چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

مترجمان مغرض


مترجمان مغرض

نگاهی به ترجمه قرآن مجید به زبان های اروپایی

ترجمه‌های قرآن به زبان‌های اروپایی اگرچه در ابتدا با اهدافی همچون خصومت‌های دینی و با نگاهی به نقد محتوایی انجام شده است اما نگاه فطری قرآن به انسان، این گام‌های نخستین را به مقدمه‌ای برای آشنایی اروپاییان با قرآن کریم تبدیل کرده است.

ترجمه کامل قرآن مجید به زبان‌های اروپایی به قرن یازدهم میلادی بازمی‌گردد. این ترجمه به زبان لاتین و با هدف اسلام‌ستیزی و به سرمایه‌گذاری مسیحیت صورت گرفته است. این ترجمه نخستین، توسط محققی به نام رابرت کتن (Robert of ketton) در سال ۱۱۴۳ میلادی، در پی فرمان و با هزینه یک کشیش عالی رتبه فرانسوی، معروف به پیر از کلیسای کلونی در شرق فرانسه (prience of the couny monastery) تحقق یافت. همان گونه که رابرت پیش‌بینی کرده بود، متاسفانه ترجمه ناقص و سخیف او پایه و اساسی شد برای ترجمه‌های بعدی قرآن به زبان‌های دیگر. به طور مثال اولین ترجمه ایتالیایی قرآن از روی ترجمه رابرت صورت گرفت که توسط آندره آریو بینی منتشر شد. این ترجمه ایتالیایی مبنای اولین ترجمه به زبان آلمانی توسط سالمن شویگر (solmonschweigger) که مبلغی در نورنبورگ بود، قرار گرفت. ترجمه آلمانی سپس مبنای اولین ترجمه هلندی در سال ۱۶۸۱ شد؛ بدون اینکه ذکری از نام مترجم به میان آید بنابراین مشاهده می‌شود که یک ترجمه متعصبانه که در پی اغراض پدران کلیسا در ستیز با اسلام صورت پذیرفته بود، مبنای سه ترجمه دیگر قرار گرفت.

این وضعیت ترجمه‌های اروپایی قرآن از قرن یازده تا هجده بود. در سال ۷۲۱، ترجمه ثانی قرآن به زبان لاتین توسط لودیکو ماراچی

(Ludovice Marrachi) صورت پذیرفت که این نیز با هدف ابطال و رد اسلام انجام گرفت. این ترجمه از ترجمه پیشین بسیار خصمانه‌تر و موضع‌گیری‌های آن نسبت به اسلام، بسیار نفرت انگیزتر بود.

در قرن بیستم، خود مسلمانان وظیفه ترجمه قرآن را به دوش گرفتند. این جریان روز به‌روز قوت بیشتری یافته است ولی هنوز در ابتدای مسیر قرار دارد. تاریخچه ترجمه قرآن مجید به زبان‌های اروپایی را می‌توان به سه دوره تقسیم نمود:

۱) قرون وسطی تا دوره رنسانس؛ عمدتا با نیت‌های خصمانه، توسط متولیان کلیسا.

۲) اوایل قرن نوزدهم؛ در پی شکل گیری و قوت یافتن علوم اجتماعی و مطالعات شرق شناسی؛ توسط شرق شناسان غیر مسلمان.

۳) عصر حاضر؛ در پی آگاهی مسلمین و نیز برخورداری از امکانات اطلاع‌رسانی پیشرفته؛ توسط خود مسلمانان. در ادامه بحث ابتدا به معرفی و توضیح در مورد مطرح‌ترین مترجمان غیرمسلمان و سپس مترجمان مسلمان خواهیم پرداخت یکی از مطرح‌ترین مترجمان غیرمسلمان قرآن الکساندر راس (Ross Alexander) می‌باشد. عنوان ترجمه او که اولین‌بار در سال ۱۶۴۹ به چاپ رسید، عبارت است از «قرآن محمد ترجمه شده از عربی به فرانسه». این ترجمه به تازگی به انگلیسی برگردانده شده است.

اما در مورد کیفیت خود ترجمه، به همین توضیح زومر Zwemer بسنده می‌کنیم که گفته است: «راس با عربی بسیار ناآشنا و یک محقق غیرآگاه فرانسوی بود. بنابراین ترجمه‌اش آکنده از خطاست.»

یکی دیگر از ترجمه‌های قرآن که در غرب رواج بسیار یافته است، ترجمه‌ای است به زبان انگلیسی توسط جورج سیلGeorge Sale با عنوان «قرآن ترجمه شده به زبان انگلیسی مستقیما از زبان عربی.» البته قابل ذکر است که این ترجمه نیز با نام «قرآن محمد» شهرت یافته و در سال ۱۷۳۴ در لندن به چاپ رسیده است. آخرین چاپ این ترجمه در سال ۱۹۷۵ بود. جورج سیل برای ترجمه‌اش مقدمه مفصلی - بالغ بر دویست صفحه - نوشته و در آن به بررسی نکات متعددی از قبیل جغرافیای جزیره العرب، عربستان قبل از اسلام، ادیان و باورهای مردم در دوران پیش از ظهور اسلام، شخصیت پیامبر و... پرداخته است. البته منابع مورد استفاده وی، منابع موثقی نیست. وی بدون هیچ پروایی به اظهارنظرهای شخصی در مورد مسائل قرآن و شأن نزول سوره‌ها و آیات پرداخته است. در قسمت‌های متعددی از مقدمه خود تلویحا بیان می‌نماید که قرآن تقلیدی است از کتاب مقدس پیشین. سبک ترجمه سیل نسبتا ادبی است؛ ولی در ترجمه‌اش نقایص، سوءبرداشت‌ها و تحریف‌های عامدانه بارزی به چشم می‌خورد. برای نمونه در ترجمه «بسم الله الرحمن الرحیم»، وی از ترجمه رحیم سرباز زده و در هر جایی که کلماتی از یک ریشه مثل «رحمن» و «رحیم» از پی هم آمده‌اند، اظهارنظر می‌نماید که این تکراری است بیهوده و بی‌معنا و در صورت ترجمه موجب نقصان و نابهنجاری ترجمه خواهد شد. دیگر از مواردی که می‌توان به آن اشاره نمود، شیوه ترجمه حروف مقطعه توسط سیل است؛ مثلا «الف لام میم» را به A.L.M ترجمه نموده است. به عبارت دیگر می‌توان گفت که در ترجمه این حروف، معادل الفبایی انگلیسی را به کار گرفته است؛ در حالی که برخی دیگر از مترجمان سعی در حرف نگاری در این موارد داشته اند؛ یعنی مثلا همان الف لام میم را به Alif, Lam, Mim ترجمه کرده‌اند. بنابراین جانب احتیاط را بیشتر رعایت نموده‌اند و حرفی را که نتوانسته‌اند درک کنند، به همان گونه اصلی، فقط حرف نگاری کرده‌اند. دیگر از کاستی‌های این ترجمه، حذف بخشی از آیات است؛ به طور نمونه مشاهده می‌شود که آیه ۹۸ از سوره آل عمران ناقص ترجمه شده و از ترجمه بخشی از آن به طور کلی صرف نظر شده است.

همچنین مشاهده می‌گردد که در ترجمه برخی از آیات، تفسیر به رای صورت گرفته و مثلا «یا ایها الناس...» در برخی آیات به «ای مردم مکه...» ترجمه شده است. دیگر از مترجمان غیر مسلمان قرآن، رادول Radwell, J.M است. ترجمه وی تحت عنوان «القرآن» در لندن به سال۱۸۶۱ به چاپ رسیده است. این مترجم، اصالت ترتیب سوره‌ها را زیر سوال برده و ترتیب جدیدی برای ارائه سور اتخاذ نموده است. رادول نیز عقیده داشت که قرآن تقلیدی است از کتب مقدس مسیحیان و یهودیان.

از میان مترجمان مسلمان به سه مترجم اشاره خواهد شد. یکی از اروپا، دیگری از آسیا و سومی از آمریکا، محمد مارمادوک ویلیام پیکتال (Pickthal, Mohammed Marmoduke) مترجم بریتانیایی مسلمان قرآن است. ترجمه او تحت عنوان «مفهوم قرآن کریم» به سال ۱۹۳۰ در لندن به چاپ رسید و نیز بارها توسط ناشران مسلمان و غیرمسلمان تجدید چاپ شد. البته قابل ذکر است که برخی از چاپ‌های این ترجمه دارای اشکالاتی چند می‌باشد.

پیکتال برای ترجمه خود مقدمه‌ای فراهم آورده و در آن علاوه بر توضیح درباره حضرت پیامبر اکرم (ص)، دوران پیامبری وی و حوادث مهم آن دوران، اندکی نیز به ویژگی‌ها و دشواری‌های ترجمه قرآن اشاره نموده است. ترجمه مذکور عاری از هرگونه پاورقی یا توضیحی است. تا حدی به نظر می‌رسد که مترجم بیشتر از اینکه ترجمه‌ای از خود ارائه داده باشد، به اقتباس و تقلید از مترجمین دیگر پرداخته است. مترجم سوم که در این مقاله از او یاد خواهد شد، تامس بالنتین ایروینگ (Irving, T. B) معروف به حاج تعلیم علی است. وی اولین مترجم آمریکایی قرآن به حساب می‌آید و ترجمه‌اش در سال ۱۹۸۵ در ورمونت به چاپ رسید. سبک ترجمه مذکور غیرادبی یا به عبارتی عامیانه است. ایروینگ مقدمه مفصلی برای ترجمه خود نوشته و در آن مطالب متعددی را ذکر کرده است. از قبیل اصطلاح شناسی، نظم تلفظ و آوانویسی، سبک ترجمه و... از نکات جالبی که در این مقدمه به آن برمی خوریم آن است که وی می‌گوید: «در این ترجمه کوشیده است که بخشی از قصور غرب را درباره اسلام جبران کند.»

سیدعلی اصغر حسینی