یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

مقدمه ای بر روانشناسی معلولین


مقدمه ای بر روانشناسی معلولین

تمامی افرادی كه به دلیل فقدان یكی از ملزمات زندگی متعارف اجتماعی به گونه ای متفاوت از سایرین زندگی می كنند معلولند ازز این رو پررداختن به روانشناسی معلول از اهمیت بالایی برخوردار است

تمامی افرادی كه به دلیل فقدان یكی از ملزمات زندگی متعارف اجتماعی به گونه ای متفاوت از سایرین زندگی می كنند معلولند. ازز این رو پررداختن به روانشناسی معلول از اهمیت بالایی برخوردار است

همانطور كه تفاوت دیدگاه های افراد بشر كه زاییده تفاوتهای وجودی و شخصیتی آنهاست موجب پیدایش شاخه های گوناگون در علم شد ، نیاز علم برای شناسایی هز چه بیشتر انسانها به این گسترش و تنوع روز افزون گرایش های علمی ما ، كمك شایانی كرده است.

در توضیح این دو گزاره باید توجه داشت ، به طور مثال علم پزشكی پیشرفت خود را مدیون دو امر اساسی است. یكی نگرش متفاوت متخصصین به فیزیولوژی بدن انسان و دیگر نیاز به شناسایی بیماریهای گوناگون و بررسی مشكلاتی كه افراد مبتلا باآن دست به گریبان هستند.

به عبارت صحیح تر می توان گفت هر چه بر مصادیق قابل شناسایی در دایره معرفتی یك علم افزوده شود خود این مصادیق به وسعت و پیچیدگی آن علم كمك می كند.

یكی از علوم بسیار كاربردی در جهان معاصر كه سهم بسزایی در پیشبرد اهداف جوامع دارد روانشناسی است ، زیرا پیشرفت اجتماعی مرهون تعامل و هم آوایی افراد جامعه است كه این تعامل و هم آوایی وقتی حاصل می شود كه افراد بتوانند یكدیگر را بشناسند و از تواناییها و نقاط ضعف یكدیگر مطلع باشند. علت ظهور گرایش های متعدد در روانشناسی امروز همین نكته اساسی است. در جوامع توسعه نیافته وجود عواملی چون كمبود امكانات پزشكی ، جنگ ، سوءتغذیه ،مشكلات اقتصادی و عدم آگاهی زنان از بهداشت باروری موجب می شود افرادی با ناتواناییها ، كاستیها و مشكلاتی در جامعه حضور یابند كه به دلیل نداشتن ویژگیهای افراد سالم معلول نامیده شوند.

این تعریف ما را بر آن میدارد تا تعاریف كهنه و سنتی از معلولیت را باطل قلمداد كنیم. در این تعاریف معلول كسی است كه از نظر فیزیكی وجه تمایزی با سایر افراد داشته باشد امامعلولیت در دنیای معاصر تنهانقض عضو یا اختلالات فیزیكی نیست ، بلكه در تعریف جامع تر معلول به افرادی گفته می شود كه به دلیل كمبودها و نابسامانیهای اجتماعی به نحوی از سایر افراد متمایز شوند. نگاه دقیق به این تعریف درصد شایان توجهی از افراد جامعه را نشان می دهد كه محرومیتهای اجتماعی ، معلولیت برای آنها به ارمغان آورده است. گفتار واضح تر آن است كه بگوییم تمامی افرادی كه به دلیل فقدان یكی از ملزومات زندگی متعارف اجتماعی به گونه ای متفاوت از سایرین زندگی می كنند معلولند. از این رو پرداختن به روانشناسی معلول از اهمیت بالایی برخوردار است.

برای بررسی دقیق تر می توانیم به یك تقسیم بندی كلی در این تعریف دست بزنیم .

۱. معلول جسمی و حركتی

۲. معلول ذهنی

۳. معلول اجتماعی

در تجزیه و تحلیل این تقسیم بندی علاوه بر آسیب شناسی اجتماعی كه ما را به كشف علل این معلولیتها و تاثیر آنها بر سایر افراد جامعه رهنمون می سازد این امكان را برایمان فراهم می آورد كه با شناخت دنیای روانی و مشكلات هر یك از افراد مشخصی در گروههای یاد شده نحوه ارتباط صحیح تر با آنها را فرا بگیریم.

از این رو قصد داریم در سلسله مباحثی با عنوان روانشناسی معلول به شناخت هر چه بهتر افرادی بپردازیم كه به دلایل گوناگون در مقایسه با سایر افراد جامعه از تفاوتهایی برخوردارند.

معلول جسمی و حركتی

اولین گروه از معلولین كه به روانشناسی آنها می پردازیم معلولین جسمی و حركتی هستند. دراین گروه نقص عضو یا اعضایی در بدن آنها موجب می شود كه حركاتی ناهمگون با سایر افراد از خودشان نشان دهند. به همین خاطر از سایرین متمایز می شوند. نقص دست و پا و یا حواس در این گونه افراد موجب تنوع مشكلات این قشر می شود. اگر بخواهیم به تحلیل دقیق تر مشكلات معلولین جسمی حركتی بپردازیم باید تقسیم بندی جزیی تری در این گروه قائل باشیم.

الف ـ معلول حسی

ب ـ معلول حركتی

می دانیم كه حواس درانسان نقش دستگاههای ورودی اطلاعات را برای او ایفا می كنند كه انسان می تواند توسط اطلاعات داده شده به درك موقعیت خویش بپردازد وتصمیم عملیاتی بگیرد یا به اصطلاح از خود واكنش نشان دهد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.