دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
«من » و «تام » جلوی دوربین جذابیم
● وینگ ریمز بازیگر فیلم ماموریت غیرممكن ۳
تقریبا در اغلب اوقات، «وینگ ریمز» این هنرپیشه با ظاهر خاص خود نقش كاراكترهایی را بازی كرده كه بدترین بدها هستند. از شخصیت «مارسلوس والاس» فیلم «قصههای عامهپسند» تا آن پلیس فیلم بازسازی شده، «سقوط كرده و مرده» بدون توجه به اینكه نقش او چیست، حضوری تاثیرگذار را روی پرده نشان داده است.
حالا او با فیلم پرفروش «ماموریت غیرممكن ۳»، بازگشته و برای سومین بار نقش همكار كمیك و دست و پا چلفتی «تام كروز» را ایفا كرده است. در این گفتوگو این هنرپیشه در مورد بازیكردن در این فیلم برای سومینبار، كاركردن با كارگردان جدید این فیلم، «جیجیآبرامز» و دنبالههای بعدی این فیلم صحبت كرده است:
یادمان میآید زمانی گفتی كه «ماموریت غیرممكن» مثل وسیله نقلیه «تامكروز» است و تو از اینكه توانستهیی در ماشین او بنشینی، خوشحالی. آیا هنوز هم همان عقیده را داری؟
خب، فكر میكنم كاری كه ما در فیلم سوم كردیم، در واقع به سریالهای تلویزیونی نزدیكتر است. یادم میآید كارگردان فیلم در همان ابتدا گفت كه از تمام تواناییهای حتی كلیشه شده خودت استفاده كن.
بنابراین به نظر میرسد در مقایسه با دو فیلم قبلی این مجموعه، ماموریت غیرممكن ۳ فیلمی گروهیتر است، این درست است كه هنوز هم نقش اصلی را «تام كروز» دارد، اما از تمام مهارتهای اعضای دیگر گروه هم استفاده به عمل آمده است. از این نظر است كه میگویم این كار مثل سریالهای تلویزیونی است، چرا كه كارگردان كار با سابقه تلویزیونیاش روح این سریالها را وارد فیلم كرده است و این نوعی تازگی به این فیلم بخشیده...
آیا از اینكه در هر سه فیلم این مجموعه كاراكتر تو را حفظ كردهاند و آن را خط نزدهاند، شگفتزده نیستی؟
نه، من یك هنرپیشه هستم و از این بابت حس شگفتزدگی هم ندارم. فكر میكنم من و تام كروز نوعی رابطه قابل قبول و طبیعی و دوستداشتنی روی پرده با هم داریم و این رابطه چنان است كه حتی تماشاگر دلش میخواهد آن را بیشتر هم ببیند. به عنوان مثال اغلب گفتوگوهایی كه در این فیلم با هم داریم، گفتوگوهای دو رفیق است كه میتوانند اینها را در یك رستوران با هم ردوبدل كنند. اما ما این گفتوگوها را در دل حوادث خطرناك فیلم با هم داشتیم و فكر میكنم این در مورد رابطه این دو رفیق با هم درستتر است.
همچنین اینها باعث میشود تا در مورد «اتان» زندگی گذشته او و آن خط داستانی عاشقانه حال حاضر فیلم هم چیزهایی بفهمید. این باعث جلب توجه مخاطب هم میشود چرا كه از شخصیت كاراكترها سر در میآورد و این كمكی به قهرمان اصلی «ماموریت غیرممكن» هم هست، چرا كه تماشاگر او را بیشتر در دل صحنههای اكشن دیده است.
این سومین همكاری شما با تام كروز است. فكر میكنی همپای رابطه سینمایی شما، رابطه فردی شما دو نفر هم پیش رفته و بدل به رفقای بهتری شدهاید؟
بله، حالا من تقریبا ده سال است كه تام را میشناسم و این كمك خوبی برای هر دوی ماست. گاهی وقتها شما دو هنرپیشه خوب را برای دو نقش میگذارید، اما آنها روی پرده آن جذابیت و باورپذیری معمول را ندارند. اما فكر میكنم زوج من و تام جذابیت خوبی در مقابل دوربین داریم. خودم كه فیلم را نگاه میكنم و البته نظر مردم و منتقدان را كه میشنوم، چنین است كه گویا ما رفاقتی عمیق با هم داریم و اصلش هم چنین است چرا كه ما ده سال است همدیگر را میشناسیم...
به عنوان یك هنرپیشه، جیجی آبرامز كارگردان چگونه از تو بازی میگرفت؟
اول اینكه او فیلمنامهیی داشت كه در آن جا برای كار همه باز بود و در ثانی، به نظر میرسد كه او هنرپیشهیی است كه «بازیگری زبان» را به بهترین وجهی بلد است. او با هر بازیگری به شیوهیی ارتباط برقرار میكرد و البته شیوه او با كارگردانان دیگری كه بازیگری را بلد نیستند، كاملا متفاوت بود.
فكر نمیكنی طنزی كه «جیجی» به این فیلم اضافه كرد، فیلم را در مقایسه با دو فیلم قبلی انسانیتر و زمینیتر و باورپذیرتر كرده است؟
چرا اینطوری است و البته این را هم باید بدانید كه این كارگردان در گذشته بازیگری هم كرده است. جیجی یك هنرپیشه است، یك نویسنده است و كارگردانی میكند و البته به نسبت دو كارگردان قبلی این مجموعه فیلم، جوانتر است و بنابراین نگاهی ملموستر دارد و خصوصا در جنبههای طنازانه و البته خط عاشقانه فیلم، تروتازه عمل میكند و این خاصیت سن اوست كه چنین دستاوردی برای فیلم داشته است. جی جی كاری كرده كه این فیلم برای تماشاگران زن هم جذاب باشد. در دو فیلم قبلی، شخصیت زن فیلم بیش از اینكه عشق داشته باشد، نوعی كشش جنسی به قهرمان داشت و این جنبه از كار «جیجی» نوعی تازگی را به فیلم به ارمغان آورد...
سختترین لوكیشنی كه در آن فیلمبرداری كردید كجا بود؟
شانگهای. آن هم بخاطر آب و هوای آنجا بود. سرما و مه همیشگی آن شهر اوضاع فیلمبرداری را برایم غیرقابل تحمل میكرد...
تعلیق حاكم بر این فیلم را با دو فیلم قبلی چگونه مقایسه میكنی؟
میتوانم بگویم كه من این یكی را ترجیح میدهم. از به كار بردن كلمه «بهترین» متنفرم، اما این را میتوانم بگویم كه «ماموریت غیرممكن ۳» از دو فیلم قبلی بالاتر میایستد چرا كه یك قصه انسانی است كه در خود صحنههای اكشن هم دارد، اما در دو فیلم قبلی، این صحنههای اكشن بودند كه فیلم را جلو میبردند.
در این فیلم نقش تو لحظههای كمیك بیشتری دارد. آیا بازیگری كمیك را سختتر از بازیگری درام می دانی؟
نه. در واقع من سعی میكنم حس صحیح لحظه را بازی كنم. حس صحیح موقعیت را ، و البته نود درصد لحظات فیلم، شما مرا در لحظههای كمیك نمیبینید. حداقل اینكه سعی نمیكنم كمیك باشم. سعی داشتم در فیلم صادق باشم و فقط همین. هر لحظه دوست دارم حس صحنه را بازی كنم و امیدوارم تماشاگران به این نكته توجه داشته باشند كه حس و فضای صحنه برای من در این فیلم و هر فیلمی مهمتر از كمیك بودن یا جدی بودن نقش است.
در این فیلم با گروه جدیدی همكاری كردید. تجربه این همكاری در مقایسه با گروههای قبلی چگونه بود؟
فكر میكنم بازیگران جدیدی كه به كار اضافه شدند چیزهایی به فیلم اضافه كردند كه دو فیلم قبلی فاقد آن بودند. اولین چیز اضافه شده زنان هنروری بودند كه قادر به كار اكشن بودند و ما در دو فیلم قبلی چنین چیزی را نداشتیم. دومی همآشنایی با بازیگری به نام «جاناتان رایز مایرز» بود كه یك جوان با استعداد است كه پیش از این گلدن گلاب را هم تصاحب كرده است. هنرپیشگان خوب دیگری هم وجود داشتند: لارنس فیشبرن را بیست سال است كه میشناسم و «فیلیپ سایمور هافمن» هم در خوبیاش تردیدی نیست.
اگر به یكی از رفقایت كه قصد ازدواج دارد بخواهی نصیحتی بكنی چه میگویی؟
میگویم كه مردان قبل از سی و پنج سالگی نباید ازدواج كنند.
چرا؟
دلیل اصلی این است كه زنان زودتر و سریعتر بالغ میشوند. دوم اینكه اغلب مردان روی كارشان بیش از زنان تمركز دارند. خصوصا در شهرهای بزرگ اوضاع برای زندگی سختتر است و كار مردان هم به تبع آن سختتر میشود. برای زنان هم فكر میكنم سن سی و دو تا سی و پنج سالگی بهترین سن ازدواج باشد.
صحنه دلخواه تو در فیلم ماموریت غیرممكن ۳ كدام است؟
وقتی تام كروز از آن برج صد طبقهیی پایین میپرد، من در پشت بام بودم و او را میدیدم و دیدم كه هفت هشت بار این كار را تكرار كرد. این كار او مرا شگفتزده كرد، چرا كه او حتی می خواست تكرارهای بیشتری هم بگیریم.
وقتی آن صحنه را میدیدی، آیا نگران او شده بودی؟
بله، اما برای تام نگرانتر از بقیه بودم. میدانم گفتن این حرفها چندان معمول نیست، اما چارهیی جز گفتنش نیست. راستی اگر اتفاقی آن بالا میافتاد چه؟ باید از مسئول بدلكارانمان تشكر كنم كه در هر برداشت هم سلامت تام را حفظ كرد و هم سلامت هنرمندان دیگر را. اما اتفاق گریز ناپذیر است، خصوصا در برداشتهای متوالی. اما تماشاگری كه فیلم را میبیند حتی به ذهنش هم نمیرسد كه در این صحنه ممكن بود اتفاقی ناگوار رخ دهد و یك نفر اشتباه كند و...
دوست داری كاراكترت در دنبالههای بعدی تا چه حد حضورش زیاد شود؟
میدانم كه قرار است دنباله جدیدی ساخته شود. اما به این ایمان دارم كه در راه درستی هستیم و نمیتوانم بگویم كاراكتر من باید حضورش بیشتر باشد یا چیزی در این مایهها. اما این را هم میدانم كه كارگردان و نویسندهها بهتر میدانند آنچه شخصیت اصلی را ملموستر میكند ارتباط و عكسالعملهایش در ارتباط با دیگران است و نه فقط صحنههای اكشن. آدم از رفتار هر كسی نسبت به نزدیكانش بهتر میتواند شخصیت او را درك كند، تا اینكه او بخواهد خودش را تعریف كند...
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست