چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مگر آدم های بزرگ شادی نمی کردند
![مگر آدم های بزرگ شادی نمی کردند](/web/imgs/16/144/ium081.jpeg)
موسیقی یکی از مهمترین همنشینان و دوستان روان است. هنری که به بسیاری از افراد کمک میکند تا مواقع خوشحالی و یا بدحالی، به آن پناه ببرند و آرامش و همراهی پیدا کنند. برای همین است که سراغ فرزاد فرزین رفتیم، خواننده جوانی که این روزها، همزمان با آماده شدن برای شرکت در جشنواره موسیقی فجر به فکر آلبوم تازه و فیلم کنسرتهایش است...
کنسرتهایی که معمولاً پر از هیجان و انرژی است و تماشاگر را با لبی خندان به خانه میفرستد. با فرزین درباره جادوی موسیقی و شادی حرف زدیم و اینکه چطور میشود با موسیقی شادی را به دل مردم راه داد.
● وقتی شادی وارد میشود
فرزاد فرزین از آندسته از خوانندههایی است که هیجان و انرژی کنسرتهایش هیچوقت تمام نمیشود و وقتی به آدمهایی که بعد از دو ساعت از سالن کنسرت بیرون میآیند، نگاه میکنی، همه چهرهها راضی و شاد هستند. اما واقعاً چنین کسی آیا خودش هم آدم شادی است یا صرفاً برای ارائه کارش اینهمه انرژی را خرج میکند؟
هیجان و انرژی که در تمام کنسرت جریان دارد و تمام انرژی ما و مردم را تخلیه میکند. ما تمام آن مدتی که در حال اجرا هستیم، شاد و پرهیجانایم. اما این میزان شادی و هیجان فقط برای کنسرت است. در زندگی عادی و روزمره همهچیز خیلی آرام طی میشود و همین باعث میشود تا این میزان از انرژی و هیجان، چندان به درد زندگی روزمره نخورد. البته قطعاً اگر من و زایا سلیمان (رهبر ارکستر جدیدم) و سایر همکارانم آدمهای شادی نبودیم، کنسرتها هم اینقدر شاد و پرهیجان نمیشد.
پس شادی و هیجان از شما و گروهتان به مخاطب تزریق میشود؟
بله، درست است. اما مسئله فقط شادی نیست. ما با این شادی و هیجان تلاش میکنیم تا حرف خودمان را به گوش مخاطب برسانیم. در کنسرتهای ما اجراهای رمانتیک، ملی- میهنی، اجتماعی و... هم وجود دارد. ما روی صحنه، نمایش هم داریم و همه اینها را با هم ترکیب میکنیم تا به حرف اصلی برسیم.
● وقتی موسیقی باید شنیده شود
رسالت فرهنگی، مهمترین چیزی است که فرزاد فرزین میخواهد به آن برسد و وظیفهاش را درست و خوب انجام دهد. کاری که خیلی سخت و برای جذب مخاطب به راهحلهای ویژه احتیاج دارد. فرزین تعریف میکند که مخاطبان کنسرت و آلبومهایش، از هرچیز دیگری در دنیا مهمتر هستند و برای همین است که تلاش میکند تا آنها را خوب بشناسد و از طریق شادی، راهی برای نفوذ به دل آنها پیدا کند.
رسالت فرهنگی برای من خیلی مهم است. خیلی از حرفها، برای مردم آزاردهنده نیست، اما دیگر گوششان از شنیدن آنها پر شده. خیلیها میگویند، کنسرت جایی برای فرهنگ و فرهنگسازی نیست. اما من این را اصلاً قبول ندارم. من معتقدم که کار موسیقی فرهنگسازی است و باید با موسیقی خیلی از حرفها و نگفتهها را به مردم منتقل کرد.
مثلا چه حرفهایی؟
مثلاً اینکه من آهنگی میخوانم برای میهنام. توی این آهنگ به جوانهای مخاطبم از اهمیت سرزمینمان میگویم و اینکه همه ما باید آماده باشیم تا اگر روزی روزگاری لازم شد، برای این خاک، جان دهیم. این اتفاقی است که بارها و بارها توی این سرزمین افتاده و الان هم همه باید بدانند و مطمئن باشند که ایرانیها در نهایت برای سرزمینشان به میدان پا میگذارند.
آنوقت شما این حرفها را چطور منتقل میکنید؟
من تمام این حرفها را در یک پکیج منتقل میکنم. مخاطب موسیقی پاپ جوانها هستند. من نمیتوانم در فضایی افسرده و ناراحت، حرف مهمی به جوانی که به شادی و تفریح احتیاج دارد، بزنم. من کنسرتهایم را با فضایی شاد و پرهیجان شروع میکنم تا جایی که وقتی به مخاطبم حرفی از فرهنگ میزنم، از اجتماع و یا از حسهای مهمی مثل علاقه به سرزمین و کشور، حرفهای من را بشنود. برای این هم از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم. من برای کنسرتها از جیب خودم، هزینه میکنم. کاری که هیچ خواننده دیگری نمیکند، وقتی میبینم که هزینهها بالاست و برای یک اجرای خوب به ۲۰ نفر گروه کارگردانی احتیاج دارم، دست توی جیب خودم میبرم و این هزینه را میکنم.
این هزینه که خیلی زیاد است؟
مهم نیست. بلیت کنسرتها الان خیلی گران شده. مخاطبی که ۱۰۰ هزار تومان پول بلیت میدهد، به برنامهای احتیاج دارد که احساس نکند پولش دور ریخته شده. من تمام تلاشم را میکنم تا مخاطبی که از سالن کنسرت من بیرون میآید، هم تخلیه انرژی شده باشد و هم احساس مثبتی داشته باشد.
اما خیلیها میگویند که ترکیب شادی و فرهنگ با هم در یکجا نمیگنجد، شما این را قبول میکنید؟
من اصلاً این را قبول ندارم. من خودم را مقایسه نمیکنم، اما مگر می شود باور کنیم که آدمهای بزرگی مثل شهریار، نیما یوشیج و دکتر شریعتی هیچوقت شاد نبودند. اصلا مگر ممکن است؟ حالا ممکن است جنس شادیها با هم متفاوت باشد. شادی همیشه بوده. اما هرکسی حرف خودش را به راه و روشی میزند. من آدمی هستم که در یک خانواده فرهنگی بزرگ شدم، پدر و مادرم کارمند دولت بودند (البته یک عدهای میگفتند پدرم معاون وزیر بوده و من پارتی دارم که اصلاً درست نیست!) و... من در چنین فضایی بزرگ شدم و یاد گرفتم که در جامعه امروز باید به زبان خود مردم با آنها حرف زد. من با همین روش راه خودم را پیدا کرد.
و شما برای همین جوانها برنامهریزی میکنید؟
اصلاً دغدغه اصلی من همین مسئله است. من نگران نسلهای بعدی هستم. من میخواهم با همین شادی، حرفهای مهمی را به این جوانها بگویم. باور کنید بهترین لحظات در کنسرتهای من دقیقاً همان زمانهایی است که جوانهایی که تا چند دقیقه قبل مشغول دستزدن و خوشحالی بودند، تحتتاثیر ترانههایی درباره سرزمین و مادر و... قرار میگیرند. آنموقع است که من میفهمم کارم را درست انجام دادهام و توانستهام اینها را جذب کنم.
و حالا به جز شادی چطور این مسیر را پیش میبرید؟
کار خوب همیشه سخت است. اما سختی اصلاً مهم نیست. من از بچگی هیچ کاری را به راحتی انجام ندادهام، اما همیشه جرات و جسارت کارهای سخت را داشتهام و اینطور نبوده که درجا بزنم. من سه سال ممنوعالکار بودم، اما تمام این سه سال را صبر کردم و حاضر نشدم، قدم خطایی بردارم تا مشکلاتم حل شود و بتوانم قانونی کارم را بکنم. حالا هم همین است، میخواهم قانونی کار کنم و انرژی که از مخاطبم میگیرم باعث میشود تا اصلاً به مشکلات کار، ماجراهایی از این دست هیچ توجهی نکنم.
● وقتی برای شادی برنامهریزی میشود
وقتی یک نفر با موسیقی شاد جوانها را به شنیدن حرفهایش جذب میکند، نشان میدهد که خودش زودتر از همه به تاثیر موسیقی پی برده و با موسیقی شاد حال و هوایش را عوض کرده. فرزین معتقد است که موسیقی تاثیر مهمی در زندگی انسان دارد و حس و حال آدم با موسیقی عوض میشود.
موسیقی شاد، آدم را شاد میکند و موسیقی غمگین، غمگین. آدم در هر شرایطی باید موسیقی خاص خودش را گوش کند و اینها هیچوقت با هم ترکیب نمیشوند. و این جادوی موسیقی است.
یعنی شما معتقدید که موسیقی حال آدم را عوض میکند؟
صددرصد. موسیقی هنر اول است. وقتی شما با موسیقی یکنفر را شاد میکنید، بنده خدا را شاد کردهاید و مطمئن باشید که جواب آن را از او میگیرید. این «کارما» دارد، اینکه من در کنسرتهایم آدمهایی را شاد و راضی میکنم و بعد میبینم که خودم هم حال و روز خوبی پیدا میکنم.
بازخوردی هم از مخاطبان داشتهاید؟
بی اغراق اگر بخواهم بگویم، من همیشه از طرف مخاطبم مورد تشویق واقع شدهام و همیشه آنها از من راضی بودهاند. اصلاً این بزرگترین دلیل شادی و خوشحالی من است.
● وقتی همه به شادی احتیاج دارند
در سالن کنسرت، اگر به سن و سال آدمها نگاهی بیاندازی، از همه سن و سالی پیدا میشود. جوانهای بیست ساله، سی ساله و آدمهای میانسال، همه در سالن نشستهاند و از برنامهای که برای تماشایش هزینه کردهاند، لذت میبرند. این همان چیزی است که فرزین از آن به عنوان پیدا کردن راه و روش خود، حرف میزند. او با اجرایی متفاوت و هیجانانگیز آن دسته از تماشاگران جوانی که به هیجان و شادی احتیاج دارند را راضی نگه میدارد و با موسیقی کمی سنگینتر و خواندن اشعاری رمانتیک و فرهنگی و اجتماعی، مخاطب میانسالاش را همراه میکند. اما در نهایت معتقد است که همه مخاطباناش به شادی احتیاج دارند و شادی اصلاً هم چیز بدی نیست.
هرکسی برای خودش تفکر و اندیشه دارد. اما شادی و تفریح حق همه است. اصلا مگر ما چه گناهی کردهایم که باید غمگین باشیم؟ ما باید بخندیم. جوانی که شادی نکند و تفریحی نداشته باشد، معتاد شود خوب است یا آنکه با موسیقی شاد شود و انرژی و هیجاناتش را تخلیه کند؟
نازنین متین نیا
گفتوگو با فرزاد فرزین، خواننده پاپ
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ایران مسعود پزشکیان علی باقری عزاداری پزشکیان دولت چهاردهم دولت رئیس جمهور ترور انتخابات دولت سیزدهم سعید جلیلی
قتل زمین لرزه خوزستان زلزله هواشناسی افغانستان تیراندازی شهرداری تهران شاهچراغ پشه آئدس تب دنگی سازمان هواشناسی
عربستان سعودی اقتصاد ایران قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار خودرو ترافیک ایران خودرو همستر کامبت بازار خودرو حقوق بازنشستگان
عزاداری محرم لیلی رشیدی الناز شاکردوست تلویزیون سریال مهران غفوریان دفاع مقدس مداحی سینمای ایران
فناوری
رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ اسرائیل فلسطین غزه ترامپ آمریکا جنگ غزه ترور ترامپ روسیه ایالات متحده آمریکا جو بایدن
پرسپولیس فوتبال علیرضا بیرانوند استقلال رئال مادرید کیلیان امباپه یورو 2024 باشگاه پرسپولیس رامین رضاییان تیم ملی اسپانیا تیم ملی انگلیس باشگاه استقلال
خودروهای وارداتی دیابت ناسا شیائومی هوش مصنوعی کد مورس اپل
تخم مرغ کاهش وزن رژیم غذایی گرمازدگی جذام