دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

امامان, واسطه بین بندگان و خداوند


امامان, واسطه بین بندگان و خداوند

برخی به شیعیان اتهام می زنند که رفتن به زیارت گاه ها و یا حاجت خواستن از امامان, به معنای عبادت آنها و شرک است چه پاسخی می توانیم به آنها بدهیم

قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ۱

گفتند: ای پدر! برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم. گفت: به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش می‏خواهم که او، همانا آمرزنده مهربان است.

▪ پرسش ۱: برخی به شیعیان اتهام می‏زنند که رفتن به زیارت‏گاه‏ها و یا حاجت خواستن از امامان، به معنای عبادت آنها و شرک است؛ چه پاسخی می‏توانیم به آنها بدهیم؟

▪ پرسش ۲: چرا برای درخواست حاجت، به سراغ واسطه می‏رویم؟

بر اساس آیات قرآنی، توحید و شرک، دارای معیارهای روشنی هستند.

«توحید» در لغت، به معنای یکتا دانستن است و هنگامی که بر خداوند اطلاق می‏شود، به معنای اعتقاد به وحدانیت و یکی بودن اوست.

«شرک» در لغت، به معنای همتا دانستن در چیزی است و «شریک»، همان همتا و همتراز است. شرک در اصطلاح، به معنای شریک قرار دادن برای خدا در حاکمیت و ربوبیت است و حقیقت آن، این است که کسی را همتای خدا و همتراز او در خالقیت، مالکیت، ربوبیت و عبادت بدانیم و این، همان شرک عظیم است.۲

قرآن می‏فرماید: «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ؛ از هر معبودی جز خدا، بپرهیزند».۳

مهم‏ترین انگاره در این جا، این است که چه عملی نشانه توحید و چه عملی شرک است؛ تا نتوان به راحتی به کسی اتهام شرک زد و یا عمل او را خارج از دایره توحید دانست.

● توحید در عبادت و زیارت

برخی به شیعیان اتهام می‏زنند که نماز شما در زیارتگاه‏های امامان و یا حاجت خواستن از آنها، به معنای عبادت آنها و شرک است؛ در حالی که شیعیان در زیارت‏گاه‏ها به دو صورت زیر نیت می‏کنند:

۱) نماز را برای خداوند و به نیت تقرب به خدا می‏خوانند و ثواب آن را به روح امامان هدیه می‏کنند.

۲) به نیابت از امامان، نماز می‏خوانند و برای خداوند، رکوع و سجود به جا می‏آورند.

در این باره باید دانست که «عبادت» در اصطلاح قرآن و حدیث، ارکان خاصی دارد که با بودن آنها، عبادت اصطلاحی تحقق می‏یابد و بدون آنها، تنها مطلق خضوع محقق می‏شود. آن ارکان عبارتند از:

۱) انجام فعلی که گویای خضوع و تذلّل باشد.

۲) عقیده و انگیزه خاصی که انسان را به عبادت و خضوع نسبت به شخص واداشته است؛ مانند:

الف) اعتقاد به الوهیت کسی که برای او خضوع کرده است؛

خداوند متعال درباره مشرکان می‏فرماید: «الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ؛ آنان که با خدای یکتا، خدایی دیگر گرفتند، به زودی خواهند دانست که در چه جهل و اشتباهی بوده‏اند و با چه شقاوت و عذابی، محشور می‏شوند۴».

همچنین در جای دیگری می‏فرماید: «وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا؛ و مشرکان خدای یگانه را ترک گفته، و برای احترام و عزت دنیوی، خدایان باطل را برگرفتند».۵

از این دو آیه و آیات دیگر، استفاده می‏شود که رکن عبادت غیرخدا و شرک، اعتقاد به الوهیت غیرخداوند است؛ در حالی که شیعیان، امامان را بنده خدا می‏دانند و معتقدند: «لا حول ولا قوة الا باللَّه»، «ولا مؤثر فی الوجود الا للَّه»؛ همه اراده‏ها مسخر اراده و توان حق‏تعالی است و همه امامان و پیامبران، مستقل از اراده و خواست خداوند، هیچند و تمام قدرت و ارزششان، به واسطه اتصال به آن منبع لایزال است و بندگی و اطاعت آن عزیزان نسبت به خداوند، موجب شده که خداوند به آنها معجزات و کرامات فراوانی عطا نماید.

ب) اعتقاد به ربوبیت کسی که بر او خضوع کرده است؛

خداوند متعال می‏فرماید: «یا بَنِی إِسْرائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ؛ ای بنی‏اسراییل! خدایی را که آفریننده من و شماست، بپرستید».۶

همچنین در جایی دیگر می‏فرماید: «إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ؛ همانا پروردگار من و شما، خداست؛ بپرستید او را که همین است راه راست».۷

از این دسته آیات نیز استفاده می‏شود که یکی از ارکان عبادت غیرخدا و شرک، اعتقاد به ربوبیت استقلالی غیرخداوند است؛ در حالی که شیعیان احترام و خضوعی که در برابر امامان دارند، به این عنوان است که آنها بندگان خوب خدا و اولیای الهی هستند و برای آنها، جدا از ربوبیت و اراده الهی، هیچ نقش و جایگاهی را قبول ندارند.

بر این اساس، «حقیقت شرک» آن است که کسی را همتای خدا و همتراز او در خالقیت، مالکیت، ربوبیت و عبادت بدانیم؛ ولی اگر بگوییم: حضرت مسیح، بیماران غیرقابل علاج را به اذن خدا شفا می‏داد و مردگان را به اذن خدا زنده می‏کرد و با علمی که از ناحیه خداوند کسب کرده بود، از مسائل پنهانی و غیب خبر می‏داد، نه به راه شرک رفته‏ایم و نه سخنی به گزاف گفته‏ایم.

قرآن درباره مسیح می‏فرماید: «[او را به عنوان] رسول و فرستاده، به سوی بنی‏اسراییل [قرار دادیم که به آنها بگوید:] من نشانه‏ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‏ام. من از گِل، چیزی به شکل پرنده می‏سازم؛ سپس در آن می‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‏ای می‏گردد و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص را بهبود می‏بخشم و مردگان را به اذن خدا، زنده می‏کنم و از آن چه می‏خورید و در خانه‏های خود ذخیره می‏کنید، به شما خبر می‏دهم. به یقین در اینها معجزه‏ای برای شماست؛ اگر ایمان داشته باشید».۸

بنابراین، اگر از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و بعضی از بندگان صالح خدا، همچون اهل‏بیت علیهم‌السلام چنین اموری را به همین صورت، یعنی «به اذن خدا» تقاضا کنیم، نه تنها شرک نیست، بلکه عین توحید است؛ زیرا ما هرگز آنها را همتراز و همردیف و شریک خدا و مستقل در تأثیر قرار نداده‏ایم؛ بلکه بندگانی سر بر فرمان او و مجری اوامر او دانسته‏ایم.

اصولاً این سؤال مطرح است که خدایی که توانای مطلق است، «إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»، آیا نمی‏تواند قدرت و اختیارات ویژه‏ای به برخی از بندگان خاصش عطا نماید۹ که آنها به اذن او اعمال کنند؟ تا این امر، موجب توجه مردم به آن سفیران هدایت شود و راه خدا، روشن شود و رهبران فرزانه، در جامعه اسلامی معرفی شوند.

با این سخن، پاسخ سؤال دوم که چرا برای درخواست حاجت به سراغ واسطه می‏رویم، معلوم می‏شود.

از آیات قرآن به خوبی استفاده می‏شود که انسان‏ها برای توبه و بهره‏مندی از آمرزش الهی و یا حاجت خواستن، سه وضعیت می‏توانند داشته باشند؛

۱) توبه به درگاه الهی و حاجت خواستن، به طور مستقیم توسط خود شخص گناهکار و یا نیازمند انجام گیرد؛ چنان که در قرآن مجید می‏خوانیم: «فَأَمَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسی أَنْ یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ؛ و اما کسی که توبه کند و ایمان آورد و به کار شایسته پردازد، امید که از رستگاران باشد».۱۰

۲) علاوه بر این که انسان‏ها به طور مستقیم به درگاه الهی توبه کنند و حاجت بخواهند، پیامبران یا اولیای الهی نیز برای آنها طلب آمرزش و یا طلب حاجت کنند؛ چنان که در قرآن مجید می‏خوانیم: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً؛ و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می‏آمدند و از خدا آمرزش می‏خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می‏کرد، قطعاً خدا را توبه‏پذیرِ مهربان می‏یافتند».۱۱

بدیهی است در این صورت، بندگان خدا از آمرزش و لطف بیشتر خداوند، بهره‏مند خواهند شد و علاوه بر دعای خودشان، از دعای اولیای الهی نیز کمک می‏گیرند.

۳) گاهی به جهت شدت تواضع و یا به جهت شدت خطا، انسان‏های گناهکار و یا نیازمند، ترجیح می‏دهند تنها به وسیله پیامبران و اولیای الهی از خداوند، طلب آمرزش و یا طلب حاجت کنند؛ چنان که برادران حضرت یوسف علیه‌السلام به جهت شدت خطای خود به حضرت یعقوب علیه‌السلام مراجعه کردند و گفتند: «قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ. قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ گفتند: ای پدر! برای گناهان ما، آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم. گفت: به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش می‏خواهم که او همانا آمرزنده مهربان است».۱۲

علاوه بر آمرزش در آخرت، گاهی برای رفع عذاب دنیا نیز می‏توان اولیای الهی را واسطه قرار داد؛ چنان که درباره قوم حضرت موسی علیه‌السلام می‏خوانیم: «وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا یا مُوسَی ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ؛ و هنگامی که عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: ای موسی! پروردگارت را به عهدی که نزد تو دارد، برای ما بخوان. اگر این عذاب را از ما برطرف کنی، حتماً به تو ایمان خواهیم آورد و بنی‏اسرائیل را قطعاً با تو روانه خواهیم ساخت».۱۳

بنا بر آن چه گفته شد، هر سه روش طلب آمرزش و طلب حاجت، از سوی خداوند وآیات قرآنی تأیید شده‏اند و واسطه قرار دادن اولیا، به هیچ وجه، شرک نیست و منافاتی با درخواست مستقیم از خدا ندارد؛ بلکه اگر آدمی از وساطت اولیای الهی بهره‏مند شود، از لطف و آمرزش بیشتر خداوند نیز بهره‏مند خواهد شد.

شگفت آن که چگونه برخی از فرقه‏های مسلمان نما، از واژه شرک که معنای روشنی دارد، برداشت‏های نادرست و ناروایی کرده، هرگونه درخواست از بندگان صالح خدا را - که جز به اذن خدا کاری نمی‏کنند - شرک دانسته‏اند؛ آن هم مطلبی بر خلاف صریح قرآن!

تمام اشتباهات اینان، از آن جا ناشی می‏شود که آیات قرآن را در کنار هم قرار نداده‏اند؛ تا مفهوم واقعی آنها روشن شود؛ بلکه با پیش‏داوری، برداشت ناقص و نادرستی از آیات کرده‏اند.

علیرضا مستشاری

پی‌نوشت:

۱. یوسف، آیه ۹۷ و ۹۸.

۲. ر.ک: لسان‏العرب، ماده شرک ؛ مفردات راغب، ماده شرک.

۳. نحل، آیه ۳۶.

۴. حجر، آیه ۹۶.

۵. مریم، آیه ۸۱.

۶. مائده، آیه ۷۲.

۷. آل عمران، آیه ۵۱.

۸. همان، آیه ۴۹.

۹. آل عمران، آیه ۴۹.

۱۰. قصص، آیه ۶۷.

۱۱. نساء، آیه ۶۴.

۱۲. یوسف، آیه ۹۷ و ۹۸.

۱۳. اعراف، آیه ۱۳۴.