریق به آسیبرسانندگان به حیوانات و محیط زیست خسارت اقتصادی وارد کنند. شرکتهای تولید خز، برش و تولید الوار و آزمایشگاههای تحقیقاتی حیوانات ازجمله این اهداف هستند.
▪ تروریسم هستهای
تروریسم هستهای به تعداد روشهای متفاوتی اشاره دارد که ممکن است مواد هستهای به منزله روشی تروریستی به کار گرفتهشوند. این امر شامل حمله به تاسیسات هستهای، خریداری سلاحهای هستهای، ساخت آنها یا یافتن راههایی برای آزادسازی مواد رادیواکتیو است.
▪ نارکوتروریسم
نارکوتروریسم از زمان شکلگیری در سال ۱۹۸۳ تاکنون معانی گوناگونی داشته است. نخستین معنای آن اعمال خشونت قاچاقچیان دارو به منظور تاثیرگذاری بر حکومتها یا جلوگیری از تلاشهای آنها در متوقف ساختن تجارت دارو بود. در سالهای اخیر نارکو تروریسم به موقعیتهایی اشاره دارد که گروههای تروریستی از قاچاق دارو برای تامین مالی دیگر فعالیتهایشان بهره میگیرند. (۵)
▪ بیوتروریسم
حمله بیوتروریسم، آزادسازی عمدی ویروسها و باکتریها یا دیگر عوامل میکروبی است که برای ایجاد بیماری یا مرگ در انسانها، حیوانات یا گیاهان به کار میرود. این عوامل معمولا در طبیعت یافت میشوند، اما این امکان هست که در جهت افزایش قدرت بیماریزاییشان، مقاومسازی آنها به داروهای متداول یا افزایش قدرت انتشارشان در محیط، آنها را تغییر دهند.
اگرچه معنای واژه تروریسم به خودی خود واضح است اما هنگامی که در ارتباط با عاملان تروریستی به کار میرود باعث سردرگمی میشودعوامل بیولوژیکی میتوانند از طریق هوا، آب یا غذا انتشار یابند. از آنجا که تشخیص این عوامل بسیار دشوار است و از چندین ساعت تا چندین روز منجر به بیماری نمیشوند، تروریستها ممکن است این عوامل را به کار گیرند. برخی از عوامل بیوتروریسم مانند ویروس آبله امکان انتقال از فردی به فردی دیگر را دارند و برخی از آنها چون سیاهزخم این گونه نیستند. (۶)
● تروریسم، نزاعها و مسائل خطمشی داخلی
در زمان وقوع جنگها یا موضوعات سیاست داخلی که در بر دارنده نابودی مردم و اموال و داراییهاست ناگزیر قربانیان بیگناهی نیز وجود دارند، اما حکومتهای حاکم بهرغم تاسف بر واقعیت موجود با مواردی چون الزام سیاسی یا نظامی آن را توجیه میکنند. این توجیهات ادعای حکومتهاست و تاکنون هیچ دادگاه فراملی غیروابسته، بیطرف و عادلی یافت نشده است که در آن اعتبار حقیقی و انسجام منطقی و مطابقت آنها با اصول بنیادین عدالت آزموده شود.
اگرچه تنها تفاوت میان تروریسم و جنگ این واقعیت است که مرتکب شونده آنها حکومت حاکم است یا عاملی دیگر، اما ممکن است که تروریستها تبدیل به حکومت حاکم شوند. اگر هدف تروریستها بنیانگذاری دولتی ملی یا اشغال قدرت خارجی اشغالکننده کشورشان باشد و موفق به این کار شوند، ایشان دیگر نه تروریست بلکه حکومت حاکم به شمار میآیند. در قرن اخیر، شاهد نمونههای بیشماری از این رویداد بودهایم. تروریستهای مستعمرات سابق انگلیس، اعضای حکومتهای حاکم کشورهای مستقل آفریقایی و آسیایی شدند.
در حقیقت تعداد حکومتهایی که در برهههایی از تاریخ، از نابودی مردم و اموال در جهت بنیانگذاری حکومت بعدی بهره نگرفته باشند، بسیار اندک است. آغاز جنگ داخلی آمریکا، انقلاب فرانسه، انقلاب کمونیستی روسیه و انقلاب چین، همه با عملکردهای خشونتآمیز و نابودی مردم و اموال در سطحی گسترده با هدف برکناری حکومتهای حاکم آن زمان بوده است و شامل قربانیان بیگناه نیز میشود.
در حالی که حکومتها این فعالیتها را تروریسم میدانند، تروریستها، آن را جنگی علیه دشمن، فردی ظالم و جنگ برای آزادی و عدالت و غیره میدانند. در حقیقت ایشان خود را حکومتهای برحقی میدانند که برای حقوق حقهشان مبارزه میکنند و مانند حکومتها مبارزاتشان را با از بین بردن مردم و تخریب اموال دنبال میکنند.
تروریستها ادارهها و مراکز خرید را نه به خاطر کشتن مردم بلکه برای آسیب رساندن به اهداف دشمن، بمبگذاری میکنند. این حقیقت که مردمی که در مغازهها و ادارات هستند، با عاملی که تروریستها با آن مبارزه میکنند، هیچ ارتباطی ندارند؛ در سایه شادی و مسرت آسیب رساندن به دشمن قرار میگیرد. این شادی بیشباهت به شادی مردم آمریکا و انگلیس در پی شنیدن خبر آغاز بمباران برلین در پایان جنگ جهانی دوم نیست که نیروهای متفقین آن را ترتیب میدادند. ایشان در آن زمان به فکر زنان و کودکان بیگناهی نبودند که در خرابههای شعلهور در حال مرگ بودند و تنها به پیروزی بر دشمن میاندیشیدند. (۷)
● تروریسم مقدس اسرائیل
منشا بسیاری از مشکلات کنونی، اسرائیل است. شکلگیری دولت صهیونیستی سپس تبدیل شدن آن به نگهبان امپراتوری غرب در خاورمیانه مسبب بیشتر اعتراضات در سطح منطقه بوده است.
اگر مطالب اینترنت را درباره فلسطینیان پیگیری کنیم، ترس و وحشت موجود در فلسطین اشغالی را در هفتهها و ماههای پیاپی به ترتیب وقوع میبینیم. صفحه اول هیچ یک از روزنامههای غربی به کشتار بیوقفه فلسطینیان اختصاص نیافتهاست. افزون بر این، غرب از ارتش اسرائیل که براساس هر گونه معیار منطقی، سازمانی تروریستی محسوب میشود، جانبداری میکند.
در گزارشهای متداول حقوق بشر، وزارت امور خارجه انگلیس از اسرائیل به دلیل «بیتوجهی نگرانکنندهاش به حقوق بشر» و همچنین تاثیری که اشغال مستمر و اشغال نظامی مرتبط با آن بر زندگی مردم عادی فلسطین داشتهاست، انتقاد میکند.
با این حال، در زمان دولت تونی بلر، اجازه فروش اسلحه و تجهیزات ترور در سطحی گسترده به اسرائیل داده شده است.
این تجهیزات شامل کمربند شوک الکتریکی و عوامل شیمیایی و بیولوژیک است. به این نکته که اسرائیل از زمان شکلگیری بیش از هر دولت دیگری از قبول راهکارهای سازمان ملل خودداری کرده است، اهمیتی داده نمیشود.
نومحافظهکاران که دولت بوش را اداره میکردند، همه، پیمانی محکم با دولت لیکود و گروههای لابی صهیونیستی در تلآویو داشتند؛ حتی گروهی از صهیونیستها در پنتاگون دارای سرویس اطلاعاتی ویژهای بودند. اسرائیل همچنین عهدهدار مسوولیت قوانین تصویبشده کنگره در جهت تحمیل تحریم بر سوریه است. طبق نظریهای اکنون با اسرائیلی کردن سیاست خارجی آمریکا مواجه هستیم که علاوه بر ایدئولوژی به مرحله عمل نیز رسیده است. (۸)
● تلاشهای ناموفق در جهت جلوگیری از تروریسم
هرگاه که حکومتی با تروریسم مواجه میشود با زندانی کردن، به قتل رساندن رهبران، رشوه یا تطمیع آنان یا در موارد افراطی با کشتن مردان متعلق به گروهی که تروریستها برای آنها مبارزه میکنند (نسلکشی) تلاش به متوقف ساختن آن میکند.
از دیدگاه نظری، نسلکشی راهی موثر در زمینه براندازی تروریسم به نظر میآید. تمامی تروریستها و هواداران آنها را بکشید و به این طریق تروریسم نابود خواهد شد. در عمل، اجرای چنین راهکاری احتمالا بسیار دشوار یا امکانناپذیر است.
اجرای نسلکشی حتی درزمان مصر باستان نیز دشوار بود. امروزه که گسترش امکانات جابهجایی و ارتباطی تا جایی بوده که دنیا را به دهکدهای جهانی تبدیل کرده است چنین راهکارهایی علاوه بر دشوار بودن ناممکن نیز هستند. تروریسم امروز به منطقه جغرافیایی خاصی محدود نیست، بلکه جهانی شده است. (۹)
بسیار دشوار است که بتوان روشی واحد را که در بر گیرنده تمامی مسائل باشد، تصور کرد؛ زیرا هر یک ممکن است منشا منحصر به فرد، ایدئولوژی، شیوه اجرا و منطقه جغرافیایی خاصی داشته باشد؛ بنابراین باید علاوه بر پرداختن موضوعی به مطلب به تلاشی همزمان برای یافتن راهحلی با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست زد. این مساله زمانی ممکن است که تمامی کشورها و حکومتها دریابند که نباید پذیرای هیچ شکلی از تروریسم باشند، حتی اگر در سرزمین خودشان روی دهد و افرادی از کشور خودشان عامل آن باشند. شاید تمامی این راهکارها بسیار آرمانی و دستنیافتنی به نظر برسد. (۱۰)
پانوشتها:
۱- www.k۱۲.hi.us
۲- www.terorismresearch.com
۳- www.about.com
۴- http://en.wikipedia.org
۵- www.about,com
۶- http://en.wikipedia.org
۷- www.truth-and-justice.info
۸- www.antiwar.com
۹- www.truth-and-justice.info
۱۰- www.chillibreeze.com
مترجم: سوده جزینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست