چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سینما معمای لاینحل


سینما معمای لاینحل

لاینحل ماندن سینما در نگاه نهم را می توان در ناهمگونی رفتار و گفتار مدیران سینمایی در مدت دو سال گذشته احساس کرد

استعفای همزمان دو مدیر ارشد معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک هفته پس از اظهارات مشاور هنری رئیس جمهور (درباره رابطه رئیس جمهور و وزیر ارشاد) و یک ماه پس از اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (درباره اکران فیلم نقاب) اگر بپذیریم که هیچ ارتباطی با هم ندارند، به شکل گویایی نشان می دهد که سینما برای دولت همچنان معمایی حل نشده است.

لاینحل ماندن سینما در نگاه نهم را می توان در ناهمگونی رفتار و گفتار مدیران سینمایی در مدت دو سال گذشته احساس کرد. از یک سو صحبت از گسترش سینما و اختصاص بودجه های کلان برای تولیدات فاخر می شود، از سوی دیگر به انحای مختلف نارضایتی از تولیدات فعلی سینما منتشر می شود. از یک سو مشاور هنری وزیر هر از چند گاهی سخنانی بیان می کند که انگار چاره ای جز بخشیدن عطای سینما به لقایش باقی نمانده و از سوی دیگر به سرعت انتشار سخنانش را دچار تحریف می داند.

از یک سو بیان این نکته که وزیر با سیاست های کلی دولت مطابقت ندارد، واکنش رئیس جمهور را در پی دارد، از سوی دیگر وزیر ارشاد کارگردان فیلم «طوفان شن» را به بازگشت به مقام کارگردانی و نه مشاورت هنری رئیس جمهور فرامی خواند. از یک سو «علی رضا رضاداد» استعفا می دهد و علت این کناره گیری را نیاز تداوم حیات سینمای ایران به تغییر مدیران بیان می کند، از سوی دیگر محمود اربابی مدیر اداره نظارت و ارزشیابی علت استعفای خود را فشارهای غیرقابل تحمل توصیف می کند.

در میان این رفتارها و گفتارها که هرکدام بخشی از بلاتکلیفی سینما در نگاه کلان دولت را مطرح می کند، سینمای ایران راهش را ادامه می دهد. آمار تولید آنچنان پایین نیامده که صحبت از رکود کرد و فروش ها با توجه به بسیج همگانی برای مقابله با بحران کپی های غیرقانونی متناسب با فیلم ها خیلی دور از انتظار نیست، به عبارت دیگر بدنه سینما مشغول کار خود است، اگرچه تنگناهایی وجود دارد و نماد آن را می توان در تمایل اغلب فیلمسازان در همکاری با تلویزیون دید، اما بحرانی که حاصل از رفتارهای دولتی باشد تاکنون بر سینمای ایران تحمیل نشده، مگر این که مدیران جدید با برنامه های غیرقابل انعطافی وارد جریان شوند، پس بدون شک مساله اصلی که درباره سینمای ایران وجود دارد نگاه کلان مدیران سیاسی و فرهنگی به سینمای ایران است. این مدیران نگاهی به سینما دارند که مختصات نگاهشان و چارچوب فکری شان تاکنون با اکثر تولیدات سینمای ایران که از زمان روی کار آمدن دولت فعلی عرضه شده اند، همخوانی ندارد.

حاصل این ناهمگونی را می توان در فشارهایی دید که «اربابی» را به استعفا می کشاند یا «رضا داد» را وادار می کند به گونه ای از کناره گیری اش سخن بگوید که انگار کنار رفتنش به صلاح همه است. در این میان معاونت امور سینمایی با سکوت خود سعی می کند همه چیز را عادی جلوه دهد.

«محمدرضا جعفری جلوه» بنا بر رفتاری که از مدیری همچون او انتظار داریم سعی می کند همه چیز را آرام تر از آن چیزی که روزنامه نگاران توصیف می کنند نشان دهد. او می خواهد بین سرفصل های چارچوب نگاه سیاسیون به سینما و واقعیت های سینمای ایران فصل های مشترکی پیدا کند و امیدوار باشد که مدیران جدید بر سرکار خواهند آمد و همه چیز روال عادی خود را پیدا خواهد کرد.

تاریخ سینمای ایران در سال های بعد از انقلاب ثابت کرده است که سینمای فاخر و ارزشمند در سایه رونق کلان سینما زنده خواهد ماند. بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران حاصل دوران هایی هستند که سینما در نگاه کلان مدیران ارشد کشور نه یک پدیده زائد یا یک دستگاه صرفاً تبلیغاتی است بلکه سینما یک عرصه عمومی است و با یک عرصه عمومی باید با در نظر گرفتن همه جوانب برخورد کرد.

حالا همه منتظرند تا مدیران جدید بر سرکار بیایند، شعارهای اولیه سر داده شود و زمان کار و رویارویی با مصادیق شعارها فرابرسد. آن زمان است که می توان این نظریه را کامل کرد که آیا در نگاه کلان دولت، مشکل سینما حل شده یا همچنان نیازمند تعویض مدیران و روی کار آمدن مدیران دیگری هستیم؟

مینا اکبری



همچنین مشاهده کنید