دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا

حرف های جنجالی تهیه کننده سریال دزد و پلیس


حرف های جنجالی تهیه کننده سریال دزد و پلیس

پرطرفدارترین سریال امسال صدا و سیما بالاخره به پایان رسید دزد و پلیس ۲۶قسمتی توانست مخاطبان خود را کاملا راضی نگه دارد محسن چگینی تهیه​​کننده این سریال, درباره دلایل موفقیت, عوامل کار و هجوم سریال​​های ترک به ساحت مخاطبان ایرانی توضیح می​دهد او همچنین از کارگردان​هایی گفته که سابقه همکاری با آنها را در کارنامه دارد

پرطرفدارترین سریال امسال صدا و سیما بالاخره به پایان رسید. دزد و پلیس ۲۶قسمتی توانست مخاطبان خود را کاملا راضی نگه دارد.محسن چگینی تهیه​​کننده این سریال، درباره دلایل موفقیت، عوامل کار و هجوم سریال​​های ترک به ساحت مخاطبان ایرانی توضیح می​دهد. او همچنین از کارگردان​هایی گفته که سابقه همکاری با آنها را در کارنامه دارد.

● از یک جایی به بعد همه تماشاچی ما

میزان موفقیت دزد و پلیس چطور بود؟

دزد و پلیس هم مثل همه سریال‌هایی که کار کردیم یک طرح اولیه داشت و یک فرم مخصوص به خود. همین فرم جالب باعث شد برویم سمت تولید این مجموعه. حسن این کار نسبت به کارهای قبلی من این بود که یک سریال ۲۶قسمتی بود خارج از فضای آپارتمانی و لوکیشن محدود. در کار ۶۰-۵۰ قسمتی فرصت داری که مخاطب را راضی نگه داری. ولی در کار ۲۶ قسمتی زمان محدود است. به خصوص اگر در مناسبت خاصی پخش نشود. مردم به مناسبت‌های عید نوروز و ماه رمضان عادت دارند و می‌دانند در ۱۵ قسمت عید نوروز و سی‌شب ماه رمضان می‌‌‌توانند یک سریال را دنبال کنند؛ عادت ندارند ۲۶ شب سریالی مثل دزد و پلیس را ببینند. به همین دلیل فرصت جذب مخاطب نسبت به سریال‌های طولانی‌مدت کمتر است. این نگرانی برای ما به وجود آمدکه آیا در این زمان محدود مخاطب درگیر کار می‌شود، یا نه ولی خوشبختانه این اتفاق افتاد و تماشاچی از یکجایی به بعد درگیر کار شد. تحقیقات ما نشان داد مخاطبان ما به اطرافیان‌شان اطلاع می‌دادند که این سریال را دنبال کنند و از یک جایی مردم تماشاچی ثابت دزد و پلیس شدند. از این رو پروژه، مخاطب خود را به دست آورد و آمار نشان می‌دهد مردم از سریال راضی هستند.

شرایط بودجه تلویزیون چطور است. درست است که بودجه‌های تلویزیونی مشارکتی شده است؟

نه. به نظرم مشارکتی کار مشکلی است. اما قطعا بودجه تلویزیون نسبت به گذشته کمتر شده است، یعنی بحران اقتصادی روی دستمزدها هم تاثیر گذاشته است. اما شرایط سخت‌تر هم می‌شود. وقتی هزینه‌های زندگی بالا می‌رود روی دستمزدها تاثیر می‌گذارد و تهیه‌کننده مجبور می‌شود دستمزدها را بالا ببرد و اگر این اتفاق نیفتد از کیفیت کار کم می‌شود و ما مجبور می‌شویم از عواملی استفاده کنیم که نسبت به گروه‌های قبل غیر حرفه‌ای‌تر و به دستمزد پایین راضی‌ترند. در واقع این بحران اقتصادی می‌تواند روی کیفیت کار تلویزیون و سینما تاثیر بگذارد.

● کارگردان​هایی که با آنها کار کرده​ام

مهران مدیری: من ۶ سال است که با مدیری همکاری نکرده‌ام. اما آن زمانی که با من کار می‌کرد یک حسن بزرگی داشت که خاکی بودن او بود. یعنی خودش را از بقیه مجزا نمی‌دانست. یادم می‌آید با گروه ناهار می‌خورد و توقع این را نداشت که غذایش فرق داشته باشد یا جایی جدا برایش تدارکات دیده شود. سرعت خیلی خوبی در کار داشت. گاهی ظرف مدت ۶ ساعت یک قسمت سریال را می‌بستیم. مدیری خیلی خوب کمدی را می‌فهمید. وقتی با یک گروه حرفه‌ای کار می‌کرد نتیجه کار به بهترین شکل اجرا می‌شد.

سعید آقاخانی: سعید انسان بسیار خوبی است. واقعا حرفه‌ای است. کارگردانی است که همراه گروهش است و خود را درگیر کار می‌کند و او نمی‌نشیند که همه چیز برای فیلمبرداری مهیا شود. مهم‌ترین بخش کار او این است که قصه خوب را می‌شناسد. در واقع یک فیلمنامه خوب را تبدیل به یک سریال خوب می‌کند.

سروش صحت: سروش صحت ماه است و از نظر اخلاقی فوق‌العاده است همچنین از لحاظ حرفه‌ای هم کارش درست است اما شیوه کاری‌اش با بقیه فرق دارد. به نظرم بهترین شکل کار او سریال ساختمان پزشکان بود. علاوه بر کارگردان خیلی ماهر، یک بازیگردان ماهر هم هست.

رامبد جوان: همیشه تعریف او را شنیده بودم. وقتی که با هم کار می کردیم یک رابطه خوب کاری پیدا کردیم و از همکاری‌ با هم لذت بردیم. ما در بدترین شرایط و در یک فضای کاملا ملتهب کار کردیم و سریال مسافران را ساختیم. اما نتیجه کار خیلی خوب پیش رفت. فضای کار رامبد متفاوت است. او از هر چیزی یک تصویر فانتزی دارد. برای سریال مسافران بهترین انتخاب خود رامبد بود. به نظرم سریال مسافران جزو بهترین کارهای من و رامبد است.

● آنها چه سبک کمدی کار می​کنند؟

شما تفاوت نسل جدید کمدین‌ها را با نسل قبل در چه می‌بینید؟

من بهنام تشکر و هومن برق‌نورد را نسل جدید نمی‌بینم. آنها بازیگرهای باسابقه‌ای هستند که از تئاتر آمدند و ریشه بازیگری دارند. سال‌ها تجربه کرده‌اند، ‌سال‌ها کار کرده‌اند و در نهایت به وسیله تلویزیون شکفته شدند.

اتفاقا این بازیگرهای ریشه‌دار خیلی تکنیکی کار می‌کنند و شرایط یکدفعه آنها را مشهور نمی‌کند. به نظر می‌آید تجربه گذشته‌شان را با خودشان وارد کار می‌کنند. مثل خیلی از بازیگرهایی که یک‌شبه معروف می‌شوند نیستند.

از بین کمدین‌های قدیمی ۳ نفر پیشرفت کرده‌اند و کارگردانی می‌کنند. رضا عطاران، سعید آقاخانی و مهران مدیری؛ تفاوت این ۳ نفر را در چه می‌بینید؟

خاصیت این حرفه این است که هرکسی با نگاه خودش کارگردانی می‌کند یعنی یک تعریفی از خودش ارائه می‌دهد. مثلا اگر سریال مسافران را به سعید‌ آقاخانی پیشنهاد بدهیم قبول نمی‌کند. چون مسافران با جنس کار آقاخانی تفاوت دارد. در این حرفه هر کسی یک جنس کار را برای خودش قائل است و این فرق بین کارگردان‌های کمدی است. در کارهای مدیری یک کمدی‌‌ ضدمنطقی وجود دارد که بستر واقع‌گرایانه ندارد. ولی کاری که عطاران انجام می‌دهد صد درصد واقع​گرایانه است و به طبقه متوسط و پایین جامعه تعلق دارد.

شیوه کار سعید آقاخانی هم به طنز اجتماعی قشر متوسط و زیر متوسط نزدیک است.

سروش صحت هم میانه‌ این دو است نه سبک کار مدیری را دارد و نه سبک عطاران و آقاخانی. کارش نه فانتزی است نه واقع​گرایانه.

رامبد از نظر فانتزی یک رده از مدیری هم جلوتر است و فانتزی بیشتری را در کارش قائل است و بستر سورئال را دوست دارد.

● ما و سلطان سلیمان

به نظر شما سریال‌سازی ما کجا قرار دارد. یعنی قابل رقابت با کشورهای همسایه است؟

سریال‌سازی ما درگیر چند مسئله است. یک بخش غیرقابل هضم‌ آن ممیزی آن است. این بخش ممیزی درهر صورت ریزش مخاطب را به همراه دارد. بخش بعدی آن بخش تخصصی سریال‌سازی ماست. اینکه شیوه سریال‌سازی ما در ایران سنتی است ولی سریال‌ساز‌های اروپا و ایالات‌متحده حرفه‌ای عمل می‌‌کنند. شبکه‌های خصوصی دارند که برای مخاطب سریال می‌سازند و بعضی وقت‌ها ۳ قسمت یک سریال را می‌سازند، آمارگیری می‌کنند اگر آمار راضی‌کننده بود بعد ادامه می‌دهند و گاهی تا ۱۰ فصل سریال را ادامه می‌‌دهند.

ما امکانات این شیوه را نداریم. در سال‌‌های قبل چون تلویزیون رقیب نداشت مخاطبان خودش را حفظ می‌کرد. اما در سال‌های اخیر که کم‌کم کانال‌های ماهواره‌ای اضافه شدند رقیب اصلی تلویزیون به شمار می‌آیند.

● مشکل نویسنده داریم

جنس سریال‌سازی ما همان سبک سریال‌سازی گذشته است. با وجود این همه رقیب، هنوز تغییر رویه نداده‌ایم. حتی تلاش نمی‌کنیم که جذابیت سریال‌ها را بیشتر کنیم و کاری کنیم مردم به تلویزیون رو بیاورند؛ همچنان با فرمول‌‌های گذشته کار می‌کنیم.

بخش اصلی یک کار خوب برمی‌گردد به یک فیلمنامه خوب، تم خوب، قصه گیرا، فضاسازی مناسب. اصل و فنداسیون سریال‌سازی این شرایط است. وقتی این شرایط رعایت شود شما کارگردان غیرحرفه‌ای هم که بیاورید با یک سریال متوسط روبه‌رو خواهید شد. وقتی هم که کار کارگردان خوب باشد با یک شاهکار طرف خواهید شد. از طرف دیگر متاسفانه تعداد نویسنده‌های ماهر ما در ایران خیلی کم است.

این تعداد نویسنده نمی‌توانند این حجم از تولیدات را پوشش دهند به همین دلیل می‌بینیم که خیلی از کارها زمین می‌خورد و کیفیت خوبی ندارند اما برای این کمبود هیچ برنامه‌ریزی‌ای نشده است. بانی‌ کارهای ما مثل خود تلویزیون و ارشاد و کسانی که دغدغه فرهنگ دارند هیچ فعالیتی نکرده‌اند.

● فقط یک پیمان قاسم خانی داریم

اگر دقت کنید در هرگوشه از خیابان‌های تهران چند کلاس بازیگری وجود دارد ولی به ریشه اصلی یک کار هنری که پرورش نویسنده و فیلمنامه‌نویس است توجهی نمی‌شود. ما برای آموزش نویسنده‌ها هزینه نمی‌کنیم اما برای پرورش یک فوتبالیست یا بازیگر همه کار می‌کنیم. فیلمنامه‌نویس‌های ما ذاتا نویسنده‌اند، خلاقیت دارند، فیلم دیده‌اند و تبدیل شده‌‌اند به یک فیلمنامه‌نویس خوب. مگر ما چند نفر مثل پیمان قاسم‌خانی داریم ؟ همه ما سنتی‌ کار را پیش می‌بریم. مثلا من تهیه‌کننده خیلی مهم است که بروم ببینم سریال‌هایی مثلfriends و Lost چطور نوشته شده‌اند. چه زمانی برای ساخت آنها صرف شده است. گروه‌ چند نویسنده و کارگردان دارند. دلیل این همه موفقیت چیست؟ اما متاسفانه این فضا را نه من تهیه‌کننده دارم نه نویسنده و کارگردان‌ها.