سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

فراگیرترین مصداق نقض حقوق بشر خشونت علیه زنان


فراگیرترین مصداق نقض حقوق بشر خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان بزرگترین رسوایی حقوق بشر در عصر جدیداست این جمله ای است كه یكی از مسؤولان سازمان عفو بین الملل بر زبان می آورد ومعتقد است كه این معضل فراگیر و شامل تمام فرهنگ ها و جوامع فقیر و غنی می شود

معضلی جهانی كه البته از دیدگاه مدافعان حقوق بشر، قابل توقف ودرمان پذیر است، مشروط بر آنكه دولت ها همكاری كنند ؛ قوانین اصلاح شوند؛ زنان به حقوق خویش آگاه شوند ویك نهضت جهانی در حذف خشونت علیه زنان شكل گیرد تا خشونت در خانواده ، خصوصی تلقی نشود وخشونت در چارچوب جنگ ها وبحران ها نیز موضوعی ملی به شمار نیاید.درسال ۱۹۹۳ برای نخستین بار جامعه بین المللی حقوق بشر، رسماً خشونت علیه زنان را حتی در زندگی خصوصی خانواده ها، به عنوان یكی از موارد نقض بنیادین حقوق بشر به رسمیت شناخت. در همان سال در كنفرانس جهانی حقوق بشر در وین، حقوق زنان ودختران به عنوان جزء لاینفك حقوق بشر اعلام شد و خشونت جنسی و همه اشكال آزار و بهره كشی جسمی، جنسی و روانی ناشی از تبعیض ، تعصب فرهنگی و قاچاق بین المللی زنان، مغایر با كرامت و حرمت انسان شناخته شد.

پروانه های فراموش ناشدنی

تعیین روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان به ۲۵ نوامبر ۱۹۸۱ ، یعنی ۲۴ سال قبل بر می گردد.دراین تاریخ و در اولین جلسه بزرگ فمنیست های آمریكای لاتین، كه در بوگوتا پایتخت كلمبیا برگزار شده بود، ۲۵ نوامبر سالروز قتل «خواهران میرابال» به دست رژیم نظامی مورد حمایت آمریكا در دومنیكن به عنوان روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان انتخاب شد.خواهران میرابال در سال ۱۹۶۰ در راه مبارزه برای دموكراسی به طرز فجیعی توسط رژیم «تروخیلو» كشته شدند.پاتریا، مینروا وماریا ترزا سه خواهر بودندكه در جمهوری دومنیكن زندگی می كردند و همراه همسرانشان در چارچوب یك نهضت دموكراسی خواه درصدد سرنگونی رژیم نظامی ژنرال تروخیلو بودند. رژیم تروخیلو همانند اكثر رژیم های نظامی آمریكای لاتین از دیدگاه آمریكا سدی در برابر نفوذ كمونیسم به شمار می رفت.این سه خواهر كه دو تن از آنان دانشگاهی بودند، بارها بازداشت و تحت فشار قرار گرفتند و یكی از آنان، یعنی پاتریا بنیانگذار نهضت مقاومت سری علیه تروخیلو بود. در نوامبر ۱۹۶۰ ژنرال تروخیلو اعلام كرد كه دو مشكل اساسی اوكلیسا و این خواهران هستند.

چند روز پس از این سخنان، خواهران میرابال در حالی كه قصد رفتن به زندان وملاقات با همسرانشان را داشتند، در یك تصادف رانندگی مشكوك جان سپردند، اگرچه تروخیلو یك سال پس از این واقعه در اثر مبارزات مردمی از كار بركنار شد.خواهران میرابال كه «پروانه های فراموش ناشدنی» لقب گرفته بودند، الهام بخش مبارزاتی شدند كه نه تنها دردفاع از دموكراسی بلكه در مقابله با خشونت علیه زنان بود.

در دسامبر ۱۹۹۹ نیز، مجمع عمومی سازمان در هشتاد و سومین جلسه خود، براساس گزارش كمیته اجرایی و با توافق نمایندگان ۷۹ كشور، روز جهانی حذف خشونت علیه زنان را ۲۵ نوامبر قرار داد. طبق تعریف سازمان ملل «خشونت علیه زنان» چنین تعریف شده است:«خشونت علیه زنان به معنای اعمال هرگونه خشونت براساس جنسیت است، كه پیامد احتمالی آن صدمه یا آزار فیزیكی، جنسی ، روانی ، مالی ، آموزشی، سیاسی و اجتماعی زنان است ، صرف نظر از اینكه در محیط های عمومی و یا در زندگی خصوصی رخ دهد. خشونت در طول تاریخ همواره از جانب افرادی كه دارای اهرم های قدرت (فیزیكی ، اقتصادی و اجتماعی ) بوده اند، اعمال شده است. خشونت علیه زنان تجلی تاریخی رابطه قدرت نابرابر میان زن و مرد است. خشونت به اشكال متفاوت بروز می كند ودامنه وسیعی را در بر می گیرد، از خشونت های بدنی تا اشكال پیچیده و پنهان آن، به صورت خشونت های جنسی، روانی و... و در نهایت حذف زنان ازكلیه عرصه ها.پیش از آن در سال ۱۹۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل از كشورهای جهان خواسته بود تا طبق سنن و رسوم تاریخی وملی خود یك روز را در سال به عنوان روز سازمان ملل برای حقوق زنان و صلح جهانی اختصاص دهند.سازمان ملل از كشورها خواست شرایطی را فراهم كنند كه تمام اشكال تبعیض علیه زنان متوقف شود و آنها نیز بتوانند با حقوقی برابر با مردان در توسعه اجتماعی به طور كامل مشاركت داشته باشند. این اقدام سازمان ملل در حول و حوش سال جهانی زن (۱۹۷۵ میلادی) و دهه سازمان ملل برای زنان (۱۹۷۶ تا۱۹۸۵) كه از سوی مجمع عمومی اعلام شده بود، صورت گرفت ونظارت سازمان ملل بر روز جهانی زن را از سال ۱۹۷۵ آغاز كرد.

زندگی از هم پاشیده

سازمان عفو بین الملل در گزارش سال ۲۰۰۳ خود، خشونت علیه زنان را فراگیرترین و جهانی ترین مصداق نقض حقوق بشر دانسته است. در گزارش سال ۲۰۰۴ نیز كه ۸ دسامبر منتشر شد نگرانی موجود درباره خشونت علیه زنان و اذیت و آزار آنان تكرار گردید وتأكید شد كه دولت ها یا كوتاهی می كنند و یا اساساً اقدامی برای توقف این روند خطرناك به عمل نمی آورند. این گزارش كه» زندگی از هم پاشیده «نام دارد و یكی از دلایل تداوم خشونت علیه زنان را معاف بودن عاملان این خشونت ها از مجازات بر شمرده و با اشاره به برخی كانون های جنگ و بحران نظیر سودان (جنگ دولت مركزی و شورشیان جنوب) چچن (جنگ جدایی طلبان و ارتش روسیه ) نپال (مبارزه چریك های كمونیست با دولت پادشاهی) كلمبیا (درگیری های مربوط به مواد مخدر و چریك های چپگرا با دولت مركزی ) و افغانستان، تأكید می كند كه دولت ها و گروههای درگیر، هنگام بحران در این مناطق نتوانسته اند از زنان و دختران مراقبت كنند.طبق گزارش مذكور، خشونت علیه زنان، نه تنها از آثار ونتایج جنگ ها ، بلكه به طور تعمدی و سازمان یافته، یك شیوه و بازار جنگیدن علیه طرف مقابل بوده و در مواردی، خشونت علیه زنان وسیله ای برای پاكسازی نژادی بوده است. سازمان ملل متحد در چارچوب گسترش حقوق بین الملل، پاكسازی نژادی را از مواردی دانسته كه جامعه بین الملل می تواند برای جلوگیری از وقوع آن حاكمیت ملی یك كشور را نادیده گرفته، دست به مداخله بشردوستانه بزند، همانند واقعه ای كه به طور سازمان یافته علیه زنان بوسنیایی، رواندایی در دوجنگ بزرگ نژادی در بالكان و آفریقا رخ داد.« ایرنه خان»دبیركل عفو بین الملل معتقد است كه در جریان جنگ ها و بحران ها، زنان با هدف بی احترامی كردن به دشمن و تضعیف روحیه مردان و ترساندن مردم و واداركردن آنها به فرار، مورد تعرض قرار می گیرند.عكس های فرار دسته جمعی زنان و كودكان در جنگ هوتوها وتوتسی ها در اوایل دهه ۹۰ در رواندا و بروندی، یكی از مصادیق فاجعه بار این نوع خشونت علیه زنان به شمار می رود.

فعالان سیاسی زن، بویژه آن دسته از زنانی كه درصدد مبارزه برای دفاع از حقوق زنان در حوزه حقوق بین الملل هستند، پیشنهاد كرده اند كه یكی از دستور كارهای دادگاه تازه تشكیل بین المللی جزایی ، رسیدگی به جرایم مربوط به خشونت علیه زنان باشد، اگرچه عفو بین الملل معتقد است كه این دادگاه بدون حمایت سیاسی دولت ها، قادر به دفاع از حقوق زنان نیست. او از رهبران جهان خواسته است تا پیش از صدور قطعنامه و محكومیت لفظی و فاقد ضمانت اجرا، در محكومیت خشونت علیه زنان ، بویژه تجاوز و خشونت سیاسی، گام های عملی بردارند.در همین چارچوب، عفو بین الملل در حال تهیه دستورالعملی در سطوح چهارگانه بین المللی ، منطقه ای ، ملی و محلی است كه اساس این دستور العمل تحت فشار قرار دادن صاحبان قدرت با هدف وادار كردن آنان به حمایت از زنان تحت خشونت و حذف خشونت علیه زنان است. عفو بین الملل همچنین در طرح خود ،تلاش كرده خطر افزایش خشونت علیه زنان و ارتباط آن با جنگ های مسلحانه را گوشزد كند و آن را یكی از برهه های حساس تلقی كند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.