پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

استراتژی برد برد در موضوع هسته ای ایران


استراتژی برد برد در موضوع هسته ای ایران

تحلیلگران سیاسی معتقدند تركیه در بحث ورود به اتحادیه اروپا كه مقدمه آن از حدود دو سال قبل فراهم شد با اروپا به نتیجه و فرمولی رسید كه آن را در روابط بین الملل استراتژی برد برد می نامند

تحلیلگران سیاسی معتقدند تركیه در بحث ورود به اتحادیه اروپا كه مقدمه آن از حدود دو سال قبل فراهم شد با اروپا به نتیجه و فرمولی رسید كه آن را در روابط بین‌الملل استراتژی برد - برد می‌نامند. یعنی در این جریان تركیه كه چند دهه توسط دولت‌های مختلف نظامی و غیرنظامی به دلیل برخورداری از امتیازات اقتصادی و منتفع شدن از معافیت‌های تجاری در روابط با كشورهای توسعه‌یافته اروپایی پیوستن به این اتحادیه را آرزو می‌نمود، با تدبیر دولت اردوغان فرآیند الحاقش به اتحادیه اروپا را آغاز كرده و به سمتی حركت می‌نماید كه شاید در حدود كمتر از یك دهه بتواند با تطبیق قوانین و مقررات داخلی خود با قوانین جاری در كشورهای اتحادیه اروپا كه حدود ۸۰ هزار صفحه می‌باشد از منافع اقتصادی عضویت در این اتحادیه استفاده نماید.

در طرف مقابل اتحادیه اروپا موفق شد با ملزم نمودن تركیه به تطبیق قوانین جاری خود با مقررات و قوانین اتحادیه اروپا فرهنگ انگلوساكسون را در این كشور اسلامی اشاعه داده و باورهای عقیدتی، فرهنگی و اجتماعی خود را به این كشور عضو ناتو تسری بخشد. حال این روند چند سال طول بكشد بحث فرعی اجرایی است و طرفین روی اصل موضوع در راستای منافع ملی خود تفاهم نمودند.

از حدود یك دهه قبل به‌ویژه پس از دوم خرداد ۷۶ با روی كار آمدن دولت اصلاحات سیاست خارجی ایران بر اساس تنش‌زدایی تعریف شد و اگرچه در این عرصه با چالش‌های مختلفی روبه‌رو بودیم و جو بی‌اعتمادی بین ما و كشورهای منطقه و قدرت‌های اقتصادی اروپا به میزان نگران‌كننده‌ای گسترش پیدا نموده بود ولی با مشاركت گسترده مردم در انتخابات هفتمین دوره ریاست‌جمهوری در سال ۷۶ كه بیانگر اعتماد اكثریت مردم به نظام حكومتی حاكم بر كشور و مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی بود و همچنین حركت در بستر تنش‌زدایی و فراهم نمودن بستر تعامل با كشورهای اسلامی - عربی، اروپایی و جنوب شرق آسیا هم به دستاوردهای اقتصادی- سیاسی مناسبی رسیده و هم دشمنان اصلی انقلاب اسلامی (آمریكا و اسرائیل) را به انزوا كشاندیم.

دعوت كشورهای اروپایی و آسیایی از رئیس‌جمهور وقت كشورمان و سفرهای آقای خاتمی به فرانسه، ایتالیا، آلمان، ژاپن و روسیه كه در تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی برای اولین‌بار به وقوع پیوست باعث زدودن بسیاری از ذهنیت‌ها و برداشت‌های غلطی بود كه دشمنان ما به‌ویژه آمریكا و اسرائیل و گروهك‌های ضدانقلاب علیه ایران در دنیا ایجاد نموده بودند. در همین ایام در منطقه چند اتفاق تاریخی به وقوع پیوست كه با نگاهی عمیق و ژرف و تحلیل دقیق این وقایع درمی‌یابیم كه نتایج این منازعات سیاسی و نظامی نه‌تنها در تضاد با منافع ملی ما نبوده بلكه در بسیاری از موارد آنچه واقع شده منطبق با اهداف و استراتژی ایران در منطقه می‌باشد. اگرچه مناطق درگیری فیزیكی احتمالی ما با آمریكایی‌ها در اطراف كشور گسترش یافته ولی آنچه تاكنون حادث شده در مجموع، بیشتر به نفع نظام بوده تا به ضرر آن.

از یك طرف در شرق حكومت طالبان توسط همان‌هایی كه به‌وجود‌آورنده آن بودند -وقتی به تضاد منافع رسیدند - توسط خودشان حذف شدند.

از سوی دیگر در عراق اگرچه حضور آمریكا و متحدانش و آثار و عوارض زیانبار این حضور برای ملت مظلوم عراق ناخوشایند است و چنانچه زودتر خاتمه نیابد جنگ مذهبی و فرقه‌ای را اشاعه می‌دهد ولی به هرحال نتیجه كلی كه حادث شده سقوط صدام و حزب بعث به عنوان یكی از تهدید‌كنندگان جدی انقلاب اسلامی و حاكم شدن اكثریت شیعه با رای مستقیم مردم در یك فرآیند دموكراتیك می‌باشد كه تا این مرحله در راستای منافع ملی ماست.

در یك صحنه دیگر در خاورمیانه رژیم اشغالگر قدس كه در چند منازعه نظامی با اعراب موفق شده بود ارتش كشورهای عربی و اسلامی را شكست داده و مناطق وسیعی از سرزمین‌های آنها را به اشغال خود دربیاورد در جنگی نابرابر و ۳۳ روزه در مقابل یك گروه شبه‌نظامی شیعه به نام حزب‌ا... كه از حاكمیت ملی و تمامیت ارضی لبنان و شاید اعراب دفاع می‌نمود شكست مفتضحانه‌ای خورد و این پیروزی نیز موجب تقویت مواضع سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه گردید.

در هر صورت با توجه به جمیع جهات چنانچه مدیران دیپلماسی دولت و تیم مذاكره‌كننده هسته‌ای ایران بتوانند از این معبر پرخطر با موفقیت و با حفظ منافع ملی عبور نمایند بردهای سیاسی ایران در راستای سیاست تنش‌زدایی دولت خاتمی و سیاست بازدارندگی دولت فعلی در منطقه تكمیل خواهد شد.

آیا نمی‌توانیم در چالش هسته‌ای استراتژی برد - برد را طراحی نماییم؟ در این قضیه ما چه می‌خواهیم؟ دستیابی به فناوری مناسب برای تولید سوخت هسته‌ای برای تولید انرژی و استفاده از آن در علوم مختلف با غنی‌سازی محدود.

فعلا هر دو طرف نسبت به هم بی‌اعتماد هستند، ایران به طرف خود به این دلیل بی‌اعتماد است كه در گذشته بنا به خواست آنان و بر اساس تفاهمات سعدآباد و پاریس ۵/۲ سال غنی‌سازی را تعلیق نموده ولی از هیچ امتیازی برخوردار نشده است. چنانچه در خصوص تامین سوخت هسته‌ای متكی به خارج باشد هر زمان امكان دارد به دلیل ایجاد تضاد منافع ملی و یا منازعات سیاسی با كشورهای غربی و تولیدكننده سوخت هسته‌‌ای از این امتیاز محروم شود ولی طرف‌های ما (آژانس و كشورهای ۱+۵) علی‌رغم هزاران نفرساعت بازرسی و نصب دوربین‌ها و سیستم‌های كنترل‌كننده و اقرار چندین باره مدیركل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران در یك موضعگیری غیرحقوقی و صرفا سیاسی، قصاص قبل از جنایت می‌كنند، در حالی كه تاریخ فعالیت‌های هسته‌ای كشورها نشان می‌دهد تنها كشوری كه از سلاح هسته‌ای برای كشتار مردم استفاده نموده، آمریكا در ژاپن در سال ۱۹۴۵ و در پایان جنگ جهانی بوده است.

اروپا باید در این منازعه ظرفیت جهانی خود را بیشتر نشان دهد و روسیه و چین نباید هم زمان به‌دنبال امتیازگیری از ایران و غرب باشند در داخل نیز ضمن یكصدا شدن و كنترل تحریكات تلاش نماییم با اعتمادسازی برای جهان معادله هسته‌ای، عراق، لبنان، افغانستان و امنیت ارسال انرژی را یكجا حل كنیم. آمریكا به شدت خروج آبرومندانه از عراق و خاتمه پیروزمندانه اشغال آن كشور را آرزو می‌كند و در این راستا كشورهای همسایه به ویژه ایران می‌توانند تاثیرگذار باشند.

حل مشكلات آمریكا در افغانستان با كمك همسایگان از جمله ایران با هزینه كمتری صورت خواهد گرفت و قطعا حل مشكلات فعلی در این دو كشور همسایه و تامین امنیت و تثبیت حاكمیت فعلی در عراق و افغانستان در تعارض با منافع ایران نخواهد بود. همچنین كمك به حل بحران طولانی‌مدت خاورمیانه و تلاش در جهت تشكیل دولت مستقل فلسطینی در راستای استراتژی دیپلماسی ایران است.

آیا طراحی معادله حل همزمان بحران‌های عراق، افغانستان و خاورمیانه كه ایران یكی از بازیگران اصلی آن است و اعتمادسازی در موضوع هسته‌ای ایران و دستیابی به چرخه تولید سوخت و پذیرش آن از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و كشورهای ۱+۵ حتی در زمانبندی مورد توافق و نهایتا تامین امنیت كامل انتقال انرژی از خلیج فارس به كشورهای نیازمند، مصداقی از استراتژی برد - برد در بحران كنونی نیست؟

مسعود سلطانی‌فر