جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ نهادی


فرهنگ نهادی

نهادی شدن سازمان باعث میشودکه کارکنان واعضای سازمان نسبت به آنچه مناسب وشایسته است واصولانسبت به نوعی رفتارهدفدار درکی مشترک پیداکنند

آن گاه که سازمان به صورت یک نهاددرمیاید،دارای نوعی حیات وزندگی میشودکه بازندگی اعضای آن متفاوت است.ادارۀ مالیات بردرآمد،شرکت اتومبیل کرایسلروآی بی ام نمونه هایی ازاین سازمانهاهستندکه طول عمرودورۀ حیات آنهاازدورۀ زندگی هریک ازاعضای خودبیشتربوده است.گذشته ازاین،هنگامیکه یک سازمان بصورت نهاددرمیاید،به خودی خوددارای ارزش میشود(البته نه تنهابه سبب کالاهایاخدماتی که تولیدیاعرضه میکند)،عمربی انتهاپیدامیکندوبه اصطلاح جاودان میشود.اگرهدفهای اصلی واولیۀ آن اعتبارخودراازدست بدهند،سازمان ساقط نمیشود،بلکه درخودتجدیدنظرمیکند.هنگامیکه تقاضابرای ساعتهای تایمکس کاهش یابد،شرکت تنهاخط تولیدخودراتغییرمیدهدومثلاکامپیوتر،نبض سنج،دستگاه اندازه گیری فشارخون وازاین قبیل محصولات جدیدعرضه میکند.این سازمان موجودیت پیداکرده است ودامنۀ هستی آن ازماموریت اصلیش،که تولیدوعرضۀ ساعتهای ارزان قیمت بود،فراترمیرود.

نهادی شدن سازمان باعث میشودکه کارکنان واعضای سازمان نسبت به آنچه مناسب وشایسته است(واصولانسبت به نوعی رفتارهدفدار)درکی مشترک پیداکنند(۱).ازاینروهنگامیکه سازمان بصورت یک نهاددرآید،الگوهای خاصی ازرفتارموردقبول همۀ اعضای سازمان قرارخواهدگرفت واین نمونه های رفتاری درهمه جای سازمان به چشم میخورد.همانگونه که مشاهده خواهیم کرد،این درست همان نقشی است که فرهنگ سازمانی ایفا میکند.بنابراین شناخت ودرک چیزی که فرهنگ سازمانی رامیسازدوشیوۀ ایجادودوام آن همگی به ماکمک میکنندتابهتربتوانیم رفتارافراددرسازمان(به هنگام کار)راتوجیه وپیش بینی کنیم.

● فرهنگ سازمانی چیست؟

فرهنگ سازمانی یکی ازموضوعهایی استکه بسیاری ازافرادباشنیدن آن خواهندگفت:"اوه،بلی،منظورشمارامیفهمم".ولی واقعیت اینستکه نمیتوان براحتی وبسادگی آنراتعریف کرد.دراین قسمت مایک تعریف خاص ارائه میکنیم وسپس به برخی ازمساله های فرعی میپرددازیم که حول محوراین موضوع تعریف میگردند.

● تعریف فرهنگ سازمانی:

بسیاری ازصاحبنظران دراین مورداتفاق نظردارندکه مقصودازفرهنگ سازمانی(۲)سیستمی ازاستنباط مشترک است که اعضانسبت به یک سازمان دارندوهمین ویژگی موجب تفکیک دوسازمان ازیکدیگرمیشود(۳).یک سیستم که اعضای آن دارای استنباط مشترک ازآن هستند،ازمجموعه ای ویژگیهای اصلی تشکیل شده است که سازمان به آنهاارج می نهدیابرای آنهاارزش قائل است.چنین به نظرمیرسدکه هفت ویژگی وجودداردکه درمجموع معرف ونمایانگرعصارۀ فرهنگ سازمانی هستند(۴)

▪ این ویژگیهاعبارتنداز:

۱) نوآوری وخطرپذیری:میزانی که کارکنان تشویق به نوآوری وخطرپذیری میشوند.

۲) توجه به جزییات:میزانی که کارکنان بایدبه جزئیات بپردازند،دقیق باشندوکارهاراتجزیه وتحلیل نمایند.

۳) توجه به ره آوردها:میزانی که مدیریت بایدبه نتیجه هاودستاوردهاتوجه کند(ونه به شیوه های اجرایی که به این نتیجه هاانجامیده است).

۴) توجه به اعضای سازمان:میزان توجهی که مدیریت(به هنگام تصمیم گیری ومشارکت دادن افراد)به اعضای سازمان نشان میدهد.

۵) توجه به تیم:میزانیکه کارهاوفعالیتهاحول محورتیم(ونه افراد)متمرکزشده است.

۶) جاه طلبی:میزان یادرجه ایکه افرادواعضای سازمان بلندپروازوجاه طلب هستند(ونه اینکه همواره سربه زیروتسلیم باشند).

۷) پایداری:میزان یادرجه ایکه سازمان برحفظ وضع موجودتاکیدمیکند(که این روندبارشدوپیشرفت مغایراست).

هریک ازاین ویژگیهابرروی طیفی قرارمیگیرندکه دامنۀ آن ازبسیارکم تابسیارزیادکشیده میشود.بنابراین،چنانچه فرهنگ سازمانی اززاویۀ این هفت ویژگی موردتوجه قرارگیردتصویرکاملی ازآن به دست میاید.این تصویربه صورت اساس یامبنایی درمیایدکه منعکس کنندۀ نوع احساسات اعضا،استنباط مشترک آنان،شیوۀ انجام امورونوع رفتارآنان است.

۱- L.G Zucker,"Organizations as institutions,"in S.B. Bacharach(ed.),Research in the Sociology of Organizations(Greenwich.CT:JAI Press.۱۹۸۳),pp.۱-۴۷;and A.J. Richardson,"The Production of Institutional Behavior:A Constructive Comment on the Use of Institutionalization Theory in Organizational Analysis."Canadian Journal of Administrative sciences(Desember ۱۹۸۶),pp.۳۰۴-۱۶

Organizational culture-۲

۳- See.for example, H.S. Becker."Culture:A Sociological View,"Yale Review (Summer ۱۹۸۲), pp.۵۱۳-۲۷;and E.H. Schein,Organizational Culture and Leadership(San Francisco:Jossey Bass, ۱۹۸۵), p.۱۶۸.

۴- C.A. O,Reilly III, J.Chatman, and D.F. Caldwell,"People and Organizational Culture:A Profile Comparison Approach to Assessing Person-Organization Fit." Academy of Management Journal (September ۱۹۹۱), pp. ۴۸۷-۵۱۶; and J.A. Chatman and K.A. Jehn, "Assessing the Relationship Between Industry Characteristics and Organizational Culture:How Different Can You Be," Academy of Management Journal (June ۱۹۹۶), pp. ۵۲۲-۵۳.

.