جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

کارکردهای آموزش و پرورش در فرایند توسعه انسانی


کارکردهای آموزش و پرورش در فرایند توسعه انسانی

توسعه یافتگی هیچ راه میان بُری ندارد توسعه یافتگی یک مسیر است و مسیر را باید پیمود موانع اصلی این جاده خود ما هستیم اما سهم نظام تربیتی و آموزش و پرورش در این خصوص چقدر است
توسعه یافتگی هر جامعه در ارتباط با ساختارهای شخصیتی افراد آن جامعه قابل فهم است و ساختار شخصیت افراد نیز مستقیماً ریشه در نحوهٔ تربیت آنان در سال هایی دارد که ساختمان شخصیت شکل می گیرد این دوره بی تردید کودکی و خردسالی است

● چرا برای توسعه یافتگی به آموزش نیاز داریم؟

می‌خواهم این پرسش کلیدی را به شکل عینی و کاربردی پاسخ دهم. ببینیم فردی که در یک نظام آموزشی پویا تحصیل کرده، با فرد دیگری که فاقد این ویژگی است، چه تفاوتی دارد؟

خانواده‌های تحصیل کرده، عموماً فرزندان کمتری دارند و فرزندان آنها نیز از جنبه‌های جسمی و روحی، سالم‌تر و تحصیل کرده تر هستند و فرزندان آنها به ندرت در دوران نوزادی می‌میرند. معمولاً کسی که آموزش دیده، در وضعیت کیفی بهتر و بالاتری زندگی می‌کند و روابط مطلوب و کیفی‌تری با اطرافیانش دارد و به همین دلیل و به همان نسبت لذت بیشتری از زندگی می‌برد. مطابق نتایج پژوهشی در هند، زنانی که از تحصیلات بالاتری برخوردارند، نسبت به زنانی که تحصیل نکرده‌اند، فرزندان کمتری دارند و به ازای هر سال تحصیل بیشتر زنان میزان فرزندآوری آنان پنج تا ده درصد کاهش می‌یابد. از سوی دیگر فرزندانی که از مادران تحصیل کرده به دنیا می‌آیند، امکان بیشتری برای زنده‌ماندن و برخورداری از سلامتی دارند.(تظری، مرتضی ، هویت انسانی توسعه انتشارات مشق شب، ۶۶۹۶۲۵۱۶)

آموزش و پرورش به دلیل تأثیر غیر قابل انکاری که در تغییر زندگی افراد دارد، به عنوان بخش مهمی از سیاست توسعه در همه کشورها شناخته شده ‌است. با این وجود، رابطه آموزش و پرورش و توسعه آنچنان که در ابتدای امر به نظر می‌رسد، ساده نیست. در حقیقت، تأثیر اساسی آموزش و پرورش بر توسعه، به منابع درسی و نیز شیوه‌های تعلیم بستگی دارد. به عبارت دیگر، آنچه که باعث تفاوت و تمایز در تأثیر تعلیم و تربیت در توسعه می‌شود؛ محتوا و روش‌های آموزش است. به همین اندازه، عملکرد متقابل آموزش و پرورش با دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی نیز دارای اهمیت است. آموزش و پرورش فقط هنگامی مفید و مؤثر است که باعث ایجاد تغییرات مثبت و مطلوبی در زندگی هر فرد بشود‌ و در رویارویی با مسائل روزمره به شخص قدرت و انتخاب بدهد، و به همین ترتیب آموزش و پرورشی مطلوب است که توانایی حل مشکلات و مواجهه با مسائل را در فرد افزایش داده و سطح کیفیت زندگی را بالا ببرد. چنین آموزش و پرورشی مطمئناً تأثیر مداوم و مؤثری بر مسائلی چون درآمد افراد، بهره‌وری در کشاورزی، میزان زاد و ولد، فاصله زمانی بین زاد و ولدها، سلامت و بهداشت پیش از تولد و پس از تولد، تغذیه، دانش و مهمتر از همه ارزشهای اجتماعی خواهد داشت.

نقش آموزش و پرورش را در فرایند توسعۀ انسانی از ابعاد فکری، شخصیتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همچنین مجموعه آمادگی‌های درونی و بیرونی که برای یک ملت در حال توسعه لازم و مورد نیاز است، بررسی کردم.

آموزش و پرورش سازگار با توسعۀ انسانی با تأکید بر استعدادهای درونی مخاطب، او را برای تولید دانش و فکر آماده می‌کند و به او اختیار و توانایی می‌دهد. طبیعی است که این نگرش، و تعریف تازه از آموزش، تفاوت اساسی و بنیادین با نگاه قدیمی و کهنه‌ای دارد که دانش‌آموز در آن فقط یک پذیرندۀ محض است که باید مطالبی غیر کاربردی و مجزا از جریان واقعی زندگی را بشنود، بدون چون و چرا بپذیرد و به حافظه بسپارد و در موعد مقرری آن‌ها را دوباره بازگو کند.

در تحقیق دیگری در چند کشور آسیایی نتایج در خور تأملی به دست آمده است؛ افرادی که به ایدز مبتلا شده‌اند، عمدتاً از سطح پایینی از آموزش و پرورش برخوردار بوده‌اند و نکته مهمتر و کلی‌تر آنکه در جوامعی که سطح سواد و دانش عمومی بیشتر بوده، به همان نسبت، مشارکت اجتماعی و سیاسی شهروندان نیز افزایش یافته است. به همین منظور ارتباط آموزش و پرورش را با جنبه‌های مختلف توسعه مورد بررسی قرار داده‌ایم. مؤلف در کتاب «هویت انسانی توسعه» بررسی ارتباط آموزش و پرورش و ابعاد مختلف توسعه را در نُه مورد دسته‌بندی کرده‌ام. این موارد بر این پایه‌اند: اجتماعی، ذهنی، فرهنگی، اشتغال، شخصیتی، سیاسی، اقتصادی، سازگاری با شرایط، توسعه منابع انسانی. در این مقاله به یکی از این ابعاد اشاره خواهم داشت:

▪ آموزش و پرورش و بُعدِ اقتصادی توسعه

مطلبی را در جایی می‌خواندم که مضمون درخور تأملی داشت با این توصیف که «در دنیای رقابتی امروز قدرت و اقتدار هر کشور منوط به حضور کالاهای تولیدی آن در کشورهای دیگر است. هر چه کالاها با تنوّع بیشتر و در بازارهای گسترده‌تری حضور یابند، میزان پیشرفتگی آن کشور قابل تشخیص خواهد بود.» این نکته از منظر این کتاب که پیرامون توسعه انسانی است، درخور توجه است. در واقع هنگامی که کشوری می‌‌تواند محصولی را تولید کند و در بازار کشور و یا کشورهایی دیگر عرضه و ارایه نماید، به این معنی است که سرمایه انسانی و نیروی کار مناسبی را تربیت کرده است تا در اقتصاد رقابتی امروز، قدرت برتری را لااقل در بین چند کشور پیدا کند؛ و این یعنی خلاقیت و بهره‌وری مناسب از امکانات طبیعی و سرمایه‌‌ای کشور. (تظری، مرتضی ، هویت انسانی توسعه، انتشارات مشق شب،(۸۹

درادبیات جدید توسعه، آموزش، خود نوعی سرمایه‌گذاری تلقی می‌شود. طرح این موضوع که سرمایه‌گذاری برای تربیت نیروی انسانی موجب افزایش رشد اقتصادی می‌شود، به زمان آدام اسمیت و اقتصاددانان کلاسیک که بر اهمیت سرمایه‌گذاری در زمینه مهارت‌های انسانی تأکید داشتند، بازمی‌گردد. تحقیقات اینان نشان داده که آموزش از طریق اصلاح و ارتقاء مهارت‌ها به‌طور مستقیم باعث افزایش ظرفیت‌های تولیدی نیروی کار و رشد درآمد ملی می‌شود. این یافته مهم منجر به تحقیقات گسترده در زمینه ارزش اقتصادی سرمایه‌گذاری در امر آموزش شد. همچنین گفته شده «نیروی انسانی متخصص و تحصیل کرده، نقش تعیین‌کننده‌ای در توسعه یک جامعه دارد. این نقش تا حدی است که یکی از دانشمندان اقتصاد و توسعه، منابع انسانی متخصص و ماهر را دارایی اصلی یک جامعه دانسته است. چنانچه جامعه‌ای از نظر نیروی انسانیِ متخصص غنی باشد؛ به دنبال آن، سایر امکانات توسعه نیز توسط نیروی انسانی به وجود می‌آید. ولی اگر جامعه‌ از نظر نیروی انسانی متخصص فقیر باشد سایر امکانات مادی نمی‌تواند کمک زیادی به توسعه جامعه بنماید».

در کتاب آموزش و پرورش و توسعه انسانی نوشته مرتضی نظری از انتشارات سپیده تابان می خوانیم؛ مایکل لوبوف در کتاب خود در مورد ضرورت سرمایه‌گذاری در امر آموزش می‌نویسد: «برای رشد و پیشرفت کارکنان سرمایه‌گذاری کنید، اگر افرادی برای مشاغل و مسئولیت‌های بالاتر آماده نشده باشند، ترفیع از داخل سازمان فاجعه آفرین است، سازمان‌هایی که کارکنان وفادار دارند، در تعلیم و تربیت و آموزش و پیشرفت مستمر آنان سرمایه‌گذاری می‌کنند: بدون تردید، آموزش و رشد کارکنان، گران قیمت است، لکن اگر شما فکر می‌کنید که تعلیم و تربیت‌گران قیمت است، هزینه نادانی را در نظر بگیرید: دیر یا زود یک سازمان از طریق اشتباهات کارکنان از طریق پرداخت حقوق‌های بالاتر برای جذب کسانی که آموزش دیده‌اند یا از طریق صرف وقت برای کارکنانی که دارد، هزینه‌های آموزشی را می‌پردازد: آخرین روش موجب شایستگی و وفاداری کارکنان می‌شود»

زمانی «مارشال» اقتصاددان مشهور می‌گفت: «آنچه طی سالیان دراز خرج شده است تا عامه مردم به آموزش عالی راه یابند با پیدا شدن نیوتن‌ها، داروین ها، بتهون ها و شکسپیرها جبران خواهد شد.»

پل موریس و آنتونی سوئیتینگ در پژوهشی مشترک پیرامون رابطه آموزش و پرورش و توسعه در هشت کشور به نتایج سودمندی دست یافته‌اند. آنها می‌گویند: بریتانیا از سال ۱۷۸۰ به مدت پنجاه‌ و هشت سال و ایالات متحده از سال ۱۸۳۹ به مدت چهل‌وهفت سال، سود واقعی حاصل از سرمایه‌گذاری را به دو برابر رسانده‌اند. در حالی که ژاپن از سال ۱۹۰۰ به مدت سی‌وچهار سال و کره جنوبی از سال ۱۹۶۶ به مدت یازده سال به این سود دست پیدا کرده‌اند. این موفقیت تنها با سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش به دست آمده است. در واقع آنها در تحقیق مشترک خود، هشت کشور آسیایی را مورد بررسی قرار داده‌اند که سرعت رشد اقتصادی در آنها دو برابر دیگر کشورهای آسیایی بوده‌است.

مرتضی نظری

منابع:

۱- نظری، مرتضی ، هویت انسانی توسعه، نگرشی نو به آموزش و پرورش و توسعۀ انسانی در جامعه‌ ایران

انتشارات مشق شب، ۶۶۹۶۲۵۱۷

۲- نظری، مرتضی، آموزش و پرورش و توسعه انسانی ، انتشارات مؤسسه فرهنگ و هنر سپیده تابان، ۶۶۹۶۲۱۵۶و۷