جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
تهران, شهری بدون شهروند
پرداختن به مفهوم شهروند و ملزومات مرتبط با آن مقولهای است که در مطالعات جامعوی ایران مغفول واقع شده است، بدین معناکه شهروند بودن الزاماً این طورمعنی شده است که هر کس که در شهر زندگی میکند، شهروند محسوب می شود، اما در این میان نگاه عمیق وجامعه شناختی به کنشهای روزمره تهرانیان بطلان این همسان انگاری را عیان می کند.
تهران یک کلان شهر است. کلان شهری که در زمره یکی از پرجمعیتترین شهرهای جهان قراردارد، اما ساکنان این کلان شهر را به دلایل زیادی نمیتوان شهروند خطاب کرد.
ساکنان تهران صرفاً شهرنشینانی هستندکه فارغ از دغدغههای شهروندی در شهر تهران زندگی میکنند،نه فعالیت جامعوی قابل توجهی دارند و نه حس تعلق خاطری به محل زیست خود ابراز میکنند و نه اساساً با مفهومی به نام حقوق شهروندی آشنا هستند.
پرسش از این امر که چرا تهران شهروند ندارد،مستلزم مداقه در ساختارجامعوی - سیاسی تهران است، ساختاری که از پردازش یک فضای استاندار زیستی قاصر است.
ساختار جامعوی تهران بسیار ناهمگون است و میتوان ادعا کرد که دارای یک بحران یکپارچگی «unity crisis» در نحوه تعاملات و قشر بندی جامعوی خود است ، چه آنکه طبقه«closs» در تهران به واسطه بهره مندی از امکانات اقتصادی تعریف شده است، نه برخورداری از یک جایگاه جامعوی .
جامعهشناسی قشرهای جامعوی تهران این نکته را مشخص میسازد که ساختار طبقاتی تهران برگرفته از مناسبات اقتصادی است که در آن بورژوازی کمپرادور نقش اصلی راایفا میکند، بدین معنا که مناسبات اقتصادی در تهران واجد خصایص دلال مسلکی است و به همین دلیل کنش جامعوی تهرانیان نیز دچار یک سود انگاری مبتذل شده است، اگر چه در جوامع مدرن نیز نفع شخصی در شکل دهی به کنش شهروندان مؤثر است، اما این نفع شخصی نهایتاً در مسیر منافع جمعی امتداد مییابد، اما در تهران که به مثابه یک کشور - شهر توسعه نیافته است، نفع شخصی منفک از منافع جمعی نمود می یابد و عاری از حس همبستگی جامعوی است.
به همین دلیل در تهران نهادهای مدنی شکل نگرفته است، چه آنکه هنوز فرآیند مدنی شدن «civilization» حوزه عمومی تهران رخ نداده است و هنوز شهرنشینان تهرانی نتوانستهاند به درک این مهم نائل آیند که اقتصادی شدن روابط جامعوی «social Relation» تنها به عدم شکل گیری جامعه مدنی میانجامد و حتی باعث به انحطاط رهنمون شدن فرهنگ جامعه میگردد.
جدای از این موارد، ترکیب جمعیتی و سنخ شناسی گونههای جمعیتی تهران را نیز نباید از نظر دور داشت، بخش اعظم جمعیت تهران متشکل از مهاجرانی است که هنوز به یک تطابق جامعوی «social conformity» دست نیافتهاند و ملزومات زیست شهری ایجاب می کند، به پرنسیبهای شهرنشینی مدرن آشنانیستند،بدین گونه است که روستاییان شهرنشین قابلیت ارتقا به عنوان شهروند بودن را نمی یابند.
اقشار قدیمی و ساکنان قدیمی تهران نیز اسیر در مناسباتی شدند که به واسطه آن کنش شهرنشینی به عنوان بدیل کنش شهروندی نهادینه شده است.
● به قصدنتیجه
شهر بی شهروند مانند انسانی است که چشم ندارد. شهروند در هر جامعهای دیدهبان جامعه مدنی و ناظری دلسوز بر روند اجرایی شدن مطالبات خویش است، شهری که شهروند ندارد از داشتن یک حامی و پشتیبان محروم شده است و پس رفت جامعوی و عمرانی جزء لاینفک آینده آن است.
تهران، نه فقط یک آبادی بزرگ، بلکه یک متروپل بیمار نیز است.
متروپل بیماری که اقماری بیمارتر از خود برگردش میچرخند و انتظار بهرهمندی جامعوی و اقتصادی از آن دارند.
تهران تا دارای شهروند نشود، نمیتواند توسعه همه جانبه را لمس کند، بدان دلیل که پیش شرط توسعه اقتصادی توسعه جامعوی است .
مؤلف: سجاد نوروزی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل رئیس جمهور دولت سیزدهم مازندران سیدابراهیم رئیسی دولت مجلس شورای اسلامی رئیسی مجلس تعطیلی شنبه ها شورای نگهبان
سیل مشهد سیل مشهد تهران هواشناسی خراسان رضوی پلیس فضای مجازی باران بارش باران شهرداری تهران قوه قضاییه
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا مالیات بازار خودرو قیمت دلار مسکن ایران خودرو دلار تعطیلی شنبه بانک مرکزی تورم
لیلا حاتمی زری خوشکام علی حاتمی نمایشگاه کتاب سینمای ایران نمایشگاه کتاب تهران کتاب رسانه تلویزیون سریال سینما موسیقی
ایلان ماسک
رژیم صهیونیستی غزه روسیه آمریکا فلسطین حماس جنگ غزه چین اوکراین ترکیه یمن حزب الله لبنان
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور جام حذفی مس رفسنجان لیگ برتر سپاهان لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال بازی جواد نکونام
هوش مصنوعی گوگل آیفون اپل سونی جراحی سرعت اینترنت تبلیغات عیسی زارع پور
بارداری پوست پوکی استخوان دیابت آلزایمر کاهش وزن