چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024
دردسر بزرگ وام های کوچک
سی سال است که شرکت رافائل یوسا به تعدادی از فقیرترین مردم لیبی وام میدهد. چندان معقول به نظر نمیرسد که دادن وامهای کوچک به زنان برای ساختن سرامیک یا به کشاورزان برای خرید گاوهای شیر ده را به عنوان یک کسب و کار تصور کنیم. اما واقعیت امر بر خلاف این تصور است.
در سال ۱۹۹۸، سازمانی که یوسا آن را اداره میکند، با نام فعلی میبانکو(Mibanco)، از یک سازمان غیر انتفاعی به یک بانک مبدل شد، تا آنچه را که سایر موسسات تامین مالی خرد (microfinance) در گوشه و کنار جهان نیز میدانستند به نمایش بگذارد: فقرا اهداف کم ریسکی هستند که وامها را به موقع بازپرداخت میکنند؛ اگر تعداد کافی از آنها را در کنار هم جمع کنید، نه تنها فقرزدایی مینمایید، بلکه منفعت مالی نیز حاصل میکنید.
امروز یوسا بازار متفاوتی را در برابر خود میبیند. موفقیت میبانکو باعث جلب توجه بانکهای تجاری شده است، که به طور تاریخی، از چهل و پنجدرصد جمعیت زیر خط فقر در پرو دوری کرده و به آنها وام نمیدادند. اما اکنون بانکهای بزرگ هم به دنبال جذب مشتریان میبانکو با وامهای کم بهره بوده و با تشخیص اینکه کار کردن با افرادی که با امور بانکی سر و کار نداشتهاند راه و روش خاص خود را میطلبد، به دنبال استخدام کارکنان متبحر میبانکو نیز هستند. همانطور که یوسا میگوید: «آنها رقبای خیلی خوبی هستند.»
و البته تعداد این رقبا روز به روز در حال زیاد شدن است، رقبایی که کسی ورود آنها به این بخش را به هیچ وجه نمیتوانست متصور شود. بهطور مثال سال گذشته یک موسسه چند ملیتی اسپانیایی (BBVAا) ۳۰۰میلیون دلار در مایکروفاینانس سرمایهگذاری کرد. سپس با عبور به آن سوی اقیانوس اطلس، دو شرکت پرویی را خریداری کرد. به گفته یوسا: «حالا دیگر همه به این کار رو آوردهاند.» و «این فقط در برخی از کشورها نیست. این تغییر در همه جا در حال وقوع است.»
اما به راستی چه اتفاقی در حال وقوع است؟ به بیان ساده و به دور از حاشیه روی، بانکداران در تعقیب فقرا هستند. مایکروفاینانس، که زمانی صنعتی غیر رسمی و کوچک بود و با حمایت و پشتیبانی فعالان فقرزدایی بوجود آمده و روزگار میگذراند، اکنون در شرف ایجاد یک انقلاب پرسود است. اگر بخواهم ساده تر توضیح دهم؛ میلیاردها دلاری که از بانکهای بزرگ، سرمایهگذاران بخش خصوصی و صندوقهای بازنشستگی به این بخش سرازیر شده، رشد سی الی چهلدرصدی این صنعت در سال را رقم زده است. رشدی که هم اکنون در کمتر بخشی میتوان نشانههایی از آن یافت و با این شرایط سرمایهگذاران متقاعد شدهاند که سود عظیمی در این بخش نهفته است.
تبدیل موسسات مایکروفاینانس به شرکتهای بزرگ و پیچیده که قادر به کمک بهمیلیونها نفر هستند، اتفاق بزرگی به حساب میآید. به عنوان مثال در دهکده پر از گرد و خاک ویراولی(Veeravelly) در هند در ایالت آندرا پرادش، وامهای پرداخت شده از طرف موسسه مایکروفاینانسی (SKS Microfinance ) منجر به ظهور تعداد زیادی کسب و کار کوچک شده است، و البته از سوی دیگر برخی را نیز قادر به خرید کالاهای لوکسی مثل یخچال کرده است. همچنین میدانیم که یک صنعت رقابتیتر و پیشرفتهتر به معنی نرخهای پایینتر بهره و خدمات جدیدی مثل حسابهای پسانداز، وامهای مسکن و بیمه است. براکو ارسگ معاون میکروفین(Mikrofin) در بوسنی، کشوری که یکی از رقابتیترین بازارهای وامهای کوچک در جهان را داراست، میگوید: «مشتریان به دفاتر ما آمده و میگویند، خوب، اگر من به موسسه دیگر بروم، میتوانم وامی با شرایط بهتر و بهره کمتر دریافت کنم.»
اما زنگهای خطر نیز در حال به صدا درآمدن هستند. ظهور بازیگرانی که فقط و فقط به قصد سوء استفاده مالی به میدان آمدهاند این امکان را به وجود آورده که برنامههای مایکروفاینانس به جای کمک به افراد فقیر، باعث بهره کشی و سواستفاده از آنها شوند، بهخصوص در کشورهایی که وامدهندگان در آنها ملزم به افشای نرخهای بهره نیستند. سال گذشته، وقتی موسسه مایکروفاینانس مکزیکی بانکو کومپارتاموس تبدیل به سهامی عام شد، با فاش شدن نرخهای بهره وامهای آن که تا حدود ۸۶درصد در سال هم میرسید، کنسرسیوم توسعهای «گروه مشاورهای برای کمک به فقرا» (CGAP) و دیگران این موسسه را به خاطر فدا نمودن منافع مشتریان در برابر ذینفعان سرزنش کردند. الیزابت لیتل فیلد، مدیر CGAP میگوید: «این خطر وجود دارد که گسترش مایکروفاینانس منجر به تهدید ایده اصلی و ماموریت واقعی آن شود که همانا کمک به فقرا برای داشتن زندگی بهتر است.» در زمانی که دولتها، موسسات مالی و سرمایهگذاران توجه بیشتری به جهان در حال توسعه دارند، انقلاب مایکروفاینانس نشان دهنده مزایا و معایب ازدواج سودآوری و فقرزدایی است.
● وضعیت بانکهای بزرگ
ویکرام آکولا فکر میکند کسب درآمد و کارهای خوب میتوانند متقابلا سودمند باشند. آکولا بزرگترین موسسه مایکروفاینانس هند، را اداره میکند، که در خط مقدم روند جدید پولی است. سال گذشته، شرکت او (SKS) یازده و نیممیلیون دلار سهام به Sequoia Capital فروخت که اولین معامله در نوع خود بود. نرخ بازگشت ۲۳درصدی این معامله باعث جلب توجه بسیاری شد.
امسال SKS به دنبال کسب چهارمیلیون مشتری است که وامها را صرف پروژههایی مانند خرید بوفالو و تاسیس کارگاه جوشکاری میکنند. به گفته آکولا: «ما نخواهیم توانست به وام گیرندگان کوچک وام دهیم، مگر اینکه بازارهای سرمایه به سرمایهگذاری در مایکروفاینانس علاقه نشان دهند.» یک قرارداد با سیتی گروپ که چهل و چهارمیلیون دلار از وامهای SKS را خریداری خواهد کرد، SKS را قادر خواهد ساخت که به ۲۰۰۰۰۰ نفر در ۷۰۰۰ دهکده وام پرداخت کند. در میان این وام گیرندگان زنانی مثل پاراجاتا نیز هستند که بیوهای از ویراوالی است.
او قبلا به کارگری مشغول بوده و به زحمت پول کافی برای سیر کردن شکم فرزندانش را به دست میآورد، تا اینکه با یک وام ۵۰۰۰۰ روپیهای (معادل ۱۵۰۰ دلار) موفق به باز کردن یک مغازه خواربار فروشی شد و در حال حاضر به اندازهای درآمد دارد که قادر به خرید گاه به گاه لباس نو برای فرزندانش باشد. او میگوید: «تغییر بسیار بزرگی در زندگی ما اتفاق افتاده است.»
در عین حال، با جاری شدن پول، آکولا داستانهایی از دعواها نیز تعریف میکند. مانند زمانی که رئیس یک بانک پرسیده بود که آیا SKS میتواند نرخهای بهره را افزایش دهد. آکولا گفت بله، اما SKS این کار را نخواهد کرد چون این به معنی بهرهکشی از مشتریان خواهد بود. فرد مذکور به آکولا طعنه زده بود که او از اقتصاد سررشتهای ندارد. آکولا نیز در پاسخ گفته بود که رئیس بانک از مشتری داری سررشتهای ندارد، چون مردم در صورتی که احساس کنند مورد سو استفاده قرار گرفتهاند، به سراغ SKS نخواهند آمد. همانطور که آکولا میگوید: ما دارای جامعهای از مشتریان وفادار هستیم که بعد از خروج از فقر نیز با ما خواهند ماند. آکولا معتقد است، تا زمانی که سرمایهگذاران دارای دید درازمدت هستند، ماموریتهای اجتماعی و مالی مایکروفاینانس در هم تنیده خواهند ماند. به گفته گریهاتن، یکی از مدیران دویچه بانک، که چهار صندوق مایکروفاینانس را اداره میکند:
ـ ما در حال بخشیدن پول نیستیم؛ و انتظار بازگشت آن را داریم،اما در عین حال به اثرات اجتماعی این کار نیز توجه داریم.
با این حال، فشار برای سوددهی باعث میشود موسسات مایکروفاینانس مدل کسب و کار خود را در جهاتی تغییر دهند که آنها را از اهداف اولیه خود دور مینماید. مانند ال امانه، بزرگترین موسسه مالی از این نوع در مراکش، که به سمت تجاری سازی تامین مالی حرکت نموده و اندازه متوسط وامهایش تقریبا سه برابر شده است؛ از نظر این موسسه هم اکنون ارائه وامهای
کوچکتر برای نیازمندترین وامگیرندگان هزینه بیشتری را به موسسه تحمیل میکند.
باربارا کیویات
مترجم: سعید شجاعی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی ایران مجلس سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی انتخابات ریاست جمهوری 1403 رئیسی ریاست جمهوری
تهران پلیس قتل هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران سرقت سازمان هواشناسی افزایش حقوق بازنشستگان فضای مجازی وزارت بهداشت آتش سوزی
بانک مرکزی خودرو بازار سرمایه قیمت دلار دولت سیزدهم قیمت خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا بازار خودرو بورس مسکن ایران خودرو
الناز شاکردوست سینمای ایران تلویزیون سریال سینما بازیگر رسانه ملی موسیقی تئاتر کتاب
دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی وزارت علوم دانش بنیان
اسرائیل فلسطین غزه جنگ غزه روسیه حمله به رفح حماس نوار غزه ترکیه رژیم صهیونیستی طوفان الاقصی اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر شمس آذر قزوین لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران جواد نکونام باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال بازی تیم ملی والیبال ایران
هوش مصنوعی تبلیغات خودروهای وارداتی اپل سامسونگ ایلان ماسک ماهواره بنیاد ملی نخبگان گوگل تسلا
رژیم غذایی مغز طب سنتی بیماری قلبی استرس نمک سازمان غذا و دارو کاهش وزن قهوه