سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ترس, هزینه ثابت تروریزم


ترس, هزینه ثابت تروریزم

کـاملاً روشن است, حملات تروریستی که توسط عده ای افراطی به منظور کشتن, فلج کردن و بـه هـراس انـداختـن جـامعـه صـورت مـی پذیرند, موضوع مناسبی برای تجزیه و تحلیل های اقتصادی به شمار نمی رود, زیرا بزرگترین بهای این قبیل حملات, خون انسان های بیگناه است, نه پول و ثروت های مادی

کـاملاً روشن است، حملات تروریستی که توسط عده ای افراطی به منظور کشتن، فلج کردن و بـه هـراس انـداختـن جـامعـه صـورت مـی پذیرند، موضوع مناسبی برای تجزیه و تحلیل های اقتصادی به شمار نمی رود، زیرا بزرگترین بهای این قبیل حملات، خون انسان های بیگناه است، نه پول و ثروت های مادی. البته این حملات تنها برای کشتن و قـتـــل و عـــام صـــورت نـمـــی گـیــرنــد، بـلـکــه هــدف تروریست ها مختل کردن زندگی عادی مردم است. بـه نظـر شمـا، تـروریسـت هـا تـا چـه حـد در ایـن عملیات های مرگبار به اهداف خود می رسند؟ بعد از وقوع هر حمله تروریستی، کارشناسان به سرعت دست به کار می شوند تا رفتارها و واکنش های مردم عادی را در قبال آن مورد سنجش قرار دهند. البته هر کدام از کارشناسان حدس و گمان های متفاوتی را در این زمینه مطرح می کنند که با بقیه کاملاً متفاوت است. در این میان، به نظر می رسد اقتصاددانان بهتر از هر کس دیگری می توانند در این مورد به مردم کمک کنند، زیرا آنها برخلاف بقیه تلاش می کنند در تجزیه و تحلیل های خود به آنچه که مردم از خود نشان می دهند، توجه نمایند. در این مواقع، آنها حرف و حدیث های گوناگون را ملاک سنجش خود قرار نمی دهند، زیرا آمار و ارقام برای آنها مهم است، نه قصه ها و حکایات شهروندان. به علاوه، آنها سعی می کنند به جای ملاک قرار دادن اخبار و اطلاعات عجولانه رسانه های گروهی، رفتار جمعی شهروندان را از این منظر تجزیه و تحلیل نمایند. در همین رابطه دو اقتصاددان به نام های گری بیکر، استاد دانشگاه شیکاگو و برنده جایزه نوبل اقتصاد و یونا روبین اشتاین، استاد دانشگاه تل آویو اسراییل، در یک تحقیق و پژوهش مشترک واکنش عمومی مردم را به تهدیدات ناشی از بمب گذاری های انتحاری مورد بررسی قرار داده اند. به عقیده آنها، برخی اوقات واکنش ها کاملاً ساده و شفاف بوده و نیاز به موشکافی ندارند. برای مثال، براساس آمار و ارقام ارایه شده از سوی اداره اطلاعات آماری بخش حمل و نقل آمریکا، بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، میزان استفاده از بخش حمل ونقل عمومی به یکباره ۳۲ درصد کاهش یافت. اما دو سال بعد از آن حادثه، این نرخ نه تنها به حالت عادی بازگشت، بلکه به اوج سال ۲۰۰۱ خود نیز نزدیک شده است. به نظر شما، آیا شهروندان آمریکایی در واکنش های خود دچار نوعی دستپاچگی نشده اند؟ البته پاسخی که آنها به این حملات دادند، به مراتب فراتر از ریسک های عینی آن می باشد. به عقیده آقای بیکر، عامه مردم به تروریزم به همان اندازه حوادثی نظیر شیوع یک بیماری مانند جنون گاوی و غیره واکنش نشان می دهند. به عبارت دیگر، بعد از عادی شدن اوضاع باز هم مردم گوشت گاو مصرف می کنند و حتی شیوع جنون گاوی باعث نمی شود که آنها برای همیشه از خوردن گوشت گاو صرفنظر کنند. البته در نگاه اول درک این قبیل عکس العمل ها ساده است. ولی باید توجه داشت که اقتصاددانان نمی توانند به راحتی آنها را تفسیر کنند.

بمب در اتوبوس

همان طور که می دانید، قتل و کشتار یک روش ساده برای شیوع ترس در میان افراد جامعه است. به هـمـیـن دلـیـل، تـروریـسـت هـا از ایـن حـالـت روانی بهره برداری کرده و با انجام یک عملیات مرگبار ساده در جریان فعالیت های روزمره مردم - ولو اینکه این عملیات صورت واقعی به خود نگرفته و به عبارت ساده تر، عقیم بماند - علاوه بر کشتن و مجروح کردن، تـرس و وحـشـت زیـادی را به شهروندان تحمیل می کنند. آقای بیکر و خانم روبین اشتاین هم معتقدند که این خطر آسیب های فیزیکی ناشی از حملات تروریستی نیست که مردم را دچار اضطراب می کند، بلکه ناآرامی ها و آشفتگی های روحی و عاطفی این قبیل حملات است که به شدت مردم را آزار می دهد. در حقیقت، مردم نه در برابر خطر فیزیکی، بلکه در برابر ترس است که از خود واکنش نشان می دهند. برای مثال، در ۲۹ نوامبر سال ۲۰۰۱ یک بمب گذار انتحاری با مـنـفـجـر کـردن یـک اتـوبـوس عمومی سه شهروند اسراییلی را به قتل رساند و نه نفر دیگر را مجروح کرد. به گفته این دو اقتصاددان، شبکه حمل و نقل عمومی اسراییل از سال ۲۰۰۱ تاکنون هر ماه یک حمله تروریستی مشابه را تجربه کرده که این امر سبب شده تا استفاده از این شبکه توسط شهروندان اسراییلی تا ۳۰ درصد کاهش یابد. البته این دو معتقدند که واکنش کـلــی بــه ایــن حـمــلات در مـیــان افــراد مـخـتـلــف استفاده کننده از این شبکه با یکدیگر متفاوت است، زیرا برای نمونه مسافران موردی که بلیط های سفر خود را به صورت روزانه تهیه می نمایند، بسیار بیشتر از سایر مسافران همیشگی سعی می کنند تا به جای سفر با اتوبوس و سایر وسایل نقلیه عمومی، به روش های دیگر در داخل شهر رفت وآمد کنند. به عبارت دیگر، هر حادثه تروریستی موجب می شود تا آنها میزان سفرهای درون شهری خود با این قبیل وسایل را حداکثر ۴۰ درصد کاهش دهند. این در حالی است که مسافران معمولی و دایمی که بلیط های خود را به صورت هفتگی یا ماهانه تهیه می کنند، بدون ترس و واهمه همچنان به استفاده خود از شبکه حمل ونقل عمومی کشور ادامه می دهند - و این همان نکته ای است که باعث ابهام شده است.

کافی شاپ روهای حرفه ای

آقـای بیکـر و خـانـم روبیـن اشتـایـن در ادامـه مـی افـز ایـنـد که شاید مسافران دایمی و همیشگی چاره ای جز این ندارند، چرا که آنها استطاعت استفاده از یک خودروی شخصی یا تاکسی را نداشته، بنابراین به ناچار به سراغ وسایل نقلیه عمومی می روند. البته این اقتصاددانان واکنشی مشابه گروه یاد شده را در میان کافی شاپ روهای حرفه ای و آماتور هم مشاهده کرده اند. همان طور که می دانید، این قبیل اماکن از جمله اهداف بمب گذاران انتحاری است. با وجودی که روزبه روز بر تعداد حملات تروریستی علیه این مکان ها همانند وسایل نقلیه عمومی افزوده می شود و کافی شاپ روهای آماتور سعی می کنند کمتر به این اماکن رفت و آمد داشته باشند، حرفه ای ها با بی پروایی تمام همچنان به کافی شاپ ها سر می زنند. در هر صورت، ترس از تروریزم ممکن است عقلانی و یا غیرعقلانی باشد، اما آقای بیکر و خانم روبین اشتاین چنین نتیجه گیری می کنند که این ترس غیرقابل جلوگیری نیست. ظاهراً افراد می توانند با مقداری تلاش و کوشش بر این ترس [به عنوان "هزینه]" غلبه کنند. البته آنها به شرطی این کار را خواهند کرد که " ارزش" آن را داشته باشد. برای مشتریان وفادار و همیشگی کافی شاپ ها عقلانی است که تلاش کنند بر این ترس غلبه نمایند، زیرا این شجاعت موجب می شود تا آنها همچنان از رفتن و سر زدن به پاتوق های تفریحی خود لذت ببرند، در حالی که این کار برای آماتورها "مقرون به صرفه" نیست. به همین ترتیب، این قضیه در مورد مسافران دایمی و حرفه ای وسایل نقلیه عمومی هم صدق می کند، زیرا غلبه بر این ترس نوعی "سرمایه گذاری" برای آنها محسوب می شود که ارزش انجام دادن دارد. به علاوه، رفتار کافی شاپ روهای حرفه ای و مسافران همیشگی و حرفه ای وسایل نقلیه عمومی در قبال غلبه بر ترس ناشی از احتمال وقوع حملات تروریستی، برای هر دو گروه یک "هزینه ثابت" در بردارد، زیرا آنها تنها یکبار و آن هم برای همیشه می توانند بر این ترس غلبه کنند.