چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

جرم و ورود آقایان ممنوع


جرم و ورود آقایان ممنوع

در شگفتم که ماه از کدام افق برتابیده که سازمان نظام پزشکی که معمولا هر پزشک به قرارگاه اداریش پای می گذارد با فیش هایی که از چپ و راست صادر می کند او را روانه باجه بانک ها می سازد …

در شگفتم که ماه از کدام افق برتابیده که سازمان نظام پزشکی که معمولا هر پزشک به قرارگاه اداریش پای می گذارد با فیش هایی که از چپ و راست صادر می کند او را روانه باجه بانک ها می سازد این بار حاتم بخشی کرده و بلیط فیلم خنده دار ورود آقایان ممنوع را آن هم در سه روز اول هفته پیش از فرارسیدن عید فرخنده مبعث برای سینمای دور از دسترس فلسطین در سانس آخر شب (۱۱-۹) به چوب حراج به پزشکان ارزانی می کنند. اینکه چرا ورود آقایان ممنوع که حال و هوای مدرسه دخترانه است و یک دبیر شیمی مجرد مرد، سوژه این بذل و بخشش قرار می گیرد چه ارتباطی با حوزه بهداشت و درمان دارد جای خود بماند. یعنی یک پزشک یک روز کاری خود را بگذارد تا بلیط رایگان را از معاونت پشتیبانی نظام پزشکی بگیرد و آخر وقت یک شب دیگر را بگذارد و برود برای یک فیلم قهقهه مستانه سر دهد.

ما این همه عطا را به لقای سازمان بخشیدیم و به مجتمع سینمایی اریکه ایرانیان روی آوردیم به قیمت ناقابل چهل هزار ریال که با حذف چهار صفر آن می شود چهار «دریک» جدید! این فیلم مطنطن را به تماشا نشستیم و با قاه قاه خندیدن مخاطبان عافیت طلب و در سانس سینما پیوند موانست بستیم. اما دیدن فیلم ورود آقایان ممنوع در حال و هوای مجتمع سینمایی اریکه ایرانیان حرف و حدیث خاص خود را دارد. یک جمعه پیش از آن رفته بودیم برای دیدن فیلم جرم و اینکه فیلم ورود آقایان ممنوع را می دیدم و نقد آن دو را یک کاسه کرده ام البته قیاس مع الفارق است.

من که فضای اریکه ایرانیان را دیدم در برابر گیشه بلیط ورود آقایان ممنوع یک ازدحام بسیار وصفی طولا نی از خانواده ها دیدم. در عوض در برابر گیشه بلیط جرم آدم های تنها و زوج های درگیر و روشنفکر! برای اکران فیلم ورود آقایان ممنوع سالن اصلی با گنجایش بالا را اختصاص داده بودند اما برای اکران فیلم جرم یک سالن فرعی و کوچک. بلیط های فیلم ورود آقایان ممنوع با رزرو قبلی فروش می رفت و با این اعلا م که برای سانس کنونی جا نداریم.

اما برای فیلم جرم در گیشه بر روی هر تازه واردی باز بود. صحنه مقایسه خروج آدم ها که پس از پایان فیلم بیرون میآمدند تماشایی بود و کم از مضمون فیلمنامه هر دو فیلم نداشت. تماشاچیان فیلم ورود آقایان ممنوع در حالی که هنوز خنده بر لب داشتند شاداب و با نشاط از سالن نمایش فیلم خارج می شدند اما چهره آدم هایی که از سالن فیلم جرم در میآمدند عبوس گاه بغض آلود و چشمان آنها در وضعیت جدی تر برافروخته و مرطوب بود. فضای جامعه به حد کفایت گریه دار است که آدم بیاید در سالن نمایش فیلم جرم هم گریه اضافی بکند! خیلی حرف است که آدم پول بدهد و بعد هم اشک بریزد.

درست است که فیلم جرم برگزیده جشنواره سینما فجر بود که پشت سر نهاده ایم ولی فضای فیلم هنوز در کلیت اوضاع با فضای فیلم چهل سال پیش کیمیایی که از قیصر شروع کرده بود فرق چندانی نداشت و بر محور رفاقت و چاقو و زندان دور می زد. هر چند این بار رنگ و بوی سیاسی داشت ولی سیاسی بودن فیلم هم مربوط به یک زمان سپری شده بود. حداقل فیلم ورود آقایان ممنوع این خوبی را داشت که آن ژست روشنفکری را نداشت و مخاطب راحت تر با آن کنار میآمد. به هر تقدیر اصرار برای مقایسه این دو فیلم کاری عبث است و ره به جایی نمیآید. امید است که فیلمسازان و کارگردانان کشور به فکر سوژه های ناب تر روز بیفتند و موضوعاتی را کلید بزنند که سرفصل تحول فکری نسل های بعد باشد.

نویسنده : دکتر عبدالحمید حسین نیا