پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فیلم سازان دشمن نشناس


فیلم سازان دشمن نشناس

فیلم ساز حرفه ای را, هنرمندی می دانم که علاوه بر قدرتمندی در عرصه خلاقیت, احاطه بر ابزار سینما و شناخت ژرف از مخاطب, درک وسیعی از دنیای پیرامون خود دارد

فیلم ساز حرفه ای را، هنرمندی می دانم که علاوه بر قدرتمندی در عرصه خلاقیت، احاطه بر ابزار سینما و شناخت ژرف از مخاطب، درک وسیعی از دنیای پیرامونی خود دارد. درکی که مبتنی بر واقعیت و ناظر به حقیقت است! از این رو، بسیاری از فیلم سازان که در ایران و جهان به عنوان حرفه ای و بهترین و برترین شناخته می شوند، تنها به منزله کاردان در زمینه سینما قابل بحث اند و نه در جایگاه هنرمندی یا سینماگری حرفه ای و در نهایت فرهیخته!

هنرمند فرهیخته از این سبب به فرهیختگی نائل آمده است که علاوه بر شناخت و استیلا بر ابزار و آلات و آداب هنر خود، در نگاه به جامعه بشری، در رصد پدیده های اجتماعی و سیاسی، دغدغه مندانه دست به ارزیابی و تحلیل می زند و سپس ثمره نگاه جستجوگر و نگران خود را در قالب اثر هنری، رو به مخاطب عرضه می دارد. گفتم دغدغه مند زیرا؛ فرهیختگی با دغدغه مندی نسبت به انسان و سرنوشت او، طراز می شود.

انسانی که معطوف به فضیلت ها نیست، دنیازده است و در اوهام و تقیدات در سیر است، همنشین ساحت فرهیختگی نیست و نمی تواند باشد! در میان سینماگران فرهیخته بی تردید، شهید مرتضی آوینی مثال زدنی است. این سیدالشهدای اهل قلم و سینماگر متعهد، علاوه بر تبحر در بکارگیری ابزار سینما در مسیر جذب مخاطب و بیان اندیشه، در ارزیابی و تحلیل احوالات جامعه، شناخت دردهای بشری بدرستی و با مهارت و با بصیرت اقدام می کرد. اساساً نیز راز ماندگاری آثار وی اندیشه برآمده از بصیرت اوست نه تنها خلاقیت و شناخت وی از قوه سینما! متأسفانه باید اعتراف کنیم که در پهنه سینمای ایران، نمونه هایی چون شهید والامقام آوینی اندک اند! و باز؛ متأسفانه سینماگرانی که به اشتباه حرفه ای قلمداد می شوند بسیاراند و گاه نقشی اصلی در ساخت و پرداخت جریان های سینمایی کشور ایفا می کنند. این طیف از سینماگران گاه نیز پا به میدان سیاست می گذارند و با رفتارهای خود به پایمال کردن حق نظام دینی کشورمان و ملت ایران مشغول می شوند و به گفته ای «آب به آسیاب دشمن می ریزند»! قرار گرفتن یکی از سینماگران زن در کنار یک صهیونیست، به عنوان داور جشنواره ای در هند، از جمله رفتارهای غیرمسئولانه، طیف یاد شده است.

مضحک است که سینماگر ایرانی، در توجیه همکاری خود با داور صهیونیست، سیاستمدار نبودن خود و فرد صهیونیست را پیش می کشد و بدان تأکید می کند!

می بینید؟!

فرق سینماگر فرهیخته یا همان سینماگر حرفه ای با سینماگر عوام زده را مشاهده می کنید؟!

تفاوت میان سینماگر بابصیرت و بی بصیرت چیست؟

نقطه تمایز سینماگر بصیر و سینماگری که بدون دانش سیاسی، بدون درک سیاسی، بدون آگاهی، بدون فهم درد جامعه بشری، بدون دیدگاه متعهدانه، رفتار می کند و اظهارنظر می کند، در کجاست؟

خانم سینماگر، سیاستمدار نبودن را، دلیل موجهی برای دوستی وهمکاری با یک صهیونیست می پندارد؟!

این خانم گویا هنوز نمی داند در فلسطین چه اتفاقی افتاده است! و یا خود را به تجاهل می زند !

هنوز نمی داند دلیل نفرت مردم مسلمان ایران و بلکه؛ هر انسان با وجدان و آزاده ای از صهیونیسم و صهیونیستها چیست؟

نمی داند که چرا همکاری و دوستی با صهیونیست ها، فعلی زشت و مذموم است!

چون باور دینی ندارد. چون تعهدی در خود به عنوان سینماگر احساس نمی کند. چون قدرت تحلیل ندارد؛ نمی داند که مرز حق و باطل چیست. نمی داند شرط احساس همدردی با ملتی مظلوم، سیاستمدار بودن نیست. نمی داند یا نمی خواهد که بداند و باور کند تک تک صهیونیست ها و ساکنین غیرفلسطینی فلسطین، غاصب اند و جانی. او قدرت تحلیل ندارد. بصیرت ندارد. چنین سینماگری را بواقع می توان حرفه ای نامید؟ می توان به او لقب سینماگر فرهیخته داد و او را هنرمند فرهیخته و فرد فرهیخته نامید و تلقی کرد؟

می توان برای چگونگی ارزیابی او از اوضاع و احوال جامعه ایران و جامعه جهانی ارزشی قائل شد؟ می توان فیلم های او را معتبر دانست و اندیشه تعبیه شده در اثرش را واجد واقعیت و رو به حقیقت ارزیابی کرد؟

مطمئناً خیر! اشکالی ندارد. هر فردی- چه هنرمند و چه غیرهنرمند- هرگونه که می پسندد، می تواند فکر کند. اما چنین کسی، نباید اندیشه نازل و سبک خود را به عنوان «واقعیت» و برآمده از «حق» به مخاطب تحمیل نماید. سینماگری چون سینماگر یاد شده، باید در جایگاه یک سینماگر سینمای سرگرم کننده بنشیند و از صدور فتوا و عرضه حکم سیاسی و اجتماعی خودداری کند. در غیر این صورت، وی در مقام کسی که تلاش می کند شبهه آفرینی کند و دست به انحراف فکری و فتنه انگیزی یازد، باید هدف نکوهش سخت قرار گیرد.

کم نیستند سینماگرانی چون سینماگر یاد شده که تصور می کنند هر آنچه بیاندیشند و هر چه نتیجه نگاهشان است، لزوماً حق و واقعیت است.

سینماگری که چندی پیش به جرم سعی در مستندنمایی ادعاهای واهی یک سیاست پیشه ساده لوح، دستگیر شد، در زمره سینماگرانی است که اساساً بینش و دانش سیاسی ندارند و درعین حال مدعی روشنفکری و فرهیختگی و حرفه ای بودن و دارندگی فهم درست اند!

او نیز مانند داور ایرانی همکار با داور صهیونیست، دوستی و همکاری با صهیونیست ها را عیب و ایراد و عار نمی داند! او در جریان حوادث تلخ و برآمده از اراده صهیونیست ها ، دوشادوش سینماگرانی صهیونیست، در هیأت معترض به نظام جمهوری اسلامی آشکار شد و با چهره های هالیوودی پرورده شده در دامان صهیونیسم، عکس یادگاری گرفت. به گمان اینکه عکس هایش دنیا را علیه ایران ما برانگیخته سازد و اتحادی فرهنگی برای سرنگونی نظام دینی فراهم آورد.

بیچاره ها!

به هر روی: اگرچه معتقدم این سینماگر زن که چندی پیش ملت ایران را عقده ای نامیده بود،با اهداف خاص !از یک سو به خاطر چند مشت دلار بیشتر و از سویی دیگر بنظر می رسد با رفتار و گفتار اخیرش بر بی سوادی سیاسی و غیرهمسویی با مردم ایران و آزادگان جهان ه صحه گذاشته است، اما به سهم خود ثابت کرد، سینمای ایران به چه آفاتی دچار است و راه برون رفت از خطر و استیلای این آفات کدام است.

پژمان کریمی