سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مد و نمایش



      مد و نمایش
نانسی جی.تروی برگردان پروین بابایی

پل پویرت از نخستین افرادی بود که سعی کرد برای مُد یک اعتبار هنری کسب نماید. از آنجایی که هدف پل پویرت در اقدامات گوناگونش این بود که تمایز بین مد و هنرهای زیبا را بر هم بزند، وی بدین منظور خود را به طور مکرر به عنوان یک هنرمند نشان می داد. همچنین با فعالیت کردن در یک محیط هنری یعنی گالری باربازانگس، که در آنجا لباسهایی طراحی شده اش در مجاورت کارهای هنری نمایش داده می شدند، بر هدف خود تأکید می ورزید. تمام عناصر امپراتوری شغل او- از ابزارهای مزون و عکسهای تبلیغی تا تجملات و بسته بندی عطرها- در تلاش بودند

 

پل پویرت از نخستین افرادی بود که سعی کرد برای مُد یک اعتبار هنری کسب نماید. از آنجایی که هدف پل پویرت در اقدامات گوناگونش این بود که تمایز بین مد و هنرهای زیبا را بر هم بزند، وی بدین منظور خود را به طور مکرر به عنوان یک هنرمند نشان می داد. همچنین با فعالیت کردن در یک محیط هنری یعنی گالری باربازانگس[1]، که در آنجا لباسهایی طراحی شده اش در مجاورت کارهای هنری نمایش داده می شدند، بر هدف خود تأکید می ورزید. تمام عناصر امپراتوری شغل او- از ابزارهای مزون و عکسهای تبلیغی تا تجملات و بسته بندی عطرها- در تلاش بودند که کاراکتر تجاری کارهای پیچیده او را بپوشانند. از این منظر ، پویرت خودآگاهانه اجرای خود را به عنوان یک خیاط ، طراح، مجموعه دار هنر، خط دهنده، و کارآفرین به صحنه برد. پویرت خود به عنوان یک شخص بسیار تئاتریکال توصیف شده است و در مقابل، تئاتر یک وجه پایدار از همه فعالیتهای او بود. وی پس از جنگ جهانی اول وقتی که یک نمایش کوچک به نام لوآسیس در باغ مزون خود اجرا کرد، به گزارشگر اقرار نمود که همیشه به تئاتر علاقه داشته است. حتی در سالهای پایانی زندگی اش، وقتی که شغل او به عنوان یک مزون دار، تقریباً رو به افول گذاشت، تعدادی نقش تئاتری و فیلم را ایفا نمود. البته این تلاشها در مقایسه با ابعاد اجرایی و نمایشی فعالیتهای او به عنوان یک تجارت پیشه رنگ باختند. تئاتر در واقع یک نیروی مشتق شده از الزامات تجاری ای بود که پویرت همچون همکارانش در صنعت خیاطی اتخاذ کرد. این یک بعد مهم از تعهد آنها به پیوستگی هنر و مد، و متحد کردن این دو با تئاتر در سالهای اول قرن بیستم است.    

 

تاریخ نگاران هنر معاصر نوعاً بر تئاتر آوانگارد، باله، یا فیلم به عنوان حیطه های اصلی نفوذ هنر مدرن در هنرهای اجرایی تمرکز کرده اند. کار نقاشان معروف روی لباس و طراحی سِت برای  بالت روسس[2] و بالت سودویس[3] و سهم هنرمندان آوانگارد برای فیلمهای مدرن و اجراهای تئاتریکال دادا به صورت جزئی مورد مطالعه قرار گرفته است. اما در تولیدات مردمی تر، مانند آنچه پویرت و همکاران خیاط او به عنوان طراحان لباس قبل از جنگ جهانی اول انجام دادند، نیز استعاره های تئاتری نفوذ کردند. اینها در اینجا به عنوان ابزارهای فرهنگی که از لحاظ ارزشی برابر هستند برای فهم گفتمانهای دوران مانند شرق شناسی، و برای باز کردن عمیقتر روابط ساختاری بین هنر و مد به کار می روند.

پاول ربوکس تحولات مفهوم «مانکن» را که در قرن نوزده یک مستخدم معمولی خانه خیاطی بود و لباسها را برای کمک به تصمیم گیری خریداران می پوشیدند تشریح کرد. بعدها « مانکنها نوعی نمایش تئاتری باشکوه را به عرصه ظهور رساندند». مردمی که قرار است مجموعه لباس به آنها نشان داده شود، به نحوی که برای یک اجرای تئاتر می تواند باشد، نشانده می شوند. پرده بالا می رود و نمایش مد شروع می شود. چنانکه تاریخ شناس لباس جیمز لیور اظهار می کند، این فرآیند تئاتریزاسیون تسریع شده در اوایل قرن بیستم، وقتی که «رژه رفتن مانکنهای خیاطان مدروز، خودشان ضرورتهای مدروز شدند»، قطعاً قبل از این در تمام تاریخ لباس اتفاق نیفتاده بود.

مردم به دیدن نمایش مُد می رفتند، درست همانطور که پدرانشان به یک تئاتر یا نمایش خصوصی نقاشی رفته بودند. آنها در انتظار یک دکور مجلل، نورهای ملایم، موسیقی، یک صف منظم از مانکنهای زیبا، و حتی مهمتر از این، چیزی بدواً تازه و دست اول در لباسهای نمایش داده شده مقابل چشمهایشان بودند. نقطه نظرات لیور خبر نیویورک تایمز را بازتاب می دهد که اظهار داشت در 1911 برپایی یک نمایش مد روی صحنه «مطمئناً دراماتیک ترین روش جلوه دادن جامه های باشکوهی که تازه ابداع شده اند است… چیزی است که ارزش دیدن را دارد، حتی اگر کسی آن لباس را نخرد».

اهمیت صحنه تئاتریکال در آیینهای وابسته به حراج لباس زنانه، پاول پویرت را بر آن داشت که از معمار خود لوییس سو بخواهد یک صحنه برای به نمایش گذاشتن شوهای مد در محیط هنری طراحی کند.

 

 

[1] Galerie Barbazanges

[2] Ballets Russes

[3] Ballets Suédois

 

منبع:

A Study in Modern Art and Fashion Nancy J. Troy
2003

آدرس صفحه: http://www.anthropology.ir/node/24792

ایمیل: babaei.p.59@gmail.com