جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پنج دهه با پلنگ صورتی


پنج دهه با پلنگ صورتی

این پلنگ چگونه به دنیا آمد پیدا شدن چنین پلنگی که به آشنای بسیاری از آدم های دنیا تبدیل شده ـ چه بچه ها و چه بزرگسال ها ـ ماجرای جالبی دارد

پلنگ صورتی یادآور موجودی است با مجموعه ای از صفت های بامزه؛ یک پلنگ لاغر و دراز با چشم های بزرگ، تا دلتان بخواهد خرابکار و سمج که گاه خیلی نرم روی پاهایش می خرامد و راه می رود و بعضی وقت ها هم مثل تیری که از کمان رها شده باشد به دنبال چیزی می دود که برایش مهم است. اما در کنار شخصیت پلنگ صورتی یک عامل دیگر را هم امکان ندارد به یاد نیاوریم و آن آهنگ متفاوتی است که دقیقا به موضوع سنجاق شده و انگار به صدای پلنگ ما بدل شده است. این پلنگ شیطان و سمج هیچگاه حرف نمی زند، اما لحن آهنگ و حرکات او چنان در کنار هم کامل کننده است که ما با موضوع به بهترین نحوی ارتباط برقرار می کنیم.

اما این پلنگ چگونه به دنیا آمد؟ پیدا شدن چنین پلنگی که به آشنای بسیاری از آدم های دنیا تبدیل شده ـ چه بچه ها و چه بزرگسال ها ـ ماجرای جالبی دارد. اگر روزهای تابستان فیلم های سینمایی که از تلویزیون پخش شد دیده باشید حتما با فیلم سینمایی پلنگ صورتی مواجه شده اید. این فیلم که درباره یک بازرس بسیار گیج و حتی خنگ به نام کلوزو است توسط ادوارد بلیک ساخته شد. او زمانی که در حال تدارک ساخت این فیلم بود به تیتراژ فیلم نیز فکر می کرد و تصمیم گرفت که تیتراژ فیلمش انیمیشن باشد.

او فقط می دانست که شخصیت این کارتون باید مثل بازرسی که انتخاب کرده گیج و خرابکار باشد و از آنجا که اسم فیلم پلنگ صورتی بود، به چنین موجودی فکر کرد. بلیک برای این کار از دو نفر از ماهرترین انیمیشن کاران دعوت کرد تا طرح های پیشنهادی خودشان را ارائه کنند و این دو نفر یعنی فریتس فریلینگ و دی پاتی که سابقه کار بسیار در زمینه کارتون و انیمیشن داشتند تا پیش از آن چهره های بسیار معروفی چون باگزبانی، سیلوستر و خوک با ادب را آفریده بودند.

آنها در مرحله اول بیش از صد طرح تهیه کردند و در جلسه بعد روی میز کار آقای بلیک گذاشتند. بلیک کنار میز ایستاد، طرح ها را یکی یکی نگاه کرد و سرانجام با دیدن یک پلنگ لاغر و دراز که دمش پشت سرش تاب می خورد و گیج و مات به چشم او زل زده بود گفت؛ «خودش است! همین را می خوام». به این ترتیب پلنگ صورتی پا به دنیا گذاشت.

او در ابتدای این فیلم ظاهر می شود و با پنجه های تیزش صفحه کاغذ را پاره می کند تا اسامی بازیگران و دیگر دست اندرکاران فیلم ظاهر شود. یکبار دستش را پشتش می گذارد و قدم می زند، یک جا با انگشتش به اسم ها اشاره می کند و... آن موقع در اوایل دهه ۶۰ میلادی یا دقیق تر بگوییم سال ۱۹۶۲ مدت زیادی از اختراع تلویزیون نمی گذشت و این وسیله هنوز در زندگی مردم جایگاه خیلی مهمی نداشت.

بنابراین بیشتر محصولات کارتونی برای سینما و نمایش پیش از شروع فیلم تولید می شد. فیلم که به نمایش درآمد به اثر موفقی تبدیل شد، اما جالب اینکه موفق تر از خود فیلم تیتراژ آن بود. از اینجا فکر خیلی ها جذب پلنگ صورتی شد و سرانجام سرمایه گذاری پیدا شد که از زوج فریلینگ ـ دی پاتی دعوت کرد تا مجموعه ای از این کارتون را بسازند.

این کارتون ها با استقبال بسیار مواجه شد. همه عاشق پلنگ شده بودند و یکی از نخستین قسمت های مجموعه اول که پلنگ می خواست خانه آبی مردی را صورتی کند کاندیدای دریافت جایزه اسکار شد. این همان قسمتی است که پلنگ تمام زندگی اش را صورتی می کند و یک مرد پیله ای و سمج کوتاه و بدقواره رنگ آبی را انتخاب می کند. ماجرای عوض کردن رنگ گل ها را هم که حتما به خاطر دارید. به هر حال پلنگ صورتی از چنان شهرتی برخوردارشد که سال بعد جایزه را دریافت کرد و به دنبال آن سازندگانش سفارش ساخت مجموعه ای برای تلویزیون را دریافت کردند. در این مرحله دوستانی نیز به پلنگ افزوده شد.

یک بازرس خرفت عینا مثل کلوزو با یک دستیار گیج به نام دو-دو که فکر می کرد رئیسش باهوش ترین آدم دنیاست، مورچه و مورچه خوار را هم که فراموش نکرده اید. در برخی از قسمت ها نیز یک کوسه تیزدندان که همیشه به دنبال صید ماهی و دیگر موجودات زنده از دو پا گرفته تا... است، دیده می شود. پلنگ صورتی در دهه ۶۰ و ۷۰ توسط فریلینگ کارگردانی شد.

این دو نفر در این ۲۰سال چنان سرشان شلوغ بود که فرصت نداشتند به سوژه دیگری بپردازند و از طرف دیگر پلنگ صورتی آنقدر محبوب شده بود که وظیفه سختی برعهده آنها بود؛ حفظ محبوبیت پلنگ دوست داشتنی شان.

پلنگ صورتی اما در زندگی مسیرهای مختلفی را طی کرد. مثل هر پروژه دیگری. در دهه ۸۰ این شرکت امتیازش را به شرکت هانا ـ باربرا که همان تهیه کنندگان تام و جری هستند فروخت. از آن به بعد مجموعه هایی از پلنگ صورتی تهیه شده که دیگر حرف می زد و دو پسر هم به نام پینکی و پانکی داشت. حتما متوجه هستید که این دو واژه از همان pink یا صورتی گرفته شده است.

ساخت پلنگ صورتی با تهیه کنندگان جدید ادامه یافت و در دهه ۹۰ نیز یک سری دیگر تولید شد. آخرین سری از مجموعه های پلنگ صورتی در سال ۲۰۰۳ تولید شد.

اما اگر این پلنگ های جدید قرن بیست ویکم را دیده باشید حتما متوجه شده اید که موضوع های خاص دوره های ۶۰ و ۷۰ دیگر در آنها پیدا نمی شود. پلنگ این دوره خیلی عصبانی است، از آن خونسردی کلافه کننده خبری نیست و بیشتر شبیه بسیاری از سوژه های تلویزیونی است که حالا تبدیل به کارتون شده باشد.

با این همه اگر این قسمت ها بتواند به عنوان کارتون جذاب باشد، چند نسل که سوژه های ۲۰ سال اول پلنگ را با لذت تماشا کردند، هرگز نمی توانند موضوع های متفاوت و عکس العمل های عجیب و به خاطر ماندنی آن مجموعه ها را فراموش کنند؛ پلنگ خواب آلودی که با چشم های زرد و بزرگش یک پشه را دنبال می کند، در عصر پارینه سنگی به دنبال غذا می گردد و در دوره ای که چرخ هنوز اختراع نشده از یک سنگ بزرگ و گرد می خواهد به جای چرخ استفاده کند و...

باران گیلانی