یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
اینجا چراغی روشن است
جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان امسال ویژگیهای خاص و متفاوتی داشت. اولینش میزبانی دوباره اصفهان برای این جشنواره بود که شور و حال بسیاری را به مخاطبان اصلی این جشنواره داده بود. همچنین مردم اصفهان نیز از جشنواره استقبال بینظیری کردند تا تصمیم مسوولان برای بازگشت جشنواره به دیار زایندهرود تصمیمیاشتباه نباشد، زندهرود نیز چند روز مانده به آغاز جشنواره جان گرفت تا عیش مردم این شهر کامل شود، اما خود جشنواره بیست و پنجم نیز ویژگیهای جالب توجهی داشت. از استقبال بینظیر فیلمنامهنویسان گرفته تا حجم بالای فیلمهای تولیدی بلند ایرانی و همچنین برگزاری اولین نمایشگاه عکس کودک.
جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان طی سالها برگزاریاش همواره با فراز و فرودهایی همراه بوده است و هر بار تلاش برگزارکنندگان این جشنواره کمک به اعتلای سینمای کودک و نوجوان بوده، اما این بار بخش نمایشگاه عکس جشنواره نیز اولین دوره برپاییاش را تجربه میکند. این نمایشگاه علاوه بر حمایت مسوولان برگزاری جشنواره به همت ۲ نفر از عکاسان حرفهای سینما مهدی دلخواسته و آرش صادقی برگزار شد.
دلخواسته درباره اینکه چطور شد این بخش پس از سالها به جشنواره اضافه شد به «جامجم» میگوید: «۲۵ دوره از برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان میگذرد و تاکنون بخش عکس در کنار برگزاری جشنواره وجود نداشته است. من و آرش صادقی هر کدام بهتنهایی عکاسی چندین کار کودک را انجام دادهایم و فکر کردیم حقیقتا جای برگزاری نمایشگاهی که عکسهای صحنه و پشت صحنه این فیلمها را نشان دهد خالی است و در نهایت تصمیم گرفتیم که ایده برگزاری این نمایشگاه را با مسوولان جشنواره در میان بگذاریم.»
اما چقدر این نمایشگاه میتواند به شناخت بهتر از این نوع سینما کمک کند. آرش صادقی دیگر عکاسی که دلخواسته را در این راه همراهی کرده است میگوید: به نظر من اگر در کنار برگزاری هر جشنوارهای بخشی به عنوان مواد تبلیغی وجود داشته باشد قطعا به بهتر دیده شدن جشنواره کمک خواهد کرد، چرا که در جشنوارههای سینمایی مخاطب عام تمایل بیشتری دارد که بداند در ساخت یک فیلم چه مراحلی طی میشود و زبان عکس برای پاسخ به این سوال بسیار گویاست.
دلخواسته نیز با اشاره به تاثیر مهم عکاسی کودک در اطلاعرسانی میگوید: علاوه بر اینتصور میکنم نیاز هست که فیلمهای کودک و نوجوان در بخش اطلاعرسانی و معرفی بهتر فیلمهای این حوزه از عکس بیشتر استفاده کند و از طریق برگزاری همین نمایشگاه مخاطبان میتوانند عکسهای بسیاری از فیلمهایی که تا کنون اکران نشدهاند را ببینند.
این عکاس استقبال از این بخش را خیلی خوب میداند؛ «ما از ابتدا تصمیم گرفتیم که ۱۰۰قطعه عکس ۷۰×۵۰ و از هر فیلم ۵ عکس را به نمایش بگذاریم و انتخاب آثار از بین ۳۷ فیلم صورت گرفت که در نهایت ۲۰ فیلم برای بخش نمایشگاه انتخاب شد. این ۱۰۰ قطعه عکس شامل عکسهای تولیدات سینمای ایران طی سالهای ۸۸ تا ۹۰ است و لازم به ذکر است برای اینکه شبههای در داوریها پیش نیاید من و آرش صادقی عکسهایمان را از بخش مسابقه خارج کردیم. »
صادقی هم داوران را پورصمدی، زریندست و نیکذات معرفی میکند و میگوید: انتخابها در ۳ مرحله صورت گرفت ابتدا تعدادی عکس برای نمایشگاه انتخاب و بعد گزینههای اضافه حذف شد و در آخر نیز کسانی که عکسهایشان برای نمایشگاه انتخاب شده بود در بخش مسابقه آثارشان ارزیابی شد. البته نحوه داوری تفاوتهایی با سایر نمایشگاهها داشت و آن، این بود که ما تمام عکسها را در قطع ۴۵× ۳۰ برای داوری چاپ کردیم و چاپ عکس در قطع بزرگ بهتر میتواند کیفیت کار را نشان دهد. جا دارد از همین طریق از تمام داورهایی که لطف کردند و در اولین دوره برگزاری این نمایشگاه به ما کمک کردند تشکر کنم.
اما راهاندازی دوره عکس جشنواره کودک برای اولین بار آن هم در ۲۵ سال اخیر عکاسان جوان را به سوی خود جلب کرده است یا عکاسان حرفهای نیز در این میان شور و شوق نشان دادهاند؟ دلخواسته معتقد است که هیچ محدودیتی در شرکت عکاسان این بخش وجود نداشته است. او میگوید: «همه میتوانستند شرکت کنند، اما در نهایت کسانی توانستند به بخش نمایشگاه عکس و مسابقه راه پیدا کنند که از عکاسان حرفهای سینما بودند و باز هم میتوان به این موضوع تاکید کرد در نهایت عکاسانی که حرفه اصلی آنها عکاسی است و سالهاست برای این حرفه زحمت میکشند و بدون روابط فامیلی با زحمت به جایگاهی در سینما رسیدهاند موفق و ماندگار خواهند شد.»
● چراغ کمفروغی که روشن مانده است
علی عبدالعلیزاده از جمله کسانی است که همیشه دغدغه ساخت فیلمهایی برای کودکان داشته است.
«من و پدربزرگ ده سالهام»، «سر تو بدزد رفیق» و «تارزن و تارزان» بخشی از آثار این کارگردان در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس است.
او معتقد است سینمای کودک در طول این سالها از پیشرفت و تکنولوژی روز دنیا برای برابری با تولیدات سایر کشورها در زمینه ساخت فیلم کودک غافل بوده و همین موضوع باعث شده است از سینمای کودک فقط نامی باقی بماند.
عبدالعلیزاده معتقد است: کمترین تاثیر برگزاری جشنواره این است که حداقل چراغ کمفروغ سینمای کودک و نوجوان روشن مانده است و به کلی فراموش نشده است، اما بررسی روند جشنواره کودک و نوجوان طی سالهای گذشته و سال جاری برمیگردد به سیاستها و تصمیماتی که برای برگزاری این جشنواره اتخاذ شده است، چرا که در سالهای قبل( نزدیک به ۱۰ سال قبل) بیشتر به فیلمهایی بها داده میشد که بتواند در جشنوارههای مختلف خودی نشان دهد و به اصطلاح فیلمهای جشنوارهای باشد و بدون اینکه توجه کنیم اینگونه فیلمها تا چه حد برای مخاطب کودک جذاب است و به نوعی به مخاطب کودک بها داده نمیشد و فیلمهایی که برای کودکان بود و بچهها آنها را دوست داشتند مورد توجه قرار نمیگرفت و من فکر میکنم همین موضوع باعث شد که از جشنواره فیلم کودک فقط نامی باقی بماند و سینمای کودک رشد نکرد؛ فیلمهایی که اصطلاحا تجاری گفته میشود برای بچهها ساخته نشد و اینگونه فیلمها کمکم به حاشیه رانده شدند و همین باعث شد سینمای کودک به جایگاهی که در حال حاضر میبینیم دچار شود.
اما یکی از مواردی که به نوعی ویژگی جشنواره امسال اصفهان بود وجود و حضور فیلمنامهنویسان فراوان و استقبال از بخش فیلمنامهنویسی جشنواره بود؛ اتفاقی که ممکن است سالها بعد به عنوان پایهای برای تولیدات خوب این نوع سینما باشد. عبدالعلیزاده در این رابطه میگوید: «فیلمنامه تاثیر مستقیم دارد، اما سیاستگذاریها متفاوت است مثل اینکه وقتی از فیلمی که موزیکال است حمایت نمیشود طبیعتا سینماگر و فیلمساز به سمت ساخت اینگونه آثار نمیرود و در نهایت فیلمهایی ساخته میشود که جذابیت لازم را برای کودکان ندارد.
نکته: سینمای کودک در طول این سالها از پیشرفت و تکنولوژی روز دنیا برای برابری با تولیدات سایر کشورها در زمینه ساخت فیلم کودک غافل بوده و همین موضوع باعث شده است از سینمای کودک فقط نامی باقی بماند
اگر سیاستگذار این موضوع را اعمال کند ما به دنبال فیلمی هستیم که مخاطب را جذب کند و آثاری تولید شود که در مقابل تمامی تولیداتی که کودکان در ماهواره میبینند بالاتر و جذابتر باشد طبیعتا اگر چنین سیاستی در پیش گرفته شود به این موضوع میرسیم که مثلا فیلم تخیلی یا فانتزی برای کودکان بسازیم و در این مقطع است که مشکل فیلمنامه و فیلمنامهنویس را میتوان بررسی کرد، اما من فکر میکنم سینمای کودک ما هیچ وقت به این نقطه نرسیده است و هیچگاه چنین اختیار عملی به فیلمنامهنویسان کودک ندادیم که در این زمینه چطور میتوانند کار کنند.»
جشنواره بیست و پنجم چقدر میتواند فیلمسازان را به آینده سینمای کودک خوشبین کند. عبدالعلیزاده میگوید: «من بعد از برگزاری جشنواره امسال نظرم را درباره عملکرد دوستان جدیدی که مسوول برگزاری جشنواره هستند بیان میکنم که آیا سیاستهای آنها جدید است و آیا دغدغههایشان به گونهای است که سینمای کودک قدمی رو به جلو داشته باشد و از حالت انفعالی در بیاید یا اینکه کسانی که سکاندار این جشنواره هستند پیرو افرادی هستند که سینمای کودک را به اینجا رساندند. امیدوارم واقعا به سینمای کودک بها داده شود. چرا که سینمای کودک زمانی بسیار مورد توجه قرار میگرفت، هر چند معتقدم شرایط آن زمان با وجود فراگیر نشدن ماهواره و فیلمهای ویدئویی برای سینمای کودک به گونه دیگری بود، اما با تمام این موضوعات باید سینمای کودک بهروز میشد.
از تکنیکهای روز دنیا در جهت پیشرفت سینمای کودک استفاده میشد و مخاطب قطعا از تولیدات ملی خودش بیشتر استقبال میکند این اتفاق در طول این سالها رخ نداد و باید منتظر ماند و دید امسال در جشنواره چه اتفاقی خواهد افتاد و مسوولان چه سیاستهایی را دنبال میکنند آیا از سینمای مورد علاقه بچهها استقبال میکنند یا به دنبال همان فیلمهای جشنوارهای هستند که فقط برای معرفی به سایر کشورها ساخته میشود.»
● کمکاری فیلمسازان کودک
فرزاد اژدری از جمله فیلمسازانی است که برای آخرین اثر سینماییاش کار در حیطه کودک و نوجوان را انتخاب کرد و «سلام بر فرشتگان» را با بازیگران و تیمی حرفهای مقابل دوربین برد و تازهترین اثر او نیز در این دوره از جشنواره فیلم کودک و نوجوان به نمایش درآمد. از او نیز درباره تفاوتهای جشنواره امسال پرسیدیم.
«جشنواره فیلم کودک و نوجوان همیشه با فراز و فرودهایی همراه بوده است مثلا در سالهایی شاهد ارتقای کمی و کیفی فیلمهای کودک بوده و در سالهایی نیز شاهد رکود فیلمهای کودک بودیم، اما قطعا یکی از دلایل رونق سینمای کودک برگزاری جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان است.
به خاطر اینکه ما در جشنواره فجر بیشتر نگاه جشنوارهای و خاص داریم و یک طیفی از فیلمها را با سلیقهای خاص انتخاب میکنیم و نمایش میدهیم، اما در جشنواره کودک اینطور نیست و با نگاه بازتر فیلمها دیده میشود و البته دلیل این فراز و نشیبها وجود نسلهای قدیمیتر و جدید است.
زمانی نسلهای قدیمی ما بیشتر تلاش میکردند و از جایی به بعد با روند رو به رشد یکسری فیلمها تهیهکنندهها و کارگردانهای خوبمان به سمت ساخت آثار دیگری رفتند و به سینمای کودک نپرداختند و کارگردانهای ما وارد عرصههای دیگری غیر از سینمای کودک شدند و یک مدت فیلم کودک زمین ماند، ولی در سالهای اخیر شاهد بازگشت کارگردانهای خوب این حوزه و البته حضور نسل جدید هستیم و از این جهت شرایط سینمای کودک بسیار امیدوارکننده است و به نظر من در حال حاضر با حضور حداقل ۲۰ فیلم در جشنواره کودک میشود گفت که آمار خوبی در تولید فیلم کودک است و روند خوبی را در ساخت و ساز فیلم کودک شاهد هستیم.
کمکاری فیلمسازان حوزه کودک و نوجوان نکتهای است که اژدری به آن اشاره میکند؛ نکتهای که شاید چندان طرفدار نداشته باشد، چرا که آنقدر مشکلات بر سر راه ساخت چنین فیلمهایی وجود دارد که سهم کمکاری فیلمسازان این عرصه در نبودن فیلمهای کودک و نوجوان سهم اندکی است.
اژدری در این رابطه میگوید: این موضوعی است که در تاریخ سینمای هر کشوری اتفاق میافتد. یک زمانهایی است که سلیقه مردم به سمت و سوی دیگری سوق پیدا میکند و تهیهکنندهها هم بنا به سلیقه مردم فیلم میسازند یا دستورالعملهایی که از طرف برخی جشنوارهها سفارش داده میشود، در نهایت یکسری فیلمها ساخته میشود مثلا در سالهای اخیر فیلمهای ملی و فاخر تقدم و پیشی گرفته و ساخت و سازهای ما در این عرصه پیشتاز شده است. دومین مطلب شرایط اجتماعی و اقتصادی سینماست که در سالهای اخیر که برگشت سرمایه در سینما حرف اول را میزند طبعا بسیاری از دوستان از سینما به تلویزیون میروند و آنجا مشغولکار میشوند و با مقیاسهای تلویزیونی فیلم میسازند.
به نظر من در سینما عدم بازگشت سرمایه در ساخت فیلم کودک باعث شده است بسیاری از تهیهکنندگان علاقهمند سرمایهگذاری در این عرصه نباشند.
در سالهای اخیر بیشتر شاهد سرمایهگذاری بخش دولتی در عرصه ساخت فیلمهای کودک و نوجوان بودهایم که اغلب آنها نیز موفق بودهاند، برخی از آنها نیز موفق نبوده و اصلا برگشت سرمایهای نداشتهاند. به همین دلیل کار در عرصه کودک برای تهیهکننده و کارگردان ریسک تلقی میشود و البته با توجه به اینکه فیلمهای کودک سینما و تلویزیون با شرایط خاصی از جمله جلوههای ویژه رایانهای خاص ساخته میشود این موارد دست به دست هم میدهد تا تهیهکنندگان بخشخصوصی کمتر به این عرصه وارد شوند. تهیهکنندههای دولتی هم که بنا به تغییر مدیران ممکن است در زمانی دستور کارشان ساخت فیلم کودک باشد و در زمان دیگر نباشد! به نظر من این اتفاقات طبیعی است.
بهناز شیربانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست