یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لزوم برخورد مناسب با هنرمندان


لزوم برخورد مناسب با هنرمندان

در سه سال اول فعالیت دولت نهم، من به عنوان یک عکاس مشکل اساسی در حوزه خودم نداشتم، اما از چند ماه پیش به این طرف مشکلی پیش آمده که به نظرم اساسی است. قضیه این است که برای برپایی …

در سه سال اول فعالیت دولت نهم، من به عنوان یک عکاس مشکل اساسی در حوزه خودم نداشتم، اما از چند ماه پیش به این طرف مشکلی پیش آمده که به نظرم اساسی است. قضیه این است که برای برپایی نمایشگاه‌هایم باید از قبل عکس آثار را به مرکز هنرهای تجسمی بفرستم. این جریان نوعی بازگشت به ۲۰ سال پیش است. ما ناچاریم یک ماه قبل از نمایشگاه، عکس‌ها را چاپ کنیم و به مرکز هنرهای تجسمی بفرستیم تا آنها آثار را تایید کنند. نمی‌دانم دلیل این کار چیست، ولی فکر می‌کنم مورد خوشایندی نیست چرا که با گذشت ۳۰ سال از انقلا‌ب اسلا‌می ما دیگر حد و حدود خودمان را می‌شناسیم، گالری‌دارها هم می‌شناسند. می‌پرسم با چه معیاری این انتخاب انجام می‌شود، در واقع چه چیزی معیار است و چه چیزی معیار نیست. پیش خودم فکر می‌کنم ۳۰ سال است در این مملکت کار کرده‌ام و نمایشگاه گذاشته‌ام، چرا باید برگردم به خانه اول؟!

چرا باید بر سر فعالیت گالری‌دار مانع ایجاد شود؛ گالری‌داری که کار فرهنگی کرده و یک گالری دایر کرده، نرفته چلوکبابی یا کافی‌شاپ بزند! چرا باید مدام تن او را بلرزانیم.من فکر می‌کنم آقایان در مرکز هنرهای تجسمی یا معاونت هنری بیایند مکتوب اعلا‌م کنند که اگر این موارد در آثار یک هنرمند باشد، نمی‌تواند نمایشگاه برپا کند و اگر نباشد مجاز به برپایی نمایشگاه است، شبیه چیزی که سابق بر این تحت عنوان نظارت نامحسوس اعمال می‌شد.در این صورت تکلیف هنرمند هم روشن است، می‌داند چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. در غیر این صورت فکر می‌کنم چنین برخوردهایی با من هنرمند یک توهین است، من که در انقلا‌ب حضور داشته‌ام، در جنگ حضور داشته‌ام. شنیدم که این محدودیت‌ها به خاطر احیای یک مصوبه قدیمی است. باید بپرسیم فرق قانون با مصوبه چیست؟ مگر این مصوبه را مجلس تصویب کرده که جای تجدیدنظر در آن نیست؟مورد دیگر اینکه من آقای شالویی رئیس جدید مرکز هنرهای تجسمی را نمی‌شناسم و تا حالا‌ ایشان را ندیده‌ام. البته از ایده‌ای که دارد خوشم می‌آید چون ایشان در نظر دارد جریانات هنری را به شهرستان‌ها بفرستد، ولی مشکل اینجا است که ایشان مشاورانی انتخاب کرده که هیچیک بر هنرهای تجسمی اشراف ندارند. اگر قرار باشد در موزه فقط نمایشگاه خط و نستعلیق بگذاریم که دیگر نمی‌توان اسم موزه را بر آن گذاشت! خوب است اسم موزه را عوض کنیم و بگذاریم موزه هنرهای تزئینی. چرا ایشان از انجمن‌های مختلف در حلقه مشاوران خود استفاده نکرده است؟به هر حال من فکر می‌کنم تغییر و تحولا‌ت مدیریتی در عرصه هنرهای تجسمی نباید بر فعالیت هنرمندان این حوزه اثر بگذارد و نباید برای آنها محدودیتی ایجاد کند.

بهمن جلا‌لی



همچنین مشاهده کنید