جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چالش های جدید در هرم قدرت روسیه


چالش های جدید در هرم قدرت روسیه

مدودف درسخنرانی انتقادآمیز و بی سابقه خود که علیه روسیه واحد ایراد شد, این سخنان را به زبان آورد «حزب روسیه متحد باید افراد خلافکار را ازاین نهاد اخراج کند و خصوصاً از چنین رفتار بد سیاسی دست بردارد

۲۱نوامبر (۳۰آبان) اتفاقی در روسیه افتاد که نگاه جهانیان را باردیگر به این کشور معطوف کرد. ماجرا از این قرار است که دیمتری مدودف رئیس جمهور روسیه با لحنی شدید مقامات حزب «روسیه متحد» را به واسطه سوء استفاده از اختیارات و اخلال در روندهای دموکراتیک درجریان انتخابات ماه اکتبر مورد انتقاد قرارداد و تصریح کرد:«وقت آن است که آنها پیروز شدن عادلانه را فرابگیرند». اظهارات مدودف یکی از بی سابقه ترین انتقادهای یک مقام رسمی ازحزبی به شمار می رود که رهبری آن را نخست وزیر پرقدرت یعنی ولادیمیر پوتین، همان شخصی که عامل اصلی به قدرت رسیدن مدودف بود، برعهده دارد. مدودف در سخنرانی خود درپترزبورگ و درحضور شخص پوتین، برخی اقدامات منطقه ای این سازمان سیاسی را از جمله دراستفاده از ابزارهایی که آنها درجریان انتخابات به کار برده بودند، مورد انتقاد قرارداد. نوشته حاضربه بررسی بحران پیش آمده در درون حزب «روسیه متحد» می پردازد.

● مقدمه

مدودف درسخنرانی انتقادآمیز و بی سابقه خود که علیه روسیه واحد ایراد شد، این سخنان را به زبان آورد:«حزب روسیه متحد باید افراد خلافکار را ازاین نهاد اخراج کند و خصوصاً از چنین رفتار بد سیاسی دست بردارد. متاسفانه بعضی شبهه ها درخصوص انتخابات اخیر از جمله از سوی حزب «روسیه متحد» باعث نگرانی شده و باید آشکارا بگویم که فعالیت های سیاسی با هدف برخی منصب تراشی ها انجام می شود. انتخابات اصولاً باید منعکس کننده دیدگاه مردم و رقابت اندیشه و برنامه های حزبی باشد، اما اقدام به تقلب، نه تنها این روند را از جریان دموکراتیک آن خارج می کند، بلکه خودمداری ساختارها را نیز در پی خواهد داشت. باید هم از افرادی که به چنین اعمالی دست می زند، رها شد و نیز مردم روسیه را از عادات بد سیاسی رها کرد... انتخابات باید بیانگر خواسته های مردم در رقابت آزاد اهداف و برنامه ها باشد، ولی در صورت آمیزش جریان های دموکراتیک و راه حل های منفعت جویانه وضع به گونه دیگری خواهد بود...حزب روسیه متحد تنها در صورتی می تواند به پیشرفت های مثبت نائل شود که خودش تابع نظم و قانون باشد. فکر می کنم این امر، یک روند طبیعی است. حزب باید همیشه موثر و مدیر باشد تا به اصطلاح «پیر» نشود و از «زندگی» عقب نماند وپیروانش را از دست ندهد».

درحال حاضر از ۴۵۰کرسی پارلمان روسیه ۳۱۵ کرسی دراختیار حزب «روسیه متحد» قرار دارد. اکثر رهبران بلند پایه فدرال و منطقه ای در روسیه از اعضای این هستند بعد از انتخابات محلی اکتبر، مخالفان این حزب، آن را به دنبال تقلب مورد انتقاد قرار دادند. از جمله حزب کمونیست، ناظران بین المللی این انتخابات و احزاب دیگر با رد نتایج آن، تأکید کردند که درجریان انتخابات موارد زیادی تقلب به ثبت رسیده است. برخی از مخالفین نیز تصریح دارند. که به آنها اصلاً برای شرکت در انتخابات اجازه داده نشده و آنها برای تبلیغات برنامه های خود با موانع جدی روبه رو بوده اند. با وجود این انتقادات، هم پوتین و هم مدودف پیشتر از حزب «روسیه متحد» ستایش کرده و گفته بودند که موارد ادعایی درمورد تقلب و نقض قانون در زمان رای گیری باید مورد بررسی قرار گیرند.

از دید برخی صاحبنظران مدودف را بیشتر باید کوششی برای ارتقای موقعیت او دانست و نه تلاشی برای به چالش کشیدن پوتین - که درنظرسنجی های داخل و خارج روسیه همچنان از نفوذ بیشتری نسبت به مدودف برخوردار است. مدودف در فرآیند به قدرت رسیدن، تلاش داشت خود را رهبری لیبرال و پایبند به قانون معرفی کند که در تفاوت با پوتین بیشتر از آزادی و ارزش های دموکراتیک پشتیبانی می کند. با این وجود، اکثر ناظران با اشاره به عملی نشدن این تلاش ها، تاکید دارند که رهبر واقعی این کشور پوتین است که قصد دارد درسال ۲۰۱۲ دوباره برمسند ریاست جمهوری تکیه زند. از این از منظر، سخنرانی اخیر مدودف و به عبارتی مراجعه او به مردم روسیه را باید تلاشی از سوی وی برای به نمایش گذاشتن استقلالش از پوتین ارزیابی کرد. او درسخنرانی های اخیر خود بر ضرورت رهایی از وابستگی به صادرات منابع انرژی و کاهش نقش دولت در روندهای اقتصاد نیز تاکید کرده است. پوتین نیز درسخنرانی خود در نشست حزب «روسیه متحد» از این اندیشه پشتیبانی و تلاش های مدودف را برای نوسازی اقتصاد ستایش کرد. پوتین درسخنرانی خود تاکید کرد که دولت به حمایت خود از صنایع که در شرایط بحرانی اقتصادی آسیب دیده اند، ادامه خواهد داد.

● جایگاه مدودف در روسیه

مسئله درخور تامین درگزارش اخیر مجله فوربس که طی آن فهرست قدرتمندترین افراد جهان منتشر شده بود، قرارگرفتن دیمتری مدودف ۴۰رتبه پایین تر نخست وزیرش پوتین در آن لیست بود. این گزارش بحث برانگیز این سوال را به ذهن متبادر می کند که به واقع، رهبر واقعی و اول روسیه چه کسی است؟ این فهرست، صرف نظر از تناقضاتی موجود درآن، این مسئله که قدرت در روسیه در دست کیست (پوتین یا مدودف) را مجدداً مطرح کرد. دراین فهرست، مدودف در رتبه ۴۳ قرارداده شده. در حالی که پوتین دراین لیست در رتبه سوم و جالب تأمل اینکه اگور سچین، معاون پوتین در رتبه ۴۲قرار دارد. گزارش فوربس درست در روزی منتشر شد که مدودف دومین پیام سالانه خود را روز ۱۲نوامبر در مجمع فدرال روسیه ارائه داد. پیامی که به باور تحلیل گران، بیش از هر چیز دعوت به نوسازی اقتصادی و یا کاهش میزان تفاوت ساعت در بخش های مختلف روسیه و فاقد مطالب مهم بود. لذا از نظر آنها، این محتوا، به وضوح نشان دهنده کوتاه بودن دست مدودف در اداره امور دولت بود.

مدودف در پیام اخیر خود کاهش میزان وابستگی روسیه به صادرات مواد خام و تقویت زیر ساخت ها به ویژه درحوزه صنعت را به عنوان راه کاری برای احیای قدرت پیشین این کشور پیشنهاد کرد. با این وجود برخی از تحلیل گران از جمله در مجله فوربس تلاش هایی هرچند محتاطانه از سوی مدودف برای خروج از سایه پوتین اشاره می کنند. با این وجود «باریس نم تسوف»، رئیس جنبش «سالی دارناست» به نکته دیگری اشاره می کند و آن اینکه مدودف طی پیامی طولانی خود، صحبتی از دموکراسی به میان نیاورد. به تأکید او؛ «متاسفانه کاری از دست مدودف برنمی آید؛ زیرا او برای تحقق این منظور، باید از زیر سیطره گروه ثروتمندان و صاحبان قدرت رهایی یابد که زیر رهبری پوتین همواره بر مزیت های فروش مواد خام تأکید می کنند. خود مدودف نیز جزو همین گروه است. لذا، آن همه برنامه هایی که او در زمینه پیشبرد دموکراسی بیان کرده، هیچ یک عملی نخواهد شد. او در این راه مجبور است با میراث پوتین مبازره کند، ولی نمی تواند پوتین را واردار به استعفا کند. این درحالی است که پوتین خود، مدودف را دو سال پیش به عنوان وارث خود انتخاب کرد وتمام منابع مالی موجود را هم دراختیارش گذاشت که درانتخابات بدون هیچ رقابت جدی برنده شود.

به عقیده اکثر تحلیل گران از آن جا که قانون اساسی روسیه اجازه انتخاب پیاپی یک نفر به عنوان رئیس جمهور را نمی دهد، لذا پوتین نیاز به فردی خودی داشت تا او تا سال ۲۰۱۲ زیر حمایت ها و راهنمایی های بی واسطه وی روسیه را رهبری کند و در انتخابات آینده نیز کرسی ریاست جمهوری را به وی بازگرداند. به بارو این تحلیل گران، مدودف تنها عنوان رئیس جمهور را به دنبال خود دارد و بدون هیچ تردیدی این پست را برای پوتین خالی خواهدکرد. با پیروزی مدودف، که قبل از انتخابات مقام رئیس کابینه را به پوتین وعده داده بود، مطبوعات نظامی در روسیه روی کارآمدن مدودف را به عقاب دوسری که نشان دولتی روسیه است تشبیه کردند که یک سرش مدودف (رئیس جمهور) و سر دیگرش پوتین (نخست وزیر) است. در این فضا و از همان آغاز دوره ریاست جمهوری مدودف، این مسئله که کدام یک از این دو سر، بر دیگری برتری دارد و لجام قدرت در روسیه در کنترل کدام یک از این دو فرد است، همواره محل بحث محافل داخلی و خارجی این کشور بوده است و به نظر می رسد این وضعیت تا سال ۲۰۱۲ در زبان ها باقی خواهدماند.

کارشناسان روسیه بر این نظرند که نفوذ بیش از حد پوتین بر مدودف حقیقتی است که مجله فوربس با جای دادن مدودف ۴۰ رتبه پایین تر از پوتین بار دیگر پرده از این واقعیت برداشت. در روسیه این حقیقت بر همه آشکار است و از کسی پوشیده نیست که پوتین نسبت به مدودف نفوذ بیشتری دارد. نظر عموم مردم در روسیه نیز همین است و از اخبار منتشرشده ازسوی کرملین نیز چنین برمی آید که بیشترین فرامین مهم از سوی پوتین و نه مدودف صادر می شود. هرچند براساس قانون و به صورت رسمی بیشترین صلاحیت ها در کنترل رئیس جمهور است. اما عملا چنین به نظر می رسد که مسائل اساسی مالی، عمرانی و کادری در حوزه اختیار پوتین قرار دارد. در مقایسه با رئیس جمهور باید قوی بودن نخست وزیر روسیه را حقیقتی بدون تردید دانست، اما ابهام درنظام رهبری روسیه این امکان را نمی دهد که ناظران از کلیه امور پشت پرده آگاهی یابند.

● کشورهای پساشوروی

برخی تحلیلگران بر این باورند که وضعیت موجود در روسیه و ابهام در تعیین نفر اول دراین کشور بر پایتخت های سایر کشورهای پساشوروی بی تاثیر نبوده است. برای مثال در آخرین نشست سران کشورهای هم سود (CIS) در کیشنیف، اکثر سران کشورهای عضو از جمله رهبران آسیای مرکزی از حضور در این نشست خودداری کرده و مقامات پایین دست تر را برای مذاکره با مدودف به مولداوی گسیل داشتند. این در حالی است که در دوره پوتین به جز از ازبکستان و ترکمنستان، سایر رهبران این منطقه به خود اجازه چنین اقدامی را نمی دادند. اما این مسئله نیز روشن است که هرچند پوتین توانایی حل مشکلات مختلف را دارد، اما امکان ندارد او تاثیر قابل ملاحظه ای در مناسبات روسیه با تاجیکستان داشته باشد. زیرا موضع گیری او و مدودف نسبت به تاجیکستان و دیگر کشورهای سابق شوروی همیشه یکسان بوده است البته پوتین با «امامعلی رحمان» در چندین نوبت تیرگی روابط داشته و مناسبات محدود را تجربه کرده اند. با این وجود، مدودف برای رحمان، سیاستمداری جدید در عرصه بین الملل است.

● مشکل سال ۲۰۱۲

موضوع مهم در پس این تحولات، مسئله انتخابات سال ۲۰۱۲ ریاست جمهوری روسیه است که در برخی رسانه های این کشور از آن به عنوان «مشکل سال ۲۰۱۲» یاد می شود. دراین مورد دو فرضیه وجود دارد. یکی این است که مدودف بدون هیچ مبارزه یا تلاشی قدرت را در سال ۲۰۱۲ به پوتین بازمی گرداند و فرضیه دیگر این که احتمالا برای حفظ قدرت نبرد با پوتین صرف نظر نخواهدکرد. خود پوتین در ماه سپتامبر در یک مصاحبه مطبوعاتی درپاسخ به سؤال خبرنگاری خارجی گفت که او و مدودف هم پیمانند و درسال ۲۰۱۲ مذاکره خواهندکرد تا با توافق یکدیگر، یکی از آنها در انتخابات شرکت کند. مدودف نیز در همان سال در یک مصاحبه دیگر مطبوعاتی تصریح کرد که احتمالا از شرکت در انتخابات ۳ سال بعد صرف نظر نکرده و دراین روند شرکت می کند.

مدودف دراین سخنرانی گفت؛ قبل از انتخابات سال ۲۰۰۸ نیز او چندان عزم و قصد مبارزه برای کسب کرسی ریاست جمهوری را نداشته، ولی بواسطه تقدیر در انتخابات حضور یافته، پیروز میدان شده و به این دلیل می خواهد در انتخابات سال ۲۰۱۲ نیز از قبل چیزی را پیش بینی نکرده و از احتمالی صرف نظر نکند. در واقع بعید نیست که مدودف بتواند به همه چیز پشت کند و در انتخابات آینده به خاطر حفظ مقام با پوتین دست و پنجه نرم کند. وضع کنونی به این امر دلالت دارد که پوتین برخواهدگشت، ولی طی این سه سال تغییرات غیرمنتظره نیز می تواند بوقوع بپیوندد. اما چه کسی واقعیت را می داند. درحال حاضر، هیچ اختلاف جدی بین مدودف و پوتین به نظر نمی رسد. البته در بین اطرافیان آنها همیشه نبرد بوده و هست. یکی همیشه عرصه را بر دیگری تنگ می کند، یکی جای دیگری را اشغال می کند و برعکس. ولی باید دید کدام یک نهایتا در این عرصه موفق می شوند؟

● ساختار قدرت

از منظری دیگر، قانون اساسی روسیه به مدودف اختیارات زیادی داده و او هنوز فرصت دارد که با استفاده از اهرم های قانونی که در اختیار دارد، وضع را در صحنه به سود خود تغییر دهد. اما مسئله این است که مدودف که زاده و پرورده مکتب پوتین است، تا کجا عظم ماندن در قدرت و خواهش مبارزه با پدر سیاسی اش (پوتین) را به خاطر حفظ قدرت در سر خواهد داشت؟!

● تلاش های فاصله گیری

مدودف ظاهرا تلاش دارد تا که خود را از زیر سایه پوتین به حد امکان رها کرده و استقلالش را حداقل در ظاهر به نمایش گذارد. مدودف درسبک رفتار و لحن گفتارش نیز از پوتین تقلید می کند، اما نه به آن تندی و رک گویی که خاص پوتین است. صلابت مدودف نیز به گفته ناظران امور نه به اندازه آن صلابتی است که در شخصیت پوتین قابل مشاهده است. مدودف در هر صورت و از جمله نشان دادن نرمش و انعطاف در روندهای سیاسی، تلاش می کند تا خود را متفاوت از پوتین نشان دهد. در این فضا، توجه بیشتر او به فعالان حقوق بشر و نمایندگان جامعه مدنی از علائمی است که نشان می دهد او در قیاس با پوتین، هواداری کمتری از ایجاد نظامی سخت و امنیتی دارد.

منبع: ایراس