جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

رکود یا تغییر رویه


رکود یا تغییر رویه

به بهانه دهمین سال پیدایش وبلاگستان فارسی

شانزدهم شهریور ماه ۱۳۸۰، سلمان جریری در صفحه وبی که آنرا «وبلاگ سلمان» می نامد، چنین می نویسد: weblog (وب نوشت) اصلا یعنی چی؟ وب نوشت بر وزن دست نوشت یک اصطلاح من درآوردی است! خیلی جدی نگیرید! اما weblog به وب سایت یا homepage ای می گن که شامل نوشته های شخصی یک نفر راجع به چیزها و نکات جالبی که می بینه یا به شون فکر می کنه هست. weblog ها معمولا هر روز update می شوند. می تونید مجموعه ای از weblog کلی آدم رو در این قسمت از سایت google ببینید. وب نوشت من شامل چه چیزهایی می شه؟ …از نکات جالبی که در طول روز از این ور و اون ور می خونم و می شنوم… تا چیزهای جالبی که روی وب پیدا می کنم… تا فکرها و نکاتی که به ذهنم می آد… همه چی!… و این، مبدا پیدایش وبلاگستان فارسی شد.

در بین ۱۰ سایت پُرترافیک در ایران، ۴ سایت مختص وبلاگ نویسی هستند. هر روز «۸۰۰ هزار نفر» از وبلاگ های چهار سرویس دهنده اصلی وبلاگ ایرانی بازدید می کنند. این آمار بدون ملاحظه آمار وبلاگ هایی است که در سرویس های خارجی مثل بلاگر یا وردپرس یا سایر سرویس های وبلاگ ساخته شد ه اند. درست است که هر چیزی که در این سایت ها نوشته می شود، وبلاگ نیست، درست است که خیلی ها کپی خیلی های دیگر هستند، درست است که خیلی از آن ها آرشیو وبلاگ های قدیمی هستند. اما اینکه در «هر روز» معادل کل جمعیت سان فرانسیسکو، آمستردام، استکهلم یا فرانکفورت از وبلاگ های فقط چهار سرویس دهنده وبلاگ ایرانی بازدید کنند، شاید چندان نشان دهنده رکود نباشد. همین الان که ما با هم صحبت می کنیم، وبلاگستان ایرانی به گواه آمار صدها هزار نویسنده و خواننده فعال دارد. اگر می خواهید این واقعیت برایتان ملموس تر جلوه کند، به فهرست آخرین نوشته های یک سرویس دهنده وبلاگ فارسی (مثلا بخش وبلاگ های شخصی بلاگفا) بروید. چند ثانیه ای صبر کنید و بعد صفحه را ریفرش کنید. وبلاگ های تنها یک بخش از یک فهرست یک سرویس دهنده وبلاگ فارسی با سرعت خیلی خیلی زیاد در حال آپدیت شدن هستند. تنها چیزی که نمی شود اسمش را گذاشت رکود است.

اما آیا واقعا از این هزاران مطلبی که روزانه در ده ها هزار وبلاگ فارسی نوشته می شود و صدها هزار خواننده هم دارد، چیزی به کسی اضافه می شود؟ بود و نبودشان فرقی دارد؟ چیزی به جامعه اضافه می شود؟ بیایید به عنوان یک مثال حضور یکی از مهم ترین مسائل روز ایران، یعنی این داستان یارانه ها را در غیر سیاسی ترین و شخصی ترین وبلاگ های همان فهرست بالا ببینیم (از آن وبلاگ های گل و بلبل و اسمایلی که از نظر من و شما احتمالا وجودشان ارزش خاصی ندارد). «به دلیل دسترسی محدودی که به اینترنت دارم نمیتونم بیام و بگم که آپم و نظراتتونو نمی تونم زود به زود تایید کنم. اگه این یارانه ها رو هم هدفمند کنند دیگه فکر کنم اصلاً نتونم !» یا «تلفنمون قطع بود....فکر نکنین ناراحتیم از قطعی تلفن بود... فک نکنید قطعیه تلفن از بدهی بود... فک نکنید بدهی از هدفمند سازی یارانه ها بودا...» این نوشته ها ساده و مختصر است. پیچیدگی خاصی ندارد. حتی در یک وبلاگ سیاسی یا اقتصادی هم نوشته نشد ه اند. اما با برداشت رسمی در مورد فواید این طرح برای جامعه صد در صد فرق دارد. شاید این دو وبلاگ ده خواننده هم نداشته باشند، اما وقتی وبلاگ های جدی تر را هم در کنار آنها بگذارید و در مقیاس ده ها هزار وبلاگ، سه میلیون صفحه و ۴۰۰ هزار خواننده در روز (فقط برای یک سرویس دهنده ایرانی وبلاگ) به قضیه نگاه کنید اهمیت و تاثیر وبلاگ و وبلاگستان ایرانی را شاید بهتر درک کنید: یک اثرگذاری میلیونی اما با سرعت ۱۰ نفر در ثانیه...

بسیاری از تغییرات وقتی با قدرت تمام در حال ظهور و اثرگذاری هستند، حتی بازیگران اصلی شان آنها را به سختی مشاهده می کنند (مثلا چه کسی باور می کند اینترنت در ایران تا همین چند سال پیش کاملا آزاد بود؟). درست است که ۹ سال از شروع وبلاگ فارسی می گذرد، اما شاید سال های بیشتری باید سپری بشود تا اثر تدریجی اما مهم وبلاگستان را بتوان بهتر دید. اگر وبلاگستان نه به صورت کمی و نه به صورت کیفی (در مقیاس جمعی و aggregated) دچار رکود نیست، چرا احساس مان چیز دیگری می گوید؟ چرا وبلاگ هایی با آپدیت هر روزه کمتر دیده می شوند؟ مشکل کجاست؟

اتفاقی که افتاده به نظر من این است: با گسترش تعداد تولیدکننده در هر رسانه ای، از تعداد غول های آن رسانه کاسته می شود، اما میلیون ها بچه غول به وجود می آید. وقتی تنوع برنامه تلویزیونی کم باشد، همه راس ساعت ۱۰ شب منتظر تنها برنامه خوب آن شب هستند و آن برنامه غول برنامه ها به شمار می رود و میلیون ها نفر در موردش صحبت می کنند. اما وقتی صدها کانال تلویزیونی وجود داشته باشد، تعداد غول های برنامه ها هم کمتر می شود و در عوض هزاران برنامه بچه غول ساخته می شود. (به همین ترتیب در کتاب و فیلم و خبر و هر نوع رسانه دیگر). این نظریه که long tail نامیده می شود اساس و پایه خیلی از اتفاقات و تجارت های مهم آنلاین به شمار می رود (hit و long tail، این نظریه را اینجا ما بدون هیچ ارزش گزاری خاصی غول و بچه غول اسم گذاری می کنیم).

حالا همین اتفاق در مورد وبلاگستان فارسی افتاده است. تعریف یکی از بلاگر ها از وبلاگستان غیر راکد این است: «من وبلاگستانی را پویا و پررونق می دانم که در آن هر از چندگاه وبلاگی متفاوت با نویسنده ای نکته دان متولد شود که نگاه ها را متوجه خود کند، میزان تولید محتوای آن بسیار بیشتر از حال حاضر باشد، بتواند عمده اخبار علمی و سیاسی و فرهنگی و هنری دنیا را پوشش ویژه بدهد، کپی کار نباشد، از لحاظ بازدید و اقتصادی وضعیت رضایت بخشی داشته باشد و بتوان در لابلای نوشته های آن تحلیل های عمقی و زوایای دید متفاوت را مشاهده کرد».

این دقیقا تعریفی است از یک وبلاگ غول! درست است که چنین وبلاگی، دیگر به سختی وجود خواهد داشت، اما بیایید قبول کنیم ما هر شب بعد از بستن گوگل ریدر خودمان احساس می کنیم دقیقا همین نیازمان برآورده شده: نوشته هایی پویا، مکانی پررونق، متفاوت، نویسندگان نکته دان، میزان تولید محتوای بالا، پوشش عمده اخبار علمی و سیاسی و فرهنگی و هنری دنیا و در لابه لای آنها تحلیل های عمقی و زوایای دید متفاوت. (و البته همراه با جوک و مینیمال و غیره). بنابراین درست است که غول هایی که بتوانند همه نیاز ما را در یک یا چند وبلاگ پوشش دهند، دیگر وجود ندارند و دچار رکود شده اند، اما با استفاده از aggregator های خوب مثل گوگل ریدر هنوز می شود رونق شدیدی را که همین الان در وبلاگستان فارسی، آماری و کمی و کیفی وجود دارد بهتر احساس و تجربه کرد.

در زمان افول غول ها و قدرت بچه غول ها، تجمیع کننده ها و aggregator ها می توانند بهترین تجربه را از long tail برای ما فراهم کنند و به سود و ترافیک سرشاری برسند. (Google Adwords، Apple App Store و...). حرکت های خوبی مثل likekhor شروع خیلی خوبی برای این تجمیع در وبلاگ های فارسی بوده است. شاید اگر همین الان یک سایت مثل digg هم برای صدها هزار وبلاگ فارسی وجود داشت، بهتر می شد این رونق بی نظیری را که در مجموعه صدها هزار وبلاگ فارسی (و نه تک تک وبلاگ ها) وجود دارد، بهتر دید. راستی دقت کرده اید خیلی از دوستانی که از رکود وبلاگستان صحبت می کنند، با وجود ده ها شبکه اجتماعی و سایت و سرویسی که عضوش هستند، هنوز خودشان وبلاگ را برای بیان این نظرشان انتخاب کرده اند؟ شبیه این می ماند که کسی معتقد باشد یوتیوب در رکود به سر می برد، اما برای بیشترین تاثیر، نظرش را در قالب یک فیلم کوتاه در خود یوتیوب قرار بدهد!

نویسنده: سلمان جریری