چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آقای پوسترساز
شیگئوفوکودا، طراح گرافیک افسانهای ژاپنی، اوایل ماه گذشته میلادی در سن ۷۳ سالگی درگذشت. او در فاصله ۴ دهه فعالیتش به عنوان یک طراح گرافیک علنا مکتب پوسترسازی ژاپنی را به وجود آورد و تاثیر عمیقی به پوسترسازان معاصر جهان گذاشت. به طوری که دایره شهرتاش منجر به این شد که چند پوسترش وارد فرهنگ بصری قرن ۲۰ میلادی شدند. مرگ او فقدانی جبرانناپذیر برای طراحی گرافیک بود. در۲ یادداشت این صفحه تلاش شده است که بخشی از وجوه، اهمیت این طراح برجسته ژاپنی تبیین شود. او به غیر از طراحی گرافیک در حوزههای چیدمان و هنر ویدئو هم فعالیت میکرد که در اینجا به این فعالیتهای این طراح پرداخته نشده است.
پوستر ژاپنی چیست؟ یک اثر نمایشی، یک لذت، یک ارتعاش یا یک شوک؟ مثل هر معجزهای پوسترسازی ژاپنی را نمیتوان در لحظه درک کرد. این شیوه طراحی به سادگی تن به فهم نمیدهد. پوستر ژاپنی را از طریق وقار، انتزاعش و پیام غیرمستقیمش میتوان درک کرد. قبل از هر کوششی برای درکش باید اثربخشی بلاواسطه و طراوتش را فهم کرد.
● کاترین بورر مورخ تاریخ هنر و کارشناس پوستر ژاپنی
در مورد طراحی چون «شیگئو فوکودا» بعید است که بتوان او را در قالب «جریان» یا «عصری» گنجاند. چون به نظر میرسد که گونه تقسیمبندیها صرفا در ذهن و شیوه مورخین غربی معنی داشته باشد. شیوه ژاپنی مبتنی بر تمرکز بر افراد است و نه بر «جریانات». آنگونه که منتقدان هنری غربی به آن علاقهمند هستند. اینگونه تعبیرات زمانی باب شد که جهانسازی کوشید تمامی گونههای فرهنگی را همگن کند، پس شاید بهتر باشد که آثار فوکودا را از هر دو وجه توضیح دهیم، هم از وجه «سبک» و «جریان» به شیوه مرسوم غربی و هم توجمان خاص ژاپنی و کوشش دریافتن ارجاعاتش به هنر گذشته ژاپنی، پس ابتدا باید نگاه ویژه او را بشناسیم و سپس ارتباطش را با طراحان غربی و البته باید توجه کنیم که چگونه روشهای جدید و فناوری بر فرآیند کار او، پسزمینهاش و سبکش تاثیر گذاردهاند.
برای درک این مفهوم که چگونه او سبکش را بنا کرد هم باید ویژگی زمان او را دریابیم و هم باید عصری را بشناسیم که فوکودا در آن نضج گرفت. از فرمالیسم مکتب سوئیس که کارهایشان جلایی فلزی داشت در دو دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تا ظهور کامپیوتر به عنوان ابزار کار طراحان گرافیک تا منظر مورخان پستمدرن به مفاهیم معاصر در طراحی. همچنان که در پی میآید استفاده خلاقانه و ماهرانه فوکودا از توهم بعدی و تصویرسازی فریبدهنده در تمامی ۵۰ سال کارش به عنوان یک طراح مستقل دستنخورده باقی مانده است. این حقیقت ما را وادار میکند تا به هر اثر این طراح مستقل و سپس به عنوان یک طراح در یک مجموعه نگاه کنیم.
او به سال ۱۹۳۲ متولد شد. چند تن از مهمترین و تاثیرگذارترین طراحان ژاپنی با فواصل زمانی اندکی نسبت به او متولد شدند. «ایکو تاناکا» (متولد ۱۹۳۰)، «کاتزوماسا ناگایی» (متولد ۱۹۲۹) و «تادانوری یوکو» (متولد ۱۹۳۶). در کار همه این طراحان میتوان تاثیر طراحان غربی، وقوع جنگ دوم جهانی و دوران بازسازی پس از جنگ را دید و تاثیر این وقاعی در زندگی ایشان غیرقابل انکار است. فوکودا به سال ۱۹۵۶ فارغالتحصیل شد،در دورهای که طراحی چاپی مکتب سوئیس در جهان استیلا داشت (و چند سال پیش از ظهور جریان هلویتیا) ۲ سال بعد از فارغالتحصیلی بود که فوکودا کارش را به عنوان طراح آزاد آغاز کرد.
طبیعی است هر اشارهای به کارنامه فوکودا بیاشاره به آثارش صرفا تخمینی است. من برای توضیح نوشتهام، سه پوستر، از سه دهه فعالیت فوکودا انتخاب کردهام.
● نمایشگاه آثار فوکودا (۱۹۷۵)
در نخستین پوستر، پاهای زنانه و مردانه با دو رنگ متضاد سیاه و سفید، در دو جهت عکس، موازی هم کار شدهاند و سپس به سادگی تکرار شدهاند. همین ناممکن بودن این تصویر است که به سادگی مفهومی را که فوکودا قصد دارد بیان کند، نشان میدهد.
این همان معجزهای است که بورر از آن صحبت میکند. استفاده مقتصدانه از خط که نتیجهاش سادهسازی فرمهاست. نشانههای پوسترسازی سوئیسی آشکار بود و نوشته، تنها واسطه ارتباط، هنری که تمامی عناصر دیگر باید در کنارش معنی پیدا کند به سادگی به گوشهای در پائین پوستر منتقل شده است به طوری که توجهی را برنینگیزد. پس با جود اینکه فوکودا همیشه ابراز کرده است که از سبک کاربردی مکتب سوئیس استفاده نمیکند ولی در عوض به راحتی از شیوه طراحی سوئیسی استفاده میکند، از تصویربرداری و کارکردش، از زیباشناسی و تاثیرگذاریاش.
● طراحی گرافیک امروز (۱۹۹۰)
یک پیکر بیچهره سطح صفحه را گرفته است و به کاغذی مچاله شده خیره شده است و بر نوشتهای که در پسزمینه تکرار شده است گام میگذارد. این اثر به خوبی قدرت تصویر و احساسات و انسان را بر پسزمینهای کاربردی نشان میدهد. بیننده تمایل دارد به پیکر بیچهره نگاه کند و تازه بعد از اینکه بیننده از تماشای این پیکره سیر شد، آن گاه است که به کل پوستر نگاه میکند و پوستر از اینجاست که وظیفه ارتباطی و تبلیغیاش را انجام میدهد.
شاید بتوان همینطور گفت که مفهوم بیان شده توسط این پوستر را میتوان در پسزمینه تاریخیاش- اوایل دهه ۱۹۹۰- توضیح داد، دورهای که پیشرفتهای صنایع چاپ و رشد فزاینده ابزارهای طراحی دیجیتال تاثیری عمیق بر ذهن طراحان گذاشته بود که تا قبل از آن داشتند با ابزارهای غیردیجیتال کار میکردند.
● کنفرانس جهانی طراحی گرافیک در ناگویا (۲۰۰۳)
در این شاهکار طراحی گرافیک، فوکودا، به «یوشینوجی» ادای دین میکند، که در سال ۱۸۶۱ به خاک سپرده شد. «تصویر پنج صورت که انگار ده نفرند» تحت تاثیر «مکانیسم ترکیب» هستند که حرکت و جذابیت را در پوستر خلق میکنند.
فوکودا بعدتر نوشت: «میخواستم که جذابیت و مرموز بودن این تصویر را با لباس عجیب کودکان به طور کامل بازسازی کنم». این عبارت یک عبارت توصیفی است. مفهوم حرف او این است که چگونه فکر یک هنرمند مرده، را دزدید و آن را به شکلی پستمدرنیسم بازسازی کرده است. ولی چیزی که برای فوکودا اهمیت دارد، ادای دین به طراح و ایدهپرداز اصلی اثر است.
این پیکرههای سفید با جزئیات پرداخته شده است و با رنگ قرمز نقش شده است و تبدیل به استعارهای میشود تا موضوع و هدف کنفرانس جهانی طراحی گرافیک را بیان کند. تا کیفیت خبررسانی به صورت واضح، خلاق و طنازانه و شوخ را بیان کند. مفهوم بینالمللی بودن کنفرانس از طریق پیوند پیکرها معنی پیدا میکند. ولی بازی بعدی اثر یک قدم پیشتر میرود و به وسوسهای برای اطلاعرسانی کیفی تبدیل میشود. بدنها با دقت تصویر شدهاند و پیام بعدی آشکاراست. مفهوم اصلی آشکار است و خلاقانه و طنازانه که میتوان همه را در پیکرههای به هم پیوسته دید.
به نظر من، بادر نظر گرفتن این سه پوستر در کنار هم به وضوح مشخص است که هرچند این سه پوستر از نظر سبکی شبیهاند ولی مشخصا میتوان سبک او را از هم دورهایهای غربیاش متمایز کرد. اگر توضیحات بورر درباره فوکودا را درست فرض کنیم، آنگاه شاید بتوان به سادگی تفاوت شیوه فوکودا را در مفهوم تفاوت فرهنگی بین غرب و شرق توضیح داد.
قدمت پوسترسازی ژاپنی را میتوان به چاپ گران دستی ژاپنی ربط داد که تا بعد از جنگ دوم جهانی هم به فعالیت ادامه میدادند، چون آنها ساده، ارزان و با کیفیت کار میکردند. این نحوه کار با شیوه آمریکایی در تضاد قرار میگیرد. معنی جمله این نیست که آثار مثلا، «تولوز لوترک» یا «ژول شده» کاملا عاری از هنر است ولی بیتردید نگاه آنها در مقابل منظر غالب در پوسترسازی ژاپنی متفاوت است.
طراحان ژاپنی مثل همتایان اروپاییشان قصد ندارد با طراحی جنجالی پوسترهایشان را در بازار مقبول کنند، بلکه سر فرصت فکر میکنند و میگذارند تا ایده اصلی پوستر قوام پیدا کند و سپس آن را به صورتی بصری عرضه میکنند.
● یوزف مولر بورکمن - پوستر در ژاپن
برای طراحان ژاپنی پوستر، پیش از هر چیز یک گونه ارتباط برقرار کردن فرهنگی است و سپس یک گونه تبلیغی - تجاری. یک پوستر باید با بیننده برخوردی احساسی کند تا او به لذتی شاعرانه برسد. یک طراح ژاپنی با پوسترهای زشتیهای جهان را نشان میدهد ولی در عین این حال فراموش نمیکنند که جهان چه نظمی دارد. به طور قطع این نگاه ریشهای بودیستی دارد.
کاترین بورر مینویسد: «در ژاپن تا چیزی کاملا ویران نشود حضور دارد». در ژاپن برخورد حسی همواره بر برخورد ذهنی و منطقی رجحان دارد. این ویژگی به طراح امکان میدهد که با تصویرسازی سادهاش ما را احساساتی کند و این چیزی است که طراحی فوکودا را ابدی میکند.
مریم رهنما
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست