جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مردی که همه چیز همه چیز همه چیز داشت
مروری بر زندگی هنری آرمان
فلسفهی زیباییشناسی در قرن بیستم در پی ساختارشكنی بسیاری از هنرمندان و منتقدان دچار دگرگونی و تنوع بسیار زیادی گشت. حركتی كه با ظهور هنرمندان امپرسیونیست در اواخر قرن نوزدهم بهصورت جدّی آغاز شده بود، زمینهساز تعدد سبكها و مكتبهای هنری در قرن بیستم شد؛ مكتبهایی كه برخلاف گذشته به جای آنكه در طول یكدیگر ظاهر شوند، در عرض هم پدیدار میگشتند. به عبارت دیگر، برخلاف گذشته كه فروپاشی و یا عدمانسجام یك مكتب باعث ظهور مكتبی جدید میشد، در قرن بیستم، مكاتب جدید بدون نیاز به فروپاشی مكتب گذشته و چه بسا همزمان و در امتداد آن ظاهر میشدند.از جملهی این مكاتب كه ریشه در هنر مدرن قرن بیستم داشت، باید به مكتب «نوورئالیسم ۱ » اشاره كرد كه توسط پیر رستانی، منتقد فرانسوی، بنا نهاده شد. این مكتب كه بیانیهی آن در ۲۷ اكتبر ۱۹۶۰ صادر شد، با شكلگیری هنر پاپ و شدتیافتن اكسپرسیونیسم انتزاعی در آمریكا مقارن گشت. از میان فعالترین اعضای این مكتب كه از هستههای شكلگیری آن نیز بود، باید به آرماندو پیر فرناندز (متولد ۱۹۲۸ در فرانسه) با امضاء هنری «آرمان» اشاره كرد كه آثار بسیار متنوعی را به جهان هنر ارائه كرده است؛ آثاری كه محوریت موضوع، شیوهی اجرا و چگونگی ارائهی آنها ارتباطی مستقیم با اشیاء پیرامون انسان دارد. آرمان در ابتدا فعالیت خود را بهصورت یك نقاش كلاسیك در دوران جوانی كه مصادف است با اواخر دههی ۱۹۴۰ میلادی آغاز میكند. او كه رؤیای نقاششدن را در سر میپروراند، بر آن میشود تا با استفاده از شیوهها و ابزارهای گوناگون، پیروی از قواعد و قوانین دوران كلاسیك را كنار نهد و به جستوجوی زبانی نو و شیوهی بیانی تازه در نقاشی بپردازد. آرمان در آغاز به سراغ مهرههایی كائوچویی میرود و با استفاده از تكرار نقوش این مهرهها بر روی بوم، به ایجاد ریتم و حركتی خاص در سطح بوم میپردازد كه كاملاً القاكنندهی یك نقاشی موضوعی است. اساس آثار این دورهی او كه مربوط به پیش از ۳۰ سالگی آرمان است، بر پایهی تكرار یك عنصر در اثر است. در این میان، وی با فعالیت هنرمندان انتزاعگرا در آمریكا و دادائیستها بیشتر آشنا میگردد و بهصورتی كاملاً آشكار تحت تأثیر هنرمند دادائیست آلمانی، كورت شویترس قرار میگیرد؛ هنرمندی كه توجه خاصی به ظاهر اشیاء و استفادهی نمادین از آنها در آثارش داشت.
آرمان با الهام از آثار شویترس فصلی جدید را در فعالیت هنری خویش رقم میزند. او در پی این آشنایی، استفاده از رد اشیاء بهصورت مهرهها را كنار میگذارد و توجه خود را به خود شیء معطوف میكند. در نتیجهی این تفكر، وی شروع به استفاده از اشیایی میكند كه بهظاهر در تضاد با هنر كلاسیك و در بسیاری مواقع حتی در تضاد با هنر آوانگاردند: استفاده از زباله. این حركت آرمان كه در اوایل دههی ۶۰ و همزمان با شكلگیری «نوورئالیسم» آغاز میشود، زمینهساز خلق مجموعهای از آثار او با عنوان «سطل زباله» میشود. او گاهی در بعضی از نمونههای این مجموعه، زبالههای مصرفشدهی یك هفتهی انسان را به نمایش میگذارد. در این سالها و به موازات «سطلهای زباله»، آرمان در پاسخ به برگزاری یك نمایشگاه با عنوان " خالی " كه در آن تنها دیوارهای نمایشگاه به رنگ سفید در میآیند، نمایشگاهی با عنوان « پُر » برگزار میكند و در آن یك كامیون زباله را در محل ورودی نمایشگاه خالی میكند. این نمایشگاه بعدها منجر به شكلگیری شیوهای جدید در خلق آثارش میشود كه از آن با عنوان «انباشت» یاد میكند. در همین دوره از فعالیت او، مطالعهی دستنوشتههای مارسل دوشان آغازگر نگرشی تازه در چگونگی ارائهی آثارش میشود. وی به این عقیده میرسد كه پس از سالها استفادهی تجریدی و انتزاعی از اشیاء در هنر مدرن، اكنون خودِ شیء را به صورت یك موضوع اصلی دارای هویت مستقل وارد اثر كند. به عبارت دیگر شیء را از پسزمینهی اثر هنری خارج كرده، بهصورت مستقل و به عنوان اصل موضوع در اثر نمایان میسازد.این تفكر منجر به خلق آثاری میشود كه آرمان از آنها با عنوان «جلوهی اشیا» یاد میكند. او در این آثار مجموعهای از اشیاء همجنس را جمعآوری میكند و در كنار یكدیگر به نمایش میگذارد تا تأكیدی بر قابلیت بیانی استفاده از یك شیء و ویژگیهای هنری آن داشته باشد. وی با استفاده از انباشت اشیاء همجنس در كنار هم، فردیت را از آنها میگیرد و آنها را بهصورت مجموعهای واحد به نمایش میگذارد. به بیانی دیگر، آرمان اشیایی را كه مورد مصرف روزانهی انسانها هستند و برای همه آشنا به نظر میرسند با همنشینی و كنار هم قراردادن، صاحب هویتی تازه و وضعیتی نمادین میكند و با این نگرش، شیء را از حالت روزمرگی خارج كرده، به عناصری نمادین ارتقا میدهد. از دیگر ذهنیتهایی كه باعث شكلگیری این شیوه و ارائهی آثار مربوط به آن شد، مفهومی است كه آرمان از آن با عنوان «جرم بحرانی» یاد میكند. او میگوید كه هدفش نمایش لحظهای است كه یك شیء از حالت فردیت و هویت خاص خود خارج شده، تبدیل به یك عنصر از یك مجموعه میگردد. به عنوان مثال، بیان میكند كه یك مداد برای همه تنها یك مداد است و همه با همین عنوان از آن یاد میكنند. در مورد سه مداد نیز همه خواهند گفت سه مداد. در مورد ده مداد هم بیان خواهند كرد مدادها؛ اما در ۰۰۰ , ۲۵۰ مداد یك خط ممتد دیده میشود. در حقیقت، میتوان رابطهی آرمان را با اشیاء رابطهای دوپهلو دانست: از یك سو، وی شیء را بهگونهای به نمایش میگذارد كه به كشف مجدد آن منجر شود؛ اما از دیگر سو، او هویت فردی را از شیء میگیرد و به آن به عنوان یك عنصر از یك كل، هویتی تازه میبخشد. شیوهی انباشت در آثار آرمان، شیوهای بود كه قابلیت ادامهی بهكارگیری آن وجود داشت؛ اما او در فاصلهی سالهای میانی دههی ۱۹۶۰ دست به تجربهی انواع جدیدی از شیوههای ارائه و بازنمایی اشیاء زد. یكی از مهمترینِ این تجربهها، شیوهای است كه او نام آن را «خشم» گذاشت. جرقهی اولیهی شكلگیری این شیوه شكستن یك فنجان بود. هنگامی كه وی قصد داشت این فنجان را بر روی سطح كارش بچسباند، فنجان شكست و این اتفاق تصادفی به یك رفتار آرمان بدل شد. او با شكستن اشیاء مختلف ـ بهخصوص آلات موسیقی ـ و چسباندن آنها بر روی سطح مورد نظر، تجربیات جدیدی را شكل میدهد. به اعتقاد وی، این شیوهی بیانی نیاز به یك هیجان فیزیكی دارد تا بتواند یك شیء را بدون آنكه قدرت بیانی خود را از دست بدهد، بشكند. یكی از خاصترین تجربههای خشم آرمان در اواخر دههی ۶۰ در آمریكا شكل گرفت. او آپارتمانی را در نیویورك مبله و پس از آن به مدت دو ساعت شروع به شكستن تمام اشیاء موجود در آن بهوسیلهی تبر میكند و از تمام این وقایع فیلم میگیرد. به عقیدهی وی، با انفجار فیزیك و ظاهر بیرونی شیء، ساختار درونی و نهاد آن قابلیت نمایانشدن مییابد. اما از آنجایی كه «خشم» یك لحظهی اوج بود و دیگر نمیتوانست تكرار شود، آرمان به فكر استفاده از شیوهای دیگر میافتد. او اشیاء را در شیوهی جدید با آرامش و اسلوبی مشخص، بهصورت موازی برش میدهد و سطوح مقطعی مختلفی از آنها را به نمایش میگذارد. در همین زمان، موزهی آمستردام نمایشگاهی را با عنوان مروری بر آثار آرمان برگزار میكند. در خاتمهی این نمایشگاه و در زمانی كه او در حال بازگشت به فرانسه بود، تلّی از زباله را در میان راه مشاهده میكند كه یك صندلی در میان آن در حال سوختن بود. وی با دیدن این منظره به فكر استفاده از ویژگیهای بیانی اشیاء سوختهشده میافتد. آرمان با فكرِ نمایشِ لحظهی میان حضور و نابودی، یعنی زمانی كه جسم دارد میسوزد اما هنوز از بین نرفته و هویت آن نمایان است، دست به خلق آثار گوناگونی با استفاده از سوزاندن اشیاء میزند.تنوع و گستردگی ابداعها و شیوههایی كه آرمان در میان این سالها تجربه میكند او را تبدیل به یكی از چهرههای شاخص هنر آوانگارد در جهان میكند. در دههی ۱۹۷۰، در پی شهرتی كه وی كسب كرده بود، شركت رنو از او دعوت میكند تا پس از بازدید از كارخانهی این شركت، آثاری را با استفاده از قطعات مختلف اتومبیلهای تولید این كارخانه و ابزارهای مرتبط با آن خلق كند. این پیشنهاد نقطهی عطفی در دوران هنری آرمان محسوب میشود زیرا تا پیش از آن، غالب اشیاء مورد استفادهی او قدیمی و مصرفشده بودند، كه خود چند علّت داشت. نخست آنكه از لحاظ اقتصادی باصرفه بودند و آرمان قادر بود مقدار زیادی از آنها را با هزینهای ناچیز تهیه كند. دوم آنكه این اشیاء مصرفشده بر جریان زندگی مصرفكننده گواهی میدادند. آرمان با این دعوت وارد قلب تولید انبوه و جامعهی صنعتی شد، و به استفاده از مصالح جدیدی همچون پلاستیك كه میتوان از آنها به عنوان مصالح نمادین این دوران یاد كرد، علاقهمند گردید. از این پس، او به جای قراردادن اشیا مورد نظرش در محفظههای شیشهای، آنها را در میان قالبهای پلاستیكی ارائه كرد. استفاده از پلاستیك این امكان را برای آرمان فراهم آورد تا بازگشتی دوباره به "مجموعهی زبالهها" داشته باشد، اما این بار با دستی بازتر و امكان بازنمایی بیشتر، زیرا قبلاً مجبور بود از زبالههای خشك و فاسدنشدنی استفاده كند، اما با استفاده از پلاستیك امكان نگاهداشتن زبالههای فاسدشدنی نیز به وجود آمد و او توانست آنها را در غالب یك اثر هنری به نمایش گذارد. مجموعهی زبالههایی كه در دههی ۱۹۶۰ خلق شدند، دارای ارتفاعی حداكثر ۶۰ تا ۷۰ سانتیمتر بودند، اما در نمونههایی كه آرمان در دههی ۱۹۷۰ به خلق آنها مبادرت ورزید، ارتفاع آثار به چیزی در حدود ۲ تا ۳ برابر اندازهی پیشین افزایش یافت، كه این خود بیانكنندهی افزایش میزان زبالههای مصرفی جوامع بود. آثار او كه در ابتدا در آنها نوعی تضاد با نقاشی به چشم میخورد، در این دوران مبدّل به نوعی نقاشی زندگی روزمره انسانها شد. تا قبل از محدودهی زمانی سال ۱۹۷۵، تفكر آرمان ایجاد بازاندیشی و دگرگونی در نگاه به اشیاء پیرامون انسانها بود، اما از این زمان به بعد دغدغهی اصلی او چگونگی ارائه و شیوههای بازنمایاندن اشیاء شد كه این موضوع باعث نزدیكی بیشتر آثار وی به حجمسازی گردید.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
مجلس شورای اسلامی جنگ حسن روحانی حماس نیکا شاکرمی دولت سیزدهم دولت رهبر انقلاب معلمان مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
ایران هواشناسی بارش باران هلال احمر یسنا قوه قضاییه روز معلم تهران سیل معلم پلیس شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو قیمت دلار حقوق بازنشستگان خودرو ایران خودرو سایپا بانک مرکزی کارگران تورم
سریال تلویزیون مهران مدیری صداوسیما عفاف و حجاب تئاتر مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه اوکراین چین نوار غزه انگلیس
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اینترنت اپل تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت چاقی