دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

سرگذشت قراداد دارسی و به وجود آمدن شرکت نفت انگلیس و پرشیا


قرارداد دارسی در کتب و نشریات مختلف هر کدام با دیدگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته است مقاله حاضر اقتباسی است از مجموعه آنها و به خصوص نوشته های Berry Ritchic و R W Ferrier تاریخ نویسان شرکت B P در هر صورت قراداد دارسی بخشی از تاریخ صنعت نفت در ایران است و مرور مجدد آن به خصوص برای جوانان و کارکنان جدید صنایع نفت موجب تنویر افکار است

تاریخ قرارداد دارسی از آنجا آغاز می‌شود که قرارداد ننگین دورویتر و قرارداد هاتز با شکست روبه‌رو و از طرفی دیگر از سال ۱۸۹۱ والی کرمانشاه نسبت به‌وجود نفت در آن ولایت مشکوک شده بود به همین علت از (۱۹۲۴-۱۸۵۷) Marie de Morgam

Jacque Jean که رئیس یک هیأت باستان‌شناسی فرانسوی بود درخواست نمود که پیرامون وجود نفت در آن ناحیه به پژوهش بپردازد. نامبرده در این زمینه به مطالعه پرداخت و نتایج کار خود را در مجله سالانه معادن Mines Les Annals des در سال ۱۸۹۲ منتشر ساخت و مدعی شد که معادن نفت در حوالی قصرشیرین و دیگر نقاط بین‌النهرین وجود دارد. نمونه‌های برداشت شده توسط دومورگان مورد تجزیه و تحلیل یک زمین‌شناس فرانسوی به‌نام دوویله قرار گرفت که وی نتایج آن را به‌صورت گزارش‌هائی منتشر نمود.(Doville (۱۹۰۰) (۱۹۰۲a,b) (۱۹۰۴a,b) (۱۹۰۵a,b) (۱۹۱۰

در سال ۱۹۵۵ سرتیپ آنتوان کتابچی معروف به کتابچی‌خان مسئول گمرکات ایران که به همراه فرزندان خود در پاریس به‌سر می‌برد. با ادوارد کوت Edward Cott ملاقات کرد نامبرده از همکاران سابق دومورگان در ایران و داماد منشی de Reuterبود (دورویتر که همان بنیانگذار خبرگزاری رویتر است و قبل از دارسی در قرن نوزدهم که در دو مرحله امتیاز کشف معادن، تأسیس بانک و غیره را به‌دست آورده بود که هر دو بدون نتیجه پایان یافتند) در همان ایام هشتمین کنگره بین‌المللی زمین‌شناسی در پاریس برگزار می‌گردید. کوت توجه کتابچی‌خان را به نتایج زمین‌شناسی هیأت دومورگان که توسط (۱۹۰۰) Douville در کنگره ارائه می‌شد جلب نمود. از آنجا که هدف کتابچی‌خان از سفر به پاریس جلب نظر سرمایه‌داران فرانسوی برای سرمایه‌گذاری در اکتشاف و تولید نفت در ایران بود و در این کار به موفقیتی دست نیافته بود به ملاقات سرهنری دروموندولف (وزیر مختار اسبق انگلیس در ایران) در پاریس رفت و از وی خواست فردی را در انگلیس پیدا کند که حاضر به سرمایه‌گذاری در نفت ایران باشد. دروموندولف از پاریس به لندن رفت و ملاقاتی را بین کتابچی‌خان و ویلیام ناکس دارسی ترتیب داد.

دارسی که بود؟

ویلیام ناکس دارسی William Knox DٰArcy در سال ۱۸۴۸ در محلی به‌نام نیوتن ابوت واقع در دون شایر انگلستان متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه وست مینستر به پایان رسانید و در سال ۱۸۶۵ زمانی که ۱۷ ساله بود به همراه پدرش که وکیل دعاوی بود و سایر اعضاء خانواده به کوئینزلند استرالیا مهاجرت نمود. نامبرده پس از تحصیلات حقوق مانند پدرش به وکالت پرداخت، محل زندگی او در راک همپتون استرالیا بود. روزی یکی از موکلینش به‌نام سندی مورگان قطعه‌ای از کوارتز (درکوهی) دارای آثار طلا را به وی نشان داد که در حوالی منزل دارسی پیدا شده بود، مطالعات بعدی وجود معدن طلا را اثبات و دارسی تشویق به سرمایه‌گذاری گردید و در همکاری با موکلش شرکت معادن طلای مونت مورگان را تأسیس نمود و از این راه ثروت بزرگی عایدش شد به‌طوری که در سن ۳۸ سالگی یعنی در سال ۱۸۸۶ یکی از ثروتمندترین مردمان کوئینزلند به‌شمار می‌آمد. در سال ۱۹۰۰ دارسی به انگلستان بازگشت تا تصدی ریاست هیأت مدیره شرکت مونت مورگان را به‌عهده گیرد. منزل شخصی او در میدان Grosvenor لندن بود علاوه بر این دارای یک ملک ییلاقی در Stanmore واقع در میدل سکس و یک خانه ییلاقی دیگر جهت شکار در ناحیه نورفولک نیز بود. دارسی در سن ۵۲ سالگی وارد مسئله نفت شد. نامبرده فردی فربه، خوش‌مشربه و باهوش و با اشراف آمد و شد داشت. دارسی ثابت کرد که نسبت به اکتشاف و تولید نفت در ایران بسیار علاقه‌مند است. در حقیقت نامبرده به شدت تحت‌تأثیر مقاله ۱۸۹۲ دومورگان قرار گرفته بود که وجود ذخایر نفت را در ایران القاء می‌نمود، البته ناگفته نماند که شخص سرهانری دروموندولف نیز این تأثیر مستثنی نبود. نکته ظریف دیگر آن بود که سندی مورگان قطعه کواتز طلادار را به دارسی نشان داد و او به ثروتی سرشار دست یافت و دومورگان وجود نفت در ایران را.

دارسی قبل از هر چیز مقاله دومورگان و نتایج ارائه شده دوویله را با Sir Boverton Redwood که در آن ایام از فرهیختگان دانش زمین‌شناسی نفت بود در میان گذاشت و سپس به توصیه وی دو نفر از همکاران ردوود به‌نام‌های H.T.Burls به‌عنوان زمین‌شناس ارشد و W.H.Dalton به‌عنوان دستیار را در اوایل سال ۱۹۰۱ برای مطالعات اولیه به یران اعزام نمود و با یک فاصله زمانی دارسی شخصی به‌نام Alfred , M.Marriot که پسرعموی یکی از مشاورین سرمایه‌گذاری خودش (دارسی) بود را به‌عنوان وکیل تام‌الاختیار و ادوارد کوت را به‌عنوان منشی به همراه کتابچی‌خان به تهران گسیل داشت به‌طوری که آنها در تاریخ ۲۴ آوریل ۱۹۱۰ مطابق ۵ اردیبهشت ۱۲۸۰ درست پنج هفته قبل از انعقاد قرارداد به تهران رسیدند.

آلفردماریوت با در دست داشتن سفارشنامه‌ای از سردروموندولف و همچنین حمایت کامل وزیر مختار وقت انگلیس در ایران یعنی Arthur Harding Sir مذاکرات را با اتابک اعظیم میرزا علی‌اصغرخان امین سلطان نخست‌وزیر مظفرالدین شاه آغاز کرد. امین سلطان موضوع را شفاهاً با سفیر روس در ایران در میان گذاشت ایشان با چنین قراردادی مخالفت نمود و این مخالفت در انتها موجب کاهش ابعاد جغرافیائی قرارداد شد. امین سلطان با دریافت ده هزار لیره استرلینگ رشوه از سوی آلفردماریوت، اوضاع را به نفع انگلیس‌ها تمام نمود.

امین سلطان برای اینکه سفیر روس را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد با اطلاع از به شکار رفتن مترجم سفارت متن قرارداد را با خط شکسته ناخوانا انشاء نمود و به محل تابستانی سفارت روس در زرگنده فرستاد تا موافقت آنها را کسب نماید. چندی گذشت کسی آن دست‌خط شکسته ناخوانا را نتوانست بخواند، امین سلطان عدم پاسخ سفارت روس را به حساب عدم مخالفت قلمداد نمود ولی از آنجا که زمینه فکری سفیر روس را می‌شناخت مناطق شمالی کشور شامل خراسان، گرگان، گیلان، مازندران و آذربایجان را از شمول قرارداد دارسی خارج ساخت در هر صورت قرارداد دارسی در ۲۸ ماه مه ۱۹۰۱ مطابق ۸ خرداد ۱۲۸۰ منعقد گردید. در زمانی که قرارداد دارسی امضاء شد Burls و Dalton در ایران به‌سر می‌بردند. آنها دو ناحیه‌ای که قبلاً به‌وسیله دومورگان مورد اشاره واقع شده بود را مورد بررسی قرار دادند. Burls در ۳۰ جولای ۱۹۰۱ مطابق ۹ مرداد ۱۲۸۰ به ردوود چین گزارش داد و نوشت: ”بدون شک در مناطق مورد مطالعه نفت تحت شرایط زمین‌شناسی مناسب وجود دارد“ البته منظور از مناطق یکی چیاسرخ و دیگری شاردین بود که شرح عملیات آنها در ادامه خواهد آمد. با تأئید این گزارش به‌وسیله ردوود برای دارسی جای درنگ نبود و لذا مهندسی را به‌نام رینولدز برای اجراء عملیات اکتشافی برای مدت یک سال و حقوقی معادل ۱۵۰۰ لیره استرلیگ استخدام به ایران اعزام داشت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.