سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

بررسی "وانهادگی" در آثار میشاییل هانکه



      بررسی "وانهادگی" در آثار میشاییل هانکه
راضیه مهدی زاده

وانهادگی مفهومی ست که به شکل فردی از ابتدای خلقت انسان همراه او بوده است و در جوامع بدوی در مفهوم فردیت و تمایل به احساسات یاس و ناامیدی معنا شده است. توجه بیشتر به این مفهوم با صنعتی شدن جوامع و رفتن هرچه بیشتر گروه های انسانی به سمت مدرنیته رخ می دهد تا جاییکه  در سال های اخیر این مفهوم با وجود آدمی و بشریت عجین شده  و بدین ترتیب به علوم انسانی و هنرهای گوناگون ورود پیدا کرده است.

نظریه پردازان علوم انسانی اعم از جامعه شناسان و روان شناسان و فیلسوفان و... وانهادگی را به مثابه ی بیگانگی متعلق به جامعه ی صنعتی دانسته و دموکراسی و تمدن و مناسبات سیاسی-اجتماعی را در جامعه ی الینه1 شده موثر می دانند.

وانهادگی به معانی گوناگون بیگانگی،واگذاری خود به دیگری،آشفتگی و اختلال روحی،بیزاری و احساس دورافتادگی،جدایی فرد از افراد دیگر جامعه به کار برده می شود.این مفهوم در اکثر شخصیت های فیلم های هانکه(شخصیت هایی که چیزهای کمی از آن ها می دانیم و ریشه ها و علت های رفتاری آن ها بر ما معلوم نیست)بسیار دیده می شود.«فواصل دائمی»در ساختار روایت و وجود حفره های خالی در اطلاعات داستانی به بیگانگی شخصیت ها و گم بودگی شان کمک می کند(بوردول،1385،116)

برای مطالعه ادامه مطلب به pdf ضمیمه مراجعه کنید.

 

 

 

پیوستاندازه
24728.pdf334.4 KB