یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
صداقتش همه را کشته است
در چند سال اخیر اتفاقات فراوانی در کشور روی داده است که هر یک از آنها به تنهایی میتواند صداقت بعضی از مدعیان اصولگرایی را زیر سوال ببرد. این مدعیان، با گذشت یک دوره کمتر از چهارساله، آنقدر تغییر کردهاند که شاید تصور آن نه تنها برای یک سیاستمدار متدین بلکه برای هر فرد با تدبیر، مشکل به نظر میرسد. در این چهار سال، مذاکره با شیطان در قعر جهنم مجاز شمرده شد و مشکلات معیشتی مردم از اولویت درجه اول خارج گردید. در همین مدت مشخص شد که نه تنها به خاطر اهانت به مراجع یا بیاعتنایی به توصیههای آنها، نیازی به کفن پوشی نیست بلکه میتوان از زبان اصولگرایان به علما توصیه کرد که فقط در حوزه تخصصی خود دخالت کنند و به آنها یادآوری نمود که دولت نمیتواند بر اساس توصیههای مراجع تقلید، برنامههای خود را تغییر دهد. در این مدت مشخص شد ماهیت صهیونیستی یا ضد صهیونیستی بعضی از شرکتهای نفتی، در تحریریه بعضی روزنامههای مدعی اصولگرایی تعیین میشود!به طوری که اگر دولت خاتمی بخواهد با این شرکتها قرارداد ببندد نیمه پنهان صهیونیستی این شرکتها افشا میشود و اگر همین شرکتها در زمان دولت فعلی، فقط به ایران وعده انعقاد قرارداد بدهند نشانه ایستادگی آنها در برابر آمریکاییهای صهیونیست است. در همین چهار سال مشخص شد که بعضی احکام شرعی نیز میتواند با روشهای اصولگرایانه، تفسیر و تأویل شود. به طوری که نه تنها مانند چند سال قبل، کسی از توسعه بدحجابی احساس نگرانی نمیکند بلکه میتوان در روزنامه مدعی اصولگرایی، حجاب اجباری را با بیحجابی اجباری رضاخانی مقایسه کرد.
آخرین نمونه از آزمون صداقت، مربوط به ذوق زدگی بعضی از مدعیان اصولگرایی نسبت به اظهارات فردی است که نگارنده نه او را میشناسد و نه از انگیزههای او اطلاع دارد. اما در سالهای قبل، روزنامههای ظاهراً اصولگرا، همواره در حال افشای ماهیت جاسوسی و وابسته او بودند. حتی چندی قبل یکی از همین روزنامه ها، یک جنگ تمام عیار رسانهای را با معاون رئیس جمهور به راه انداخت زیرا به ادعای این روزنامه، آقای معاون رئیسجمهور واسطه رفت و آمد این دلال آمریکایی با ادعای همان روزنامه به ایران شده بود. اما اکنون که او به تعریف و تمجید از احمدینژاد میپردازد، سخنان او موجب مباهات اصولگرایان میگردد و به انعکاس گسترده آن میپردازند . این تغییر اصولگرایانه، شباهت بسیاری به ذوق زدگی روزنامه اصولگرا به خاطر تعریف و تمجیدهای خواننده لس آنجلسی لیلا فروهر از رئیس جمهور فعلی دارد که قطعاً نه افتخاری برای آقای احمدی نژاد میآفریند و نه در ماهیت آن خواننده لس آنجلسی و این دلال نیویورکی سابق به تعبیر روزنامه پرمدعا تغییری ایجاد می کند. اما برای مردم بسیار آموزنده است تا شاهد افتتاح شعبه دیگری از دکان های مدعیان اصولگرایی باشند.
البته کسی نباید نگران این تغییر ظاهری در روش و زبان بعضی مدعیان باشد زیرا به نظر می رسد آنها تغییر ماهیت ندادهاند بلکه به اقتضای منافع جناحی، هر روز تابلویی بر سر در بازار خود میآویزند بدون آنکه تغییری در متاع عرضه شده آنها به مردم ایجاد شود.
اما آنچه امروز میتواند موجب نگرانی گردد ایجاد انحراف در سیاست خارجی کشور و نقش اغواگرانه بعضی عناصر مشکوک در این زمینه است. در سالهای گذشته این بحث بارها مطرح شده است که از تصحیح روابط ایران با آمریکا و افتادن این روابط در مسیر عادلانه، بیش از هر کس صهیونیستها ضرر خواهند کرد. البته نشانههایی نیز وجود دارد که ثابت میکند عدهای از دلالان با نفوذ اقتصادی، مایلند وضعیت فعلی در روابط ایران و آمریکا ادامه پیدا کند تا آنها بتوانند در <شرایط خاکستری اقتصادی> بالاترین سوء استفادهها را انجام دهند. این دو عامل در کنار رفتارهای تفرعن آمیز و غیر مدبرانه ساکنان فعلی کاخ سفید، تاکنون مانع گفتگوی عادلانه و متوازن بین دو کشور شده است. در این شرایط، به نظر میرسد بایستی به کسانی که با برخی ادعاهای اثبات نشده، خود را دارای نفوذ در آمریکا معرفی میکنند و ظاهراً به دنبال کاهش چالش بین دو کشور هستند با دیده تردید نگاه کرد. کسی که ادعا میکند <در وزارت خارجه آمریکا به من گفتهاند احمدی نژاد در ایران ۶۵ درصد محبوبیت دارد> بایستی بلافاصله به او شک کرد. زیرا اگر او آنقدر مورد اعتماد آمریکاییها باشد که اطلاعات دقیقی در اختیار او بگذارند، قطعا نمیتواند به راحتی مورد اعتماد ایران قرارگیرد. اگر هم قرار است هم این فرد را صادق بدانیم و هم سخن آمریکاییها در خصوص محبوبیت احمدی نژاد را نشانه صداقت آنها بپنداریم، چه دلیلی وجود دارد که مستقیماً با همان آمریکاییها صحبت نکنیم که صداقت ایشان، همه را کشتهاست؟
امروز زمینه های فراوانی وجود دارد که آمریکا را نیازمند ایران کرده است . البته زمینه های دیگری هم در سالهای گذشته وجود داشت که متاسفانه به دلیل قلیان احساسات ضد آمریکایی بعضی از مدعیان اصولگرایی در ایران، امکان بهره برداری از آنها فراهم نشد اما امروز ظاهراً همه تطهیر شدهاند و روزنامه اصولگرا به تریبونی برای ترویج دیدگاههای کسی تبدیل شده است که ۵ ماه قبل ( اول اردیبهشت ) ۸۷ بر وجود اسناد غیر قابل انکار از وابستگی او به سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا تاکید میشد. اظهارات اخیر همین فرد، نشان میدهد او هنوز با دستگاههای آمریکایی ارتباط دارد. پس او تغییر نکرده است و اگر تغییری صورت گرفته باشد، این تغییر ظاهراً در موقعیت آمریکا نزد اصولگرایان است! اگر اینگونه است بهتر است دلالان مشکوک که به دنبال درآوردن نان از تنور ایران و آمریکا برای خود هستند را کنار بگذاریم . در یک کلام اگر قرار است به صداقت دلالان آمریکایی بنا بر ادعاهای مکرر اصولگرایان اعتماد شود بهتر است اعتماد در حدود متعارف دیپلماتیک را برای گفتگوی بی پرده با آمریکایی ها مورد استفاده قرار دهیم . مخاطب این سخن، بیش از هر کس شخص دکتر احمدی نژاد است که در سه سال اخیر ثابت کرده است اگر لازم باشد بسیاری از سنتها و محافظه کاری های دولت های سابق را کنار می گذارد.
کسانی هم که نقل قولهای دلال سابق در انعکاس مواضع وزارت خارجه آمریکا را صادقانه میدانند از او بخواهند آمریکاییها را مورد پرسش قرار دهد که چگونه میخواستند شخصیت محبوب ۶۵ درصد مردم ایران را ترور کنند!؟
امروز زمینه های فراوانی وجود دارد که آمریکا را نیازمند ایران کرده است. البته زمینه های دیگری هم در سالهای گذشته وجود داشت که متاسفانه به دلیل غلیان احساسات ضد آمریکایی بعضی از مدعیان اصولگرایی در ایران، امکان بهره برداری از آنها فراهم نشد اما امروز ظاهراً همه تطهیر شدهاندو روزنامه اصولگرا به تریبونی برای ترویج دیدگاههای کسی تبدیل شده است که ۵ ماه قبل ( اول اردیبهشت ) ۸۷ همین روزنامه بر وجود اسناد غیر قابل انکار از وابستگی او به سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا تاکید می کرد. اظهارات اخیر این فرد، نشان میدهد او هنوز با دستگاههای آمریکایی ارتباط دارد. پس او تغییر نکرده است و اگر تغییری صورت گرفته باشد، این تغییر ظاهراً در موقعیت آمریکا نزد اصولگرایان است! اگر اینگونه است بهتر است دلالان مشکوک که به دنبال درآوردن نان از تنور ایران و آمریکا برای خود هستند را کنار بگذاریم . در یک کلام اگر قرار است به صداقت دلالان آمریکایی - بنا بر ادعاهای مکرر اصولگرایان- اعتماد شود بهتر است اعتماد در حدود متعارف دیپلماتیک را برای گفتگوی بی پرده با آمریکایی ها مورد استفاده قرار دهیم . مخاطب این سخن، بیش از هر کس شخص دکتر احمدی نژاد است که در سه سال اخیر ثابت کرده است اگر لازم باشد بسیاری از سنتها و محافظهکاری های دولت های سابق را کنار می گذارد.کسانی هم کهنقل قولهای دلال سابق در انعکاس مواضع وزارت خارجه آمریکا را صادقانه میدانند از او بخواهند آمریکاییها را مورد پرسش قرار دهد که چگونه میخواستند شخصیت محبوب ۶۵ درصد مردم ایران را ترور کنند!؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست