چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
امید, چراغ سبز عبور از ناکامی ها
ناامیدی، موریانه باغستان زندگی، سلامت روان، جسم و پویایی انسان است.
اما امیدواری در هر شرایط متعارف و یا سخت، نشان شخصیت سالم، توانایی و هوشمندی آدم است.
ناامیدی اندیشه شخص را از اراده منطقی و تصمیمات موفقیت آمیز به پیچیدگی های گاه منتهی به بن بست سوق می دهد. مولای متقیان حضرت علی«ع» فرموده است: «ناامیدی بزرگترین گناه است.»
انسان برون آمده از طبیعت در طول عمر و در کشتزار زندگی، موقعیت خویشتن، تغییرگرایی در ساز و برگ نیازها، مسئولیت عمل و پیشرفت ها را درک می کند و امید به فردا و فرداهای دیگر را چراغ گذرگاه های ناهموار می کند. آن انسان در راه هدف های خود با شکیبایی و تداوم کوشش های ریشه دار در کار، دانش یابی، تتبع، اعتماد به نفس در خانواده و اجتماع به مرور زمان، هویت و خواستن توانستن را در تاریخ حیات خود ثبت می کند.
در سیر تاریخی چنانچه مسئولیت های انسان توأمان با جهد و بردباری به عمل تبدیل نمی شد و با خوی طبیعت زیستی کجدار مریزی می کرد هرگز نمی توانست در چرخه تحولات مقتضی زمان، آسیب های زیست محیطی و فروماندگی در محرومیت، خود را برهاند... انسانی که برای حل یک دو خانه جدول زندگی احساس ناامیدی و وارفتگی می کند و به بی تفاوتی روی می آورد مسلما راه به جایی مطمئن و ثمربخش نخواهد برد.
● ناامیدی منشأ عقب ماندگی هاست
«ناامیدی منشأ همه عقب ماندگی ها چه در محل کار و زندگی روزمره و چه محیط خانوادگی و باعث ایجاد افسردگی و استرس انسان می شود.»
این را «نصیری» کارمند بانک در پاسخ به این پرسش که ناامیدی چه تأثیری در روحیه، فکر و زندگی انسان می گذارد، می گوید و سپس نرسیدن به خواست های منطقی و غیرمنطقی را عامل دیگر عارضه ناامیدی می داند. به گفته وی انسان ناامید نسبت به هر مورد و موضوع بی تفاوت می شود. چنین افرادی را می شود از مبتلایان کسالت نامید که باید خود را درمان کنند به خصوص در برخی اشخاص جوان که در آستانه ورود به بازار کار یا در پی تشکیل زندگی مشترک هستند، بیشتر نمود پیدا می کنند.
از درگاه که پای به ورودی حدود یک متری می گذارم انبوه کتاب ها طرفین این راه باریک را حصار کرده است. بدین سان راه ورود و خروج تنها گنجایش برای یک نفر مراجعه کننده سخت نیست تا با یک دو قدم کوتاه روی چند تا موزائیک میانی چاردیواری کتاب فروشی بایستد و با سرک کشیدن از ستون های انباشت کتاب در جای جای این محل، کتاب ها را ببیند. سطوح دیوارها از کف تا بالا پوشیده از قفسه های کتاب است. تنها سقف، قفسه ندارد و کتاب نیست.
مدیر کتاب فروشی، قدمت شغلی کتاب فروشان پرسابقه را دارد اما تبسم در چشمان و چهره اش همچنان موج می زند. از او که اظهار می کند در کار خود چند بار تا حد صفر ورشکست شده و هر بار هم با اهرم مستحکم امید باز شمارش معکوس از صفر را شروع کرده است، حال از چنین شخصی می خواهم درباره ناامیدی نظرش را بگوید. هنگامی که وارد می شوم از ته مغازه صدایش را می شنوم. به «اسماعیل شاداب نیا» به مزاح می گویم: فامیلی تان هم با شادابی چهره تان همخوانی دارد. تبسم می زند... سؤالم را مطرح می کنم. لحظه ای نگاهم می کنم. مکث می کند و این نظر را می دهد: «انسان های ناامید قبل از آن که دنیا بیایند درگذشته اند یعنی فرد ناامید نسبت به زندگیش بی تفاوت است.»
کتاب فروش پس از پاسخ مذکور چنین می افزاید: «خداوند انسان را با امید آفرید. بر این اساس، زندگی با امید است.»
● احیای امید به زندگی
وی ادامه دیدگاه های خود پیرامون موضوع ناامیدی را معطوف به چگونگی استنباط و نگرش متفاوت افرادی می کند که مدت زمان کار رسمی و اداری شان به سلامتی، پایان می گیرد. وی می گوید: «بعضی کارمندان موقعی که دوران خدمت شان تمام و بازنشسته می شوند احساس می کنند سرحالی زندگیشان تمام شده و عمرشان هم به همان کارمندی بستگی داشته، اما در مقابل، برخی ها پس از بازنشستگی، کار و زندگی را در مرحله ای دیگر و تازه شروع می کنند. چنین کسانی در زمان اتمام خدمت رسمی، به آینده و زندگی پشت نمی کنند چون امید به زندگی را باور دارند.»
این کتاب فروش سپس از چند بارگی فرود و فراز شغلش می گوید: «خودم در شغلم بارها ورشکست شده و به صفر رسیده ام، اما چون امید به زندگی داشتم هر بار از صفر شروع می کردم تا کار به پایداری رسید. مهم این است که بپذیریم زندگی همیشه یکدست و هموار نیست لیکن در هر حال امید برای طراوت زندگانی همچنان جاری است.»
وی با بیان این توصیه حضرت مولاعلی«ع»: «شما فکر کنید صد سال زنده هستید و اندیشه کنید که ساعت دیگر خواهید مرد»، می افزاید: «این اندرز حکیمانه انسان را به کیفیت و معنویت زندگی توجه می دهد و این که عمر یک هدیه گرانبها از طرف خداوند به ما بندگان و بسیار ارزشمند است.»
او اما در بخش دیگری از نظرات خود، اظهار می دارد: «ناامیدی از سوی دیگر ریشه اجتماعی دارد. یک کودک که از سوی پدر و مادر خود مورد توجه و مهر، تربیت، باورپذیری و ... قرار نمی گیرد تاثیر آن بی توجهی در نوجوانی، میانسالگی و بزرگسالی باعث احساس ناامیدی اش می شود و به عبارت دیگر مثل کسی که در هر خانه برای یاری را می زند جواب رد می شنود. در نتیجه چنین شخصی از آینده هم ناامید می شود. در حالی که فرد ناامید نباید از دست رد دیگران به خواست و هدف منطقی اش، توجه کند. به بیان دیگر به حرف های بیهوده و یأس آور گوش ندهد. نظر این مدیر کتاب فروشی در موضوع ناامیدی همچنان حاکی از این است: «کسی که به لطف و بخشندگی خدا ایمان نداشته باشد، مرتکب کفر خواهد شد.»
● عوامل بروز ناامیدی
تیغک های فشار زندگی مکانیزه، افزون طلبی و عدم پی بردن به خوش بودن ناشی از تسلط بر امکانات و کامروایی و تاثیر عوامل بیرونی از جمله بسترسازی هایی هستند که روان انسان را تحت تاثیرات منفی قرار می دهند.
در گفت وگو با «دکتر حسین ابراهیمی مقدم» روان شناس و استاد دانشگاه، وی عوامل بروز ناامیدی، تاثرات منفی این پدیده در سلامت جسم و حالات روحی و رفتاری و ثمرات امیدواری را واکاوی می کند. وی پیش گفت صحبت خود را محور ماشین زدگی زندگی و فرآیندهای منفی اش و قانع نبودن انسان از هرآنچه که بر آن مسلط است، قرار می دهد و می گوید: «به طور کلی زندگی امروزه به عنوان یک سیر حیاتی ماشینی با استرس ها و فشارهای روانی خاص خود همراه است. از طرف دیگر انسان دچار زیاده خواهی ها شده و نسبت به آنچه که در اختیار دارد شاید قناعت نداشته باشد که فشار روانی مضاعف به وجود می آورد. سویه دیگر، عوامل بیرونی مثل تبلیغات است که سطح انتظارات انسان هایی که ایمان کمتری دارند را بالاتر می برد.
بالا رفت این انتظارها می تواند منجر به این شود که شخص به تکاپوی بیشتر بیفتد که این نیز می تواند جنبه مثبت یا جنبه منفی داشته باشد. جنبه مثبت آن، حرکت، پویایی، رشد و هل دادن جامعه به پیش است. جنبه منفی آن حرص، لذت نبردن از موقعیت هایی که در آن قرار دارد، است. متاسفانه خیلی از افراد برای خودشان هدف هایی تعیین می کنند در حالی که در راه رسیدن به آن هدف ها موفق نمی شوند چون یا توانایی شان کمتر از حد آن است یا هدف بسیار بزرگ و دست نیافتنی است و یا این که مانعی باعث می شود به هدف دست پیدا نکنند. در این جور مواقع فرد دچار احساس ناکامی می شود. در تعریفی یک خطی می توان گفت اگر فرد برای رسیدن به هدفی به مانعی برخورد کند و از دستیابی به آن هدف باز بماند، ناکامی اتفاق می افتد. در این حالت معمولا اولین واکنش در مقابل ناکامی، پرخاشگری است. اگر پرخاشگری صورت بگیرد معمولا عامل اصلی را هدف قرار نمی دهد، همین طور توانایی را، بلکه به خود مانع حمله صورت می گیرد. از منظر بیرونی هم معمولا پرخاشگری یک رفتار ناشایست تلقی می شود. به همین خاطر خیلی از افراد، پرخاشگری را به درون می ریزند. به عبارت دیگر، پرخاشگری خورده شده است لیکن نتیجه این خشم فرو خورده شده هم چیزی جز افسردگی نیست. با توجه به چنین سیر پیوسته، ویژگی های این افسردگی، احساس ناامیدی است.
پس، همانطور که گفته شد و می بینیم، ریشه اولیه ناامیدی در پرخاشگری و ریشه اصلی پرخاشگری هم در ناکامی و علت اصلی ناکامی هم معمولا زیادخواهی است...»
نشانه روی به ناامیدی را در اولویت نیازهای منطقی و متعادل با توانمندی های خود قرار دهید و بدون تردید ولی سرشار از اعتماد به نفس ماشه اراده را بچکانید. در چنین موقعیت قطعا می توانید پدیده روان فرسا و درماندگی از ناامیدی را ناکام کنید اگرچه به دفعات به بن بست اهداف رسیده باشید.
متخصصان، کارشناسان و مردم با تجربه در عرصه های زندگانی بر این تأکید می ورزند که در برابر ناسازگاری های چرخه کار، تحصیل، سوروسات های زیستن، حس توانایی خود را در تحقق و دستیافت اهداف، دست کم نگیریم، واقعیت ها را شناسایی کرده و پذیرا باشیم و به پشتوانه خالق یکتا روحیه خود را پرورانده و تقویت کنیم.
● تأخیر سالخوردگی
بخشی از گفت وگو با مدیر یک کتاب فروشی به نام «اسماعیل شاداب نیا» پیرامون چگونگی نگرش و احساس دوگانه و متفاوت برخی از یک طیف اجتماعی و اداری، گذر و نظری از چندبارگی شکست در کار و طعم خوش توفیق امید در ساماندهی شغلی، تأثیر و فرآیند نوعی غفلت والدین نسبت به کودک در سال های عمر او و... را در شماره نخست گزارش خواندیم. وی ادامه بیان نظراتش را معطوف به این باور خود می کند که هر کس با امید زندگی کند دیرتر پیر می شود چرا که از رخداد ناملایمات روزگار هزارچهره، خویشتن را نمی بازد. وی در همین ارتباط می گوید: «امید در زندگی، امید به پروردگار است. پس آنچه که خدا به انسان داده است می باید از دل و جان و خوب و بدش- ضعف درک واقعیت های طبیعی- لذت برده شود و در مقابل بدی ها در مسیر زندگانی، ایستادگی کرد. همچنین برای برون رفت از پدیده ناامیدی باید نسبت به خیلی از موارد مخل عزم و روحیه، توجه نکرد. آنچه مطابق میل و معقولانه و منطقی است را در جامعه انتخاب کرد.»
● ناامیدی را ناکام کنید
ادامه گفتار وی دلالت می کند به این که شخص در مسیر زندگی و هدف خود چنانچه بارها به بن بست می رسد، با تأمل و تحمل به خود به باوراند درهای ورود به گستره امید همیشه بسته نیستند. باید که سنگپاره های ناامیدی مسیر را بردارد و تلاش نماید راه خود را باز کند. یقین بداند کلید گشایش در، همانا، امید است که می تواند ناامیدی را ناکام کند.
این کتاب فروش در پایان صحبت های خود با بیان این که کسی که به لطف و بخشایندگی خدا احتمالا ایمان نداشته باشد کفر و ناسپاسی کرده است. شیطان به رغم آن که جایگاهی الهی داشت، ولی از آنجا که اطاعت آفریدگار مبنی به سجده حضرت آدم را اجابت نکرد و از درگاه احدیت رانده شد و به فریب خلق پرداخت، نیز امید به بخشش خالق یکتا دارد.»
«دکتر حسین ابراهیمی مقدم» روان شناس، در شماره پیشین این گزارش، عاملیت های ایجاد و مراحل فرآیندهای ناامیدی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. چند تا از عوامل مطرح شده شامل ماشینی شدن زندگی، افزون خواهی در هدف، خواست های بیش از ظرفیت توانمندی انسان شخص منفی باف گرفتار ناهنجاری های روحی و فکری و ناکامی می شود و حرص زیاده طلبی از چنین پدیده هایی خلل رسان به آرامش و سلامت چرخه زندگانی، ماحصلش پرخاشگری، افسردگی و ناامیدی آدم می شود.
ادامه اظهار دیدگاه های علمی و تخصصی وی در مباحث امید و ناامیدی دربرگیرنده ارایه توضیحات درباره وضعیت توانایی جسمی، کاسته شدن زیاد انگیزش های روحی و فیزیکی، خواب، خوراک و بی تفاوتی نسبت به دیگران و افکار مغلوب پذیری می باشد. غلبه بر ناامیدی به واسطه داشتن سلامت، ایمان و روحیه شایسته، مورد دیگری است که در این شماره پایانی گزارش می خوانیم:
● ناامید؛ بی تفاوت به پیشرفت و سرنوشت دیگران
بنا به گفته این استاد دانشگاه، افراد ناامید معمولا انرژی و توان کافی برای انجام کارها ندارند. از سوی دیگر وجود تعارض های زیاد نیز باعث می شوند انگیزه های آنان به شدت کاهش پیدا کنند. این کاسته شدن انگیزه هم در انگیزه های روانی و هم انگیزه بدنی دیده می شود. مثلا برآیند کاهش انگیزه های روانی، پیشرفت و دوست داشتن همنوعان را در آنان می توان یافت. به عبارت دیگر، این اشخاص، دیگر برای پیشرفت تلاش های زیادی انجام نمی دهند و نسبت به سرنوشت دیگران هم بی تفاوت می شوند.
وی سپس درباره کاهش انگیزه های بدنی به دیده شدن موردهایی از قبیل خواب و اشتهای زیاد، اشاره می کند و می افزاید: «حتما شما افراد افسرده ای را دیده اید که با ناامیدی زیاد، دچار مشکلات اشتها و خواب شده اند. بنابراین، ناامیدی، انرژی انسان را زایل می کند و منجر به افت انگیزه های وی می شود. همچنین، افراد ناامید همواره خود را شکست خورده می بینند و این شکست خوردن را به عنوان صفت خودشان در نظر می گیرند.»
می گویم: شنیده و دیده شده که شخصی گفته: «من آدم بدشانسی هستم.» نظر شما در این باره چیست؟
وی می گوید: درست است و می افزاید: «واقعیت این است که همه ما در برهه هایی از زندگی مان متحمل شکست شده ایم ولی احساس شکست، احساس بدی است. انسان سالم از شکست ها به عنوان تجربه استفاده می کند و منبعد هر زمان که با مشکل یا مسأله ای مواجه می شود این احساس را در خودش بیدار می کند که چون تجربه دارم می توانم از پس آن سختی بربیایم. ولی انسان منفی باف، موردهای معمولی زندگی را هم شکست می بیند و به خود تلقین می کند که چون قبلا شکست خورده ام باز هم شکست خواهم خورد، پس چرا تلاش کنم؟»
«دکتر ابراهیمی مقدم» در ادامه این مبحث تاکید می کند: «باید دانست این افکار منفی منجر به تشدید روحیه ناامیدی در چنان افرادی خواهد شد انسان سالم و باایمان چون حمایت الهی را پشت سر خود می بیند، خود به کمک آن نیروی عظیم قادر به حل مسائل زندگی اش خواهد شد. به همین خاطر هیچ گاه دچار احساس ناامیدی نمی شود.»
● پذیرش حقیقت و توکل به خدا
وی به عنوان نتیجه گیری آنچه به دو سؤالم: تأثرات ناامیدی و امیدواری در کار و زندگی؟ و این که چطور می شود بیم ها و شکست ها را بدل به فرصت و موفقیت کرد؟، پاسخ داد و حال نیز اظهار می دارد: «برای از بین بردن روحیه ناامیدی می باید واقعیت ها را بپذیریم. هدف گیری درست در زندگی داشته باشیم. از شکست های احتمالی به عنوان تجربه یاد کنیم. از همه مهمتر با توکل به خدا و احساس پشتوانه داشتن، روحیه امید و امیدواری را در خودمان تقویت کنیم.»
● نمادهای امیدواری
«نصیری» کارمند، درباره امیدواری و فرآیند آن با اشاره به این که اگر انسان امید به آینده داشته باشد همه احتمالات زندگی را می شناسد و نسبت به سختی ها با آرامش خاطر روبرو خواهد شد، سویه دیگر نگاهش متوجه امکانات و روش استفاده از آن ها در جهت امیدواری است. او در این خصوص با بیان این که همه چیز در کشور وجود دارد، اظهار می کند دسترسی به امکانات می بایست طوری باشد که شخص نیازمند در هر موقعیت و با پشتکاری قوی بتواند از این پا بر جایی (امکانات) به خواست منطقی و مناسب خود و در نهایت تامین پایداری امیدواری برسد. وی بر این تاکید دارد که برخوردار شدن جوان ها از امکانات متعارف حیاتی، راه خروج از ناامیدی و رویکرد به ایمنی امیدواری است.
● آگاهانه زندگی کنیم
از یک دانش آموخته مددکاری سؤال می کنم بارزترین نیاز و کمک برای این که فرد یا افرادی از درگیری با ناامیدی رها شوند کدام است؟ به ساعت مچی اش نگاه می کند و من به چهره اش می نگرم که از گرمای شدید نیمروزی رنگ اناری شده است. با تبسم می گوید: سؤالتان نیاز به یک روان شناس، یک اقتصاددان، یک جامعه شناس و... دارد.
به «اسماعیل خانی» پیش از پاسخ به پرسشم می گویم: همه این علوم و تخصص ها را مطرح کردید کاملا پذیرفتنی است ولی فکر می کنم یک کارشناس و یا متخصص مددکاری و مشاوره هم در رویارویی فرضا با شخصی که به نوعی احتیاج به راهنمایی کارشناسی و مددیابی معتبر دارد، کم وبیش چنان اطلاع دارد و می تواند به مراجعه کننده یاری دهد. او کمی نگاهم می کند و بعد می گوید: «فعلا برویم سرپرسش شما، شاخص ترین کمک به افرادی که در سؤالتان مطرح کردید، پایین آوردن التهاب و نگرانی روحی و ایجاد اعتماد به نفس شان است.
معمولا چنین افرادی نیاز به آموزش و خودباوری دارند. در همین وضع نباید اصلا مورد سرزنش هیچ کس قرار بگیرند. اگر قرار باشد کسی یا کسانی مورد سؤال واقع شوند، لااقل بخشی از پرسش متوجه شرایط آنان و طرز تلقی شان از کم وکیف اصل زندگی می شود چرا که انسان ممکن است به عللی از جنبه های مختلف مثلا عاطفی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و... روح و فکرش آلوده به افسردگی و ناامیدی شده باشد. در آن حالت، نیاز به کمک های معنوی و مددکاری دارد. به هر صورت هیچ انسانی حاضر نیست ناخوش باشد. کسانی بوده اند که در جریان مددکاری، مشاورت و یا کمک های فکری و مراقبت های صمیمانه خانواده، سلامت روانی و حتی جسمی خود را بازیافته اند. جدای از این مباحث، مورد تأثیرات بیرونی مثل آلودگی ها و ترافیک به تنهایی گاه عرصه شکیبایی را برای آدمی تنگ می کنند. به هر احوال، همه و یا بعض این عوامل مشکل ساز نیز می توانند نزد برخی سبب جوش بیشتر خواستن و برخی به قولی، باعث آب رفتن بیشتر امکانات ضعیف روزمره شوند. آن چه که به نظرم اهمیت شایان در حفظ سلامت و رهایی از ناامیدی و احساس آرامش روحی دارد، توسعه شرایط اقتصادی و فرهنگی، آموزه های درست فکر کردن، درک معنادرمانی و معنویت گرایی در تمام عرصه های زیستن، آزادی سالم و روح افزا در دنیای ماشینی و پراکندگی و بیماری های روان فرسا است. توصیه پژوهشگران حیطه روان شناسی (علوم انسانی) این است: آگاهانه زندگی کنیم تا کمتر آسیب ببینیم.»
حسن آقایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست