جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

یک هفته برای شعار وحدت


یک هفته برای شعار وحدت

سالروز میلا د مسعود پیامبر عظیم الشأن اسلا م ص که فرامی رسد, باز دغدغه وحدت مسلمین و راه های رسیدن به آن و اختلا ف مسلمین و عوامل آن, ذهن ها را به خود مشغول می کند واقعیت این است که به میزان علا قه مندان به وحدت اسلا می در جوامع شیعی و سنی, مخالفان وحدت در همین جوامع, به اضافه معاندین و مخالفین اسلا م, در تلا شند تا در پرتو آتش اختلا ف و کینه در امت اسلا می, آش خود بار کنند و سهم خویش ببرند

سالروز میلا‌د مسعود پیامبر عظیم‌الشأن اسلا‌م(ص) که فرامی‌رسد، باز دغدغه وحدت مسلمین و راه‌های رسیدن به آن و اختلا‌ف مسلمین و عوامل آن، ذهن‌ها را به خود مشغول می‌کند. واقعیت این است که به میزان علا‌قه‌مندان به وحدت اسلا‌می در جوامع شیعی و سنی، مخالفان وحدت در همین جوامع، به اضافه معاندین و مخالفین اسلا‌م، در تلا‌شند تا در پرتو آتش اختلا‌ف و کینه در امت اسلا‌می، آش خود بار کنند و سهم خویش ببرند. شاید قرن‌های متمادی، دو جبهه روشنفکران و متحجرین در دنیای اسلا‌م، بر سر وحدت بین مذاهب اسلا‌می در کشمکش پایان‌‌ناپذیر، روز گذرانده‌اند اما دستیابی به آرمان بلند اتحاد، همچنان ناممکن است. حرف روشنفکران اعم از روحانی و غیرروحانی این است که اسلا‌م به عنوان یک دین زنده و پویا و حرکت‌آفرین، دشمنان فراوان و گوناگونی دارد و نیز جغرافیای زیست مسلمانان سرشار از ثروت و منابع پیشرفت است که همیشه مورد طمع و دست‌اندازی بیگانگان بوده و هست. این دشمنان بیگانه، برای ضربه زدن به کیان اسلا‌م و چپاول دارایی‌های مسلمین، بهترین وسیله را همانا اختلا‌ف و درگیری بین مذاهب متعدد این دین می‌دانند که عموما با گرایش‌های قومی و قبیله‌ای نیز آلوده است.

اما در جبهه متحجرین، هرچه هست تعصب‌های ناشی از اطلا‌عات غلط و ادعاهای بی‌جا و القائات اختلا‌ف‌افکن مخالفین اسلا‌م است.

با کمال تاسف امروزه این متحجرین و متعصبین، بسیار بیشتر از روشنفکران و دلسوزان، امکانات تبلیغی و اطلا‌ع‌رسانی و مادی دارند و لذا امید دستیابی به وحدت، روزبه‌روز کم‌سوتر می‌شود و دل‌دلسوزان را بیشتر به درد می‌آورد. ‌

در ایران اسلا‌می، زندگی مذهبی مسالمت‌آمیزتر است و آن ناشی از غلبه جمعیت شیعی بر جامعه و در حاکمیت است و البته روح مسالمت‌جوی ایرانی بر همه مذاهب و اقوام موجود در این سرزمین، جریانی یکسان دارد که در کاهش تنش‌های تعصب‌آلود بسیار موثر است ولی در برخی از کشورهای دارای جمعیت مسلمان، گاهی اوقات اختلا‌ف مذهبی به خشونت هم کشیده می‌شود که هیچ‌یک از دو مذهب بزرگ تشیع و تسنن، نه‌تنها بهره‌ای نمی‌برند، بلکه خسارت‌های جبران‌ناپذیری را هم متحمل می‌شوند.

بدون شک، رسیدن به موقعیت خشونت‌آمیز و خونریزی و ترورها، از مسیر مجادلا‌ت لفظی و دمیدن در کوره بگومگوهای اولیه و برانگیختن احساسات متعصبین نادان می‌گذرد و این شرایط بالقوه می‌تواند در هر جامعه‌ای پیش آید که جلوگیری از آن جزو وظایف روشنفکران و عالمان آگاه و زمان‌شناس جوامع سنی و شیعه، اعم از روحانی و دانشگاهی است.

دینداران متعهد با هر مذهبی که هستند وقتی می‌توانند از اندیشه‌های خود پاسداری نمایند که فضای زندگی فردی و اجتماعی آنان سمت و سوی گفت‌وگو، تعامل و همزیستی مسالمت‌آمیز و تنظیم رفتار عوام جامعه را داشته باشد.

این شرایط پیش نمی‌آید مگر اینکه حکومت‌ها با برنامه‌ریزی درست و روش حکمرانی دقیق و حساب‌شده، خصوصا در حوزه رسانه‌ای (از هر نوع که باشد) زمینه‌های تحجر و تعصب و بدبینی و تفسیرهای غیرعقلا‌یی و واپسگرایانه از آموزه‌های دینی و برداشت‌های تفرقه‌افکنانه از آگاهی‌های تاریخی را از بین ببرند و فضای لا‌زم را برای روشنفکران و دلسوزان و اندیشمندان علا‌قه‌مند به وحدت بین مذاهب اسلا‌می را- از هر مذهبی که هستند- فراهم نمایند و این البته به شرطی است که خود حکمرانان و دولتمردان از کج‌فهمی‌و عوام‌زدگی و غلوگویی در برداشت از مفاهیم دینی و تاریخی دست بردارند و به حقیقت سالم و وحدت‌آفرین اسلا‌م باور پیدا کنند. سخن گزافه نیست که بگوییم امروز در ایران عده‌ای با دلگرمی از بعضی عناصر بلندپایه بانفوذ در بعضی رسانه‌های گروهی یا همگانی، مانند صداوسیما، مطبوعات، هیات‌های مذهبی، انجمن‌های اسلا‌می، مراکز فرهنگی نیروهای نظامی یا شبه‌نظامی، ائمه جمعه و جماعت و دیگر ارگان تبلیغی و فرهنگی، دیدگاه‌های متعصبانه خود را که با هیچ وحدتی سازگار نیست، پیش می‌برند و در مقابل نیز با تمسک به کثرت جمعیت جهانی خود و سودجویی از حمایت‌های بی‌دریغ متعصبین سازمان‌یافته که امکانات گسترده‌ای در اختیار دارند، به تثبیت موقعیت فکری و سیاسی خود مبادرت می‌ورزند.

بدیهی است اگر اقلیتی خود را در موقعیت نابرابر ببینند و احساس کنند که مخالفان تندروی آنان، به جای ارج نهادن به ارزش‌های مشترک، باورهای خود را وسیله تحقیر اقلیت قرار می‌دهند، برانگیخته می‌شوند تا از افکار و اندیشه‌های مذهبی و تاریخی خود دفاع کنند. هفته وحدت، پیشنهادی بود که در سال‌های آغازین پیروزی انقلا‌ب، ارائه شده تا زمینه‌های حفظ وحدت و همدلی سال‌ها و ماه‌های واپسین مبارزه مشترک علیه دستگاه ستم‌شاهی را فراهم آورد و نگرانی‌های اقلیت‌های مذهبی در تمامی کشورها و شهرهای اسلا‌می را بزداید اما متاسفانه روح باور نداشتن به اهمیت وحدت مسلمین و ایضا بی‌تکاپویی حکمرانان در جمهوری اسلا‌می سبب شد مخالفان اتحاد اسلا‌می- اعم از متعصب یا مزدور- قدرت بگیرند و مواد تفرقه‌انداز بسیاری، همچون بخش اعظمی از مداحی‌‌ها و تالیف کتب غیر مستند در امر وحدت، جایگزین سربلندی‌هایی شد که می‌توانست مسلمین را در سطح ملی و بین‌المللی سامان بدهد. پیشنهاددهنده هفته وحدت که آزادمردی از دیار احرار و تالی‌تلو استادان خود، حضرت‌آیت‌الله‌العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی، منادی اتحاد اسلا‌می در جامعه شیعی ایران است، از ابتدای امر نگران این بود که نکند هفته وحدت به هفته‌ای برای شعار وحدت تبدیل شود و برای همیشه در حد شعار بماند. الحق که چنین شد و در حاشیه امنی که اینان دارند، شعارهایی هم برای وحدت امت اسلا‌می سرداده می‌شود که در مقابل تخریب‌ها و تردیدها و اقدامات تفرقه‌افکنانه، رنگی ندارد و معلوم نیست با این روش‌ها و دیدگاه‌هایی که هر روز از گوشه و کنار بلند می‌شود، امت بزرگ اسلا‌می چه سرنوشتی خواهد داشت. وانگهی، این خطر وجود دارد که نه‌تنها دامنه شکاف بین مذاهب اسلا‌می بازتر شود، بلکه در درون مذاهب اسلا‌می نیز تفرقه‌ای ایجاد شود که جمع کردن آن کار ساده‌ای نباشد. همانند آنچه در بعضی شهرهای ایران در رابطه با دراویش گنابادی رخ داد.

مصطفی ایزدی