جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عوامل موثر بر روابط ایران و عثمانی در دوره قاجاریه


عوامل موثر بر روابط ایران و عثمانی در دوره قاجاریه

با گسترش تجارت و افزایش روابط خارجی به لحاظ سطح و عمق, نقش جهت گیریها و خط مشی های دولتمردان و واحدهای سیاسی در تعیین موقعیت هر كشور در گستره روابطش با سایر كشورها, بیش ازپیش عیان گردید در مقالهٔ پیش رو به منظور تبیین این واقعیت, روابط ایران و عثمانی در عصر قاجاریه بررسی شده است

با گسترش تجارت و افزایش روابط خارجی به لحاظ سطح و عمق، نقش جهت‌گیریها و خط‌مشی‌های دولتمردان و واحدهای سیاسی در تعیین موقعیت هر كشور در گستره روابطش با سایر كشورها، بیش‌ازپیش عیان گردید. در مقالهٔ پیش‌رو به‌منظور تبیین این واقعیت، روابط ایران و عثمانی در عصر قاجاریه بررسی شده است.

روابط ایران و عثمانی در اوایل سدهٔ نوزدهم، پس از نیم قرن آرامش نسبی با آغاز منازعاتی میان دو كشور رو به تیرگی نهاد. حملات ایران به قلمرو عثمانی در این زمان همچون دوران نادرشاه ناشی از اقتدار ایران نبود، بلكه به دلیل ضعف ایران در رویارویی با یورشهای روسیه بود. درواقع فرمانروایان ایران در نظر داشتند با كسب متصرفاتی از همسایه غربی كه در این زمان رو به ضعف می‌رفت، خسارت روسها را جبران كنند.

البته در این میان نمی‌توان تحریكات روسها را در تشویق فتحعلی‌شاه به جنگ با دولت عثمانی نادیده گرفت. حملهٔ ایران به نواحی بغداد و شهر زور در اوایل ۱۸۱۲.م، با بهره‏گیری از منازعات محمود دوم در اروپا و در داخل كشورش، و همچنین با استفاده از مقاومت سركردگان حوالی سرحدات ایران و عثمانی در برابر تلاشهای سلطان مبنی بر ختم استقلال آنها، شروع شد. به خاطر درگیری‌های دولت عثمانی در نقاط دیگر، ایرانیان موفقیتهایی به‌دست آوردند، اما شیوع وبا، فرارسیدن زمستان و مشكلاتی دیگر، باعث عقب‌نشینی نیروهای ایرانی و زمینه‌ساز انعقاد قرارداد ارزروم شد.[۱] عهدنامه‌ی ارزروم (۱۲۳۹.ق) به‌دلیل‌آنكه خطوط مرزی و نقاط سرحدی را به‌طور قطعی و واضح تعیین نكرده بود، نتوانست اختلافات دو دولت را به‌طور قطع از میان ببرد[۲] و حمله پاشای بغداد (۱۲۵۴.ق) به محمره سبب تیرگی مجدد روابط دو كشور شد. برای حل این اختلافات كمیسیونی با حضور نمایندگان ایران، عثمانی، روس و انگلیس در شهر ارزروم تشكیل شد كه به انعقاد معاهده دوم ارزروم (۱۲۶۳.ق) منجر گشت. این پیمان نماینده آخرین دوره تحول تاریخی روابط ایران و عثمانی به شمار می‌آید، زیرا ازیك‌سو كلیه اختلافات قرون گذشته دو كشور در آن نمایان است و ازسوی‌دیگر اساس روابط جدید دو كشور را حتی تا زمان به‌وجودآمدن دولت عراق پس از جنگ جهانی اول همین پیمان بنا نهاده است.[۳]

اختلافات مرزی ایران و عثمانی در دوران قاجاریه همچنان تداوم یافت و حتی از نظام‌های استبدادی عثمانی و ایران به نظام مشروطیت آنها (كه در هر دو كشور در سال ۱۳۲۴.ق شكل گرفت) انتقال پیدا كرد و حكومتهای جدید نیز به منظور حل اختلافات و تثبیت مقررات عهدنامه ارزروم تلاش كردند،[۴] اما مساله تعیین قطعی سرحدات ایران و عثمانی همچنان بلاتكلیف‌ ماند تا اینكه در نوامبر ۱۹۱۳.م/۱۳۳۱.ق به اصـرار دولت انگلستان پروتكلی دربارهٔ تعیین حدود دو كشور در استانبول به امضا رسید و یكبار دیگر كمیسیون چهارجانبه علامتگذاری سرحدات ایران و عثمانی را شروع كرد. در نتیجه اعمال نظر دولت خارجی و ضعف ایران در آن دوران، حدود هزار كیلومتر مربع از اراضی ایران واقع در شمال و جنوب قصرشیرین به عثمانی واگذار شد. در این اراضی بعدها معادن نفت مهمی كشف گردید.[۵] این اشارات چشم‌اندازی از روابط سیاسی دو كشور را در مقطع زمانی مورد مطالعه نشان می‌دهد، اما باید توجه كرد كه بررسی دقیق روابط ایران و عثمانی مستلزم شناخت ابعاد و جنبه‏های گوناگون این روابط و عوامل تأثیرگذار در آنهاست. این جنبه‏های گوناگون شامل روابط سیاسی، ارتباطات فرهنگی، مبادلات تجاری و سایر روابط ناشی از همجواری طولانی می‏باشد. افزون بر این، وجود شباهتهایی در سیر تاریخی دو كشور، چون ورود استعمار، اخذ تمدن غربی و مشروطه‏خواهی، گونه‏ای دیگر از مناسبات و تأثیرات متقابل جریانهای فكری و جنبش‏های اجتماعی این دو سرزمین را نشان می‌دهد.

● روابط ایران و عثمانی

الف‌) روابط فرهنگی:

در مورد این روابط باید گفت در آن ایام كه جنگهای خونین میان فرمانروایان دو كشور برقرار بود، دوستی معنوی و فرهنگی میان افراد دو ملت وجود داشت. تركها بعد از استقرار در وطن جدید خویش، تا قرنها، عناصر فرهنگی و زبانی خویش را از ایران اخذ می‌كردند، و ایران نیز در آغاز، علم و تمدن جدید را از طریق این كشور ــ كه پل ارتباطی ایران به اروپا بود ــ به‌دست آورد.[۶]

موارد ذیل نشان‌دهنده ارتباطات فرهنگی دو كشور است:

۱) تحصیل‌كردگان ایران در مدارس عالی استانبول: به دلیل كمبود منابع، اطلاعات زیادی درباره فارغ‏التحصیلان مدارس عالی استانبول در دست نیست، فقط نام چندتن از آنها را در اینجا ذكر می‏كنیم: میرزاصادق‌خان مستشارالدوله و میرزا فرج‏الله‏خان (از وابستگان معین‌‌الملك، سفیر ایران در استانبول)، عبدالحمیدخان كاشی، بهاءالدین میرزا، حسین اختر، آقا میرزا علی دكتور (از پزشكان حاذق و ادیب نكته‌دان آذربایجان)، حكیم لعلی[۷]

۲) انتشار روزنامه قانون و اختر در استانبول: روزنامه اختر را آغازگر مطبوعات برون‌مرزی آزاد و پدر روزنامه قانون به حساب آورده‏اند. زیرا همین روزنامه بود كه نخستین‌بار از قانون و قانون‏خواهی سخن گفت و روزنامه قانون هم كه حدود پانزده سال پس از انتشار اختر منتشر شد، از روزنامه اختر جانبداری كرده است. روزنامه اختر به رشد آگاهی‏های سیاسی و اجتماعی در محافل روشنفكری ایران و نشر اندیشه‏های تجددخواهانه كمك شایانی كرده است.[۸] اختر غیر از عثمانی و ایران در ممالك دیگر به‌ویژه هند و قفقاز نیز خوانندگان بسیاری داشت و در شهرهایی چون تبریز، مهران، رشت، تفلیس، باكو، بمبئی، مدرس حیدرآباد، لكهنو، بنكلور، لاهور، كراچی، كربلا و... دارای نمایندگی بود.[۹]

۳) جایگاه خاص زبان فارسی در عثمانی: بیشتر دولتمردان و ادبای عثمانی به زبان و ادبیات فارسی آشنایی داشتند و زبان فارسی در مدارس آنجا تدریس می‏شد.[۱۰]

۴) نقش ترجمه‏ها در ارتباطات فرهنگی: ترجمه مكرر آثار ادب فارسی به تركی سهم عمده‌ای در ارتباطات فرهنگی دو كشور داشته[۱۱] و سبب تاثیرپذیری ادبیات عثمانی از ادب فارسی شده است.[۱۲]

۵) امپراتوری عثمانی مركز انتقال مظاهر تمدن غرب به ایران: از سده هیجدهم گرایش به اخذ مظاهر تمدن غرب در امپراتوری عثمانی شتاب فزاینده‏ای پیدا كرد و استانبول دروازه نفوذ مظاهر این تمدن به شرق و یكی از انتقال‏دهندگان اصلی محصولات مصرفی مادی و معنوی غرب به كشور ما شد. البته اقامت گروهی از ایرانیان در شهرهای عثمانی و نیز تردد بسیاری از ایرانیان به آن دیار، سبب تسهیل این انتقال شـد.[۱۳] بحث در مورد روابط فرهنگی به دلیل گستردگی، یك مقاله مستقل را می‏طلبد و ازآنجاكه محور بحث این مقاله، مناسبات فرهنگی نیست، به همین مختصر بسنده می‏شود.

ب) روابط تجاری: مهم‌ترین دلایل برقراری روابط تجاری ایران با عثمانی، همجواری، اقامت بازرگانان ایران در استانبول و معبر بودن عثمانی برای رسیدن به اروپا بود.[۱۴] عثمانی پس از روسیه و انگلستان مقام سوم را در تجارت ایران داشت. با توجه به گسترد‏گی روابط تجاری میان دو كشور، بعید نیست كه مشكلاتی در این زمینه ایجاد شده باشد، چنان‌كه برخی از مواد عهدنامه‏های منعقده میان ایران و عثمانی به دعاوی تجاری طرفین و حقوق گمركی اختصاص دارد.[۱۵] نكته شایان توجه دیگر در روابط تجاری این است كه علاوه بر طبقه تجار، سایر طبقات نیز برای كسب و كار به استانبول می‏رفتند. اصناف ایرانی مقیم استانبول برای ایجاد نظم و حل و فصل اختلافات احتمالی، برای هر صنف رئیس انتخاب می‌كردند. تجار نیز جهت رتـق و فتق امورشان مجمعی داشتند. همین مجمع در دوره‏ی استبداد صغیر و قیام آذربایجان به انجمن سعادت ایرانیان تبدیل شد.[۱۶] ایرانیان مقیم استانبول در امور مختلف بازرگانی فعالیت می‌كردند. بعد از قالی‏فروشان، تعداد كتاب‌فروشان و كاغذفروشان نیز بسیار بود و آنها ثروت و اعتبار بسیاری داشتند. البته برخی ایرانیان چون حاج میرزافتحعلی اصفهانی، كارخانه‏دار معروف، را نیز نباید از قلم انداخت. وی دارای كارخانجات دباغی، صابون‏پزی، قلمكارسازی، رنگ‏رزی، قالی‏شویی و حلواپزی و... بود و سالها چند صد نفر كارگر ایرانی در دستگاه او كار می‌كردند.[۱۷] چنین به نظر می‏رسد كه ضعف روزافزون، تشدید وابستگی سیاسی و اقتصادی عثمانی و ایران به غرب و ركود بیش از پیش اقتصاد ملی آنها، باعث شد تجارت ایران و عثمانی رونق خود را از دست بدهد و دچار ركود شود.[۱۸] علاوه بر این عوامل، درگیری‏ها و اختلافات مرزی ایران و عثمانی نیز برای منافع اقتصادی مشترك دو طرف زیان‏آور بود، زیرا مقادیری از ابریشم و سایر كالاهای صادراتی ایران از طریق قلمرو عثمانی و از راه طرابوزان به غرب فرستاده می‌شد (این امر به دولت عثمانی در مقابل همسایگان شرقی‌اش قدرت می‌بخشید.)[۱۹]

ج‌) روابط سیاسی: كارنامه روابط سیاسی این دو كشور، یادآور اختلافات، جنگها، انعقاد قرارداد، مبادله سفرا و سایر اقدامات دیپلماتیك و از همه مهم‌تر مداخلات استعمارگران است. به منظور درك بهتر روابط سیاسی این دو كشور، آگاهی از دلایل اختلاف میان آنها ضرورت دارد. موارد زیر از موضوعات اختلاف‌برانگیز میان این دو كشور بود:

۱) وضع نامشخص مرزهای دو كشور (مرز طولانی ایران و عثمانی از قله آرارات تا مصب شط‌العرب، یعنی بیش از هفتصد میل، بود.)؛

۲) برخوردهای میان عشایر مرزنشین (از سرحد آذربایجان تا خوزستان) و حمایت شاهزادگان ایرانی از برخی رؤسای آنان؛

۳) مساله تابعیت برخی از ایلهای سرحدی و مشكلات ناشی از ییلاق و قشلاق آنها؛

۴) مساله پناهندگان ایران و عثمانی؛

۵) رفتار خشن و توهین‌آمیز عثمانی‌ها با حجاج و زوار ایرانی؛[۲۰]

۶) مسائل تجاری ایران و عثمانی؛

۷) حالت مبهم سیاسی سرزمین كردستان و مسائل مربوط به كردها. بدون تردید مساله كردها را می‌توان از مسائل عمده منطقه قلمداد نمود.

طوایف كرد گاه سبب هرج و مرج و اغتشاش در نواحی سرحدی می‌شدند. اكـراد ایرانی با اكراد عثمانی همه در جنگ بودند و مسافرانی را كه از سرزمین‌شان عبور می‌كردند، به قتل می‌رساندند و اموال‌شان را غارت می‌كردند.[۲۱] دولت عثمانی نیز همواره با كردهای كشورش مشكلات اساسی داشـت. در سده نوزدهم، با آغاز دوران ضعف عثمانی‌ها، شورشهای متعدد كردها را برضد دولت عثمانی شاهد هستیم. مهم‌ترین این شورشها عبارت بود از: قیام عبدالرحمان پاشا (۱۸۰۶ــ۱۸۹۰.م)، قیام میرمحمود (۱۸۳۳ــ۱۸۳۶)، قیام بـدیرخان (۱۸۳۹ــ۱۸۴۷.م)، قیام یزدان شر (۱۸۵۰ــ۱۸۷۷.م)، قیام شیخ‌عبدالله (۱۸۷۷ــ۱۸۸۲.م).[۲۲] به دلیل مشكلاتی كه دو دولت در مورد كردها داشتند، ماده هشتم قرارداد ارزروم به حل مساله كردها اختصاص یافت. در این ماده به عشایر كردی كه تابعیت آنها مشخص نبود، پیشنهاد شد كه فقط یكبار خود محل سكونتشان را تعیین كنند تا آنگاه به اعتبار محل سكونت، تابعیت‌شان معین شود.[۲۳] برای آگاهی بیشتر از موضوعات مورد اختلاف دو كشور و بررسی در این زمینه، اسناد موجود در آرشیوهای عثمانی ارزش و اهمیت فراوانی دارند.[۲۴]

زهرا علیزادهٔ بیرجندی

* عضو هیات علمی دانشگاه بیرجند.

پی‌نوشت‌ها

[۱] - Stanford Shaw, The Cambridge History of Iran, Vol ۷, cambridge university press, ۱۹۹۱, P. ۳۱۲

[۲]ــ علی‌اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، مدبر، ۱۳۷۸، ص۱۲۰

[۳]ــ فریدون آدمیت، امیركبیر و ایران، تهران، خوارزمی، چ ۷، ۱۳۶۲، ص۶۲

[۴]ــ علی‌اصغر شمیم، همان، ص۲۱۹

[۵]ــ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، چ۳، ۱۳۶۴، ص۲۹۹

[۶]ــ محمدامین ریاحی، «پژوهشی در گزارش سفیران عثمانی در ایران، سفارتنامه‌ها، احوال فراموش‌شده‌ی روزگاران»، كجاوه، ش۹، سال اول، گردشگری، ص۳۹

[۷]ــ رحیم رئیس‌نیا، ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم، ج۱، تبریز، ستوده، ۱۳۷۴، ص۷۶

[۸]ــ همان، صص۲۷۸ــ۲۷۷

[۹]ــ همان، ص۲۸۱

[۱۰]ــ همان، ص۲۸۰

[۱۱]ــ همان، ص۷۹۶

[۱۲]ــ خان‌ملك ساسانی، یادبودهای سفارت استانبول، تهران، بابك، چ۲، ۱۳۵۴، ص۱۹۹

[۱۳]ــ رحیم رئیس‌نیا، همان، ج۲، ص۷۹۲

[۱۴]ــ قنبرعلی انصاری رنانی و قاسم كرمانی، تجارت در دوره قاجاریه، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۸۰، ص۴۰۶

[۱۵]ــ غلامرضا طباطبایی مجد، معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره قاجاریه،‌ تهران، بنیاد موقوفات محمود افشار، ۱۳۷۳، ص۳۹۹

[۱۶]ــ رحیم رئیس‌نیا، همان، ج۲، ص۸۲۳

[۱۷]ــ خان ملك ساسانی، همان، ص۹۴

[۱۸]ــ رحیم رئیس‌نیا، همان، ج۲، ص۸۲۴

[۱۹] - Stanford Show, Ibid, P. ۳۱۳

[۲۰]ــ آذرمیدخت مشایخ فریدونی، مسائل مرزی ایران و عراق، تهران، امیركبیر، ۱۳۶۹، ص۳۳

[۲۱]ــ كلمنت ماركام، ایران در دوره قاجاریه،‌ ترجمه: میرزا رحیم فرزانه، تهران، فرهنگ ایران، ۱۳۴۶، ص۱۲۸

[۲۲]ــ صابر قاسمی، تركیه، شناخت كشورها و سازمان‌های بین‌المللی، تهران، چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، ۱۳۷۴، صص۲۰۱ــ۱۹۹

[۲۳]ــ منوچهر پارسادوست، ریشه‌های تاریخی اختلافات ایران و عراق، تهران، شركت سهامی انتشار، ۱۳۷۰، ص۸۷

[۲۴]ــ صبری آتش، «اهمیت آرشیوهای عثمانی برای مطالعه در ایران عصر قاجار»، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، ش۳۵، سال ۹، پاییز ۱۳۸۴، ص۹۰

[۲۵]ــ علی‌اكبر بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران (از معاهده تركمنچای تا معاهده صلح پاریس، ۱۲۷۳ــ۱۲۴۳هـ .ق)، ج۲، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۸، ص۲۹۹

[۲۶]ــ عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی‌های ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تهران، امیركبیر، ۱۳۶۷، ص۱۴۰

[۲۷]ــ همان، ص۱۴۵

[۲۸]ــ منوچهر پارسادوست، همان، ص۱۵۷

[۲۹]ــ فلیپ الن رینولدز، شناخت اصول روابط بین‌الملل، ترجمه: جمشید زنگنه، تهران، وزارت امورخارجه، مركز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰، ص۸۳

[۳۰]ــ فریدون آدمیت، ص۷۹

[۳۱]ــ آذرمیدخت مشایخ فریدونی، همان، ص۶۳

[۳۲]ــ فریدون آدمیت، همان، صص۷۹ــ۷۸

[۳۳]ــ همان، ص۷۸

[۳۴]ــ همان، ص۸۷

[۳۵]ــ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص۲۵۹

[۳۶]ــ علی‌اصغر شمیم، همان، ص۲۱۴

[۳۷]ــ ای. اف. ك ارگانسكی، سیاست جهان، ترجمه: حسین فرهودی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۳، ص۴۴۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.