شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

روابط عمومی و قانون مداری


روابط عمومی و قانون مداری

ارتباطات, شرط بقاء و تکامل انسان و همه سازمان ها و نهادهایی است که توسط آن به وجود آمده اند

ارتباطات، شرط بقاء و تکامل انسان و همه سازمان‌ها و نهادهایی است که توسط آن به وجود‏ ‏آمده‌اند. ‏انسان از زمانی که درک کرد با برقراری ارتباط بین خود، طبیعت و همنوعانش به زندگی بهتری دست می‌یابد، گام در وادی توسعه و پیشرفت گذاشت و روز به روز، اشکال مختلف ارتباط پیچیده‌تر و فنی‌تر شد و از آن جا که، نوع ارتباط انسان مختص اوست و ویژگی‌ها و پیچیدگی‌های آن نیز اختصاص به انسان دارد، لذا از اهمیت خاصی برخوردار است.

تاثیر حرفه ‏روابط عمومی در ایجاد و برقراری ارتباط ، اعتماد ، مسئولیت اجتماعی ، تصویرسازی و فراهم کردن محیطی برای مشارکت تعیین کننده ی مردم، در اداره امور، غیر قابل انکار است و در این خصوص صاحبنظران، کارشناسان و مؤلفان کتاب های رشته روابط عمومی تعاریف گوناگونی بیان کرده اند از جمله این افراد : رکس هارلو از پیشقدمان روابط عمومی در جهان می گوید: روابط عمومی دانشی است که به وسیله آن سازمان ها آگاهانه می کوشند، بر مسئولیت های اجتماعی خویش عمل کنند تا بتوانند، تفاهم و پشتیبانی کسانی را که برای توسعه اهمیت دارد، به دست آورند. در این باره انجمن روابط عمومی آلمان می گوید: روابط عمومی، تلاشی آگاهانه و قانونی به منظور تفاهم ، استقرار اعتماد و شناخت متقابل با عموم، براساس تحقیق علمی و عملی صحیح و مستمر است. انجمن جهانی روابط عمومی نیز گفته است: روابط عمومی بخشی از وظایف مدیریت سازمان است و عملی است ممتد، مداوم و طرح ریزی شده که از طریق آن افراد و سازمان ها می کوشند تا تفاهم و پشتیبانی کسانی را که با آن ها سرو کار دارند، به دست آورند.

بنابراین روابط‌ عمومی‌ها در دستگاه‌ها و نهادهای مختلف به عنوان سرشاخه‌های ارتباطی با جامعه به شمار می‌روند تا با یافته‌هایی که دریافت می‌کنند، با اتخاذ بهترین هدف‌گیری و استراتژی، در راستای منفعت بیشتر آن مجموعه کمک کنند، که البته در دستگاه‌ها و نهادهای دولتی منفعت بیشتر به معنی جلب رضایتمندی مردم است.به همین دلیل روابط‌عمومی‌ها به عنوان مردمی‌ترین بخش از هرمجموعه به گونه‌ای عمل می کند که با سریعترین روش، یافته‌ها را به بالاترین مقام آن دستگاه برساند تا در تصمیمات و اقدامات آتی لحاظ شود ،که هرچقدر این یافته‌ها دقیق تر، جامع‌تر و با عمق بیشتری تهیه و منتقل شود، نتایج بهتری در راستای رفع نیازمندی و جلب رضایتمندی مردم حاصل خواهد شد. ضمن آن که روابط عمومی موفق، مدیریت ارتباط یک سازمان با مخاطبان آن را به صورت برنامه‌ریزی شده و سنجیده به منظور ایجاد تفاهم و استقرار اطمینان به عنوان وظیفه اصلی خود دنبال می نماید ودر این راستا روابط عمومی باید مدیریت استراتژیک ارتباطات برای کمک به سازمان‌ها باشد، تا ارتباطات سودمند دوجانبه و پایداری را میان سهام داران آن شرکت ایجاد کند. به عبارت دیگر، روابط عمومی کارا و مؤثر نباید فقط با منافع سازمان (یا منبع پیام) سر‌و‌کار داشته باشد، بلکه باید نیازها، ارزش‌ها و منافع سهام داران سازمانی را نیز در نظر داشته باشد.علاوه براین روابط عمومی ها به عنوان بخش پاسخ گویی در نهادها ، وزارتخانه ها و سازمان ها شناخته می شوند و لذا هرگونه تضعیف جایگاه روابط عمومی ، به معنای تضعیف پاسخ گویی به مردم است.

بنا براین می توان در راستای تحقق تعریف مذکور یکی از اصلی ترین رسالت روابط عمومی ها را باید قانون مداری و رعایت مولفه اخلاق و توسعه فرهنگ عمومی احترام به قانون دانست . زیرا دو اصل توسعه ی فرهنگ عمومی احترام به قانون و قضا و نهادینه کردن تعهد به ملازمت قانون موجب مستحکم شدن پیمان بین حکومت و مردم می شود و نباید به هر بهانه به اصل قانون خدشه ای وارد شود زیرا در آن صورت به همان میزان به اصل نظام نیز آسیب وارد خواهد شد.

نقش روابط عمومی ها در اعمال قانون و مقررات بسیار ارزنده می باشد و روابط عمومی ها علاوه بر خدمت رسانی صادقانه در چارچوپ قوانین و مقررات، موجب پیاده سازی قوانین و مقررات و تسریع در امور هستند. این بخش همواره می تواند مفاهیم حقوقی و پیچیدگی های آن را که مردم از درک آن عاجز هستند تسهیل کند و این مفاهیم را با ظرافت و زیبایی کارشناسانه به مردم انتقال دهند.مردم با فعالیت روابط عمومی حرمت قانون را بهتر نگه می دارند و قانونمند شدن را به شیوه صحیح تری می آموزند و تحقق این مهم در سایه ی همکاری با روابط عمومی ها میسر است.

برای این که مسئولان روابط عمومی بتوانند، وظایف خود را بدون مواجه شدن با مشکلات و بر خورد با قوانین انجام دهند باید با آیین نامه های اجرایی و مقررات دولتی که کاملا با کار آنها مرتبط می باشد ، آشنا باشند.

آثار تبعی و تأثیرات سوء کارهای خلاف قانون و مقررات مسئولان روابط عمومی به دو دلیل گسترده بوده و اثرات سوءناشی از آن در سرنوشت سازمان و … بسیار اثر گذار خواهد بود و این دلایل عبارتند از:

۱) مردم، سازمان ها و مقام های دولتی، عموماً گفته ها و نوشته های مسئولان روابط عمومی را در حقیقت، نظر سازمان مربوطه می شناسند، در نتیجه هر لغزش و اقدام خلاف قانون روابط عمومی را به حساب مدیران مؤسسه و سازمان می گذارند.

۲) سرشت و طبیعت کارهای روابط عمومی طوری است که انعکاس آن در معرض افکار عمومی قرار گرفته و به آگاهی شمار زیادی از مردم می رسد، چنانچه اگرخطا و عمل خلاف قانونی از مسئولان روابط عمومی سربزند به سرعت همه از آن مطلع شده و اعتبار و صلاحیت مدیران آن سازمان زیر سؤال می رود. و باید به این نکته به عنوان یک رسالت حرفه ای و اخلاقی اعتقاد راسخ داشته باشیم که پرسش گری یک حق و پاسخ گوئی صحیح به آن به صورت شفاف و صادقانه یک وظیفه است، بنابراین در این راستا مواردی که روابط عمومی باید به آن حساس باشد و مورد دقت قرار دهد ، عبارتند از:

▪ حفظ حقوق مردم

▪ حفظ حقوق سهامداران

▪ حفظ حقوق سازمان

▪ تهمت و افترا در ارتباط گفتاری

▪ حفظ حقوق کارمندان و کارگران سازمان یا مؤسسه

▪ عکس های خبری و حقوق مربوطه

▪ صاحبان ایده و ابتکار و حقوق آنها

▪ حقوق نویسندگان و آثار هنری

▪ حقوق مربوط به عکس های حرفه ای

▪ آرم و علایم تجاری مربوطه

▪ اقدامات ایمنی در جلسات، بازدید ها و سفر ها

ضمن آن که آگاهی و دانستن بعضی از قوانین اجتماعی که در تاثیر و تاثر رفتار حرفه ای روابط عمومی می تواند نقش آفرینی کند بی نتیجه نخواهد بود ، مضاف بر این که بسیاری از مباحث ذیل را می توان به عنوان مقدمه در فرایند عملکرد روابط عمومی موفق - دارای مولفه های اخلاقی و رفتاری می باشد- قلمداد کرد نظیر:

۱) قانون علت و معلول

هر چیز به دلیلی رخ می دهد . برای هر علتی معلولی هست ، و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد ، چه از آن ها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید . بطور کلی چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد .

۲) قانون ذهن

همه ی علت ها و معلول ها ذهنی هستند. افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند. افکار شما آفریننده اند. شما تبدیل به همان چیزی می شوید که بیشتر به آن می اندیشید.

همیشه درباره ی چیز هایی اندیشه کنید که واقعا طالب آن هستید و از تفکردرباره ی چیزهایی که خواستار آن نیستید بر حذر باشید.

۳) قانون عینیت یافتن ذهنیات

دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست . کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه ی خود را در درون خود ایجاد کنید .زندگی ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا می کند،حفظ کنید .

۴) قانون رابطه ی مستقیم

زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عمل کرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه ی مستقیم وجود دارد.

۵) قانون باور

هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید برایتان به واقعیت بدل می شود . شما آنچه را که می بینید باور نمی کنید بلکه آن چیزی را که قبلا به عنوان یک باور انتخاب کرده اید،می بینید .بنابراین باید :

باور های محدود کننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کرده وآن موانع را از بین ببرید .

۶) قانون ارزش ها

نحوه ی عمل کرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است .

آنچه که به راستی ارزش های اعتقادی شما را بیان می کند ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها ، اعمال و انتخاب های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.

۷) قانون انگیزه

هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی ، خواسته ها و غرایز شما سرچشمه می گیرد و این کار ممکن است به صورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.

▪ رمز موفقیت در این مواقع دو چیز است :

۱) تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آن ها .

۲) مشخص کردن انگیزه ها .

۸) قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه

ذهن ناخودآگاه شما موجب می شود که همه ی گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر بنایی شما هماهنگ است .ذهن ناخودآگاه شما بسته به این که چگونه آن را برنامه ریزی می کنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد .

۹) قانون انتظارات

اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید به همان وزان در جهان پیرامونتان امکان وقوع پیدا می کند. شما همیشه هماهنگ با انتظارات خود عمل می کنید و انتظارات شما نیز بر رفتار و طرز برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذارد .

۱۰) قانون تمرکز

هر چیزی که ذهن شما را به خود مشغول می سازد ،در زندگی واقعیت پیدا می کند .

بر روی هر چیزی که تمرکز می کنید و دائما به آن می اندیشید در زندگی واقعی شما نیز شکل می گیرد و گسترش می یابد . بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که در زندگی واقعا خواهان آن هستید .

۱۱) قانون عادت

حداقل ۹۵% از کارهایی را که انسان انجام می دهد از روی عادت است ، خواه عادت های مفید و خواه مضر. شما می توانید عادت هایی را که موفقیت شما را تضمین می کند در خود پرورش دهید. برای آن که رفتار مورد نظرشما، به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام نشوند سعی کنید که تمرین و تکرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهید .

۱۲) قانون جذب

انسان مرتبا افکار ، ایده ها و موقعیت هایی را که با افکار اغلب هم نوعانش هماهنگ هستند به خود جذب می کند ، خواه افکار منفی، خواه افکار مثبت . در این صورت شما می توانید بهتر و ثروتمند تر از این که اکنون هستید، باشید و توانایی های بیشتری داشته باشید چون می توانید افکار اغلب هم نوعان خود را تغییر دهید .

۱۳) قانون انتخاب

زندگی انسان نتیجه ی انتخاب های او تا این لحظه ی حال است .چون شما همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید ، کنترل کامل زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست .

۱۴) قانون تفکر مثبت

برای موفقیت و شادی در تمام جنبه های زندگی ، داشتن تفکر مثبت امری ضروری است. شیوه ی تفکر شما نشان دهنده ی ارزش ها ، اعتقادات و انتظارات شماست.

۱۵) قانون تغییر

تغییر امری اجتناب ناپذیر است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته در حال حرکت است. کار انسان در این موارد این است که خود استاد تغییر باشد نه قربانی آن .

۱۶) قانون کنترل

این که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می کنید بستگی به این دارد که تا چه حد زندگی خود را تحت کنترل دارید. زیرا سلامتی ، شادی و عملکرد موفق تنها از طریق کنترل کامل افکار، اعمال و شرایط پیرامون انسان به وجود می آید.

۱۷) قانون مسئولیت

هر جا که هستید و هر چه که هستید به خاطر آن است که خودتان این طور خواسته اید .

مسئولیت کامل آنچه که هستید ، آنچه که بدست آورده اید و آنچه که خواهید داشت بر عهده ی خود شماست .

۱۸) قانون پاداش

عالم در نظم و تعادل کامل به سر می برد . شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می گیرید .

همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید . اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که بیشتر می بخشید .

۱۹) قانون خدمت

پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد .

هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار و مطالعه کنید و توانایی های خود را افزایش دهید ، در مقابل در عرصه های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می آورید .

۲۰) قانون تاثیر تلاش

همه ی امیدها ، رویاها ، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست .

هر چه بیشتر تلاش کنید ، بخت و اقبال بهتری پیدا می کنید .هیچ راه میان بری وجود ندارد

بنابراین هر چند اصل بر این است که مردم نسبت به قوانین علم و آگاهی داشته باشند و «جهل به قانون رافع مسئولیت کیفری نیست» اما این جمله جهل متهم را نسبت به حقوق قانونی خویش نفی نمی‌کند ، به این معنا که ممکن است روابط عمومی نسبت به این قوانین و مقررات عمومی آگاه بوده ،ولی اطلاع از حقوق قانونی حرفه ای خویش را نداشته باشد و ممکن است نه از حقوق خود، آگاهی داشته باشد و نه از مقررات جامعه . در این راستا امام علی (ع) در یکی از سخنان زیبایشان حقی را برای جامعه ذکر می کنند با این عنوان: «از حقوق جامعه و اجتماعی مردم بر حکومت این است که من هیچ رازی نهان از جامعه نداشته باشم، بلکه همه اسرار و راز ها را در اختیار جامعه قرار بدهم، مگر در حوزه و قلمرو امنیتی و مسایل ویژه و خاص». این سخنان نشان دهنده این است که اطلاع رسانی، معرفی، انتقال اطلاعات به بیرون سازمان و متقابلا اطلاعات از بیرون نهادها به درون سازمان های عمومی و دولتی، افزون بر این که یک وظیفه اخلاقی عادی تلقی می شود ، یک وظیفه حقوقی و قانونی نیز به شمار می آید. در چنین مواقعی جای این نیست که گفته شود بهتر است چنین عمل بکنیم، بلکه وظیفه ی قانون و تکلیف الهی و انسانی نهادهای عمومی این است که اطلاعات خود را در اختیار جامعه و دیگران قرار دهند. به این خاطر که اولا: جامعه حق دارد از آن چه که از منابع عمومی کشور استفاده می شود،آگاه شود. ثانیا: حق استفاده و بهره وری دارد و این اطلاعات می تواند بهره وری جامعه را از امکانات عمومی افزایش بدهد. این که جامعه و آحاد مردم به درستی، نهادها و موسسات عمومی را بشناسد و راه بهره گیری از آن ها را بدانند، حق مسلم آن هاست. از طرفی دانستن و بهره گیری از این اطلاعات و آگاهی ها حق آن هاست و از طرف دیگر وظیفه نهادهای عمومی، گره گشایی و تسهیل نشر این آگاهی ها و بهره وری آسان تر جامعه است. به این دلیل که نهادهای عمومی که تجلی آن ها بخش روابط عمومی آن هاست، تنها یک وظیفه اخلاقی ندارند بلکه یک وظیفه حقوقی، قانونی، الهی و انسانی نیز بر دوش آن هاست، فراتر از آن چه که ما در روابط عمومی بخش های خصوصی شاهد آن هستیم.

از سوی دیگر معیارهای اخلاقی در روابط عمومی همچون حرفه‌های دیگر هرگز ثابت نیستند و همراه با تحولات محیطی و تجاری، به سرعت تغییر و یا توسعه می یابند . هدف اخلاقی روابط عمومی ایجاد هماهنگی اجتماعی و ترویج درک متقابل و همزیستی مسالمت آمیز میان افراد و نهادها است. روابط عمومی مهمترین حلقه ارتباطی در فرآیند ارتباطات است که روابط را نزدیک و ابهامات را مرتفع می‌کند و افراد ذینفع سازمان را در جریان اطلاعات قرار می‌دهد. در سطحی بالاتر، روابط عمومی‌ها درباره تأثیرات کلی تصمیم‌گیری با مشتریان خود مشورت کرده و با استفاده از ابزارهای ارتباطی خود به آن ها اطمینان می‌دهند که عملکرد سازمان مبتنی برمنافع همه نهادهایی است که از عملکرد سازمان متأثر می‌شوند.

اخلاق همانگونه که از احساسات و باورهای فرد متأثر می‌شود تابعی از ارزشها، هنجارها و قوانین حاکم بر جامعه است. رعایت امانت، درستکاری، انصاف ،حفظ حریم خصوصی افراد و وفاداری ، در قلب حرفه‌های ارتباطی قرار دارد و مسائلی چون تبعیض، بی‌عدالتی، تضیع حقوق دیگران و بی‌توجهی به اموری چون محیط زیست و حقوق بشر پذیرفته نیست . لذا وجدان فردی همواره ناظر بررفتار اخلاقی است و مسئولیت اجتماعی نیز از طریق رسانه‌ها اعمال می‌شود.

در حرفه روابط عمومی پنج نوع رابطه اخلاقی وجود دارد که شامل: وظیفه نسبت به خود، نسبت به مخاطب، نسبت به کارفرما، نسبت به حرفه و سرانجام نسبت به جامعه که مورد تأکید است. در عرصه بین المللی انجمن بین‌المللی روابط عمومی (ایپرا) در سال ۱۹۶۱ با الهام از اعلامیه جهانی حقوق بشر پنج اصل پایه و عام را به عنوان اصول اخلاق حرفه‌ای در روابط عمومی مورد تصویب قرارداد که ناظر برفعالیت شاغلان این حرفه در سراسر جهان است.

مشاهدات بیانگر آن است که شاغلان روابط عمومی در بخشهای دولتی ، عمومی و خصوصی، اغلب در کسب یا انتشار اطلاعات با دشواریهای اخلاقی روبرو هستند که بر سرعت تصمیم‌گیری آن ها موثر است.

مدیران و کارکنان روابط عمومی خود را عضوی از حرفه ی شرافتمند و بسیار موثری می‌دانند که نسبت به عموم مردم و مشتریان خود مسئول و متعهد هستند. روابط عمومی‌ها با آگاهی از تأثیر و نفوذ پیام‌های خود سعی دارند تا قدرت خود را با نوعی رفتار اخلاقی عمومی تطبیق دهند و در ایفای این مسئولیتها: الزامات قانونی، خط‌مشی ها وانتظارات مشتری ، به عنوان معیارهای تنظیم شده در حرفه روابط عمومی به شمار می آیند که نه تنها با معیارهای‌ داخلی موسسه‌ها، وزارت خانه و یا خودکارکنان و ارزشهای فردی بلکه بر تصمیم‌گیری و تصمیم سازی های آن ها نیز اثر گذار است.عمل کرد فعالیت های اساسی تجاری در روابط عمومی، یافتن مشتری، حفظ آن و خدمت به آنان است. بهره‌گیران از اطلاعات از روابط عمومی ، انتظار انتشار اطلاعات و بیان حقایق ورفتار صادقانه را دارند. گاهی بیان ”حقایق گزینشی“جایگزین بیان ”کل‌حقیقت“می‌شود این امر اگرچه به نوبه ی خود درست است ولی شامل همه واقعیت ها نیست و در این جا مشکل، زمانی ایجاد می شود که گوینده ی حقیقت و شنونده ی آن از معیارهای متفاوتی برخوردار باشند. مثلاً جعل اطلاعات ممکن است برای برخی مبالغه آمیز به نظر برسد در حالی که برای عده ای دیگر نوعی فریب باشد در حالی که در این گونه موارد باید به اصول اخلاقی انتشار اطلاعات توجه کرد.

عدم تلاش برای ایجاد مسئولیت‌پذیری اجتماعی در سازمان ، سبب بی‌اعتمادی افکار عمومی خواهد شد. از این رو روابط عمومی ها برای بهبود اعتبارخود وظایف های سه‌گانه دارند: آنها باید موقعیت خود را هم در بین عامه و هم دربین سازمان هایی که ایجاد کرده‌اند، بهبود بخشند و همچنین مسئولیت اجتماعی خود را در قبال مشتریان سازمان گسترش دهند.

روابط میان سازمان ها و جامعه مفهوم مسئولیت‌پذیری اجتماعی را مشخص می کند و نیز مدیران سازمانها رامتعهد می سازد تا به تصمیم‌گیری درباره روابطی که برهمه ی مردم اثر گذاراست به طور همه جانبه ودر محدوده ی اخلاق حرفه‌ای عمل کنند .

لازمه ی کار روابط عمومی، احساس تعهد در برابر اعتماد عمومی است و این مساله نیازمند تحقق اصولی از قبیل :

۱) انطباق کامل اهداف روابط عمومی با رفاه عمومی و منافع مشتریان یا کارفرمایان.

۲) بکاربستن سه اصل دوستی، صداقت و شفافیت در تهیه و تنظیم مطالب و انتشار عمومی در تمام امور.

۳) حفظ اسرار مشتریان یا کارفرمایان حتی پس از قطع رابطه با موسسه و تا مدت زمانی که منافعش ایجاب می کند.

۴) تلاش برای جلوگیری از تخلفاتی چون پخش شایعات و بیانه‌های اهانت‌آمیز، و یا پنهان کاری از جانب مشتریان و کارفرمایان و پخش هرگزارش که به منظور منفعت شغلی صورت می‌گیرد.

۵) حمایت از تلاش های برنامه‌ریزی شده برای پیشبرد اخلاق حرفه‌ای و مهارت های تکنیکی در این حرفه و همچنین آموزش ، تعلیم و تربیت شایسته ی کارکنان روابط عمومی.

کارگزاران حرفه‌ای‌ روابط عمومی به خوبی می‌دانند که موفقیت در این حرفه در صورتی محقق می شود که از اعتماد و حمایت عمومی برخوردار باشند و از این رو خود باید در کاربرد معیارهای اخلاقی در فعالیت های حرفه ای نیز پیشقدم باشند.

شاید بهترین شعار اخلاقی برای روابط عمومی و همه ی حرفه‌ای ها این باشد که: ”بـا مـردم چـنان رفتار کن که دوست داری با تو آن گونه رفتار کنند“. دادن وعده‌های دروغین برای مغموم‌کردن افکار عمومی و افراد ذینفع بدترین کار ممکن است . این گونه وعده‌ها نه تنها مانع مراجعه مجدد مشتریان می‌شود بلکه انتظاراتی ایجاد می‌کند که اگر برآورده نشود منجر به پیگرد قانونی می شود و به حیثیت و اعتبار سازمان لطمات جبران ناپذیری وارد می کند.

انجمن بین‌المللی روابط عمومی در سال ۱۹۶۵ در آتن (پایتخت یونان) آیین‌نامه‌ای را تصویب کرد که به دلیل تأکید بر حقوق بشر ، رفتار کارکنان روابط عمومی و نگرش مثبت آن ها به این حرفه و موفقیت شان در تصویب معیارهای اخلاقی مورد قبول همه ی جوامع بشری شده است .

بنابر این یک عضو روابط عمومی باید در رعایت موازین زیر تلاش کند.

۱) کمک به فراهم ساختن شرایط اخلاقی و فرهنگی تا انسانها را قادر سازد به کمال برسند و از حقوق سلب ناپذیری که در اعلامیه جهانی حقوق بشر عنوان شده است، بهره‌مند شوند.

۲) فراهم آوردن الگو و کانال های ارتباطی از طریق ترویج آزادانه ی اطلاعات مهم که سبب شود هر عضوی در هر جامعه ای احساس کند که او آگاه است.

۳) به دلیل ارتباط میان حرفه های گوناگون و مردم، وظیفه ی یک عضو روابط عمومی حتی به صورت خصوصی، در چگونگی ارزیابی حرفه به عنوان یک کل ، موثر است .

۴) اصول‌ و قوانین‌ اخلاقی اعلامیه جهانی حـقوق بـشـر

(The universal declaration of human rights) را در محدوده وظایف حرفه ای محترم شمارد.

۵) توجه به ارزش انسان و حمایت از آن و به رسمیت شناختن حقوق انسانی.

۶) فراهم آوردن زمینه‌های اخلاقی، روانشناختی و ذهنی به منظور گفتگو به شیوه‌ای مناسب و به رسمیت شناختن حقوق همه گروه ها برای بیان دیدگاه و نظرات آنان.

۷) نظارت دائمی بر رفتار خود در تمام شرایط به نحو احسن برای آن که اعتماد کسانی را که با آنها در ارتباط است، جلب کند.

۸) انجام کارها به نحو احسن در همه شرایط و به شکلی که علایق خاص همه گروه ها (اعم از سازمان هایی که در آن خدمت می کند و همچنین علایق جامعه مورد نظر) را در نظر بگیرد.

۹) به انجام رساندن صادقانه ی همه وظایف و پرهیز از سخنانی که باعث ابهام یا درک نادرست می‌شود.

از سوی دیگر یک عضو روابط عمومی باید از موارد زیر اجتناب کند.

۱) کم اهمیت شمردن حقیقت نسبت به دیگر نیازها .

۲) انتشار اطلاعاتی که برمبنای وقایع درست وقابل اثبات بنا نشده اند.

۳) شرکت در هر اقدام مخاطره‌آمیز اخلاقی و نادرست که بر شأن و منزلت انسان خدشه وارد سازد.

۴) به کارگیری هرنوع روش یا تکنیک ”تلافی جویانه“ برای تحریک ناآگاهانه فردی که قادربه کنترل آزادی خود نیست.

بر این اساس هر عضو روابط عمومی باید خواهان حقیقت و درستی و به طور کلی معیارهای مورد قبول و پسندیده باشد ونباید آگاهانه اطلاعات نادرست وگمـــراه کننده‌ به افراد ارائه دهد چون دانستن این امر از بدیهی‌ترین اصول اخلاقی درروابط عمومی است.

۴) عدم سرقت عمدی و یا غیر عمدی اطلاعات ، به عبارت دیگر ما وظیفه داریم مطالبی را که. به کار می‌بریم مرجع آنها را مشخص کنیم مگر آنکه مجاز به غیرآن باشیم. حتی به هنگام یادداشت برداری نیز باید دقت بسیاری شود تا هنگام کاربرد یادداشتها، منابع آن کاملا مستند بوده وحتی ازسرقت غیرعمدی نیز باید اجتناب کرد. عدم دقت در این کار می‌تواند آسیب های جدی برای سازمان ، مدیریت وروابط عمومی به همراه داشته باشد.

۶)جعل اطلاعات نیزکاری غیراخلاقی است زیرا این عمل کاربرد مغرضانه ی اطلاعاتی است که اساساً نادرست است وبه قصد گمراه کردن مخاطب یا رقبا صورت می‌گیرد. خطربزرگ استفاده از چنین تمهیدی، سلب اعتماد عمومی است.

اصول اخلاقی ایجاب می کند که روابط عمومی ها به رفع اشتباهاتشان بپردازند. ضرورت اصلاح درهرزمان وجود دارد. اما

▪ به منظور اصلاح اشتباهات سه مساله را باید در نظر داشت:

۱) وقت شناسی: به محض وقوع اشتباه می‌باید برای جمع‌آوری وانتشار اطلاعات صحیح تلاش واقدام کرد.

۲) شفافیت: اغلب اشتباهات ازناکامی وناتوانی دربیان واضح مطلب موردنظر ناشی می‌شود در حالیکه در ارائه اطلاعات همواره باید از اصل وضوح و شفافیت پیروی شود.

۳) اقدام‌اصلاحی‌: با این فرض که ممکن است مردم بر اثر اشتباه صورت گرفته، گمراه شده و به خاطر آن بدعمل کنند، تعهد اخلاقی حکم می کند که مطلب اصلاح شده و منتشر شود.و در این خصوص راه های کاربردی مقابله با اشتباهات را می توان در قالب اینکه : با تمام سازمانهای خبری که گزارش اصلی را دریافت کرده اند بوسیله تلفن ، فکس ویاهرامکان دیگری تماس برقرار کرد و واقعیات را توضیح داد ودرصورت لزوم از اقدامات دیگری چون تبلیغات در روزنامه‌ها یا رسانه‌های همگانی استفاده کرد.

روابط عمومی های فعال دربخش های مختلف باید به خاطر داشته باشند که نهادهایی دموکراتیک، آسیب‌پذیر ودرعین حال ماندگار هستند ،صرف ارائه خدمات انحصاری نمی‌تواند مجوزی برای تخلف ویا دروغ گویی و یا نشر اطلاعات یک جانبه و جانبدارانه به افراد ذینفع باشد. این امر در درازمدت و گاهی حتی در کوتاه مدت آسیب جدی بدنبال داشته وسبب بی‌اعتمادی مردم نسبت به دستگاه وگاهی مجموعه دولت می‌شود. بدبینی‌های مردم ریشه دربی اعتمادی دارد و این مسئله می‌تواند مردم را نسبت به مشارکت های مختلـف بی‌علاقه سازد.

روابط عمومی‌ها به ویژه در سیستم دولتی باید بدانند که دموکراسی با اعتماد مردم ادامـــه می یابد و همه کسانیکه دردولت فعالیت می کنند، تعهد دارند که به این اعتماد احترام گذاشته وامین امانت های مردم باشند ونیز همواره باید اعتماد وحمایت مردم را جلب کرد وگرنه مردم ازحمایتشان منصرف شده ودریغ خواهند کرد.

روابط عمومی ها باید بپذیرند که روابط عمومی فرصتی طلایی برای خدمت به مردم است و ”تنها روابط عمومی اخلاقی، روابط عمومی پیروز وسربلند است“.صداقت، امانت وحقیقت، اساس یک ارتباط اخلاقی است اما کاربرد گزینشی حقایق همیشه به ضرر افراد و جامعه است و مردم پنهان کاریها و مسامحه کاریها را هرگز نخواهند پذیرفت، درستکاری، رمز پایداری و ماندگاری روابط عمومی خواهد بود.

لازم به ذکر است، بخش حقوقی سازمان ها موظف هستند که کارکنان روابط عمومی را نسبت به آثار و تبعات حقوق اقداماتشان آموزش دهند بخاطر این که مسئولان روابط عمومی مسئول حفظ حقوق مؤسسه در برابر وسایل ارتباطی و افکار عمومی می باشند ، در نتیجه، همکاری و هماهنگی این دو بخش برای مدیریت ها بسیار اهمیت دارد و در راستای تحقق این مهم روابط عمومی ‌وظیفه دارد، برای پیشبرد اهداف سازمان به مخاطب و افکار عمومی ‌احترام بگذارد ، وقتی صحبت از مخاطب می‌شود ، این امر فقط ناظر بر داخل کشور نیست ، بلکه مخاطبان امروز سازمان‌ها از مرزهای داخلی فراتر رفته‌اند. و ‏در این شرایط، روابط عمومی ‌باید بین اطلاعات و ارتباطات با رویکرد اخلاق مداری در سطح جهانی توازن کند و به دنبال درک سازمان برای امنیت و ثبات ارتباط جهانی باشد و به این نکته توجه کند که دنیای صنعت گرای امروز به دنیایی تبدیل گردیده که ایجاد شرایط لازم در آن برای برقراری روابط انسانی به سختی امکان پذیر است . چنین دنیایی انباشته است از سوء تفاهم ، سوء ظن ، خودخواهی ، کوشش در راه حفظ منافع فردی ، بغض ، حسد و دیگر آسیب های اجتماعی و همچنین تضادهای نهان و آشکار مادی و معنوی ، دینی ، سیاسی ، اجتماعی و فکری بین افراد در منزل ، محل کار، شهر ، اجتماع و کشور که دغدغه ی خاطر رهبران دینی و فلاسفه انسان و نیز مسئله ای پیچیده برای دانشمندان علوم اجتماعی است، روابط عمومی به عنوان نهاد مردم مدار جوامع بشری و همچنین محل عطف توجه دولت ها شده است .

مسایل مربوط به تنویر افکار عمومی و تنظیم رفتار انسانی یکی از حساس‌ ترین و مشکل ترین مسایلی است که در دنیای امروز ما خودنمایی می‌کند اگر روابط انسانها در قالبی منطقی تنظیم نشود و در طریق عقلانی و سالم تنظیم نگردد ، بیم آن می‌رود که تمدن ماشینی و مظاهر آن ، نوع بشر را آن چنان درگیر بحران ها، اختلافات و جنگهای گوناگون کند که آخرالامر بنای زندگی مدرن در مسیر سیلاب های خطرناک واژگون و ویران شود.

در حقیقت توجه به میزان اهمیت چنین مسایلی که گریبانگیر بشر شده است ، امر تازه ای نیست : بلکه امر مهم و جدید این است که به طور چشم گیری تعداد زیادی از انسانها اهمیت این مساله را تشخیص دهند و در صدد این باشند که راه چاره‌ای برای آن پیدا کنند ، در طی این طریق مربیان تعلیم و تربیت ، جامعه شناسان ، مردان سیاست و اقتصاد به طور کلی رهبران جوامع بشری دست به دست هم داده اند تا گره های موجود را گشوده و موفق به حل این مشکلات شوند .

از سوی دیگر، در سایه توجه به اهمیت مساله روابط انسانی ، بسیاری از مراکز بزرگ و کوچک صنعتی و تجاری ، موسسات انتفاعی و غیر انتفاعی ، احزاب ، اتحادیه ها و دیگر نهادها قسمت های مجهزی را ایجاد کرده اند که هر یک از آن ها با استفاده از شیوه ها و فنون مختلف علوم اجتماعی ، سیاسی و روانشناسی و با بررسی های علمی جهت فراهم آوردن شرایط مناسب و ایجاد تحول و پاک سازی روابط افراد و اعضای خود مبادرت می‌ورزند . هدف و فلسفه وجودی این قسمت ها ، راهنمایی جهت تنویر افکار عمومی ایجاد حس تفاهم و تلاش برای فراهم کردن وسایل تضعیف و از بین بردن تضادهای کلی افکار عمومی در محیط کار خود می باشد و تمامی کوششها باید وقف ایجاد روابط عمومی سالم در مراکز بزرگ تولیدی ، کارخانه های صنعتی ، سازمان های اداری و مؤسسات غیر انتفاعی و همچنین بین گروههایی چون کارگران ، کارکنان ، اعضاء هیات مدیره و رؤسا و مجموعه ای از این گروهها با افراد اجتماعی که در آن به فعالیت مشغول هستند می باشد.

البته در گذشته های دور دایره چنین اقداماتی محدود به ایجاد روابط سالم انسانی در داخل سازمانها و مؤسسات مختلف بود و هیچ گونه ارتباطی با دنیای خارج نداشت تا این که این افراد پی بردند که در خارج، افراد بی شماری وجود دارند که در ادامه ی حیات سازمان نقش اصلی را ایفا می‌کنند و چشمه های بقای نظام ، موسسات و نهادها هستند که لازمه ی این بقا برقراری روابط نزدیکی با آنان می باشد همچنین گسترده شدن و ایجاد موسسات عظیم سبب گسترش و بهبود روابط انسانی و اجتماعی میان تولید کنندگان ، مصرف کنندگان ، بازرگانان ، بانکداران ، اتحادیه ها ، سازمانهای حرفه ای و موسسات خیریه و غیر انتفاعی شده ضمن اینکه مراکز آموزشی محل عطف توجه بیشتری در دایره فعالیت های روابط عمومی می باشد

روابط عمومی به مسأله ای می پردازد که موضوع آن ایجاد تفاهم بین واحدهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، تولیدی و غیر تولیدی از یک طرف و اجتماع از طرف دیگر است . همانگونه که"ادوارد برنایز" می گوید "روابط عمومی ، عبارت است از ایجاد حسن تفاهم و قبول عامه با استفاده از قواعد و اصول علوم اجتماعی و یا اینکه"اسکات کاتلیپ "می گوید: "روابط عمومی ، کوشش طرح شده برای نفوذ در افکار عمومی ، از طریق کار و عمل قابل قبول و ارتباط دو جانبه است ." و همچنین"فرهنگ و بستر" :" روابط عمومی را قسمتی از مسئولیت ها و وظایف مدیریت هر مؤسسه می داند که وسیله تحقق علائق عمومی و روشن سازی، تجزیه و تحلیل خواسته های عمومی می باشد. خط مشی ها و عملیات آن موسسه ،برای عموم مردم بیان می‌شود و تمهیدات لازم برای ایجاد حسن تفاهم و حسن نیت در آنها به عمل می‌آید

وظیفه ملی و بین المللی موسسات ملی این است که اعضای جامعه ، در هر جایی که ممکن است حضور داشته باشند و استاندردهای خدماتی، حقوق و مصونیتی را ارائه نمایند که عدالت و روابط عمومی اخلاقی خواستار آنند.

سعید معادی