چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
دروغ آفتی در روابط فرد و جامعه
● طر ح مسئله :
فرهنگ در جامعه ایران به همان اندازه غنی و گسترده است كه مطالعه آن در كشور ما فقیر و بسته. صدها خطوط فرهنگی وجود دارد كه شناخت علمی آنها می تواند به حل مسائل اساسی جامعه ما از قبیل توسعه، ارتباطات، شخصیت پایه، قدرت، مدنیت و قضاوت، ... یاری رساند. یكی از این خطوط، رفتار روانی اجتماعی دروغ است. مفهوم دروغ كه وسعت معنایی و كاربردی آن حیرت انگیز است، با وجود ظاهر غیر اخلاقی آن، دارای كاركردهای عدیده ای است
به طوریكه یكی از حلقه های ناگسستنی زنجیره زندگی ما را تشكیل می دهد. با نگا هی به ر و ا بط اجتما عی مر د م در ایر ا ن متو جه می شو یم که هر چند این پد یده را نا پسند می دا نیم اما به دلا یل تا ر یخی ،فر هنگی ،اجتما عی و...بسیا ر در متن و گفتما ن ها ی مر د م ایر ا ن روا ج دارد. در این بر ر سی به دنبال ر یشه یا بی و علل و عو ا مل آن می با شیم و در نها یت به ارا ئه ر هنمو د ها یی خو ا هیم پر د ا خت.
● مقدمه
رفتار دروغ آمیز بخشی از رفتارهای روزمره ما را تشكیل می دهد و جزء لایتجزای حیات اجتماعی ما شده است . همه ما می دانیم دروغ می گوییم، همه می دانیم مردم دروغ می گویند، همه می دانند ما دروغ می گوییم و بالاخره همه می دانند همه دروغ می گویند. وفاق اجتماعی بر این قرار است. دروغ رفتاری است كه در فرایند كلیه رفتار انسانها ثبت شده، جا افتاده و در شرایط مختلف، با اشخاص مختلف به كار برده می شود. عمل دروغ را نه تنها در گفتار و نوشتار كه در رفتار و كردار و در فكر و نگاه و سكوت هم می توان بازشناخت.
● توصیف پدیده دروغ
دهخدا در لغت نامه خود دروغ را «سخن ناراست، قول ناحق، خلاف حقیقت، مقابل راست، مقابل صدق» و بالاخره [معادل] «كذب» می داند و از صا حب آنندراج مثال «گریه دروغ، اشك دروغ، آه دروغ، وعده دروغ، صبح دروغ» را می آورد و واژه دروغ را فعل «گفتن، بستن، پرداختن، زدن، آوردن، یافتن [بافتن] و بر كسی فرو كوفتن» می آمیزد و استعمال آن را در صدها بیت شعر بزرگانی همچون ابو شكور، اسدی، امیر معزی، اوحدی، اورمزدی، جامی، حافظ، خاقانی، خفاف، زلالی، ساوجی، سعدی، سنائی، سیفی، صائب، ظهوری، عنصری، فرخی، كاشی، كمال اسماعیل، كمال خجندی، منجیك، مولوی، ناصر خسرو، نظامی و در آثاری همچون ابداع البدایع و امثال و حكم و براهین العجم و تاج المصادر بیهقی و تاریخ بیهقی و تذكره الاولیاء و ترجمان القرآن جرجانی و ترجمه طبری بلعمی و جامع الحكمتین و شاهنامه و قابوسنامه و قریع الفرس و كتاب النقص و گلستان و مجمل التواریخ و القصص و منتهی الارب نشان می دهد و همه را در برابر عبارت دروغ و دروغ آزمایی و دروغ آزمای و دروغ آزمودن و دروغ كردن و دروغ گرانیدن و دروغ گفتن و دروغگو و دروغگویی و درغگوی و دروغیاب و دروغین و دروغینی و دروغینه گرد می آورد.
دروغ یك پدیده روانی اجتماعی تازه نیست و با آنكه هیچگاه از نظر زمانی و مكانی دارای كم و كیف یكسانی نبوده است عمر آن شاید به بلندای عمر زبان و چه بسا به درازای تاریخ تفكر باشد، به طوری كه می توان فرض كرد همیشه با انسان اجتماعی همراه بوده است. با غور و سیر در مثلها و متلها، طنزها و كنایه ها، اشاره ها و استعاره ها، توبه نامه ها و ندبه ها و نمایشنامه ها و فیلم نامه ها می توان به حضور این پدیده در زندگی انسانها از زمان های كهن تا به امروز پی برد و به عمق آمیختگی آن با روزمرگی زندگی آشنا شد.
كهن ترین اثر منثور یا لوحه ای كه در مورد دروغ در دست داریم دعای داریوش كبیر در تخت جمشید است كه به خط میخی و به این معنا برای ما باقی مانده است : «خداوند این كشور را از دشمن، از خشكسالی، از دروغ محفوظ دارد.»گفتار و نوشتار در ذّم این پدیده معیوب، ویژه ایرانی و ایرانیان و مسلمان و مسلمانان نیست و ضرب المثلهای فراوانی در دنیا یافت می شود كه هم رونق و هم زشتی آن را نشان می دهد. چینی ها می گویند: «قاتل یك بار می كشد، كسی كه تهمت می زند هزار بار» .
در « مسائل اخلاقی و روان شناختی» از قول ریمون پیچ نقل شده است كه «دروغ بهترین سلاح ضعفا و سریعترین وسیله برای اجتناب از خطر است» (موسوی لاری، همان، ص ۵۴). « به گزارش خبرگزاری فرانسه از لندن، پژوهشگران دانشگاه كالیفرنیای جنوبی در لس آنجلس در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند كه هر آمریكایی هر ۸ دقیقه یك بار دروغ می گوید» (روزنامه اطلاعات ۱۳۷۶، ۱۹ فروردین). نتایج تحقیقاتی كه برای یك نشریه روان شناسی در ایتالیا انجام شده، نشان می دهد كه ۷۰ درصد از ۳۶۰ زن و مرد شركت كننده در مصاحبه با خبرنگار این نشریه اعتراف می كنند كه روزانه ۵ تا ۱۰ بار دروغ می گویند. براساس این نتایج، ۴۲ درصد از ایتالیایی ها برای جلوگیری از اختلاف، ۲۷ درصد برای پنهان نگهداشتن اشتباهات خود و ۲۱ درصد دیگر نیز برای خیر و صلاح دیگران دروغ می گویند. از اعتراف كنندگان به دروغ زنانی بوده اند كه در امور مربوط به خانه دروغ می گفتند و مردان نیز اغلب در مورد مشاغل خود دروغ می گویند(روزنامه اطلاعات، همان، ۱۷ تیر).
شمار این گفته ها و نوشته ها در عالم كم نیست. گفته اند : « دروغ بدی است برای پوشاندن بدتر» ، «دروغ بلاست» ، «هیچ عمل قبیحی به قبح دروغگویی نیست» ، دروغ زشت ترین، موحشترین، محكومترین معایب است» ، «دروغ راه را برای سایر ضعفهای اخلاقی باز می كند» و بالاخره «یا در گناه دروغ هست، یا گناه آدم را به دروغگویی میكشاند» ،...
● رابطه دروغ با قدرت
ریشه چنین پدیده ای را می توان در چارچوب تحلیلی مفهوم «قدرت» بهتر و آشكارتر تبیین كرد. چنانچه ما به مطالعه شرایطی كه در آن مفهوم دروغ شكل می گیرد و رشد می كند و به صورتهای گوناگون باری را از دوش عامل آن برمی دارد بپردازیم، به سادگی متوجه خواهیم شد كه در صورت نبود قوانین عادلانه و روابط منصفانه، یكی از راههای ایستادگی در برابر زور برای رفع ظلم یا كسب آزادی، به كارگرفتن رفتار یا رفتارهایی است كه شخص مظلوم، در موقعیت ضعف، برای پوشاندن واقعیت یا واقعیتها در جهت تضعیف شخص ظالم به كار می گیرد. ظالم نیز می تواند به نوبه خود از همین حربه برای اعمال قدرت بیشتر و تحدید بیشتر آزادی مظلوم سود جوید. بنابراین دروغ و یا صورتهای تابع آن می تواندبه عنوان عامل گمراه كننده شخصی بر ضد شخص دیگر وارد عمل شود و حربه ای در دست ظالم (كاسب، توانگر، شوهر نامطمئن، رئیس سختگیر، ...) و سلاحی در دست مظلوم (مشتری، مستمند، زن انتقامجو، كارمند، كارمند متقلب، ... ) باشد. بدیهی است كه در این حركت رفت و آمدی، مظلوم با پیشه كردن روشهای خدعه آمیز دفاعی به نوبه خود به موجودی ظالم تبدیل خواهد شد.
چناچه بخواهیم مفهوم قدرت را تنها در صحنه اجتماعی كشور خودمان مورد تحلیل قرار بدهیم با استاد همایون كاتوزیان هم آواز خواهیم شد كه «در جامعه سنتی ایران، دولت از جامعه جدا بوده و نه فقط در رأس بلكه در فوق آن قرار داشته؛ در نتیجه در تحلیل نهایی دولت پایگاه و نقطه اتكای محكم و مداومی در درون اجتماع نداشته و به همین دلیل نیز از نظر طبقات مردم مشروعیت سیاسی نداشته و منافع آنان را نمایندگی نمی كرده است. به این ترتیب، همه حقوق اجتماعی مآلاً در انحصار دولت بوده و « حقوقی » كه هر فرد، گروه و طبقه اجتماعی ( و حتی كل جامعه ) از آن برخوردار بوده، اساساً بر مبنای اجازه و اراده دولت قرار داشته، یعنی در حیطه « امتیازی » بوده كه دولت در هر لحظه می توانسته آن را ملغی كند. یعنی قدرت دولت به هیچ سنت، عرف، قرار داد یا قانون مداومی منوط و مشروط نبوده و این درست معنای عادی واژه استبداد یعنی خودرایی و خودسری است » (همایون كاتوزیان ۱۳۷۲، ص ۴ ).
شكی نیست كه به این ترتیب در برابر خود كامگی مهتر، دفاع كهتر شكل می گیرد ؛ هجوم قوی حیله ضعیف را صورت می بخشید؛ سلطه بی حساب دسیسه بی كتاب را به دنبال می آورد و رابطه انسانهای اجتماعی از خط مستقیم بیرون می افتد. طرفین رابطه به اعمال روشهای دروغ آمیز و خدعه انگیز می پردازند . در اینجاست كه ظالم و مظلوم هر دو در یك توطئه شركت می كنند و هر دو گناهكار تلقی می شوند. در واقع، هر «آزادی» «مسئولیتی» را ایجاد می كند و هر «حقی» «وظیفه ای» را به گردن می نهد. در جامعه ای كه هیچگونه آزادی و حقی وجود نداشته باشد، هیچگونه احساس مسئولیت و وظیفه ای به بار نمی نشیند. ... در چنین اجتماعی ، ملت ( یعنی كل جامعه اساساً با دولت در ستیز است، یعنی حتی در زمانی كه امكان عصیان و طغیان نیست، اطاعت مردم از دولت تنها مبتنی بر ضرورت و عاقبت اندیشی (و در تحلیل نهایی ترس) است، نه رضایت و پذیرش » ( همایون كاتوزیان، همان، ص ۴).
آنها مالیات نمی پردازند، اجناس را احتكار می كنند، نرخها را برهم می زنند، به سؤال های سرشماری پاسخ درست نمی دهند، از خط عابر پیاده عبور نمی كنند و در برابر عدم آزادی عدم مسئولیت نشان می دهند.
دروغ دو سویه مانند شمشیری است دو دمه. ظالم و مظلوم دایره معیوبی را تشكیل می دهند كه هر دوی آنها را در خود می گیرد. در چنین نظام رابطه ای نامتعادل همچون تعارف ها در زمینه فرهنگی، تقلب ها در زمینه اقتصادی، ازدواج های بازاری در زمینه خانوادگی و عشق های دروغین یك شبه در زمینه عاطفی گویاترین مثالها بشمار میآیند. به این ترتیب، تا حدی به انواع، ابعاد و نقش های دروغ كه در صنحه روابط اجتماعی بازی می شود پی می بریم و به آسانی می توانیم رابطه میان جایگاه دروغ در جامعه از یك سو و انسجام و وفاق اجتماعی و مدنیت از سوی دیگر را دریابیم. به این معنی كه هر چه دروغ در فضای اجتماعی و خانوادگی و عاطفی رواج بیشتری پیدا كند، جامعه بیشتر بسوی تزلزل و فقر اخلاقی و عدم آزادی سوق پیدا می كند و افراد آن بسوی بیگانگی از خود و دیگران پیش می روند. برعكس هر چه اركان فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی جامعه بیشتر دستخوش تزلزل می گردد، روابط بین انسانهای آن جامعه بیشتر رنگ دورویی و ریا و تزویر به خود می گیرد.
در جو اجتماعی مملو از بی اعتمادی، روابط از دوستی های مشكوك و نافرجام گرفته تا رودربایستی ها و ملاحظه كاریها و مصلحت جویی ها و پنهان كاریها و بازیها و در نهایت انواع دشمنی ها پیش می رود و به صورتهای بسیار متنوعی از روابط روانی اجتماعی از قبیل فتنه و تملق و تلّون و مبالغه و عیب پوشی و نیرنگ و فرصت طلبی و افترا و تحریك و دهها خصیصه منفی دیگر كه جملگی برپایه دروغ شكل گرفته، تجلی می كند. فرهنگ دروغ به فرهنگ اصیل قومی و محلی و ملی پیوند می خورد و آن را آلوده می سازد.
شخصیت پایه دستكاری می شود : آدمها به مالكان طّماع، اطبای بی وجدان، كسبه حقه باز، كارگران تنبل، دانش آموزان متقلب،بدیهی است كه آستانه تحمل جامعه ها در برابر رفتار دروغین تفاوت می كند و به عبارت دیگر هر نوع جامعه به میزان معینی از این نوع رفتار چشم می پوشد. این میزان در جامعه های روستایی و دینی كمتر و در اجتماعات بی در و پیكر شهری بیشتر است و در بخشهای مختلف و زمانهای متفاوت زندگی در جامعه واحد تفاوت می كند و این گوناگونی، همان گونه كه در ابتدای سخن گفته شد، به نظام های مدیریت سیاسی، اجتماعی و خانوادگی هر دوره برمی گردد. در این باره می توان به عنوان مثال از قضاوتهای مختلف اجتماعی سخن به میان آورد :
▪ شهادت دروغ :
این عمل كه بیشتر در محاكم قضایی، موقعیتهای مذهبی و تحقیقات خانوادگی مربوط به «امر خیر» كه در خوشبختی و بدبختی آینده زوجهای جوان دخیل است، از كارهای زشت و غیر قابل تحمل محسوب می شود و موجب نفرت و سختگیری مردم قرار می گیرد و حتی مشمول پیگردهای شداد و غلاظ مراجع قضایی می گردد . در این مورد «دروغگو دشمن خدا» به حساب می آید. معلمان بی مسئولیت، سربازان خائن ، پدران بی فكر، سرایداران سارق، نانواهای رفیق نواز، كارمندان رابطه باز، رؤسای تبعیض كار تبدیل می شوند و ده ها برچسب از این قبیل در كنار مشاغل پرزحمت و آبرومند و ضروری جامعه نقش می بندد و دوگانگی بیان و رفتار در جامعه نهادینه می شود (کتبی،۱۳۷۷،۱۴۲).
نو یسنده :عالیه شکر بیگی
مآخذ
آدام، فیلیپ(۱۳۷۶)؛ هرتسلیك، كلودین(۱۳۷۶)، جامعه شناسی بیماری و پزشكی، ترجمه لورانس دنیا كتبی با همكاری مرتضی كتبی، نشر باورداران، قم.
روزنامه اطلاعات(۱۳۷۶)، آمریكایی ها هر هشت دقیقه یك دروغ می گویند، شماره ۲۱۰۲۰، تهران.
– (۱۳۷۶)، ایتالیا سرزمین درغگویان، شماره ۲۱۰۹۳، تهران.
دهخدا، علی اكبر، لغت نامه.
موسوی لاری، سید مجتبی(۱۴۰۷ ه) ، مسائل اخلاقی و روانی(ترجمه به زبان فرانسوی از ناهید شهبازی)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
همایون كاتوزیان، محمد علی(۱۳۷۲)، دموكراسی، دیكتاتوری و مسئولیت ملت، اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره ۶۸-۶۷ ، سال هفتم.
کیها ن-شما ر ه۱۶۶۴۷-۳۰ مهر ۱۳۸۵.
کیها ن-شما ر ه ۱۸۶۵۲ ۹ آ با ن ۱۳۸۵.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست