یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

از «هیات نظاری» تا «انجمنهای ایالتی»


از «هیات نظاری» تا «انجمنهای ایالتی»

انجمنهای ایالتی و ولایتی پس از پیروزی انقلاب مشروطیت, به عنوان نماد مشروطیت انقلاب شكل گرفتند اما هرچه مشروطیت مستبدانه تر می گردید, انجمنها نیز ضعیف تر و بی اثرتر می شدند و این روند ادامه داشت تااینكه بود و نبود آنها علی السویه گردید

یكی از مهمترین آثار سیاسی و اجتماعی رویداد مشروطه، ظهور شوراهای محلی و ایالتی بود. این انجمنها می‌توانستند پایه‌های دموكراتیك مستحكمی برای نظام نوین سیاسی ایران بنا كنند اما متاسفانه سرنوشت نامطلوب مشروطه عاقبت كار این انجمنها را نیز به تاریكی و تیرگی كشاند. انجمنهای ایالتی و ولایتی پس از پیروزی انقلاب مشروطیت، به‌عنوان نماد مشروطیت انقلاب شكل گرفتند اما هرچه مشروطیت مستبدانه‌تر می‌گردید، انجمنها نیز ضعیف‌تر و بی‌اثرتر می‌شدند و این روند ادامه داشت تااینكه بود و نبود آنها علی‌السویه گردید. در این مقاله تاریخچه انجمنهای ایالتی و ولایتی در عصر مشروطه را مرور خواهیم كرد.

موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی در انقلاب مشروطیت از چند جهت قابل بررسی است. در زمانی‌كه مورخ به تبیین شكل‌گیری و تاثیر مجامع مذكور می‌پردازد، جامعه‌شناس از خود می‌پرسد كه چه شد بعد از تحول نسبتا آرامی كه در مركز به وقوع پیوست، تمامی شهرهای كوچك و بزرگ كشورمان به جنب‌وجوش درآمدند و طبقات شهری یكپارچه خواستار مشاركت در تصمیم‌گیریها و مدیریت شهرها شدند. همچنین جای این سوال باقی است كه مردم كشورمان چه تجربه قبلی از برپایی مجامع مذكور داشتند كه درست چند ماه بعد از امضای فرمان مشروطیت، یكی‌یكی شهرها و حتی قصبات، به تشكیل انجمنهای یادشده پرداختند. دیگرآنكه این مردم چه نیازی در تشكیل مجامع مذكور می‌دیدند كه چنان در برپایی و ماندگاری آنها پای می‌فشردند. قدرت و نفوذ فراوانی كه انجمنهای مذكور به‌دست آوردند، چه تعارضی با سنت دیرین تمركزگرایی در كشورمان ایجاد نمود و حاكمیت (دولت و مجلس) چگونه سعی كرد قدرت آنها را تحت كنترل درآورد. همچنین به‌خودی‌خود این سوال مطرح می‌شود كه این نخستین تجربه مدیریت جمعی، در بعد كشوری و منطقه‌ای چه مشكلاتی را به دنبال داشت.

لازم به ذكر است تاكنون در مطالعات مربوط به مشروطیت، نگاه پژوهشگران اغلب به پایتخت معطوف بوده، حال‌آنكه بررسی تحولات مشروطیت بدون پرداختن به وقایع ولایات، و بررسی وقایع ولایات نیز بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه انجمنها ناقص خواهد بود.[i]

مقاله حاضر در نظر دارد به بخشی از سوالات مذكور پاسخ گوید و فرازوفرود انجمنهای ایالتی و ولایتی و نقش آنها را ــ با تكیه بر دو شهر (ولایت) اصفهان و تبریز ــ بررسی كند.

●چگونگی شكل‌گیری انجمنهای ایالتی و ولایتی

در میان درخواستهایی كه به‌طورروشن از سوی برپاكنندگان نهضت مشروطیت به دولت مظفرالدین‌شاه اعلام گردیدند، سخنی از برپایی انجمنهای محلی نیامده است. فقط در قانونی كه تحت عنوان قانون انتخابات مجلس شورای ملی در نخستین روزهای پس از مشروطه، به‌وسیله جمعی از نخبگان سیاسی نوشته شد، برای‌آنكه انتخابات مجلس از نفوذ حكام به دور بماند، پیش‌بینی شد «هیات نظاری» از طبقات شش‌گانه شهری و زیرنظر حاكم تشكیل شود تا كار انتخابات مجلس را انجام دهند.[ii] اما این تنها زمینه تشكیل انجمنهای ایالتی و ولایتی نبود؛ چراكه از همان نخستین جلسه انجمن محلی تبریز كه در روز اول ماه رمضان (دوماه‌ونیم بعد از اعطای مشروطیت) توسط «جمعی از علما و طلاب و تجار» تشكیل شد، مقرر گردید دو مجلس جداگانه تشكیل شوند: مجلسی متشكل از «چندنفر علما و بیست‌نفر از تجار» كه باید «درخصوص بعضی امورات» مشاوره و گفت‌وگو كنند و مجلس دوم، همان انجمن نظارت بر انتخابات بود كه از طبقات شش‌گانه ترتیب می‌یافت و باید كار انتخابات مجلس شورا را برعهده می‌گرفت.[iii] در اصفهان نیز برپایی مجلس محلی یكی از خواسته‌های اولیه مشروطه‌خواهان بود: «چندی بود جمعیتهای مختلفه تشكیل می‌شد در شهر برای استدعای اقامه مجلس محلی و ارسال وكلا به پایتخت.»[iv] ازاین‌رو در ششم ذی‌قعده (حدود پنج‌ماه بعد از اعطای مشروطیت) نخستین جلسه انجمن محلی تشكیل گردید. دو روز بعد نیز فهرستی بیست‌نفره «از طرف ایالت جلیله» معین شد كه باید دوره اول انجمن اصفهان را تشكیل می‌دادند.[v]

در رسمیت‌یافتن انجمنهای محلی، تبریزیان نقش اصلی را برعهده داشتند؛ چراكه در بیست‌وسوم ذی‌حجه ۱۳۲۴.ق هنوز نمایندگان آذربایجان به تهران نرسیده بودند كه اولین اعتراض و تجمع مردم آذربایجان در اطراف انجمن محلی شكل گرفت. این اعتراض كه حدود یك هفته به طول انجامید، تا بدانجا پیش رفت كه «اهالی می‌خواستند قورخانه را ضبط نموده، اسلحه و تفنگ را بین مردم قسمت نمایند و محبوسین را از حبس خارج نمایند.»[vi] از میان درخواستهای هفت‌گانه تبریزیان، دو مورد اهمیت بیشتری داشتند: یكی‌آنكه دولت رسما اعلام كند ایران كشوری مشروطه است و دوم‌آنكه «انجمنهای ملی باید دستخط بر افتتاح آنها صادر شود.»[vii] قابل‌ ذكر است كه شاه ناچار شد در بیست‌وهشتم ذی‌حجه تمامی درخواستهای مذكور را رسما بپذیرد.

بنابر آنچه گفته شد، بی‌گمان زمینه تشكیل انجمنهای محلی[viii] را نه قانون انتخابات مجلس بلكه فشار انجمنهای مردمی و توده‌های مردم فراهم كرد و این فشارها پس از شكل‌گیری انجمنها نیز، به‌طورفزاینده در راستای تاكید بر لزوم قوت و ماندگاری آنها ادامه داشت. درست در دومین جلسه انجمن اصفهان، هجوم مردم به انجمن به‌قدری بود كه «همهمه و صدای خشنودی مردم در امر انتظام مجلس خلل انداخته بود.»[ix] در جلسات نخست انجمن تبریز هم نظارت و حساسیت مردم نسبت به انجمن چنان بود كه «اهالی با جمعیت آمده به اعضا متعرض شدند كه دیشب قرار بود كه اعضای انجمن هیچ‌وقت تعطیل ننمایند یا دو نفر از جانب خودشان شبهای تعطیل را در انجمن وكیل بگذارند، چرا از حرف خودشان تخلف كرده‌اند.»[x]

در پاسخ به این سوال كه این مردم چه ضرورتی در تشكیل انجمنهای مذكور می‌دیدند، یك نكته مسلم است؛ و آن این‌كه مردم می‌خواستند به شكایات و تظلماتشان رسیدگی شود. در دومین جلسه انجمن اصفهان، هجوم مردم برای تظلم به‌قدری بود كه قرار شد «هر روز بیشتر از بیست عرض استماع نفرمایند.»[xi] نیز در بیست‌وچهارمین روز تولد انجمن تبریز، مردم زیادی كه در انجمن ازدحام كرده بودند، از اعضای انجمن خواستند «مامور مخصوص را معین نموده، به امورات و عرایض مردم رسیدگی شود. در این خصوص اصرار داشتند.»[xii] مردم تبریز بر این نكته آنقدر اصرار داشتند كه آن را مترادف با مشروطیت می‌دانستند. به گفته یكی از اعضای انجمن تبریز «مردم چنان گمان می‌كنند كه مشروطه همین رسیدگی به عرایض و رفع ظلم و تعدی است. لهذا نمی‌توان به مردم جواب كرد.»[xiii]

انجمنهای محلی علیرغم مقاومت در برابر این نوع خواسته‌های مردم و بیان مكرر این‌كه «وظیفه این انجمن مقدس مذاكره در اصلاحات كلیه و مشاوره در امورات نوعیه است و رسیدگی به جزئیات امور خارج از وظیفه اوست»،[xiv] درعین‌حال چاره‌ای نداشتند جزآنكه بنشینند و پس از گوش‌‌دادن به خواسته‌ها و شكایات موكلان، با توجه به اختیارات و نفوذ خود دراین‌باره اقداماتی انجام دهند. هر دو انجمن تبریز و اصفهان پس از مدتی مجبور شدند جهت چاره‌اندیشی دراین‌‌خصوص، كمیسیونهای مخصوصی را به‌نام «كمیسیون عرایض» تشكیل دهند. اگرچه انجمنهای محلی در پاسخگویی و گره‌گشایی از مشكلات و تظلمات مردم كارنامه مثبتی بر جای نهادند، اما توجه به بزرگترین مساله مردم با دولت، یعنی مالیات، انجمنها را رودرروی دولت قرار داد (به این مساله خواهیم پرداخت).

●حكومت و انجمنهای محلی

در اصفهان، ظل‌السلطان كمی دیر اما ظاهرا با رغبت، به تشكیل انجمن محلی فرمان داد و خود نیز در جلسه افتتاحیه حضور یافت. وی ضمن معرفی نماینده خود برای اجرای دستورات انجمن، گفت: «قدرتها همه تابع مجلس[xv] است و سیف قاطع نفوذ و تسلط من تقدیم مجلس و حاضر برای اجرای احكام مجلس است.»[xvi] اما در تبریز اوضاع شكل دیگری یافت. مردم برای برپایی انجمن محلی به فشار خارجی متوسل شده و مدتی را در كنسولگری انگلستان متحصن شدند تا محمدعلی‌میرزای ولیعهد ناچار شد خواسته آنها را بپذیرد. البته محمدعلی‌میرزا حدود و كاركرد انجمن تبریز را در سطح انتخاب و ارسال نماینده به تهران می‌خواست، اما این تفكر او با واكنش شدید مردم شهر تبریز مواجه شد و مردم با گردآمدن در اطراف انجمن، ابراز می‌كردند «بعضی اراجیف می‌گویند كه انجمن ملی تبریز بعد از تعیین وكلای تهران موقوف خواهد شد. لهذا نباید انجمن ملی تبریز موقوف شود.» «هرچه جواب دادند موقوف نخواهد شد، اهالی قبول نكردند.» بالاخره فشار افكار عمومی محمدعلی‌میرزا را مجبور كرد دستخطی صادر نماید مبنی‌براین‌كه «انجمن ملی تبریز كمافی‌السابق برقرار بوده و یك نفر مامور به تصدیق اجزای انجمن از جانب حضرت اقدس معین و در انجمن حاضر خواهد شد.»[xvii] البته ولیعهد بعدازآنكه به تهران پا نهاد، یكبار دیگر درخواست كرد انجمن تبریز باید منحل شود.[xviii] به‌هرحال مجموعه‌ای كه شامل حاكم محل و ادارات دولتی بودند، نظارت و احیانا دخالت نهاد دیگری چون انجمن محلی را نمی‌پسندیدند.

●انجمنهای محلی و انتخابات مجلس

مجلس، نماد مشروطیت شمرده می‌شد و تشكیل آن، بخصوص مجلس اول، اهمیت بسزایی داشت و چنانكه ذكر گردید، ترتیب انتخابات مجلس شورا از نخستین وظایف انجمنهای محلی شمرده می‌شد؛ امری كه انجمنها به‌سرعت نسبت به انجام آن اقدام كردند. در تبریز از پنجم رمضان (پنج روز بعد از تشكیل انجمن) انتخابات مجلس شورا آغاز شد. علما شش نفر نماینده خود را انتخاب كردند و سپس به‌ترتیب تمامی طبقات شهری نیز زیر نظر انجمن محلی و انجمن نظار، نمایندگانشان را برگزیدند. منتخبین مردم بالاخره در بیست‌وسوم ذیقعده با مراسم باشكوهی راهی تهران شدند.[xix] در دومین نشست انجمن اصفهان نیز سه نفر از وكلای مجلس برگزیده شدند.[xx] انتخاب و اعزام نمایندگان مجلس در شرایطی كه مجلس شورا دوران ضعف جنینی را طی می‌كرد، یكی از نقاط مثبت در كارنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی به‌شمار می‌رود. بی‌گمان اگر سازمان مرتب و معتبری چون انجمنهای محلی پشت‌سر انتخابات مجلس شورا نبود، مجلس اول به‌آن‌زودی تشكیل نمی‌شد؛ چرا كه با وجود این مجامع پرقدرت بود كه در میان طبقات شهری اتفاق و همفكری در تعیین و ارسال نماینده حاصل شد و مجلس تكمیل گردید. كماآنكه در بعضی شهرها، به‌خاطر ضعف انجمن محلی انتخابات مجلس شورا با دردسر و شكایات زیادی همراه بود و این امر به اعتبار مجلس ضربه می‌زد.[xxi]

●مجلس و انجمنهای محلی

اگرچه انجمنهای محلی در انتخاب و ارسال نمایندگان مجلس نقش اساسی داشتند، اما مجلس ــ خصوصا نمایندگان تهران كه چنین دینی را نسبت به انجمنهای محلی نداشتند ــ در آغاز نسبت به انجمنهای مذكور نظر خوبی نداشتند؛ شاید بدان‌سبب كه مجلس شورا به‌درستی نقش، جایگاه و حتی نام انجمنهای مذكور را نمی‌دانست.

مخالفت ابتدا از آنجا آغاز شد كه صحبت از برقراری بودجه برای انجمنها به میان آمد. وثوق‌الدوله اعلام كرد «انجمن محلی باید از روی قانون و دستور صحیح باشد. كی گفته كه حالا انجمن محلی باید تشكیل شود و از برای او مخارج معین شود... محقق‌الدوله [در جواب]: انجمن محلی در امر ایالت لازم است و باید باشد.»[xxii] سعدالدوله ابراز داشت كار انجمنهای مذكور موقتی و در حد انتخاب و ارسال نماینده است، اما آقامیرزامحسن به او پاسخ داد: «این انجمن انجمن بلدی است نه انجمن نظارت.» سعدالدوله اعتراف كرد: «اگرچه انجمن تبریز به ما خیلی كمك كرد و در انتخاب وكیل جد و جهد نموده، ولی این‌گونه انجمنها حق مخارج ندارند.»[xxiii] چنانكه از مذاكرات برمی‌آید، مخالفان، انجمنهای مذكور را در ردیف صدها انجمن مردمی می‌شمردند و در ساختار حكومت جایی برای آنها قائل نبودند. بااین‌همه حتی مخالفان تخصیص بودجه به انجمنها نیز وجود این انجمنهای «محلی یا بلدی» را لازم می‌دیدند.

هرچه بر دامنه فعالیتهای انجمنها، بخصوص انجمن تبریز، افزوده می‌شد، مخالفتهای مجلس نیز آشكارتر می‌گردید. البته این مخالفتها توسط نمایندگان تبریز پاسخ داده می‌شد. مذاكرات مجلس: «آقا میرزاسیدمحمد: خیلی شكایت از مجلس تبریز دارند. اگر این‌طور باشد مملكت هرج‌ومرج خواهد شد. مجلس شورا یكی بیشتر نیست. آنها نمی‌دانم چه می‌گویند... نه‌تنها در تبریز مجلس است بلكه در همه‌جا پیش خود مجلس قرار داده‌اند. سعدالدوله: هنوز در هیچ‌جا معنی مجلس را نفهمیده‌اند. سیدحسن تقی‌زاده: یااینكه از اینجا دستورالعمل قانونی بفرستید كه از آن‌ رو رفتار نمایند... یااینكه باید مستبدانه تسلیم حكام نمود. در تبریز مجلس شورای ملی نیست، انجمن ایالتی است. حاجی‌محمد اسماعیل‌آقا: این مجلس تبریز انجمن است برای رسیدگی به تظلمات مردم... آقا میرزاسیدمحمد: كارش بالاتر از این است. حاجی‌محمد اسماعیل‌آقا: در این مدت یك دینار از مالیات دولت را گرفته‌اند؟ یااینكه یك پول رشوه از كسی اخذ كرده‌اند؟... سیدمرتضی: حالا می‌خواهند آن مجلس را بر هم بزنند و همان كارها را بكنند كه سابق معمول بود... تقی‌زاده: مجلس تبریز حالا مدعی این است كه جمیع ظلم از تبریز رفع شده. اگر یك عیب پیدا كند، بنده حاضرم... آقاشیخ‌حسین: در تمام مملكت یك قانونگذار می‌خواهد. اگر آنجا بخواهند این كار بكنند، سایر ولایات هم می‌خواهند همین‌طور رفتار نمایند و این نمی‌شود.»[xxiv] درواقع مخالفان این‌بار بر تمركز قانونگذاری انگشت گذاشته بودند و موافقان بر ملازمت آن با مشروطیت و رفع ظلم مستبدان تاكید می‌كردند.

عبدالمهدی رجایی

پی‌نوشت‌ها

[i]ــ در ماههای اخیر كتابی تحت عنوان «عبور از استبداد مركزی، بررسی انجمنهای شورایی عصر مشروطیت» به چاپ رسیده كه توجه ویژه‌ای به موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی نشان داده است (رك: علی‌ مرادی مراغه‌ای، عبور از استبداد مركزی، نشر اوحدی، چاپ اول، بهار ۱۳۸۴)

[ii]ــ نظامنامه انتخابات مجلس مصوب نوزدهم رجب ۱۳۲۴: «در هر محلی كه انتخابات به عمل می‌آید انجمنی برای نظارت انتخابات، از معاریف شش‌گانه انتخاب‌كنندگان آن محل، مركب از شش نفر و در تحت نظارت موقتی حاكم یا نایب‌الحكومه همان محل تشكیل خواهد شد.»

[iii]ــ روزنامه انجمن تبریز، محل نشر: تبریز، مدیر: میرزا علی‌اكبرخان، سال اول، ش۱، ۱ رمضان ۱۳۲۴؛ این روزنامه از شماره نخست تا شماره ۳۵ به نامهای روزنامه ملی و جریده ملی نام گرفته بود و بعد از آن به نامهای انجمن و انجمن تبریز آمده است. اما در اینجا برای جلوگیری از سردرگمی همه‌جا با نام «انجمن تبریز» خواهد آمد.

[iv]ــ روزنامه الجناب، محل نشر: اصفهان، مدیر: سیدعلی جناب، سال اول، ش۳، ۱۲ ذی‌قعده ۱۳۲۴

[v]ــ همان، سال اول، ش۴، ۱۹ ذی‌قعده ۱۳۲۴، با نگاهی به این فهرست بیست‌نفره نقش دو گروه علما و تجار بیش از همه آشكار است.

[vi]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۴۴، ۱ محرم ۱۳۲۵

[vii]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، محل نشر: اصفهان، مدیر: سیدسراج‌الدین صدر، سال اول، ش۸، ۱۱ محرم ۱۳۲۵؛ فهرست درخواستهای تبریزیان در روزنامه انجمن تبریز نیامده است.

[viii]ــ برای رعایت اختصار انجمنهای محلی مترادف با انجمنهای ایالتی و ولایتی آمده است.

[ix]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال اول، ش ۱، ۲۱ ذی‌قعده ۱۳۲۴

[x]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۵، ۱۸ رمضان ۱۳۲۴

[xi]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال اول، ش۱، ۲۱ ذی‌قعده ۱۳۲۴

[xii]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۷، ۲۴ رمضان ۱۳۲۴

[xiii]ــ همان، ش۳۴، ۹ ذی‌حجه ۱۳۲۴

[xiv]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال اول، ش۳، ۵ ذی‌حجه ۱۳۲۴؛ جمله مذكور از زبان ثقهًْ‌الاسلام، رئیس انجمن آمده است.

[xv]ــ جالب‌آنكه تا مدتها انجمنهای ایالتی و ولایتی به نامهای مختلفی نامیده می‌شدند. در روزنامه انجمن تبریز به‌ترتیب این نامها برای انجمن ایالتی تبریز آمده است: مجلس ملی، مجلس تبریز، مجلس موقت، انجمن ملی، انجمن مقدس ملی تبریز، انجمن ایالتی تبریز

[xvi]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال اول، ش۱، ۲۱ ذی‌قعده ۱۳۲۴

[xvii]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۵، ۱۸ رمضان ۱۳۲۴

[xviii]ــ مهدی ملك‌زاده، تاریخ مشروطیت ایران، ج۲، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۴، ۱۳۷۳، ص۴۱۱؛ احمد كسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیركبیر، چاپ ۱۴، ۱۳۶۳، ص۱۷۴

[xix]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۳۰، ۲۹ ذی‌قعده ۱۳۲۴

[xx]ــ روزنامه الجناب، سال اول، ش۴، ۱۹ ذی‌قعده ۱۳۲۴

[xxi]ــ مكتوبی از ساری در روزنامه ندای وطن به چاپ رسید كه ضمن تاسف از برپانشدن انجمن ایالتی این شهر، خبر می‌دهد كه حاكم قصد داشت وكلای شهر را انتخاب كند كه «به واسطه اغراض فطری بعضی هنوز كار انتخاب به جایی نرسیده است» (روزنامه ندای وطن، محل نشر: تهران، مدیر: مجدالاسلام كرمانی، سال اول، ش۴۸، ۲۳ جمادی‌الثانی ۱۳۲۵) تا بالاخره دو ماه بعد، پس از تشكیل انجمن محلی فورا وكلای این شهر انتخاب شده و به تهران رهسپار گردیدند. (روزنامه ندای وطن، سال اول، ش۸۲، ۸ رمضان ۱۳۲۵)

[xxii]ــ روزنامه مجلس، محل نشر: تهران، مدیر‍: سیدصادق طباطبایی، سال اول، ش۲۱، ۱۵ ذی‌قعده ۱۳۲۴

[xxiii]ــ همان.

[xxiv]ــ همان، سال اول، ش۲۸، ۱ ذی‌‌‌حجه ۱۳۲۴

[xxv]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۴۰، ۲۳ ذی‌حجه ۱۳۲۴

[xxvi]ــ همان.

[xxvii]ــ همان، ش۴۱، ۲۵ ذی‌حجه ۱۳۲۴

[xxviii]ــ همان.

[xxix]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال اول، ش۱۷، ۱۴ جمادی‌الاول ۱۳۲۵

[xxx]ــ روزنامه حبل‌المتین كلكته، سال چهاردهم، ش۴۰، ۲۱ ربیع‌الثانی ۱۳۲۵؛ این تلگراف را در روزنامه‌های ارگان دو انجمن ندیدم.

[xxxi]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۵۷، ۵ صفر ۱۳۲۵

[xxxii]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال اول، ش۲۰، ۶ ربیع‌الثانی ۱۳۲۵

[xxxiii]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۷۲، ۱ ربیع‌الاول ۱۳۲۵

[xxxiv]ــ یك استفتا از عتبات: «چه می‌فرمایید در باب مجلس شورای ملی كه فعلا منعقد در تهران و شعب آن كه در بلاد دیگر برپاست» (روزنامه مجلس، سال دوم، ش ۲۸، ۱۵ ذی‌حجه ۱۳۲۵).

[xxxv]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش ۵۱، ۲۲ محرم ۱۳۲۵

[xxxvi]ــ همان، ش۶۳، ۲۲ صفر ۱۳۲۵

[xxxvii]ــ همان، ش۶۲، ۲۰ صفر ۱۳۲۵

[xxxviii]ــ همان، ش۶۳، ۲۲ صفر ۱۳۲۵

[xxxix]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال اول، ش۵، ۱۹ ذی‌حجه ۱۳۲۴

[xl]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۶۳، ۲۲ صفر ۱۳۲۵

[xli]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۱۲۵، ۱۸ جمادی‌الثانی ۱۳۲۵

[xlii]ــ مطابق قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی، تعداد اعضای انجمنهای ایالتی دوازده نفر و ولایتی شش نفر بود. علاوه بر كرسی ایالت، شهرهای دیگر ایالت نیز می‌توانستند دارای انجمن ولایتی باشند. درحالی‌كه در هر ولایت تنها در كرسی ولایت یك انجمن تشكیل می‌شد و شهرهای دیگر ولایت حق تشكیل انجمن ولایتی نداشتند.

[xliii]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، ش۳۷، ۶ شعبان ۱۳۲۵

[xliv]ــ همان، ش۲۵، ۶ جمادی‌الاول ۱۳۲۶

[xlv]ــ این نام بعد از استبداد صغیر به «انجمن اصفهان» موسوم شد.

[xlvi]ــ روزنامه ندای وطن، سال اول، ش۵۵، ۲۲ رجب ۱۳۲۵

[xlvii]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۱۷۲، ۲۸ رجب ۱۳۲۵

[xlviii]ــ همان.

[xlix]ــ همان، ش۱۷۳، ۲۹ رجب ۱۳۲۵

[l]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۱۸۳، ۱۲ شعبان ۱۳۲۵

[li]ــ مجدالاسلام كرمانی، تاریخ انحلال مجلس، به تصحیح محمود خلیل‌پور، دانشگاه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۵۵، ص۳۷

[lii]ــ همان، ص۳۸؛ جالب‌آنكه این تقسیم‌بندی مجدالاسلام در دوره رضاخان پذیرفته شد و كل كشور به ده استان تقسیم گردید.

[liii]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۱۶۴، ۱۵ رجب ۱۳۲۵

[liv]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال دوم، ش۳، ۹ رمضان ۱۳۲۵

[lv]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۱۸۴، ۱۳ شعبان ۱۳۲۵

[lvi]ــ همان، ش۱۹۴، ۷ رمضان ۱۳۲۵

[lvii]ــ همان، ش۱۹۵ــ۱۹۴، ۷ و ۱۲ رمضان ۱۳۲۵

[lviii]ــ انتخابات دوره جدید انجمن در اصفهان چند ماه طول كشید. اولین صنف یعنی علما در ربیع‌الثانی ۱۳۲۵ و آخرین صنف یعنی طلاب در رمضان آن سال نمایندگان خود را انتخاب كردند.

[lix]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال دوم، ش۲۰، ۸ ذی‌قعده ۱۳۲۵

[lx]ــ روزنامه جهاد اكبر، محل نشر: اصفهان، مدیر: سیدعلی خراسانی، سال اول، ش۱۹، ۲ جمادی‌الثانی ۱۳۲۵ و روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۱۳۱، ۱ شعبان ۱۳۲۵

[lxi]ــ روزنامه مجلس، سال اول، ش۱۶۵، ۱۶ رجب ۱۳۲۵

[lxii]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۱۲۳، ۱۴ رجب ۱۳۲۵

[lxiii]ــ ماده ۹۱ قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی: «انجمن ایالتی حق نظر در وصول و ایصال مالیات به هر عنوان كه موافق قانون مقرر شده باشد دارد. تصفیه شكایات راجع به مالیات و همچنین تحقیق درباب استدعای تخفیفات و تشخیص امر آفات بر عهده انجمن‌ها است.»

[lxiv]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال دوم، ش ۱، ۱۵ ذی‌قعده ۱۳۲۵

[lxv]ــ همان، سال اول، ش۴۹، ۲ ذی‌قعده ۱۳۲۵

[lxvi]ــ روزنامه انجمن تبریز، سال اول، ش۱۱۴، ۱۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۵

[lxvii]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال دوم، ش۱۰، ۱۹ محرم ۱۳۲۶

[lxviii]ــ ماده ۸۵ قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی: «اعلیحضرت همایونی به تصویب وزیر داخله نظر به دلایل موجه می‌توانند انجمنی را به موجب فرمان مرخص و در همان فرمان امر به تجدید انتخاب فرمایند كه در ظرف یك ماه امر انتخابات جدیده انجام یابد.» ماده ۸۶: «مردم مختارند كه هركدام از اعضای سابق را كه بخواهند و از آنها رضایت داشته باشند دوباره انتخاب نمایند.»

[lxix]ــ روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، سال دوم، ش۲۴، ۲۹ ربیع‌الثانی ۱۳۲۶، فصل ۸۵ قانون مذكور.

[lxx]ــ روزنامه مجلس، سال ۴، ش۱۲۲، ۱۹ رجب ۱۳۲۹

[lxxi]ــ روزنامه حبل‌المتین كلكته، سال ۱۷، ش۳۱، ۱۰ صفر ۱۳۲۸

[lxxii]ــ روزنامه مجلس، سال سوم، ش۲۶، ۵ رمضان ۱۳۲۷

[lxxiii]ــ روزنامه حبل‌المتین، محل نشر: كلكته، مدیر: جلال‌الدین كاشانی، سال ۱۷، ش۸، ۱۳ شعبان ۱۳۲۷

[lxxiv]ــ خاطرات احتشام‌السلطنه، به كوشش سیدمحمدمهدی موسوی، زوار، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۵۹۳

[lxxv]ــ همان، ص۵۹۴

[lxxvi]ــ تاریخ مشروطه ایران به روایت اسناد وزارت امورخارجه انگلیس (كتاب‌های آبی)، به اهتمام رحیم رضازاده ملك، مازیار و معین، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۴۶۹

[lxxvii]ــ «اداره ولایتی مجلس عالی است كه برای اداره‌كردن امور ولایتی تاسیس شده، اداره مزبور مجری و ناظر اجرای قوانین راجعه به ولایت است» یكی از وظایف این اداره هم نظارت بر ادارات در نظر گرفته شده بود.

[lxxviii]ــ روزنامه تمدن، محل نشر: تهران، سال چهارم، ش۲۲، ۲۱ جمادی‌الاول ۱۳۲۹

[lxxix]ــ روزنامه زاینده‌رود، محل نشر: اصفهان، مدیر: معین‌الاسلام خونساری، سال دوم، ش۳۸، ۷ ذی‌قعده ۱۳۲۸

[lxxx]ــ روزنامه مجلس، سال ۴، ش۱۳۲، ۵ شعبان ۱۳۲۹

[lxxxi]ــ روزنامه زاینده‌رود، سال دوم، ش۴۵، ۲۶ ذی‌حجه ۱۳۲۸

[lxxxii]ــ ژانت آفاری، تاریخ مشروطه ایران، ترجمه: رضا رضایی، بیستون، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۴۰۴

[lxxxiii]ــ روزنامه زاینده‌رود، سال سوم، ش۱۵، ۱۲ جمادی‌الاول ۱۳۲۹ نیز روزنامه مجلس، سال چهارم، ش۸۷، ۱۱ جمادی‌الاول ۱۳۲۹

[lxxxiv]ــ همان، سال سوم، ش۱۶، ۲۶ جمادی‌الاول ۱۳۲۹

[lxxxv]ــ روزنامه مجلس، سال پنجم، ش۴۴، ۲۱ ذی‌حجه ۱۳۲۹

[lxxxvi]ــ روزنامه زاینده‌رود، سال سوم، ش۱۵، ۱۲ جمادی‌الاول ۱۳۲۹

[lxxxvii]ــ روزنامه خاطرات عین‌السلطنه، به كوشش مسعود سالور و ایرج افشار، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۵، صص۳۴۷۹ و ۳۵۳۵ و ۳۵۷۳

[lxxxviii]ــ سندی از روگردانی مردم از مشروطه در شهر تبریز، نامه كنسول انگلیس در تبریز به سفیر این كشور در تهران: «در افكار عمومی تبریز تغییر بینّی حادث گشته و می‌توان حالا بدون اغراق گفت كه مولد و مأمن سابق مشروطیت و مشروطه‌خواهی تبدیل به مسكن و مأوای ارتجاع و استبدادپرستی گردیده است... تجاری كه قلیل‌مدتی قبل از این مشروطه‌خواهان صمیمی بوده‌اند حالا صمیمانه طرفدار اعاده محمدعلی‌میرزا شده‌اند.» (تاریخ مشروطه ایران به روایت اسناد وزارت امورخارجه انگلیس، همان، ص۷۲۴)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.