چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

صد سالگی کشف نفت در ایران


صد سالگی کشف نفت در ایران

عدم دستیابی به سقف تولید ۶ میلیون بشکه در روز و کاهش آن به میزان ۳ ۸ میلیون بشکه در کنار افزایش مصرف داخلی به میزان ۱ ۷ میلیون بشکه در روز بازار نفت را با کاهش چشمگیر صادرات نفت چهارمین تولید کننده نفت جهان مواجه کرده است

افزایش بهای نفت به واکنش ها ی متفاوتی از سوی کشورهای تولید کننده و مصرف کننده منجرشده است . این واکنش ها ازیکسو عملکرد کمپانی های نفتی را هدف قرارداده ، کشورهای تولید کننده و سازمان‌هایی مانند اوپک را فاقد توانایی در ایفای هرگونه نقشی دررویارویی با کمپانی‌های نفتی می دانند و از سوی دیگردرتضاد با این دیدگاه ، کشورهای تولید کننده را متهم به کاهش تولید و ذخیره سازی جهت افزایش بهای نفت می کنند.

اما در تقابل با این نظرات، کارشناسان با رویکردی اقتصادی بر این نظرند که هیچ مرجعی نمی تواند تعیین کننده بهای نفت باشد، در واقع انان بر این باورند که قیمت گذاری نفت یک امر دستوری نیست تا بر اساس آن ارزش نفت کاهش یا افزوده گردد .

آنچه که درنظریات این کارشناسان مورد تاکید قرار گرفته، این است که تحولات و رشد اقتصادی فزاینده برخی از کشورها از جمله هند و چین و افزایش سریع تقاضای جهانی نفت وتاثیرعوامل طبیعی و غیر طبیعی دررشد و یا کاهش عرضه و تقاضا ، کاهش تولید نفت شمال، تعاملات و رقابت ها درارتباطات میان کشورهای تولید کننده و مصرف کننده، نقش و چگونگی فعالیت کمپانی ها و سازمانها ی نفتی، وجود و حضور سرمایه های سرگردان در بازارهای آتی و کاغذی نفت و کاهش ارزش دلار و . . از جمله عواملی است که در تعیین قیمت نفت تاثیرگذار هستند.

اما درمیان عوامل تاثیرگذار بر بهای نفت، شرایط امنیتی بازار جهانی نفت گزینه ای است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. آنچه که به نظر می رسد، بازار نفت علاوه بر عدم ثبات اقتصادی توامان با عدم وجود امنیت در روند جریان تولید و صدور نفت مواجه شده است. این بی ثباتی می تواند ناشی از روند تحولات سیاسی –اقتصادی دررابطه با کشورهای تولید کننده باشد.

به طور مثال، کشورهای مانند نیجریه ، ونزوئلا وعراق به عنوان تولید کنندگان عمده نفت درگیر بحران های داخلی و یا کشمکش هایی در روابط خارجی هستند و این مسایل بر روند تولید و معادلات تجاری آنان در بازار نفت تاثیر گذارده است.

ایران نیز به طور ویژه به عنوان دومین تولید کننده نفت اوپک و چهارمین صادر کننده نفت جهان با سیاستهای در تقابل با ایالات متحده ، متعارض با اروپا و با رویکردی تعامل آمیز با آسیا به گونه ای ارادی و غیر ارادی در افزایش بهای نفت نقش ایفا کرده است.

مخالفت ایران در رابطه با سیاست های ایالات متحده در منطقه و بویژه مساله فلسطین و اعتراض به به همراه پرونده هسته ای سردتر شدن روابط ایران با امریکا و متحد اسراییلی و اروپایی آن را پدید آورده است .

این مساله نه تنها به معنای قطع صدور نفت ایران به بازار جهانی است بلکه عبور یک چهارم نفت دنیا از سوی کشورهای تولید کننده نفت خلیج فارس را نیز تهدید می کند چرا که قطع ترانزیت نفت به دلیل کنترل ایران بر تنگه هرمز واکنشی اجتناب پذیر از سوی ایران در شرایط تنش زا محسوب می شود.

از این رو است که اظهارات یک عضو کابینه اسراییل مبنی بر حمله به ایران، در کمترین واکنش افزایش بهای نفت را به همراه دارد .

اما در شرایط فعلی نیز تنش میان ایران و ایالات متحده با تحریم های گسترده علیه ایران از سوی امریکا و شورای امنیت دنبال می شود که بیش از هر بخش دیگر کاهش تولید نفت را برای ایران به همراه آورده است.

عدم دستیابی به سقف تولید ۶ میلیون بشکه در روز و کاهش آن به میزان ۳.۸ میلیون بشکه در کنار افزایش مصرف داخلی به میزان ۱.۷ میلیون بشکه در روز بازار نفت را با کاهش چشمگیر صادرات نفت چهارمین تولید کننده نفت جهان مواجه کرده است .

تحریم های نقتی که به عدم بازسازی صنایع نفتی ،سرمایه گذاری و کشف میادین جدید و عدم حضور تکنو لوژی در بخش گازو نفت منجر شده اند، از یکسو نفت فعلی را فاقد مرغوبیت کافی کرده اند ( در واقع نفت خام سنگین که تولید آن در ایران بیشتر است در بازار جهانی با استقبال کمتری مواجه است) و از سوی دیگر حکایت ازاحتمال قطع صادرات نفتی ایران تا سال ۲۰۱۵ دارد .

لذا حجم گسترده ذخیره سازی ها از سوی مصرف کنندگان که با حضور واسطه ها به افزایش بهای نفت منجر شده است، در واقع ناشی از عدم امنیت در بازار نفت نیز است.

این عدم امنیت در کوتاه مدت سیاست افزایش تقاضا و در بلند مدت سرمایه گذاری در میادین نفتی کشورهای غیر اوپک و میادین پر هزینه تر ویا سایر انرژی های جایگزین برای کشورهای مصرف کننده را به همراه دارد.

در واقع حتی این تحولات به گونه ای کشورهای مصرف کننده را برای رویارویی با احتمالات آتی در رابطه با بحران در منطقه خلیج فارس و کاهش صدور نفت نیز آماده می کند. و این مساله باعث فرار سرمایه گذار از سرمایه گذاری در کشورهای عضو اوپک بویژه حوزه خلیج فارس می شود .

در این اثنا ایران گرچه با افزایش درآمد نقتی به افزوده مالی خویش می افزاید اما درگیرو دار رویارویی با مسایل سیاسی فرصت جذب سرمایه و سرمایه گذاری را از دست داده و در وهله اول با از دست دادن بازار و پس از آن با افت شدید تولید در رقابت با کشورهای صادر کننده به رغم دارا بودن دومین ذخایر نفت و گاز درجهان با مشکل مواجه خواهد شد.

لذا بر خلاف انتظار افزایش بهای نفت تنها بحرانی برای کشورهای مصرف کننده نمی باشد، تولید کنندگانی مانند ایران که نیازمند سرمایه خارجی هستند با عدم استقبال سرمایه گذاران، باید در انتظار بحران تولید در بلند مدت باشند چنانچه بدنبال کاهش بحران در منطقه و ایجاد امنیت برنیایند.

نویسنده : مهناز ظهیر نژاد