سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

دوره های آموزشی ضمن خدمت و مشوق ها


دوره های آموزشی ضمن خدمت و مشوق ها

نیازمندی جامعه به دانش آموزان با سواد تر و ماهر تر برای افزایش سطح بهره وری و توانایی رقابت با دیگر کشورها , باعث می شود که تصمیم گیران جامعه به دنبال معلمان ماهر تر باشند تا با افزایش کارآیی آنان , به اهداف خود برسند

نیازمندی جامعه به دانش آموزان با سواد تر و ماهر تر برای افزایش سطح بهره وری و توانایی رقابت با دیگر کشورها ، باعث می شود که تصمیم گیران جامعه به دنبال معلمان ماهر تر باشند تا با افزایش کارآیی آنان ، به اهداف خود برسند . ( ۱ ) این خواست در سایه آموزش معلمان قابل تحقق است . پس بایستی دوره های آموزشی کوتاه مدت ضمن خدمت به طور مستمر ، مبتنی بر نیاز امروز و فردای جامعه و همراه باپیشرفت های علمی و فنی جهان باشد . و بین مشوق ها و پاداش های اعطایی به کارکنان و میزان بهره وری فرد و سازمان رابطه برقرار کنیم .

● مقدمه

نگاهی دقیق و کنجکاوانه به مجموعه ی رویدادها و تغییرات که نتیجه ی پیشرفت های حاصل شده در زمینه ی فن آوری هایی چون ؛ میکرو الکترونیک ، ژنتیک حیاتی ، ربات ها ، لیزر ، فیبرهای نوری ، نانو تکنولوژی ، انرژی های خورشیدی ، سلول های بنیادی ، انرژی هسته ای ، ترمیم ضایعات نخاعی و اکتشافات زیر دریایی ، ما را به واقعیتی انکار ناپذیر رهنمون می سازد ؛ که دلیل و ریشه ی همه ی تحولات ، توسعه ی دانش و فن آوری است . و همان گونه که همه ی تغییرات ناشی از پیشرفت علم است ، بدون تردید ؛ رویارویی با وضعیت جدید نیز از طریق علم و فن آوری خواهد بود .

آموزش و پرورش منبع اصلی تامین این دانش هاست . و آموزش و پرورش زمانی می تواند ادعا کند که جامعه را برای حل مشکلات ، هماهنگی با تغییرات و پیروزی در عرصه ی رقابت ها قدرتمند سازد که از معلمانی دانا ، توانا و بهره مند از آخرین پیشرفت های علوم و فنون روز برای تحقق انتظارات و الزامات یک نظام آموزشی پویا ، کارآمد و اثربخش برخوردار باشد .

● آموزش شغلی معلمان

آموزش شغلی معلمان ( به عنوان عناصری بسیار مهم و کلیدی جهت تحقق اهداف و اجرای برنامه های نظام آموزشی کشورها ) در پی تحقق اهدافی مانند : بالابردن سطح دانش و مهارت شغلی ، ایجاد تخصص های لازم متناسب با مشاغل ، بهبود روش ها در جهت افزایش سطح کاردانی ، ایجاد روحیه مطالعه و پژوهشگری و نوآوری ، به روز درآوردن دانش و اطلاعات ، ایجاد فرصت ها و زمینه های مناسب رشد جهت ارتقای کارکنان به مشاغل بالاتر ، ایجاد زمینه ی لازم برای انطباق پذیری کارکنان متناسب با تغییرات می باشد تا بتوان به فواید آموزش های شغلی دسترسی پیدا کرد . (۲ )

● آموزش ضمن خدمت و آثار مشوق ها

" یکی از تعاریف آموزش ضمن خدمت عبارت است از : « بهبود سیستماتیک و مستمر مستخدمین از نظر دانش ها ، مهارت ها و رفتارها که به رفاه آن ها و سازمان محل خدمتشان کمک می کند . از این رو تصور می رود که هدف از آموزش ضمن خدمت ایجاد توانایی بیش تر تولید و افزایش کارآیی در شغل فعلی و کسب شرایط بهتری برای احراز مقامات بالاتر می باشد . (جان . اف . می ۱۹۶۸ )

به بیانی دیگر ؛ آموزش ضمن خدمت عبارت است از « کوشش نظام دار به منظور هماهنگ کردن آرزوها و علایق و نیازهای آنی افراد با نیازهای آتی سازمان در قالب کارهایی که از افراد انتظار می رود . ( پی یر و گاتر ۱۹۸۳ )

با این وجود به هر نحوی که بخواهیم آموزش ضمن خدمت را تعریف کنیم جوهره ی اصلی آن در همه ی سازمان ها و نهادها عبارت است از افزایش کارآیی کارکنان و ایجاد سازش با محیط و در نتیجه افزایش خدمات . با این روشنگری آموزش ضمن خدمت چیزی نیست جز تلاش هایی که در جهت ارتقای سطح دانش و آگاهی و مهارت های فنی ، حرفه ای و شغلی و نیز « استقرار رفتار مطلوب در کارکنان یک موسسه یا سازمان صورت می گیرد و آنان را برای انجام بهینه وظایف و مسوولیت های شغلی آماده می کند » " . (۳ )

لازمه ی استقبال و شرکت مشتاقانه ی کارکنان در دوره های آموزشی کوتاه مدت ضمن خدمت ؛ احساس نیاز و انگیزش می باشد . به منظور دستیابی به این شرایط بایستی ابتدا به نحو شایسته و مناسبی تعادل روانی کارمند را بر هم زد ( یعنی آگاه شدن وی از کمبودهای خود در زمینه ی دانش ، مهارت ورفتار مورد نیاز ، مناسب و به روز جهت حصول بهره وری سازمانی و تحقق اهداف شخصی ) تا احساس نیاز و پیدا شدن انگیزه برای برقراری مجدد تعادل روانی و تلاش جهت رفع نیاز پیدا شده ، ایجاد شود .

در این مسیر بایستی جنبه های مثبت رفتاری اعضای سازمان مورد تشویق و تقویت قرار گیرند . و با تاکید بر آن ها و یاری جستن از آن ها ، در راستای رفع یا کاهش جنبه های منفی عملکرد افراد ، برنامه ریزی و کوشش کنیم .

اما اگر بدون توجه به انگیزش کارمندان و صرفا بر اساس مقررات آن ها را مجبور به شرکت در دوره های آموزشی نمود یا فقط از طریق دادن مشوق های مالی مکرر بخواهیم آن ها را به حضور در کلاس ها ترغیب کنیم . در این صورت ممکن است نه تنها اهداف سازمانی تحقق پیدا نکنند بلکه به مرور این گونه تشویق ها و پاداش ها به دلیل جنبه مادی داشتن ، میزان تاثیر آن ها کاهش و افراد جهت برانگیخته شدن خواهان سطوح بالاتری از این گونه پاداش ها باشند که گاهی اوقات قابل تامین از سوی سازمان ها نیست .

پاداش ها و آثار مثبت مترتب بر گواهی های صادره جهت شرکت کنندگان در دوره های آموزشی کوتاه مدت ضمن خدمت آموزش و پرورش به شرح زیر می باشند :

۱) کسب امتیاز در هنگام سازماندهی و تعیین محل خدمتی .

۲ ) انتخاب به عنوان معلم یا مدیر نمونه ( دوره های فناوری اطلاعات ) .

۳) برخورداری از فوق العاده ویژه ( ارتقاء شغلی ) .

۴ ) تعجیل در گرفتن گروه استحقاقی .

۵ ) تاثیر در نمره ی ارزشیابی سالانه .

۶ ) تعیین صلاحیت به عنوان مدرس مراکز تربیت معلم و دوره های آموزشی کوتاه مدت .

۷ ) برخورداری از مزایای یک مدرک تحصیلی بالاتر ( گواهی نوع دوم ) .

۸ ) دریافت یک ماه پاداش ( حقوق و فوق العاده شغل ) به ازای گذراندن ۱۷۶ ساعت دوره آموزشی .

۹ ) در هنگام اعزام فرهنگیان به مدارس خارج از کشور ( دوره آموزشی آشنایی با زبان انگلیسی و رایانه )

۱۰ ) دریافت فوق العاده ماموریت در زمان حضور در دوره ی آموزشی ( فاصله ی بیش از ۳۰ کیلو متر ) .

علاوه بر موارد فوق هزینه های دیگری که در نتیجه ی شرکت کارکنان آموزشی و اداری در دوره ها بر سازمان های آموزشی تحمیل می شود ، عبارتند از :

۱ ) پرداخت حقوق و مزایای کارکنان در ایام حضور در دوره ها ( علی رغم عدم حضور در محل کار ) .

۲ ) هزینه های ناشی از تعطیلی کلاس ها ، اتلاف وقت و افت تحصیلی دانش آموزان .

۳ ) هزینه مدرسین و عوامل اجرایی دوره های آموزشی .

۴ )هزینه خدمات رفاهی زمان اجرای دوره ها .

۵ ) هزینه خدمات آموزشی ( طراحی و ابلاغ دوره ها ، تهیه و تکثیر منابع آموزشی ، تهیه ی امکانات نرم افزاری و سخت افزاری مورد نیاز و ... )

علی رغم هزینه های قابل توجه مورد اشاره به نظر می رسد که در شرایط فعلی دوره های آموزشی در جهت تحقق اهداف نبوده یا کم تر منجر به افزایش بهره وری سازمانی می شوند . زیرا که بدون تلاش مدیران آموزشی جهت الزام یا برانگیختن کارکنان به شرکت در دوره های آموزشی و بدون توجه به میزان تاثیر گذاری دوره های اجراشده در کارایی و اثربخشی افراد و سازمان ها ، خود کارمندان به دلیل بهره مندی های مادی حاصل از دریافت گواهینامه ها بر اجرای دوره ها اصرار و مجدانه پی گیری می نمایند . به گونه ای که گاهی اوقات اواخر اسفند ماه هم دوره های آموزشی برای معلمین اجرا می شود . در حالی که تقریبا فرصت مفید آموزشی مدارس ( در یک سال تحصیلی ) سپری شده است .

در این بخش به برخی از مشکلات دوره های آموزشی کوتاه مدت ضمن خدمت که در بیش تر قابل مشاهده هستند ، اشاره می شود :

۱ ) عدم پیش بینی ردیف بودجه ای مستقل جهت اجرای دوره های آموزشی که این امر باعث می شود با موضوع برخورد سلیقه به عمل آید و با اختصاص ندادن اعتبار لازم ، اجرای دوره ها را با مشکل مواجه نمایند .

۲ )عدم پیش بینی فضای آموزشی و رفاهی مناسب و حتی در نظر گرفتن یک واحد سازمانی مستقل جهت اجرای دوره های آموزشی .

۳ ) عدم دسترسی به امکانات و تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری لازم .

۴ ) عدم دقت لازم در انتخاب و معرفی معلمان جهت گذراندن دوره های آموزشی تربیت مدرس تا جایی که بعضی مدرسین از برخی جهات نه تنها در سطح فراگیران نیستند بلکه پایین تر هم هستند که این موضوع باعث می گردد این گونه مدرسین نتوانند به خوبی از عهده ی اداره ی کلاس های درس دوره های ضمن خدمت برآیند .

۵) به دلیل عدم برخورد علمی مناسب با دوره ها ، شمار زیادی از کارکنان به هدف کسب گواهی ضمن خدمت در دوره ی آموزشی شرکت می کنند نه رفع نیاز دانشی ، مهارتی و رفتاری خویش یا افزایش بهره وری سازمان متبوع خود .

۶) عدم رعایت نظم و ناخوشایند بودن حضور و غیاب برای برخی از کارکنان به طوری که مایلند بدون حضور و استفاده از کلاس درس ، گواهی پایان دوره را دریافت نمایند . زیرا به نظر می رسد این گونه افراد احساس نیاز ننموده و تاثیر دوره در عملکرد آن ها کم تر مورد توجه بوده است . به بیان دیگر مشوق ها در قبال ارایه گواهینامه ها منظور می شوند نه میزان بهره مندی و تحول نظام آموزشی از اجرای دوره های آموزشی ضمن خدمت .

۷ ) میزان غیبت موجه ( حداکثر به میزان یک دهم کل ساعات دوره ) به عنوان یک حق تلقی شده نه اضطرار و برخی افراد سعی در استفاده از آن دارند .

۸ ) گاهی اوقات مشاهده می شود بعضی مدرسین که در زمینه توانایی علمی ، مهارتی و پایبندی به رعایت مقررات دوره ها ضعیف هستند از مقبولیت بیش تری برخوردارند تا افرادی که سعی در اجرای بهتر دوره ها دارند .

۹ ) بعضی از مدرسین سوال امتحانی در سطح دانش ( اولین سطح حیطه ی شناختی بلوم ) طرح می کنند اما به دلیل ضعف علمی خود و جلب توجه فراگیران خواستار برگزاری آزمون کتاب باز هستند .

۱۰ ) عدم امکان پرداخت حق التدریس به منظور تامین معلم جانشین برای کلاس های درس شرکت کنندگان در دوره های آموزشی مدارس دولتی .

۱۱ ) استفاده از وجود کارشناسان شاغل در ادارات و سازمان ها جهت تدریس در دوره های آموزشی ویژه کارکنان اداری و مدیریتی ( علی رغم غیر مرتبط بودن رشته ی تحصیلی آن ها و صرفا به دلیل داشتن تجربه ی عملی در ارتباط با عنوان دوره ) . این گونه مدرسین فقط می توانند تجربیات عملی خود را منتقل کنند و به احتمال زیاد نتوانند زمینه های نظری فراگیران را توسعه دهند تا خود بتوانند دست به ابتکار بزنند و تغییراتی در روش انجام کار به وجود آورند .

۱۲ ) عدم استفاده از روش های نوین تدریس و نگاه کلاسیک و سنتی به نحوه ی آموزش در دوره ها ، کلاس های درس را غیر فعال و خسته کننده نموده است .

● نتیجه گیری و پیشنهاد

شایسته به نظر نمی رسد که با مقوله ای تربیتی چون دوره های آموزشی کوتاه مدت ضمن خدمت معلمان برخوردی اقتصادی و داد و ستدی به عمل آید . بدین معنا که بدون در نظر گرفتن میزان تاثیر گذاری دوره ها در عملکرد ( تغییر در دانش ، نگرش و رفتار ) و تحقق اهداف فردی و سازمانی و صرفا در قبال ارایه گواهی پایان دوره مشوق ، مزایا و پاداش داده شود . این نحوه ی عمل به هیچ وجه به تعالی فرد و سازمان منجر نخواهد شد و شاید علاوه بر اتلاف منابع مادی ، مالی و انسانی آثار منفی دیگری نیز به دنبال داشته باشد .

لذا پیشنهاد می شود ؛ دریافت هر گونه مزایا منوط به نتیجه ی ارزیابی عملکرد کارمند پس از طی دوره آموزشی و در میدان عمل با استفاده از یک نظام ارزیابی دقیق و جامع و از طریق مقایسه ی حال فرد با گذشته ی او باشد . و هر گز تشویق یک شخص مانع از تشویق دیگری نگردد که در این صورت خطر رقابت منفی در پیش خواهد بود بلکه باید سعی کرد با تاکید و کمک گرفتن از توانایی و ویژگی های مثبت هر انسان در جهت اصلاح جنبه های منفی ایشان تلاش نمود .

همچنین ، تعیین دقیق میزان اعتبارات سالانه ی مربوط به بهسازی نیروی انسانی در قالب یک ردیف بودجه ای مستقل و نظارت جدی بر هزینه های آن در راستای ؛ طراحی ، اجرا و ارزیابی دوره ها - پرداخت حق الزحمه و حق التدریس عوامل اجرایی دوره ها - پرداخت هزینه های آموزشی ، خدماتی و رفاهی - پرداخت مزایا و پاداش های مربوط به کارکنان - ایجاد ، توسه و بهبود و ضعیت مراکز آموزشی رفاهی برگزار کننده ی دوره های ضمن خدمت ، مورد توجه مسوولان امر قرار گیرد .

حسین استرون

پی نوشت ها :

۱ - محمد فرهمندیان . اهمیت آموزش معلمان . مجله رشد معلم ، سال نوزدهم ، آذر ۷۹ ، شماره مسلسل ۱۵۳ .

۲ – رضا زرین فرد . نگاهی اجمالی به عملکرد اداره کل تربیت معلم و ... . فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش ، دوره ششم ، شماره مسلسل ۲۴ – ۲۳ ، پاییز و زمستان ۱۳۷۳ . ص ۹۷ .

۳ – کورش فتحی واجارگاه . آشنایی با آموزش ضمن خدمت کارکنان ( مدیریت و برنامه ریزی آموزش و کارکنان ) . تهران : انتشارات اداره کل آموزش های ضمن خدمت ، ۱۳۷۳ . ص ص ۳۵ – ۳۴ .