جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مشورت در سیره حضرت محمد صلی الله علیه و اله


مشورت در سیره حضرت محمد صلی الله علیه و اله

مشورت و شورا در لغت از«شارالعسل » گرفته شده و به معنای بیرون آوردن عسل از كندوبه دست آوردن عسل ناب است این لغت در اصطلاح به معنای به دست آوردن راه درست و متقن از طریق نظر خواهی از عقلا و خردمندان است

● واژه سیره در لغت و اصطلاح

واژه سیره در لغت از كلمه سیر به معنای رفتن و جریان داشتن‏است. سیره در اصطلاح منطق عملی و اصول عملی است كه همچون‏قوانین ریاضی قابل تغییر نیست و راهنمای زندگی انسان است. راغب اصفهانی می‏نویسد: سیر یعنی حركت در روی زمین، در زمین‏راه رفتن و گذشتن و عبور كردن. «سیره‏» یعنی حالت و روشی كه‏انسان دارد، نوع خاص حركت انسان نوع رفتار و كردار و عملكردانسان را «سیره‏» گویند. مورخانی كه در باره پیامبر اكرم(ص) و روش زندگی او كتاب‏نوشته‏اند، تاریخ خود را «سیره‏النبی‏» نامیده‏اند. سیره‏شناسی‏به معنای سبك‏شناسی و رفتارشناسی است.

● واژه مشورت و شورا در لغت و اصطلاح

مشورت و شورا در لغت از«شارالعسل‏» گرفته شده و به معنای بیرون آوردن عسل از كندوبه دست آوردن عسل ناب است. این لغت در اصطلاح به معنای به دست‏آوردن راه درست و متقن از طریق نظر خواهی از عقلا و خردمندان‏است. وجه تسمیه مشورت و مشاوره این است كه به بهترین اندیشه ومحكمترین رای از طریق نظر خواهی و گفتگو با دیگران همچون عسل‏ناب استخراج شده از كندو به دست می‏آید و هدایت و صلاح و خیرهاو خوبیها در پرتو آن تحصیل و موجب پیروزی می‏گردد. این پرسشهااهمیت و ضرورت بحث مشاوره و شورا را تبیین می‏كند. شكی نیست كه‏عمل به شورا، از اصول مسلم سیره عملی پیامبر اكرم(ص) و اولیای‏الهی به شمار می‏آید. رسول خدا (ص) و جانشینان آن حضرت با آنكه معصوم بودند و حتی‏با قطع نظر از وحی و مقام والای الهی از نظر فكر و بینش و منش‏از مشورت بی نیاز بودند، با مشورت كردن دو نكته را تعقیب‏می‏كردند:

اهمیت مشورت و شورا را به مسلمانان یاد آوری كنند و این‏روحیه را در عرصه‏های مختلف جامعه اسلامی، ایجاد و تقویت‏نمایند.

ضمن آموزش عملی به مسلمانان بیاموزند كه چگونه به این سیره‏عمل كنند و از ثمرات درخشان آن برخور دار شوند; پس از آن‏حضرت، این سنت الهی را به نیكی استمرار بخشند و زندگی را براساس مشورت بنیاد نهند.

نگاهی به اسرار و اهداف مشاوره در سیره معصومان(ع) یكی ازمسائل اساسی در سیره و منطق عملی پیشوایان معصوم(ع) مساله‏مشورت و مشاوره است. در سیره پیامبر اكرم(ص) و اهل بیت(ع)می‏خوانیم كه با اصحاب خود بسیار مشورت می‏كردند، به طوری كه ازبرخی از اصحاب رسول اكرم(ص) و عایشه چنین نقل شده است: هیچ كس‏را ندیدیم كه با اصحاب خود بیشتر از رسول خدا با اصحابش مشورت‏كند. در اینجا این پرسشها به ذهن می‏رسد: چرا رسول اكرم(ص) واهل بیت(ع) آنقدر مشورت می‏كردند؟ آیا آنان به مشورت نیازداشنتد؟ مگر اندیشه و قوای ذهنی آنان چنان كامل و نیرومندنبود كه حتی با قطع نظر از وحی و مقام خلیفه‏اللهی، باز ازمشورت بی نیاز بودند؟

آنان چه ضرورتی در این اصل احساس می‏كردند؟ آیا آنچه برای آنان اهمیت داشت، پرورش روحیه مشورت در عرصه‏های‏مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و... بود یادستاوردهای آن؟ آنان با چه كسانی مشورت می‏كردند و چه كسانی با ایشان به‏رایزنی می‏پرداختند؟ آنان در نهایت چگونه تصمیم می‏گرفتند؟ شورا مایه انس و صفا و الفت اجتماعی، پیوند مردم، ارزش یافتن‏آنان، استفاده از دیدگاهها و مواضع فكری و علوم و آگاهی‏دیگران، پرهیز از استبداد رای و پی‏آمدهای وخیم خود رایی،مشخص شدن قدر و جایگاه انسانها در امور اجتماعی و عرصه‏های‏فكری و فرهنگی می‏گردد. اهل حدیث و مفسران و مورخان، در بیان سر مشورت آن حضرت مطالب‏مبسوطی را آورده‏اند كه نشان می‏دهد یكی از اهداف آن حضرت وجانشینان او در مشورت كردن با امت پرورش این روحیه در مردم وارزش یافتن آنان نزد یكدیگر بوده است. ابو جعفر محمد بن جریر طبری، ضمن مباحث مبسوطی در این زمینه،می‏نویسد: «لیتبعه المومنون بعده... و یستنوا بسنته فی ذلك.» امام فخر رازی از حسن و سفیان بن عیینه چنین آورده است: «لیقتدی به غیره فی المشاوره و یصیرسنه فی امته.» آلوسی‏بغدادی می‏نویسد: «ان تكون سنه بعده لامته.» گروهی از مفسران‏شیعه هدف حضرت را اقتدای امت‏به این سنت نیك دانسته، چنین‏تعبیر كرده‏اند: «لتقتدی به امته فی المشاوره‏» ابو الفتوح رازی می‏گوید: «خواست تا مردمان به او اقتدا كنند از پس او .» شریف لاهیجی‏نیز در تفسیرش می‏نویسد: آنكه این سنت‏حسنه مشورت در امت آن‏حضرت باقی بماند و بدون مشورت كاری نكنند.» دوران حكومت‏اسلامی نبی اكرم(ص) و زندگی آن حضرت بخوبی نشان داد كه یكی ازعوامل موفقیت پیامبر اكرم (ص) در پیشبرد هدفهای اسلامی، همین‏مساله مشورت بوده است. آن حضرت نشان داد كه با مشورت و رعایت‏اصول و مبانی مدیریت می‏توان جامعه را در موقعیت‏های بحرانی به‏سلامت اداره كرد و خود رایی و خود سری را، كه از بزرگترین‏آفتهای فرهنگی و اجتماعی است، از ساحت اجتماع دور ساخت. آن‏حضرت به همگان آموخت كه همه انسانها، حتی آنها كه از فكر قوی‏بر خوردارند و صاحب بهترین افكار و اندیشه‏اند، به مشورت‏نیازمندند و اگر خود را از مشاوره با دیگران بی نیاز بینند،خوی استبداد و استكبار می‏یابند. اما اگر با مردم مشاوره ورایزنی داشته باشند و شخصیت، دیدگاههای آنان را نادیده نگیرندو از استعدادهای آنان بهره برند، نه تنها از خطر فرو رفتن دراستبداد دور می‏گردند; بلكه به آرا و اندیشه‏های محكم و متقن‏دست می‏یابند. تجارب تایخی نشان داده است كه بهترین افراد ومحكمترین نظامها در صورت فرو رفتن در استبداد به هلاكت می‏رسند،جنبه مردمی خود را از دست می‏دهند و در مسیر انحطاط می‏افتند.

امیرمومنان (ع) می‏فرماید: «من استبد برایه هلك.» هركس استبداد رای ورزد، هلاك می‏شود. «لاظهیر او ثق من المشاوره.» هیچ پشتیبانی مطمئن‏تر از مشورت‏نیست. در مكتب اسلام مشورت كردن عین هدایت است; گرد آوردن‏خوبیها و خیرها در پرتو این سنت‏حسنه به دست می‏آید و هركه باخردمندان مشورت كند، از انوار خردهای آنان فروغ می‏گیرد; «من‏المشاور ذوی العقول استضاء بانوار العقول.» یكی از راههای‏اساسی مشاركت در عقل و علم و دانش صاحبان اندیشه و فرهنگ وخرد، مشورت كردن است. «و من شاور الرجال یشاركها فی‏عقولها.» به همین جهت‏باید گفت: آیه «وشاورهم فی الامر» به منظور لطف به امت و كرامت‏به آنهاو فروغ بخشیدن به عقول آنان وارد شده است.

● اسرار و اهداف مشورت از دیدگاه مولوی

مولوی در این باره می‏گوید: امر شاورهم پیامبر را رسید گرچه رایی نیست رایش را ندید در ترازو جور ضیق زرشدست نی از آنك جو چو زر گوهر شدست روح، قالب را كنون همره شدست مدتی سگ حارس درگه شدست مشورت كن با گروه صالحان بر پیمبر امر شاورهم بدان امر هم شوری برای این بود كز تشاور سهو و كژ كمتر رود این خردها چون مصابیح انور است بیست مصباح از یكی روشن‏تر ستبنا بر این، سركلام حضرت امیرمومنان (ع) روشن می‏گردد كه‏می‏فرماید: برای در امان ماندن از لغزشها و پشیمانیها باصاحبان خرد مشورت كن. «شاور ذوی العقول تامن الزلل والنوم‏»

● اهمیت و ضرورت مشورت در قرآن و حدیث

اخلاق رسول خدا(ص) قرآن‏بود و عمل او مشورت. مساله شوری در قرآن در كنار نماز وانفاق، به عنوان یكی از ویژگیهای اساسی انسان رشد یافته، مطرح‏شده است: «... والذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلاه و امرهم‏شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون والذین اذا اصابهم البغی هم‏ینتصرون.» و آنچه نزد خداست‏بهتر و پایدارتر است‏برای كسانی‏كه ایمان آوردند... و دعوت پروردگارشان را اجابت كردند و نمازرا به پا داشتند و كارشان میانشان به مشورت است و از آنچه به‏آنان روزی دادیم انفاق می‏كنند و كسانی كه چون تجاوز مسلحانه‏ای‏به آنان شود یكدیگر را در انتفام كشیدن یاری می‏دهند.

علامه طباطبایی در باره این آیه می‏گوید: در جمله «و امر هم شوری بینهم‏» به ویژگی مهم و بنیادی‏مومنان اهل رشد و عمل اشاره شده، بدین صورت كه آنان در به دست‏آوردن اندیشه صحیح و دیدگاه جامع و متقن به صاحبان عقل واندیشه و خرد مراجعه می‏كنند و ضمن جمع آوری كلیه دیدگاههابهترین آنها را گزینش و تبعیت می‏كنند و در واقع این آیه به‏نظر من با آیه «والذین یستمعون القول فیتبعون احسنه‏» نزدیك‏است: و راه رسیدن به بهترین راههای موجود در هر عرصه‏ای برای‏دستیابی به واقعیت مشورت است; چرا كه «و ماتشاور قوم الاوفقوا الاحسن ما فی ضمیرهم‏» هیچ قومی در كارهایشان با یكدیگرمشورت نكردند مگر آنكه به بهترین راههای موجود دست‏یافتند. ازدیدگاه پیامبر اسلام(ص)، جامعه‏ای كه فافد سنت مشورت است ورهبران مستبد و خود سر و توانگران تنگ نظر دارد، حق حیات‏ندارد.

صاحب اثر : محمدجواد حیدری خراسانی

منبع : مجله کوثر شماره ۲۴


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.