یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

گیاهان در قرآن سدر


گیاهان در قرآن سدر

او را بار دیگر هم بدید, نزد سدرهٔ المنتهی, كه آرامگاه بهشت نزد آن درخت است وقتی كه سدره را چیزی در خود می پوشید چشم خطا نكرد و از حد درنگذشت نجم ۱۳ ۱۸

او را بار دیگر هم بدید، نزد سدرهٔ المنتهی، كه آرامگاه بهشت نزد آن درخت است. وقتی كه سدره را چیزی در خود می پوشید چشم خطا نكرد و از حد درنگذشت. (نجم/۱۳- ۱۸)

نام قرآنی: سدرهٔ- سدر

نامهای متداول: فارسی: سدر؛ عربی: شجرهٔ الله، ارز، ارز الرب، ارز اللبنان؛ عبری: اهرازم؛ انگلیسی: cedar؛ فرانسوی: cedre؛ آلمانی: Zeder؛ لاتینی:cedrus؛ یونانی: kedros؛ ایتالیایی، اسپانیایی: cedro؛ روسی: kedr.

نام علمی: Cedrus Libani( از تیره كاج Pinaceae)

●اشارات قرآنی:

۱." لقد كان لسبا فی مسكنهم ایهٔ جنتان عن یمین و شمال كلوا من رزق ربكم واشكروا له بلدهٔ طیبهٔ و رب غفور. فاعرضوا فارسلنا علیهم سیل العرم و بدلناهم بجنتیهم جنتین ذواتی اكل خمط واثل و شیء من سدر قلیل."(سبا/۱۵-۱۶)

مردم سبا را در مساكنشان عبرتی بود: دو بوستان داشتند، یكی از جانب راست و یكی از جانب چپ. از آنچه پروردگارتان به شما روزی داده است بخورید و شكر او را به جای آورید. شهری خوش و پاكیزه و پروردگاری آمرزنده. اعراض كردند، ما نیز سیل ویرانگر را بر آنها فرستادیم و دو بوستانشان را به دو بوستان بدل كردیم با میوه ای تلخ و شوره گز و اندكی سدر.

۲." و هو بالافق الاعلی. ثم دنا فتدلی. فكان قاب قوسین او ادنی . فاوحی الی عبده ما اوحی. ما كذب الفؤاد ما رای. افتمارونه علی ما یری. و لقد راه نزلهٔ اخری. عند سدرهٔ المنتهی. عندها جنهٔ الماوی. اذ یغشی السدرهٔ ما یغشی. ما زاغ البصر و ما طغی. لقد رای من ایات ربه الكبری."(نجم/۷- ۱۸)

و او به كناره آسمان بلند بود. سپس نزدیك شد و بسیار نزدیك شد. تا به قدر دو كمان یا نزدیكتر. و خداوند به بنده خود هر چه باید وحی كند وحی كرد. دل آنچه را كه دید دروغ نشمرد. آیا در آنچه می بینید با او جدال می كنید؟ او را بار دیگر هم بدیده نزد سدرهٔ المنتهی. كه آرامگاه بهشت نزد آن درخت است. وقتی كه سدره را چیزی در خود می پوشید چشم خطا نكرد و از حد درنگذشت. هر آینه پاره ای از آیات بزرگ پروردگارش را بدید.

۳. "و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین . فی سدر مخضود . و طلح منضود . و ظل ممدود . و ماء مسكوب . و فاكههٔ كثیرهٔ . لا مقطوعهٔ ولا ممنوعهٔ . و فروش مرفوعهٔ ."( واقعه/۲۷- ۳۴)

اما اصحاب سعادت. اصحاب سعادت چه حالی دارند؟ در زیر درخت سدر بی خار و درخت موزی كه میوه ای بر یكدیگر چیده شده، و سایه ای دایم، و آبی همواره جاری، و میوه ای بسیار؛ كه نه منقطع می گردد و نه كس را از آن بازدارند. و زنانی ارجمند.

●ماهیت سدره

در قرآن مجید چهار بار نام كلمه سدره آمده است. دوبار در سوره نجم و دوبار در هر یك از سوره های واقعه و سبأ. فقط یك مورد(سوره سبأ) اشاره به این زمین خاكی و سه مورد دیگر وصف بهشت و آسمانهاست.

اغلب مفسران و مترجمان قرآن به زبان انگلیسی سدره را درخت كُنار می دانند كه به زبان هندی بری و به زبانهای اروپایی jujube ( عناب) و ziziphus( كنار) نامیده می شود. اما مولانا عثمانی می نویسد: " بری( عناب) سدرهٔ المنتهی را كه در آیه ۱۴ سوره نجم به آن اشاره شده نباید با بری این جهان اشتباه كرد. فقط خداوند آگاه است كه این چه نوع درختی است. می توان گفت كه ریشه های این درخت عظیم در آسمان ششم بود و شاخه های آن بالای آسمان هفتم." مولانا عبدالماجد بیان می كند: " سدرهٔ المنتهی مرزی است كه این جهان را از جهان دیگر جدا می سازد. در اعتقاد به وجود چنین درختی تردید روا نیست زیرا به طور مسلم بسیاری از چیزهای موجود در این جهان از جمله گیاهان قطعاً در بهشت نیز وجود دارد." مولانا عبدالماجد در ترجمه سدرهٔ المنتهی در سوره واقعه بیان می كند كه بعضی مفسران معتقدند سدره در واقع به معنای بری( درخت كنار) نیست بلكه درخت زیبای دیگری است. مولانا حقانی معتقد است كه وحی الهی نزدیك درختی مشهور بر موسی نازل شد و حضرت محمد صلی الله علیه و آله در سدرهٔ المنتهی به دیدار حق نایل گردید.

در كتاب لغهٔ القرآن سدر به معنای درختی كه آخرین حد معرفت انسانی را مشخص می كند آمده است. و غلام احمد پرویز سدرهٔ المنتهی را مرز ادراك بشر می داند. مولانا مودودی می گوید سدره در واقع جایی است كه نبی اكرم صلی الله علیه و آله برای دومین بار جبرئیل را ملاقات كرد و درك ماهیت واقعی و توصیف درخت سدر مشكل است. لذا به نظر او آن چیزی بود كه خداوند كلمه سدر را مناسب ترین كلمه به زبان آدمیان برای آن می دانست. هیوز سدرهٔ المنتهی را درخت نهایت می داند.

علامه یوسف علی سدره را درخت كنار از گونه كنار، عناب می داند كه در عربستان به صورت خودرو و هم پرورشی می روید. به رغم این حقیقت كه بیشتر مفسران قرآن سدره را درخت كنار می دانند با این وجود اغلب آنان اصل كلمه سدرهٔ المنتهی را در ترجمه سوره نجم آیه ۱۴ حفظ كرده اند. داود سدرهٔ المنتهی را درخت سدره و سدر مخضود را سدر بی خار ترجمه كرده است:

برای دریافت هویت واقعی و ماهیت حقیقی سدره باید به هدف قرآن از اشاره به این درخت توجه كرد. در هیچ یك از چهار آیه مربوط به سدر نشانه ای یا وصفی از میوه آن نیامده است. به علاوه در هیچ یك از این آیات خداوند كلمه سدر را همراه با درختان میوه دار دیگر مانند نخل، زیتون، انجیر، انگور و انار نام نبرده است. در چندین آیه قرآن نام این میوه ها و درختان میوه با هم آمده است اما در هیچ جا نام سدر همراه با آنها نیامده است. از این رو به روشنی معلوم است كه منظور خداوند از ذكر سدره در واقع تنها بیان زیبایی، استحكام و عظمت درخت سدر بوده نه میوه آن. مثلاً در سوره نجم و سوره واقعه با ذكر كلمه سدره وصف بدیع وزیبایی از آسمانها و بهشت آمده است در صورتی كه در سوره سبأ، سدر یك نوع از سه درخت استواری بود كه از سیل بنیان كن عرم در امان ماند؛ دو درخت دیگر خردل و گز بود.

قبل از تلاش برای شناخت سدره واقعی لازم است نظر كسانی را كه این گیاه را درخت كنار و یا گونه ای از كنار( زیزفون) می دانند بررسی كنیم. به نظر پاكستون زیزفون( كنار) كلمه ای مشتق از عربی و به معنی بوته ای خاردار است. در واقع تمام گونه های كنار خاردار و كم ریشه اند. سه گونه كنار كه در عربستان می روید یكی كنار موریتانیایی است كه یك نوع عناب است و به زبان هندی " بِر" نامیده می شود، دیگری كنار كازرونی است كه عناب معمولی است و سومی كنار درختی است كه تاج مسیح از خارهای آن ساخته شده بود. این گونه كنار معمولاً بوته ای خاردار است ولی گاهی تا حد درختانی كوچك می رسد. همه انواع آن میوه های خوراكی دارند هر چند طعم هیچ كدام از آنها بخوبی دیگر میوه هایی كه وصف آن در قرآن آمده است مانند خرما، انگور، انجیر، انار و زیتون نمی باشد. گونه های كنار برای سوخت بسیار مناسب است اما از چوب این درختان استفاده صنعتی نمی شود. همه این گیاهان در مناطق گرم آفریقا و آسیا می روید اما هیچ نوع آن در مناطق سردسیر دیده نمی شود. باغستانهایی كه فقط كنار در آن كاشته باشند بندرت دیده می شود. این درختان یا به طور خودرو می روید یا در قطعات پراكنده زمین و یا در گرداگرد باغها به عنوان حصار یا پرچین كاشته می شود.

اكنون با توجه به این خصوصیات درخت كنار به این نتیجه می رسیم كه سدره ای كه وصف آن در قرآن آمده هیچ یك از این گونه های گیاهی نیست. زیرا در سوره نجم و واقعه وصف زیبایی درختان سدره آمده و در سوره سبأ از وجود آن در سرزمین سرد و كوهستانی یمن با ارتفاعی بیش از ۱۳۰۰ متر از سطح دریا سخن گفته است. در چنین ارتفاعی گمان نمی رود كه درخت كنار حتی به صورت غیر خودرو بروید. كنار را نمی توان درخت رعنا و مفید دانست به حدی كه توصیف آن شایسته آیه هایی در مورد سدرهٔ المنتهی و بهشت باشد. و به این نكته باید توجه داشت كه در آیه ها ذكری از میوه سدره نشده است. در این شرایط بناچار نظر گروهی از مفسران را كه گفته اند سدره ممكن است" درخت خوب دیگری" باشد باید بررسی كرد. این انگیزه ای می شود كه امكان سدر لبنان را به عنوان سدر واقعی قرآن بررسی كنیم. نام علمی این درخت باشكوه سدر لبنانی " سدروس لیبانی" است كه معمولاً ارزالرب، شجرهٔ الله یا ارز لبنان نامیده می شود. این درخت در قلمرو گیاهان است. سدر لبنانی درختی است بسیار تناور كه ارتفاع آن تا حدود ۵۰ متر و تنه آن تا حدود ۳ متر و دور درخت تا حدود ۱۵ متر می رسد. شاخ و برگی انبوه و رنگی سبز تیره و شاخه هایی گسترده دارد. تمامی درخت با جلوه هماهنگ شاخ و برگها از دور شكوه و عظمت هرمی بزرگ به آن می بخشد. مولدنكه درست گفته كه با نگاه به درخت سدر( یا جنگل سدر) آدمی محو زیبایی آن می شود. منظره سدر افسونگر و جذاب است.

●موارد استفاده سدر

چوب سدرالواری مرغوب است. چوبی است درخشان، روشن و با دوام و به علت داشتن رزینی به نام روغن سدر دارای بویی خوش است. به این دلایل بود كه در دوران قبل از مسیح معابد بزرگ با چوب سدر ساخته می شد. نیاز به دقت بسیار برای نظافت و شستشوی چنین بناهایی نبود. نقل شده كه قصر باشكوه سلیمان از چوب این درخت شگفت انگیز ساخته شده بود و هشتاد هزار كارگر را برای بریدن و بردن چوب این درخت به اورشلیم به كار گرفته بودند. در دوران فراعنه نیز درختان جنگلهای سدر لبنان را بریدند و چوب آن را برای ساختن قصرها و معابدی كه تا چندین قرن بعد باقی بود به مصر بردند. بریدن درختان سدر در زمان حضرت عیسی به مرحله ای رسیده بود كه این درخت بسیار كمیاب شده بود و در بعضی مناطق بریدن و نابودی آنها ممنوع و منفور بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.