پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

اهمیت استقلال بانك مركزی در پیشبرد اهداف اقتصادی


اهمیت استقلال بانك مركزی در پیشبرد اهداف اقتصادی

با اینكه استقلال یك واژه سیاسی است و معنی و مفهوم آن آزاد بودن از فشارهای خارجی یا فشارهای خارج از سازمان در اتخاذ تصمیم نسبت به مسائل, امور داخل و یا امور مربوط به سازمان است, اما در ارتباط با بانك مركزی, مفهوم اقتصادی استقلال اهمیت بیشتری دارد

با اینكه استقلال یك واژه سیاسی است و معنی و مفهوم آن آزاد بودن از فشارهای خارجی یا فشارهای خارج از سازمان در اتخاذ تصمیم نسبت به مسائل، امور داخل و یا امور مربوط به سازمان است، اما در ارتباط با بانك مركزی، مفهوم اقتصادی استقلال اهمیت بیشتری دارد. یكی از نكات بسیار مهم و كلیدی در مبحث استقلال بانك مركزی، شناسایی معیارهایی است كه میزان استقلال با آن سنجیده می‌شود. برای مثال، پرسش‌هایی از این دست را می‌توان مطرح كرد: آیا تنها اعطای استقلال قانونی به بانك مركزی می‌تواند ضامن عملكرد صحیح آن در اتخاذ و اجرای سیاست‌های پولی باشد؟ آیا اتخاذ سیاست‌های پولی مستقل و بدون هماهنگی با سایر سیاست‌های كلان اقتصادی كشور، بانك مركزی مربوطه را مستقل نشان می‌دهد؟در جهان امروز، مبحث استقلال سیاست‌های پولی، با استقلال بانك‌های مركزی همراه شده و ارزیابی معیارهای مربوط به نظام مدیریت پولی هر كشور، میزان استقلال بانك مركزی را نیز نمایان می‌كند.در اكثر كشورها، استقلال بانك مركزی با كاهش سطح تورم توام شده زیرا قدرت بانك مركزی را در انجام یكی از مهم‌ترین وظایف خویش یعنی كنترل نقدینگی افزایش داده است. در مقابل، تجربه برخی از كشورها نیز نمایانگر آن است كه استقلال بانك مركزی به تنهایی نمی‌تواند موفقیت سیاست‌های پولی را تضمین كند و اتخاذ سیاست‌های مناسب ارزی و مالی نیز ازجمله ضروریات به حساب می‌آیند. به عبارت دیگر، شرط لازم برای اجرای سیاست پولی موفق، سلامت مالی و انضباط در سیاست‌های مالی دولت است.

مفهوم استقلال و انواع آن در بانك‌های مركزی

بانك مركزی به عنوان عامل ایجاد توازن در اقتصاد كلان نقش بسیار مهمی دارد. زیرا زندگی مردم را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. از این رو، آحاد جامعه تمایل دارند یك بانك مركزی موفق را در پیش رو داشته باشند. شواهد موجود در سال‌های اخیر نمایانگر آن است كه افزایش استقلال بانك مركزی می‌تواند به این امر مهم كمك كند. ارائه یك تعریف دقیق از استقلال بانك مركزی امكان‌پذیر نیست اما دو مفهوم زیر در اكثر بانك‌های مركزی مستقل دنیا دیده می‌شود : اول: بانك مركزی باید در زمینه چگونگی پیگیری اهداف خویش آزاد باشد. این امر به این معنی نیست كه بانك مركزی اهداف مورد نظر را تعیین كند، بلكه برعكس، مقامات دولتی می‌توانند اهداف را تعیین و به بانك مركزی اعلام كنند و بانك نیز آنها را دنبال كند. حال اگر بانك مركزی مستقل باشد در چگونگی استفاده از ابزارهای خویش آزاد و صاحب اختیار خواهد بود. برای مثال، هدف تورمی می‌تواند برای بانك مركزی از سوی دولت تعیین شود ولی در انتخاب ابزار مناسب پولی آزاد و مستقل باشد. در این صورت، استقلال بانك مركزی صرفا می‌تواند با استقلال در ابزار و نه اهداف حاصل شود. دوم: ویژگی دیگر استقلال بانك مركزی این است كه نباید تصمیمات بانك مركزی به جز در شرایط استثنایی، توسط سایر ارگان‌های دولتی لغو شود. به عبارت دیگر نه رئیس اجرایی كشور (رئیس‌جمهور) و نه هیچ مقام دیگری نمی‌تواند تصمیمات بانك مركزی را تغییر دهد. این تصمیمات تنها در صورت اخذ رای از مجلس و سپس تایید رئیس‌جمهور می‌توانند تغییر كنند. این امر كلیه تصمیم‌گیری‌های بانك مركزی را در برابر خطر تغییر، مصون می‌دارد. بدون این مصونیت، هیچ بانك مركزی واقعا مستقل نیست. هر كشوری كه می‌خواهد مساله استقلال بانك مركزی را مورد بررسی قرار دهد، باید به دو نكته توجه كند: اول از نظر سیاستمداران و جامعه چه درجه‌ای از استقلال در كشور به طور عام مطلوب، عملی و واقع‌بینانه است؟

درجه استقلال مورد نظر به تعدادی از عوامل خاص آن كشور بستگی پیدا می‌كند كه به شرح ذیل است:

- سابقه تورم در كشور

- طبیعت وجود مكانیزم‌های كنترل و تعدیل در سیستم سیاسی

- حد آگاهی و شعور اقتصادی جامعه

- درجه تكامل بازارهای مالی

نكته دوم این است كه وقتی درجه و حد استقلال بانك مركزی مشخص شد، باید امكانات نیل به این استقلال نیز به نحوی برنامه‌ریزی شود كه جریان حركت و تحول سیاست‌های پولی به افراد دست‌اندركار به زمان معینی وابسته نباشد.

اهداف بانك‌های مركزی مستقل

بررسی قوانین پولی و بانكی كشورها، نمایانگر آن است كه بانك‌های مركزی مستقل، اهداف محدودتری را دنبال كرده و سیاست‌های پولی مستقل را جدا از سیاست‌های مالی و ارزی، اتخاذ می‌كنند. به عبارت دیگر یكی از معیارهای مستقل بودن یك بانك مركزی، دامنه اهداف آن است. در این ارتباط، بانك‌های مركزی كه در سیاست‌های پولی از استقلال اندكی برخوردارند، اهداف گسترده‌ای را دنبال می‌كنند. برای مثال، به جای توجه به یك هدف، اهداف گسترده كلان را مورد توجه قرار می‌دهند. در مقابل، بانك‌هایی كه استقلال بالایی دارند، آن گروه از اهداف قانونی را مدنظر قرار می‌دهند كه محدوده كوچكتری را شامل شده و یك هدف را دنبال می‌كنند. تجربیات بسیاری از كشورها نمایانگر آن است كه هر قدر استقلال بانك مركزی بیشتر باشد، اهداف محدودتری دنبال می‌شود. این امر از دلایل متعددی ناشی می‌شود. اول – یك سیاست پولی فعال نمی‌تواند در كوتاه‌مدت به اثرات باثبات و با ارزشی در بخش واقعی اقتصاد نائل شود، اما در مقابل، وجود سیاست پولی انقباضی برای دستیابی به ثبات قیمت‌ها در بلندمدت ضروری است. از این رو سیاست پولی در كوتاه‌مدت برای نیل به ثبات قیمت‌های مربوط به اهداف واقعی اقتصاد، منفعت گسترده‌ای دارد. دوم - چنانچه یك بانك مركزی اهداف متعددی از قبیل رشد، اشتغال، تراز پرداخت‌ها، تثبیت ارزش پول داخلی و ... را در عرصه اقتصاد كلان دنبال كند، استقلال بانك مذكور در سیاست‌های پولی، معنی و مفهومی نخواهد داشت. از این رو، بانك مركزی تحت كنترل دولت قرار خواهد گرفت زیرا نهادهای مختلف دولتی، جنبه‌های متفاوتی از اهداف فوق را دنبال می‌كنند و درصدد تامین نیازهای خود هستند. سوم – اهداف متعدد باعث كاهش شفافیت و مسوولیت سیاست پولی می‌شود و به همین دلیل، مسئولیت بانك مركزی نیز تضعیف می‌شود. ضمنا چنانچه اهداف مورد بحث به روشنی تعریف نشده باشند، وظیفه سیاست پولی نیز به صورت كارا و موثر مشخص نخواهد شد.

محدودیت استفاده از ابزارهای سیاست پولی

چنانچه بانك مركزی در استفاده از ابزارهای سیاست پولی آزادی عمل نداشته باشد، استقلال سیاست پولی مختل خواهد شد. در بیشتر كشورهای در حال توسعه، استقلال سیاست پولی به دلیل نبود بازارها و ابزارهای مالی پیشرفته در سطح پایین قرار دارد. در ضمن، نبود این بازارها سبب می‌شود تا كاربرد ابزارهای مستقیم سیاست پولی بیشتر از ابزارهای غیرمستقیم باشد. سقف‌های اعتباری و نرخ‌های اداری تعیین شده سپرده‌ها و وام‌ها از جمله ابزارهای مستقیم به شمار می‌روند. در مقابل، ابزارهایی كه شرایط نقدینگی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند، ابزار غیرمستقیم هستند. نسبت سپرده قانونی ابزار غیرمستقیم اداری محسوب شده و نرخ‌های بهره ابزار غیرمستقیم مبتنی بر بازار هستند. سایر ابزارهای غیرمستقیم عبارتند از: تسهیلات تنزیل مجدد، عملیات بازار باز، سپرده‌های آزاد بانك‌ها در بانك مركزی، عملیات روی سپرده‌های دولت، عملیات روی اوراق بهادار بانك مركزی و حتی مداخله در بازار ارز. هدف به‌كارگیری ابزارهای سیاست پولی باید دستیابی موثر به اهداف عملیاتی آنها باشد. یعنی ابزارهای سیاست پولی باید انعطاف‌پذیر و موثر باشند. این انعطاف‌پذیری به این مفهوم است كه بانك مركزی باید شرایط آزادی اتخاذ تصمیم مستقل را فراهم آورد. نیاز به تصمیم‌گیری‌های دولتی و یا طرح مباحث سیاسی روی سیاست‌های پولی روند اتخاذ تصمیم را كند می‌كند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.