جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
قاتلان امام حسین ع چه کسانی بوده اند
یکی از اعتراضاتی که اخیراً نسبت به شیعیان میشود این است که: قاتلین امام حسین (ع) از خود شیعیان بودهاند؛ زیرا عمده لشکریان عمر بن سعد را در کربلا مردم کوفه تشکیل میدادند. و کوفیان در آن عصر همه از شیعیان علی بن ابی طالب (ع) به شمار میآمدند. پس این که برای امام حسین (ع) عزاداری میکنند، در حقیقت بر اعمال گذشتگان از خودشان اشک ماتم میریزند، که چرا فرزند رسول خدا (ص) را به قتل رساندند.
سید علی جلال حسینی مصری در کتاب «الحسین» میگوید: «امر عجیب در مورد امام حسین (ع) آن است که شیعیانش او را میکشند، آن گاه خود در تمام بلاد مسلمین در هر سال و روز کشتنش برای او اقامه جلسات حزن مینمایند».۶۹۰
ما درصدد برآمدیم تا این قضیّه را تحلیل کنیم تا ببینیم قاتلان امام حسین (ع) چه کسانی بودهاند؟
● ابعاد تشیع
تشیع اشکال و ابعاد گوناگونی دارد که میتوان به چهار بعد آن اشاره کرد:
۱) تشیع سیاسی
یعنی اعتقاد به برتری حضرت علی (ع) بر سایر صحابه، حتی خلفا؛ و اعتقاد حقانیت حضرت در جنگهای خود با خوارج و اصحاب صفین و جمل.
تشیع سیاسی یعنی وجود جمعیتی در تاریخ اسلام که روش سیاسی معینی داشتهاند، آنان کسانی بودهاند که رهبری اهل بیت: را تأیید میکردند نه از آن جهت که از جانب خدا منصوبند، بلکه از آن جهت که افضل مردمند. این طرز تفکر در بین بسیاری از تابعین، محدّثین و فقها وجود داشته است. آنها اهل بیت را خصوصاً در مواضع سیاسیشان بر دیگران ترجیح میدادند، و بدین جهت آنان را شیعه سیاسی در مقابل گروهی دیگر از اهل سنت که تابع دستگاه خلافت بودند، مینامند.
این دیدگاه به کتابهای جرح و تعدیل و رجال اهل سنت نیز کشیده است؛ زیرا مشاهده میشود که برخی از شخصیتهای قرن اول و دوم و سوم را با همین معیار به تشیّع متّصف نمودهاند، و عدّه بسیاری را به عنوان «فیه تشیع یسیر» معرّفی نمودهاند. آنان امام علی (ع) را بر سایر خلفا یا خصوص عثمان برتری میدادند.
۲) تشیع عقیدتی
تشیع عقیدتی یعنی اعتقاد به امامت و خلافت و وصایت و مرجعیّت دینی اهل بیت: از جانب خداوند متعال که در رأس آنان علی بن ابی طالب (ع) قرار دارد. این دیدگاه و نظریه به تبع دستورات قرآن و روایات نبوی، دیدگاهی رایج در میان صحابه از زمان حیات رسول خدا (ص) بوده است، برخی از صحابه مخلص و تابع نص که اهل اجتهاد در مقابل نص نبودند، از همان ابتدا امام علی (ع) را به تبع دستورات خدا و رسول او، ولیّ و جانشین رسول خدا (ص) میدانستند. این خط در بین صحابه و تابعین و دیگران ادامه داشت.
اهل بیت: گر چه از حاکمیّت سیاسی و رهبری سیاسی کنار زده شدند، ولی از اوائل قرن دوم، هویّت فقهی و مرجعیّت دینی و علمی آنان نمودار شد.
ابان بن تغلب که از اصحاب امام محمد باقر و امام صادق۸ است، شیعه را این چنین معرفی میکند: «شیعه کسانی هستند که هرگاه مردم در مسألهای که از رسول خدا (ص) رسیده اختلاف کردند به امام علی (ع) رجوع کرده و حکم را از او اخذ میکنند، و هر گاه نیز در مسألهای که از علی (ع) رسیده اختلاف کردند به قول جعفر بن محمّد۸ رجوع میکنند».۶۹۱
۳) تشیع حبّی
بُعد سوّمی برای تشیع در بین مسلمین مشاهده میشود که از آن به تشیّع حبّی تعبیر میشود. به این معنا در اصطلاح رجالیین اهل سنت عدهای به تشیع متّصف شدهاند. از آن جا که در احادیث نبوی فضایل و مناقب اهل بیت: به طور فراوان به چشم میخورد، عدهای حتّی از اهل سنت محبّت شدیدی نسبت به آنها پیدا کرده، بدین جهت آنان را به تشیع متّصف نمودهاند. که از این میان میتوان به ابن عبد ربّه اندلسی صاحب کتاب «عقدالفرید» و محمّد بن ادریس شافعی اشاره نمود. شافعی در شعری میگوید:
ان کان حبّ الولیّ رفضاًفانّنی أرفض العباد۶۹۲
«اگر حبّ ولی [علی (ع)] سبب رفض است، پس همانا من رافضیترین بندهها هستم.»
۴) تشیّع دینی
بُعد چهارمی در تشیع هست که از آن به تشیع دینی و فرهنگی تعبیر میشود. مطابق این بُعد، اهل بیت: تنها مرجع دینی و فقهی و تفسیری مردمند و وظیفه هر فرد جامعه آن است که در این بُعد به ایشان رجوع کند. افرادی هستند که چنین اعتقادی دارند ولی در عین حال خود را در مسائل سیاسی و حکومتی تابع اهل سنت میدانند، آنان قائل به نصّ دینی از قرآن و روایات بر امامت و وصایت اهل بیت: نیستند، ولی آنان را در علم و مسائل دینی از بقیه برتر میدانند. گویا شهرستانی صاحب ملل و نحل را میتوان از این دسته قرار داد.
● شیعه واقعی کیست؟
ممکن است عده زیادی بر نظر و عقیدهای ادعا داشته باشند، ولی اهل عمل نبوده، و بر اعتقادات خود ثابت قدم نباشند. ادعا میکنند که ما متدیّن به فلان دین هستیم ولی به اصول و موازین آن پایبند نیستند. ادعا میکنند اهل فلان مذهبیم، ولی نه تنها از اصول آن مذهب خبر ندارند، بلکه اصول آن را زیر پا میگذارند. آنان را نمیتوان حقیقتاً از افراد دین یا مذهب خاص به حساب آورد، اگر چه در ظاهر خود را جز آن میدانند، و در حقیقت سیاهی لشگری برای آن دین و مذهبند. مخالفان آن دین و مذهب نیز برای این دسته و گروه حساب خاص و مهمّی باز نمیکنند، و از آنان خوف و هراسی ندارند. و اصلاً آنان را جز آن دین یا مذهب به حساب نمیآورند، بلکه افراد حقیقی آن دین و یا مذهب را کسانی میدانند که بر اصول خود پایبند بوده، و حاضرند در این راه از جان و مال خود نیز بگذرند.
در رابطه با مذهب تشیع و شیعیان نیز همین را میگوییم، به این معنا که اگر چه خیلیها ممکن است ادعا کنند ما شیعیان علی و اهل بیت پیامبر:، هستیم ولی این ادعا تنها از زبان و لفظ تجاوز نکرده و به قلب آنها ننشسته است. به مبانی و اصول تشیع پا بر جا و پای بند نیستند. نمیتوان تشیع و شیعه عقیدتی را به حساب آنها تمام کرد. شیعه حقیقی و عقیدتی کسی است که نه تنها امامکُش نیست بلکه جانش را فدای امام خود میکند، همان گونه که در روز عاشورا تعداد زیادی از آنان که از حرکت امام حسین (ع) و قیام او اطّلاع پیدا کردند، نهایت فداکاری را کرده و خود را به امامشان رساندند، و جان خود را عاشقانه در راه او در طَبَق اخلاص گذاردند، و به شهادت رسیدند.
همین سؤال و اشکال را میتوان از خود سؤال کنندگان و اشکال کنندگان پرسید: آیا تمام کسانی که در کشورهای اسلامی ادعای مسلمانی دارند حقیقتاً مسلمانند؟ همه آنان به اصول و مبانی اسلام پایبند هستند؟ یا این که نه تنها این چنین نیستند، بلکه در راه محو و نابودی اسلام قدم برمی دارند، و برای استکبار جهانی خدمت میکنند؟ آیا کسانی در جوامع و کشورهای اسلامی نیستند که عبد ذلیل و خدمتکار کفّار و استعمارگران بر علیه اسلام و مسلمین هستند؟ شما قطعاً آنان را مسلمان واقعی نمیدانید، بلکه آنها تنها اسمی از اسلام را بر خود نهادهاند، در مورد شیعیان نیز ممکن است برخی این چنین باشند که با نامگذاری خود به شیعه عقیدتی، عمل کننده به اعتقادات خود نبوده، بر اصول و مبانی پابرجا و پایبند نباشند.
استاد شیخ علی آل محسن میگوید: «این که برخی میگویند: شیعیان قاتلان حسیناند در کلامشان تناقض آشکار است؛ زیرا شیعه امام حسین (ع) به کسی اطلاق میشود که از یاران و متابعین و دوستداران او باشد، چگونه ممکن است بین این معنا و جنگ و کشتن جمع شود؟ آیا شیعه امامکش میشود؟ بر فرض تسلیم که قاتلان امام حسین (ع) از شیعیان بودند، ولی با این عملشان به طور قطع از تشیع خارج میشوند».۶۹۳
سید محسن امین عامِلی در جواب این شبهه مینویسد: «پناه بر خدا این که شیعیان واقعی قاتلان امام حسین (ع) باشند، کسانی که او را به شهادت رساندند برخی اهل طمع بودند که به دین کاری نداشتند، و برخی دیگر انسانهایی پست و شرور بودند، و بعضی هم پیروان رؤسای خود بودند که حبّ دنیا آنان را به این جنایات بزرگ وادار ساخت. و از شیعیان و محبّین حضرت هیچ کس در قتال با او شرکت ننمود.
امّا شیعیان مخلص و حقیقی او همگی از انصار و یاران او بودند، و تا آخر او را همراهی کرده و در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. آنها با تمام کوشش خود و تا آخرین ساعت حیات خود دست از یاری ایشان برنداشتند. بسیاری از آنان نیز تمکّن یاری و نصرت از حضرت را نداشتند تا در رکاب او جانفشانی کنند. یا این که نمیدانستند که کار به اینجا ختم میشود و امام (ع) را به شهادت میرسانند. و برخی نیز خود را به خطر انداخته و حصاری را که ابن زیاد بر دور کوفه کشیده بود، پاره کرده، خود را به آب و آتش زده، تا به هر نحو ممکن به حضرت ملحق شوند. امّا اینکه یکی از شیعیان و محبّین آن حضرت در قتل او شرکت کرده باشد این مطلبی است که هرگز در خارج، واقع نشده است...».۶۹۴
● نوع تشیع کوفیان
با مراجعه به تاریخ و بررسی دقیق عقاید کوفیان بعد از امام علی (ع)، خصوصاً در عصر امامت امام حسین (ع) پی میبریم که مذهب عموم اهل کوفه تشیع سیاسی بوده است، نه تشیع عقیدتی، آنان تنها قائل به افضلیّت امام علی (ع) بر عثمان یا بر سایر صحابه بودهاند، و معتقد به ولایت و امامت علی بن ابی طالب و سایر معصومین: از راه نصّ نبودند، و حساب شیعیان سیاسی را نمیتوان به حساب شیعیان عقیدتی گذاشت. اینک برای اثبات این ادعا شاهدی را برای آن اقامه میکنیم:
ابن عساکر دمشقی شافعی در «تاریخ دمشق» به سند خود از حریث بن ابی مطر نقل میکند که شنیدم از سلمْ بن کهیل که میگفت: من با مسیّب بن نجبه فزاری در مسجد کوفه نشسته بودم، و مردم شیعه هم در آن جا زیاد بودند. نشنیدم که احدی از مردم کوفه در رابطه با یکی از اصحاب رسول خدا (ص) سخن بگوید، مگر آن که او را مدح میکرد، و تمام سخنان آنان در رابطه با علیّ و عثمان بود.۶۹۵
اهل سنت همه صحابه را بدون استثنا مدح کرده، آنان را عادل میدانند، و تنها گروهی که بعدها آنان را شیعه سیاسی مینامیدند، قائل به افضلیّت امام علی (ع) بر عثمان بودند، و در کوفه عدهای این عقیده را داشتند، اگر چه عدهای دیگر تا این حدّ هم به امام علی (ع) اعتقاد نداشتند، همان گونه که از روایت ابن عساکر استفاده میشود.
● تبعید بسیاری از شیعیان عقیدتی
ابن ابی الحدید از ابوالحسن مداینی روایت میکند: «معاویه در نامه خود به والیانش چنین نوشت: من ذمّه خود را از هر کس که روایتی در فضیلت ابوتراب و اهل بیتش نقل نماید، بری کردم. بعد از این دستور در هر منطقه بر بالای منابر شروع به سبّ و لعن علی (ع) و تبری از او و اهل بیتش نمودند. شدیدترین مردم در بلا و مصیبت، اهل کوفه بودند؛ زیرا در آن هنگام تعداد زیادی از شیعیان در آن شهر وجود داشتند. و معاویه، زیاد را والی بصره و کوفه نمود. او شیعیان را خوب میشناخت به همین جهت به دستور معاویه هر جا که شیعیان را پیدا میکرد به قتل میرسانید، و یا این که آنان را ترسانده، دست و پایشان را قطع مینمود، و چشمان آنان را از حدقه درآورده، به دار آویزان میکرد. و عدهای را از عراق تبعید نمود. لذا هیچ شیعه معروفی در عراق باقی نماند».۶۹۶
● ملحق شدن گروهی از شیعیان کوفه به امام حسین (ع)
تاریخ گواهی میدهد که گروهی از شیعیان، فرصت را مناسب دیده و به هر نحو ممکن و با زحمت فراوان خود را به کاروان امام حسین (ع) ملحق نمودند، که یزید بن ثبیط عبدی و دو فرزندش عبداالله و عبیداالله از این قبیلند.
یزید بن ثبیط از شیعیان و از اصحاب ابوالاسود به شمار میآید. او کسی بود که در میان قوم خود به شرف و کرامت معروف بود.
ابوجعفر طبری میگوید: «ماریه دختر منفذ عبدیه، زنی از شیعیان به حساب میآمد و خانه او محلّ اجتماع شیعیان بود که در آنجا جمع میشدند و گفتگو میکردند. به ابن زیاد خبر رسید که امام حسین (ع) به جهت نامه نوشتن کوفیان به ایشان به طرف کربلا در حرکت است، لذا به عامل خود دستور داد که دیدهبان گذاشته و راه را ببندد و هر کس که به کوفه وارد یا خارج میشود کنترل نمایید. یزید بن ثبیط عزم خروج از کوفه و ملحق شدن به امام حسین (ع) را نمود. ده فرزند داشت، آنان را از عزم خود مطّلع ساخت و پیشنهاد کرد که هر کس میخواهد با او در این سفر شرکت کند. دو فرزند از ده فرزندش به نام عبداالله و عبیداالله به درخواست او پاسخ مثبت دادند. آن گاه به خانه ماریه آمد و به اصحاب خود گفت: من قصد خارج شدن از کوفه و ملحق شدن به حسین (ع) را دارم، کیست که با من در این سفر شرکت کند؟ همگی به او گفتند: ما از اصحاب ابن زیاد میترسیم ... آن گاه با دو فرزند خود و مصاحبت عامر و غلامش و سیف بن مالک و ادهم بن امیه از کوفه به قصد ملحق شدن به کاروان حسینی به حرکت درآمدند. آنان با سرعت هرچه تمامتر خود را در سرزمین ابطح در مکه به امام حسین (ع) رساندند. خبر آمدن آنان که به امام رسید، حضرت به سراغشان آمد، عرض کردند: یزید بن ثبیط و همراهانش نیز به دنبال شما آمدهاند. حضرت در بین راحله آنان به انتظارشان نشست. بعد از لحظاتی یزید بن اثبط که امام را در منزلش ندید به سوی راحله خود بازگشت و همین که امام حسین (ع) را ملاقات کرد، گفت: { بِفَضْلِ االله وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا». اشاره به این که به فضل خدا و رحمتش - که ملاقات با امام حسین (ع) است - باید خشنود بوده، به من تبریک بگویید. آن گاه بر حضرت سلام داد و در محضرش بر زمین نشست، و خبر از آمدن خود و فرزندان و عدهای دیگر به جهت نصرتش داد. امام حسین (ع) بر او دعای خیر نمود. آن گاه قافله او را به کنار قافله خود برد، آنان با حضرت بودند تا در سرزمین کربلا بعد از مبارزهای به شهادت رسیدند.
از جمله کسانی که از کوفه به حضرت ملحق شدند، برید بن خضیر همدانی است. او تابعی و قاری قرآن و از اصحاب علی (ع) و از اشراف کوفه به شمار میآمد. سیره نویسان مینویسند: هنگامی که خبر حرکت امام حسین (ع) از مدینه به مکه به او رسید، از کوفه حرکت کرد و در مکه به حضرت ملحق شد، و با او بود تا در کربلا به شهادت رسید.
و نیز از جمله کوفیان که به حضرت ملحق شدند، سعد بن حرث انصاری و ابوالحتوف بن حرث انصاری است. آن دو در ابتدای امر با عمر بن سعد به جهت قتال با امام حسین (ع) به سرزمین کربلا وارد شدند، ولی روز عاشورا بعد از شهادت اصحاب امام، هنگامی که صدای طلب نصرت و یاری امام را از طرفی و صدای شیون زنان و کودکان را از طرف دیگر شنیدند، با اسلحه خود از سپاه عمر بن سعد خارج شده و به دفاع از امام حسین (ع) برآمدند، و بعد از کشتن جماعتی از لشکر عمر بن سعد، خود نیز به شهادت رسیدند.
و نیز از جمله کسانی که از شیعیان خالص آن حضرت از کوفه به کربلا آمدند، کاروان شش نفرهای به نام عمرو بن خالد صیداوی، سعد مولی عمرو بن خالد، مجمع العائذی، عائذ بن مجمع، جنادْ بن حرث سلمانی و غلام نافع بجلی یا جملی است که اسب نافع را یدک میکشید، زیرا نافع خودش از پیش به امام حسین (ع) ملحق شده بود. اعلان قیس بن مسهر صیداوی و اخبار او از خروج امام حسین (ع) به سوی عراق، این شش تن را از کوفه به یاری حضرت فرستاد. این شش تن میدانستند که دیدهبانها را بر سر راه قرار دادهاند تا هر کس را که به یاری حسین (ع) میرود، دستگیر کنند. طرماح شتربان را راهنما گرفتند تا آنان را از بیراهه به امام حسین (ع) ملحق کند. طرماح آنان را به سرعت از بیراهه میبرد و در راه، برای شترها آواز حدی میخواند... بیابانها را درنوردیدند و میکوشیدند خود را از دید مأموران پنهان دارند، تا به امام حسین (ع) رسیدند. کاروانیان هنگام شرفیابی شعرهای طرماح را برای امام خواندند. حضرتش فرمود: امید است که آن چه خدا برای ما خواسته خیر باشد، خواه کشته شویم و خواه پیروز گردیم. حرّ آنان را مانع شد و خواست که تمام آنان را زندانی کند و یا به کوفه برگرداند. امام فرمود: هرگز نخواهیم گذاشت، ما از ایشان دفاع میکنیم چنانکه از جان خود دفاع نماییم. اینان انصار منند، تو وعده دادی که تا نامه ابن زیاد نرسد متعرّض من نشوی. حرّ گفت: چنین است، ولی اینها همراه تو نیامدهاند. امام فرمود: اینان یاران منند و مانند کسانی هستند که همراه من بودهاند. لازم است که به وعده خود وفا کنی وگرنه با تو پیکار میکنیم. حرّ که وضع را چنین دید سخن خود را پس گرفت و دست از آنها برداشت... این گروه همگی در روز عاشورا شهید شدند و از نخستین شهدا بودند. در آغاز مبارزه مورد محاصره دشمن قرار گرفتند. امام برادرش عباس را فرمود: تا آنها را از محاصره نجات دهد. عباس اطاعت کرد و بر سپاه دشمن حمله کرد تا این که خطّ محاصره را شکست و همگی را نجات داد، و این جوانان با پیکرهای آغشته به خون به سوی امام حسین (ع) آمدند. حضرت عباس (ع) در پشت سرشان قرار داشت. سپاهیان یزید خواستند راه را بر این جوانان ببندند، آنها که چنین دیدند از حضرت عباس (ع) جدا شدند و حمله متقابل نمودند، آن قدر جانبازی کردند تا همگی به شهادت رسیدند. حضرت عباس (ع) به حضور امام (ع) رسید و گزارش داد. و امام بر آنان درود فرستاد.۶۹۷
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر قوه قضاییه یسنا آتش سوزی تهران پلیس بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا قیمت دلار خودرو دلار سایپا ایران خودرو بانک مرکزی کارگران تورم
فضای مجازی سریال شهاب حسینی تلویزیون نمایشگاه کتاب عفاف و حجاب مسعود اسکویی سینما فیلم سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول خودروهای وارداتی تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه دیابت بیماری قلبی کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی