دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

اعتماد به نفس, عامل موفقیت


اعتماد به نفس, عامل موفقیت

هر کاری که انسان انجام می دهد, حاصل اراده و اعتماد به نفس است هیچ کس بدون اعتماد به نفس نمی تواند به موفقیت و پیروزی دست یابد ایمان به توانایی خود, نخستین گام در راه رسیدن به موفقیت است هرگز نباید توانایی خود را دست کم گرفت, نومیدی و ضعف نفس مایه ی سقوط و رکود است

هر كاری كه انسان انجام می دهد، حاصل اراده و اعتماد به نفس است. هیچ كس بدون اعتماد به نفس نمی تواند به موفقیت و پیروزی دست یابد. ایمان به توانایی خود، نخستین گام در راه رسیدن به موفقیت است. هرگز نباید توانایی خود را دست كم گرفت، نومیدی و ضعف نفس مایه ی سقوط و ركود است.

افرادی كه به اراده و عمل خود متكی نیستند و برای تأمین سعادت مادّی و معنوی خویش دیگران را تكیه گاه امید خود قرار می دهند و نیاز به صاحب قدرتی دارند تا در زیر چتر حمایتش باشند، درهای موفقیت به رویشان بسته خواهد شد و امواج زندگی پیوسته آنها را به عقب خواهد راند. مراد از اعتماد به نفس این است كه هر فردی در تأمین نیازهای مادی و معنوی سعادت خود به خویشتن تكیه كند، به اراده و عمل خود متكی باشد و هرگز جز بر توانایی های خدادادش اعتماد نكند.

مقصود از اعتماد به نفس این است كه هر انسانی شخصاً خود را مسؤول كارهای خویش بشناسد و در انجام وظایف خود قیام كند و بداند پشتكار و جدیت او، امیدواری و صحت عمل او، مایه پیشرفت و موفقیت او است; بر عكس تنبلی و مسامحه كاری او نومیدی و نادرستی او، منشأ بدبختی و سقوط او است.

اگر عدم اعتماد به نفس و وابستگی جایگزین اعتماد به نفس شود، دیگر نمی تواند به دسترسی موفقیت خود امیدی داشته باشد. عدم اعتماد نشانه ای از ایمان به ناتوانی است پس در هنگام كار نیروی فكری او دچار اختلال می شود و هرگز نباید نیل به تكامل و تعالی و پیروزی را برایش انتظار داشت.

چه استعدادهایی كه بر اثر فقدان اعتماد به نفس در نطفه خفه شده و آرزوهای درخشان و تعالی بخش كه عقیم و بی نتیجه مانده است. اگر یك استعداد متوسط همراه با یك تصمیم و اعتماد شكست ناپذیر باشد موفقیتی كه حاصل می شود به مراتب بیش از یك استعداد بر جسته است كه در وجود شخص متزلزل و بی اعتمادی مسكن گزیده است; زیرا نیرویی كه او بتواند به اتكای آن با موانع مبارزه كند و انرژی و كوشش مداومی كه برای نجات از یك وضع پیچیده و دشوار ضروری و لازم است نمی تواند به خرج دهد.

بسیاری بوده اند كسانی كه از نظر استعداد در سطح متوسطی قرار داشته اند، ولی با داشتن روح اعتماد در زندگی، جلو رفته و پیروزی های درخشانی كسب كرده اند و در مواقع بحرانی كه ضرورت ایجاب كرده، برای نجات و رهایی از خطرها به نیروهای اصیل باطنی خود پناهنده شده اند و بدین وسیله توانسته اند مصون بمانند.

اصولاً برای چنین افرادی، بحران های پیچیده موجب دگرگونی سرنوشت آنها می شود; زیرا روح مصمم، نیروی پایدار و مثبتی را در مغز به وجود می آورد و هر چیزی كه اراده ی مثبت را افزایش دهد، از نیروهای منفی كه درست در مقابل اعتماد و فعالیت است، خواهد كاست.

كسی كه تصمیم قاطع از درونش می جوشد; با تمام نیرو افكار منفی را طرد می كند و ضعف و ناتوانی كاذب را نسبت به خود نمی پذیرد و به هیچ وسیله نمی توان وی را از راه درست و صحیحی كه انتخاب كرده و به درستی آن ایمان دارد، برگرداند و از هدفش منصرف ساخت. انسانی كه معتقد است كه خداوند هیچ كس را از منابع موفقیت و سعادت محروم نساخته و این عجز و محرومیت زاییده افكار و اعمال خود انسان است، در صورتی كه با ایمان و نظم دنبال هدفش حركت كند موفقیت او قطعی است.

دكتر «مارون» می گوید: ایمان و اعتقاد، نیروی آفریننده، سازنده و مكمل می باشد و بی ایمانی، نیروی منفی، سست كننده، مخرب و نابودسازنده است. حس اعتماد به نفس، تردید و بی ثباتی را از میان می برد و به انسان امكان می دهد كه بی توقف و صرف نیروی اضافی، با متانت پیشرفت كند. همه مخترعان، مصلحان، گردشگران، كاشفان، جنگجویان و پیروزمندان، به استعداد و توانایی خویش ایمان داشتند. در مقابل، اگر شخصیت اشخاص ناتوان و شكست خورده را مورد بررسی قرار دهیم، پی می بریم كه بیشتر آنان از اعتماد و ثبات بی بهره بوده اند.

ما نمی دانیم كه خداوند در اشخاصی كه استعداد انجام كارهای بزرگ را دارند، چه چیزهایی به ودیعت گذاشته است، تنها می دانیم كه اطمینان مطلق یك انسان، به پیروزی در كار خویش، دلیل بارزی بر استعداد اوست. خداوند كسانی را كه با سلاح ایمان مطلق مجهز ساخته است، برای موفقیت در كارها نیز كمك می كند. اعتماد به نفس را هرگز از دست ندهید و به دیگران نیز مجال ندهید كه آن را سست سازند; زیرا بنیاد و شالوده تمام موفقیت های بزرگ شماست. اگر این اساس لطمه ببیند بنا نیز در هم می ریزد و اگر سالم بماند، درهای امید همیشه باز است.]پیروزی فكر، اسوت ماردن، ترجمه: رضا سیدحسینی[

طرز تفكر مسری است و انعكاس های آن، تأثیر زیادی در زندگی انسان ها و روابط مختلف اجتماعی دارد، اگر جرأت و اعتماد بر افكارتان فرمانروایی كند، هر جا كه قدم می گذارید، اطمینان و اعتماد را با خود همراه می برید، بر عكس، اگر حالت تزلزل و وسواس در مغزتان جای بگیرد و حس اعتمادتان به صفر برسد، به دیگران تلقین ضعف و ناتوانی خواهید كرد.

بعضی ها دارای این استعداد هستند كه فضای پیرامون خود را مسموم می سازند و شك و تردید در مغزهایی كه مستعد سعادتمندی و آزادگی است رسوخ می دهند، انسان های منفی، مانند علف هرزه در كشتزار اجتماعند، كه جز تضعیف روح خلاقه ی دیگران كاری انجام نمی دهند; طبیعی است كه در محیطی كه چنین افرادی فراوان باشند، نه تنها سعادت و موفقیت، پرورش و رشد نخواهد یافت، بلكه قاطعیت و اعتماد فراموش می گردد و علاقه ها از همه چیز سلب می شود.

از سوی دیگر برای آن گروهِ پر تحرك و جنبش، كه به حكم اجبار با این گونه افراد تماس مستقیم و مرتب دارند، زندگی به صورتی غیر قابل تحمل در می آید و همین كه از كنار آنان دور شدند، چنان كه گویی بار سنگینی از دوششان برداشته شده، ناگهان سبك بار می گردند.

با دسته ی دیگری در جامعه برخورد می كنیم، كه چنان «ضعیف النفس» بار آمده اند كه قدرت «عزم راسخ» داشتن در مورد انجام ساده ترین كارها را هم ندارند و حتی در لحظات حساسی كه ایجاب می كند تصمیم غیر قابل عدول بگیرند ـ و ممكن است آن شرایط خاص اساس زندگی شان را در مجرای تازه ای بیفكند ـ به طوری اسیر بی ثباتی و تزلزلند كه با كوچك ترین انتقاد و ایرادی از ناحیه هر كس كه صورت بگیرد، بی تأمل تصمیم خویش را عوض می كنند، هر چند كه این تصمیم كاملاً منطقی و صحیح باشد.

وسواس ناتوانی و عدم موفقیت سبب می شود كه تحت تأثیر افكار و تلقین سایرین، بدون قید و شرط و دقت در تشخیص درستی آن، بی درنگ تسلیم شوند و حتی كارهای شروع شده ی خود را ناتمام بگذارند; بی شك این عیب و نقص بزرگ روحی، جز ركود و توقف در یك دایره ی محدود زندگی، ثمری نخواهد داشت.

اعتماد به نفس به هر میزان نیرومند باشد، اعتماد متقابل مردم به انسان، وسیع تر و گسترده تر است; تأثیر هر كس روی دیگری، بستگی به قدرت ایمان و ایمان خود او دارد; با هر فردی در تماس باشید، اگر به خودتان اعتماد دارید و از كارتان مطمئن هستید، می توانید اعتماد او را به خود جلب كنید، ولی به محض این كه اعتماد به نفس شما شكست یافت و كم ترین تردید و دو دلی در مغزتان جای گرفت، بلافاصله عقیده دیگران را نسبت به خویش دگرگون خواهید ساخت.

بالاخره عكس العمل هر حركت اعتمادآمیز یا تردیدآلودتان، از ناحیه دیگران به شما باز خواهد گشت.

● اتكا به آرزوهای فریبنده

همچنان كه اعتماد به نفس و اتكا به كوشش و تلاش پی گیر، در راه وصول به هدف و سعادت، بزرگ ترین عامل موفقیت است، اتكا به آمال بی پایه نفسانی و نقاشی كردن آرزوهای ناشدنی در ضمیر و صفحه دل، به جای فعالیت و تلاش، نتیجه فاصله گرفتن از واقعیات زندگی است; گاهی آرزوهای شیرین و تخیلات فریبنده، در اعماق روح انسان آن چنان اثر می گذارد كه شخص در تصورات محال خود غرق می شود و از درك حقایق و واقع بینی باز می ماند; چنین افرادی هرگز به كمال و سعادت نایل نخواهند شد.

امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «اَكْذِبْ اَلاَمَلَ وَ لاتَئِقْ بِه فَانَّهُ غُرورٌ وَ صاحِبُهُ مَغرورٌ;]غرر الحكم، ص ۱۱۳[ آروزهای فریبنده را یك امر واقعی به حساب نیاور و آن را تكیه گاه خود قرار مده، كه آرزو فریبنده است و آدمی نیز در دام این فریب گرفتار می شود». یكی از خطرهای اتكا بر آرزوهای نامتناسب و فریبنده، ایجاد عقده در روان انسان است كه به علت وجود مانع و شكست در آرزو پدید می آید.

علی(ع) در یكی از سخنان پر ارج خود، وجود مانع و شكست در آرزو را از عوامل پیداش عقده ی روانی می شمارد، آن جا كه می فرماید: «ذُلُّ الرِّجالِ خَیْبَهِٔ الامالِ;]همان، ص ۴۰۵[ احساس پستی و حقارت مردان، وقتی است كه در آرزوها با شكست و ناكامی روبه رو شوند».

روان شناسان نیز، شكست را یكی از عوامل مهم پیدایش حس حقارت و نابودی اعتماد به نفس می دانند و چنین می گویند:

«شاید هیچ عاملی بیش از شكست و سرزنش ناشی از شكست، به حس ارزش شخص لطمه وارد نیاورد، شكست باعث می شود كه شخص خود را كم تر از دیگران پندارد; وقتی انسان با شكست مواجه می شود، به این فكر می افتد كه از دیگران پایین تر و پست تر است; شكست، اعتماد را از بین می برد و یأس را جانشین اعتماد به نفس می كند; بنابراین، وقتی كودكان و نوجوانان دایماً شكست می خورند، خود را كوچك خواهند شمرد و حس حقارت در آن ها پیدا خواهد شد».]روان شناسی برای زیستن، ص۲۴۷ ـ ۲۵۲.[

یكی از روش های انسان سازی پیامبر اسلام(ص) پرورش روح اعتماد و اتكا به عمل در پیروانش بود; مسلمانان در پرتو تعالیم پیشوای مكتب ارشاد و هدایت، بی آن كه دستخوش موج شهوات و فریفته تمایلات ویرانگر شوند، دارای اعتمادی عمیق، همتی عالی و عزمی راسخ و هدف هایی والا گردیدند، آن گاه در كارهای خویش با توجّه خاص به مبدأ نیكی ها، پیوسته از جانب او مدد و یاری می جستند.

گرفتاری مالی شدید، یكی از یاران اسلام در تنگنای خُرد كننده ای قرار داده بود; او یك روز احساس كرد كه قدرت تحمل از وی سلب شده و كارد به استخوانش رسیده است; با مشورت همسرش تصمیم گرفت به محضر رسول خدا شرفیاب شود و وضع رقت انگیز خود را به عرض آن حضرت برساند و تقاضای استمداد كند; با همین تصمیم به حضور رسول خدا(ص) رفت; امّا پیش از آن كه نیت خویش را بر زبان جاری سازد، این جمله را از رسول خدا(ص) شنید: «هر كس از ما تقاضای كمك و مساعدت نماید، ما از احسان خود نسبت به او دریغ نخواهیم كرد; امّا اگر كسی بی نیازی پیشه كند و از مخلوقی حاجت نخواهد، خداوند او را بی نیاز خواهد ساخت».

او با شنیدن این جمله، از بیان مطلب خویش صرف نظر نمود و به خانه بازگشت; باز، فشارِ فقر و تنگدستی او را به ستوه آورد، ناچار روز دیگر برای اجرای تصمیم قبلی به حضور پیامبر شتافت، آن روز نیز همان جمله ی سابق را از زبان آن حضرت شنید كه «هر كس از ما تقاضای كمك و مساعدت نماید، ما از احسان خود نسبت به او دریغ نخواهیم كرد; امّا اگر كسی بی نیازی پیشه كند و از مخلوقی حاجت نخواهد، خداوند او را بی نیاز خواهد ساخت».

این بار نیز از بیان حاجت خویش خودداری كرد و به منزل بازگشت و چون همچنان درهای امید را به روی خود بسته دید، برای سومین بار در مجلس پیامبر حاضر شد; این بار نیز آن حضرت همان جمله را تكرار كرد; امّا این مرتبه با شنیدن سخنان رسول اكرم(ص) در خود احساس توانایی و اعتماد عمیقی كرد; احساس نمود كه كلید مشكل خود را یافته است; هنگام بازگشت، با گام های استوارتری راه می پیمود; به فكر عمیقی فرو رفت و با خود گفت كه دیگر دست حاجت به سوی بندگان خدا دراز نكنم و از آن ها كمك و مساعدت نخواهم; به نیروی لایزال الهی تكیه كنم و از قدرت و استعدادهای وجودی خویش حداكثر بهره برداری نمایم و از پیشگاه الهی می خواهم تا من را در كاری كه در پیش می گیرم یاری فرماید و بی نیازی ببخشد.

خلیل منصوری

منبع:

رسالت اخلاق در تكامل انسان، سیدمجتبی موسوی لاری، بوستان كتاب دفتر تبلیغات، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، قم


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.