پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

انسان, پوشش و ریشه های تاریخی


انسان, پوشش و ریشه های تاریخی

وقتی که بحث از تاریخ معنوی امتها به میان می آید با کمبود و فقر شدید اطلاعات و مستندات روبه رو می شویم

● بررسی حجاب و پوشش در تاریخ معنویت بشر قبل از اسلام

وقتی که بحث از تاریخ معنوی امتها به میان می‏آید با کمبود و فقر شدید اطلاعات و مستندات روبه‏رو می‏شویم. دلیل این امر آن است که در تاریخ معنوی درباره ابزار تولید و آثار ساخته دست بشر ـ بجز موارد اندک ـ بحث نمی‏کنیم، بلکه بحث درباره احکام ادیان در مورد حجاب، برخورد ادیان با مسأله حیا و عفت و چگونگی عملکرد انسانهاست. بنابراین، بحث از تاریخ معنوی، یک بحث‏نظری و اندیشه‏ای است که باید سراغ کتابهای آسمانی، رساله‏های بزرگان و قدیسین ادیان و آثار فلسفی، تاریخی و افسانه‏ها و قصص مربوطه رفت.

این روند کار نیز خود موانعی را به دنبال دارد چرا که همیشه در طول تاریخ، ادیان الهی مورد احترام فوق‏العاده بشر بوده است. انسانهای بسیاری از جوامع گوناگون در مقابل احکام و دستورات ادیان مختلف مطیع و خاضع بودند، لیکن حاکمان، استثمارگران و برخی روحانیون بی‏تقوا همواره در صدد سوءاستفاده از مقدسات بشر بوده‏اند و به همین دلیل، بیشتر این آثار دستخوش تحریف شده است. به عنوان نمونه در بعضی از قصص آنقدر اغراق و غلو شده که به صورت یک افسانه در آمده است. با این وجود، سعی ما بر آن است که از میان تمام این آثار، نقاط مشترک و یقین‏آور را انتخاب کرده، به یک نتیجه معقول و واقعی دست یابیم؛ به عنوان مثال، وجود نوح، ابراهیم، یعقوب و یونس علیهم‏السلام، مسلّم و قدر مشترک است یا در میان ادیان الهی، احکامی وجود دارد که بر مبنای فطرت انسانی استوار است مانند قبح ظلم، زنا، دروغ، تجاوز به حق دیگران، رباخواری، بی‏عفتی و خیانت... بنابراین می‏توان از این منابع بطور صحیح بهره گرفت.

یکی دیگر از منابع معتبر تاریخ ادیان، قرآن کریم است که هیچ‏گونه تحریفی در آن صورت نگرفته است. از آنجا که ادیان اصالتا با یکدیگر تضاد نداشته و هر کدام مکمّل دین قبلی بوده و هر یک از پیامبران بزرگ از پیش نوید آمدن پیامبر بعدی را داده است و نیز دین اسلام کاملترین ادیان بوده، باید گفت که دین اسلام تمام مصالح بشر را در نظر گرفته یعنی جامع همه مصالح و محاسن و مانع تمام مفاسد و زشتیهاست و از آنجا که قرآن با توجه به این مصالح و مفاسد، تاریخ ادیان الهی را نیز مورد بررسی قرار داده، می‏توان در موارد مشخص از این آیات که مربوط به سایر ادیان است استفاده کرد.

در قرآن کریم، سوره مبارکه طه، آیه ۱۱۷ـ۱۱۸ چنین آمده است:

آن‏گاه به آدم گفتیم که این شیطان دشمن تو و همسرت‏می‏باشد. بنابراین (هشیار باش که) شما را از بهشت‏بیرون نکند تا به زحمت بیفتی. به حقیقت برای‏تودربهشت نه گرسنگی هست و نه برهنگی.

آنچه از وضعیت آدم و حوا فهمیده می‏شود، آنها در بهشت نیازی به غذا و پوشاک نداشته‏اند یعنی گرسنگی و برهنه نبودند (قدر مسلم آن است که پوششی داشته‏اند).

در کتاب مقدس یهودیان، کتاب آفرینش بطور خلاصه چنین آمده است:

...مرد و زنش (آدم و حوا) هر دو عریان بودند، ولی از هم خجالت نمی‏کشیدند (آن‏گاه که از شجره ممنوعه خوردند)... پس چشمان هر دو باز شد و پی بردند که عریانند برگهای درخت انجیر را به هم وصل‏کردندوپیش‏بندی‏برای‏خودساختندوفوری خود را باآن پوشاندند... خداوند برای آدم و زنش حواازپوست،دامنهایی‏ساخت و تن آنها کرد...(۱)

«اگوستین قدسین» مسیحی نیز می‏گوید: شرم و حیا و خجالت از مجازاتهای خداوند برای آدم است. این عمل مشروع طبیعت از اجداد نخستین ما با مجازات خجالت همراه بوده است... آدم و حوا پیش از هبوط می‏توانستند بدون احساس شرم روابط همسری داشته باشند گرچه در واقع چنین نکردند.(۲)

پس بنا به اجماع تمام ادیان الهی از ابتدای سکونت آدم و حوا در زمین، شرم، حیا، پوشش و حجاب وجود داشته است.

تمام ادیان بر این مطلب اتفاق دارند که از همان ابتدا ازدواج در بین فرزندان آدم رواج داشت ( که بیان کیفیت آن از عهده این بحث خارج است) و آنچه مسلم است این ادیان بوده‏اند که برای سنت ازدواج، مراسم خاص برگزار کرده، حریمها و ضوابطی برای آن قرار دادند و تخلف از آن را موجب گناه و فحشا شمردند که تاریخ معنوی بعضی از اقوام، بیانگر آن است. تاریخ معنوی ملتها نام زنانی را ثبت کرده است که هر کدام از نظر ایمان یا پاکدامنی، سرآمد عصر خویش بوده‏اند یا برعکس، از نظر بی‏ایمانی، نفاق، بی‏عفتی و خیانت، گوی سبقت را از دیگران ربوده‏اند که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می‏کنیم.

«ضرب اللّه مثلاً للذّین کفروا امراة نوح و امراة لوط کانتا تحت عبدین من عبادناالصالحین فخانتا هما»(۳)

خداوند برای کسانی که کفر ورزیدند مثال آورد که زن نوح و زن لوط هر دو تحت (ولایت و سرپرستی) دو بنده صالح ما بودند و به آنها خیانت کردند.

یعنی این دو زن با اینکه در خانه پیامبر بودند و با پیام‏آور خدا تماس دائم داشتند، گمراه از کار در آمدند. همسر نوح، سرانجام به نوح پیامبر ایمان نیاورد و به منافقین پیوست. همسر لوط نیز با آن قوم ناپاک، همدست بود و در زمره آنان محسوب می‏شد. قرآن کریم در جای دیگر می‏فرماید:

«ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا، امرات فرعون اذا قالت رب ابن لی عندک بیتا فی‏الجنة و نجنّی من فرعون و عمله و نجنّی من القوم الظالمین»(۴)

خداوند همسر فرعون را برای مؤمنین مثال آورد، زمانی که گفت: خدایا برای من در نزد خود در بهشت منزلی بنا کن و مرا از (دست) فرعون و اعمال او نجات بده و مرا از (دست این) قوم ظالم نجات بخش.

در تاریخ آورده‏اند همسر فرعون به موسی ایمان آورد و چون فرعون از این مطلب آگاه شد او را شکنجه داد تا از اعتقادات خود دست بردارد. او در زیر شکنجه چنین دعا می‏کرد: خدایا مرا از (دست) فرعون و اعمال او نجات بخش... که پس از چندی دعای او مستجاب شد.

در جریان حضرت یوسف علیه‏السلام، آمده است که شوهر زلیخا (عزیز مصر) از کشمکش همسرش با یوسف باخبر گردید و همین که خواست ماجرا را بررسی کند، تظاهر به عفیف بودن کرد و یوسف را به خیانت متهم نمود، در حالی که قضیه بر عکس بود.

زلیخا خود نیز می‏دانست حیا و عفت یک ارزش و خیانت یک پلیدی و زشتی است بدین خاطر، فورا پیشدستی کرد و به شوهرش گفت: «ما جزاء من اراد باهلک سوء»(۵) جزای کسی که خیال بد به زنت داشته چیست؟

مورد دیگر، هنگامی بود که حضرت موسی از دست مأموران فرعون فرار کرد و به سرچشمه‏ای رسید که مردم شهر، حیوانات خود را از آن چشمه سیراب می‏کردند و حضرت موسی با دو دختر برخورد کرد که قرآن از حیای آن دو زن تعریف می‏کند. بعدها آن حضرت یکی از آن دو را از پدرش خواستگاری و سپس ازدواج کرد. قرآن ماجرا را چنین نقل می‏کند:

«لمّا ورد ماء مدین وجه علیه امة من الناس یسقون و وجد من دونهم امرتین تذودان قال ما خطبکما قالتا لا نسقی حتی یصدر الرعا و ابونا شیخ کبیر»(۶)

هنگامی که(موسی) بر آب شهر وارد شد با دسته‏ای از مردم روبه‏رو شد که (گوسفندانشان را) سیراب می‏کردند. پایین‏تر از ایشان دو زن را یافت که از آب خوردن گوسفندانشان جلوگیری می‏کردند. موسی پرسید؟ شما چه می‏کنید؟ آنها

گفتند: آب نمی‏دهیم تا اینکه چوپانها بروند، پدر ما مردی بسیار پیر است.

علامه طباطبایی می‏فرماید: حضرت موسی فهمید که انتظار کشیدن آنها به خاطر حیا و عفت است، مبادا چوپانها به آنان تعدی کنند، پس حضرت موسی به سیراب کردن گوسفندان آنها مبادرت ورزید.(۷)

اینکه گفتند: پدر ما بسیار پیر است، جواب از سؤالی است که ممکن بود به ذهن موسی خطور کند که شما که چنین باحیا و عفیف هستید چرا چوپانی می‏کنید؟

خداوند راه رفتن این دختران را چنین تمجید می‏کند:

«فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء...»(۸)

زمانی که یکی از آن دو زن باز آمد، باحیا و آزرم راه می‏رفت. به عبارت دیگر حیا و عفت از راه رفتن او مشهود بود.

مورد دیگری که قرآن از او به عنوان زن نمونه نام برده و او را پاک و بهترین زنان و برگزیده‏ترین زنان عالم قرار داده حضرت مریم (ع) است:

«اذا قالت الملائکة یا مریم ان‏اللّه اصطفیکِ و طهرّکِ واصطفیک علی نساء العالمین»(۹)

در جای دیگر او را از اتهامات منافقین پاک دانسته، می‏گوید:

«مریم ابنة عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا...»(۱۰)

مریم دختر عمران کسی است که باکره ماند،پس ما از روح خود در آن دمیدیم.

در روضه کافی از امام صادق روایت شده‏است که حضرت مریم علیهاالسلام از نظر عفت و پاکدامنی در مرتبه‏ای قرار دارد که خداوند در روز قیامت او را برای سایر زنان، حجت قرار می‏دهد:

در روز قیامت، زن زیبایی را که به گناه آلوده شده، برای حسابرسی می‏آورند. آن زن در پیشگاه پروردگار متعال می‏گوید: پروردگارا تو مرا زیبا آفریدی، بدین جهت من به گناه آلوده شدم. در این وقت حضرت مریم علیهاالسلام را می‏آورند و به آن زن می‏گویند: آیا تو از این (مریم) زیباتر بودی، ما او را زیبا آفریدیم و او به گناه مبتلا نشد ...

اکنون به دستورات و احکام شریعتهای الهی قبل از اسلام در مورد حجاب و عفت زنان اشاره می‏کنیم. ناگفته نماند که آنچه در اینجا نقل می‏کنیم مطالبی است که از بعضی از رساله‏های آنها و سیره قدیسین به دست آورده‏ایم.

سخن ما این است که تمام ادیان الهی از آن‏جا که با فطرت انسان سازگار است، به این ندای درونی زنان پاسخ گفته، برای روابط بین زن و مرد حد و مرزی قائل شده است.

درفرمان ده مادّه‏ای (در آیین یهود) که خداوند به حضرت موسی ابلاغ کرد، چنین آمده است:

▪ فرمان هفتم: نباید زنا کنی

▪ فرمان دهم: نباید به خانه همسایه‏ات طمع داشته باشی و به زن همسایه‏ات و غلامش و... طمع ورزی.

در آیین یهود آمده است که سزای خیانت و زنا مرگ است و اگر مشکوک به زنا شود و نتواند ثابت کند، سنگسار می‏شود.(۱۱)

استاد شهید مطهری در کتاب مسأله حجاب به نقل از ویل دورانت می‏گوید:

«اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت چنان که مثلاً بی‏آنکه چیزی به سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏ریسید یا از مردان درد دل می‏کرد یا صدایش در خانه آن قدر بلند بود که همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق بدهد.»(۱۲)

در آیین زرتشت نیز چنین آمده:

«چون دوشیزگان به سن ازدواج رسند برای بدست آوردن همسران نیرومند و شوهران دلیر به سوی تو (ایزدـ پروردگار) رو می‏آورند.»

(لَشبیت پنجم بند ۸۷)

از طرف دیگر، مشهور است که در میان این قوم، پنج نوع ازدواج مرسوم بوده که عبارتند از:

۱) پادشاه زن: به دوشیزگانی که با رضایت پدر و مادر با مردی برای اولین بار ازدواج می‏کردند پادشاه زن می‏گفتند و شوهر جز در شرایط معین نمی‏توانست همسر دیگری اختیار کند.

۲) جَکَر زن: اگر پادشاه زن نازا یا سترون می‏شد یا بیماری خاصی پیدا می‏کرد، مرد مجاز بود همسر دیگری اختیار کند که به همسر دوم «جَکَر زن» می‏گفتند. به او چاکر نیز می‏گفتند چون تحت فرمان پادشاه زن و مقامش پایین‏تر بود.

۳) ایوک زن: هرگاه مردی صاحب پسر نشود و چند دختر داشته باشد می‏تواند اسم خود را بر روی داماد خود بگذارد. در آن صورت اگر داماد دارای اولاد پسر می‏شد پدر زن می‏توانست اولاد او را به فرزند خواندگی قبول کند و از امتیازاتی نیز برخوردار شود.

۴) ستر زن: اگر مردی در دوران بلوغ بدون ازدواج می‏مرد و خواهر داشت وقتی آن خواهر ازدواج می‏کرد اسم آن جوان ناکام را بر روی داماد

می‏گذاشتند تا همیشه به یاد او باشند. به چنین زنی ستر زن می‏گفتند.

۵) خود سر زن: در صورتی که دختر بدون اجازه پدر و مادر ازدواج می‏کرد، از ارث محروم می‏شد تا زمانی که رضایت آنها را جلب کند. چنین زنی به خود سر زن مشهور بود.

زرتشتیان مدّعی‏اند: ما نیز چون دیگر مذاهب الهی، ازدواج با محارم را ممنوع می‏دانیم.(۱۳)

حال، مسأله حجاب و عفت را از دیدگاه منابع اعتقادی پیروان حضرت عیسی مسیح بررسی می‏کنیم:

عیسی فرمود: فکر نکنید که من آمده‏ام تا تورات و نوشته‏های نبی‏ها را منسوخ نمایم، نیامده‏ام تا منسوخ کنم، بلکه آمده‏ام تا به تحقق رسانم...(۱۴) (متی ۲۰ ـ ۱۷/۵)

زنها در قرنهای اولیه مسیحیت، تنها با چادر می‏توانستند در مراسم عبادت شرکت کنند، زیرا گیسوانشان بویژه فریبنده به شمار می‏رفت. می‏گفتند حتی فرشتگان ممکن است در موقع اجرای مراسم نماز از دیدن آن حواسشان پرت شود.(۱۵)

پولس به جماعت خود می‏گوید:

زنان در کلیسا ساکت باشند در آنجا محلی را که زیر دست است انتخاب کنند. اگر به چیزی احتیاج داشتند آن را در خانه از شوهرانشان بخواهند...(۱۶)

پاولوس فرمان می‏دهد که زنان باید حجاب داشته و سر خود را بپوشانند زیرا سر هر زنی به منزله سر مرد است و سر مرد چهره خدا را منعکس می‏سازد. اگر زن سرش را نپوشاند مانند آن است که موهایش تراشیده شده باشد.(۱۷)

تجرد کشیشان نیز تا قرن چهارم مرسوم نبود، لیکن بعدها مرسوم شد که آنها باید مجرد زندگی کنند به این بهانه که انسان مجرد، توجه‏اش به خدا بیشتر است!

در نامه تیطس (۷ـ ۵/۱) از قول پاولوس به تیطس آمده است که رهبرانی را برای مجامع هر شهری تعیین کن. رهبران باید اشخاص بی‏عیب و آلایش، صاحب زن و فرزند، با ایمان باشند تا نتوان این رهبران را به هرزگی متهم ساخت.(۱۸)

در کتاب تاریخ اجتماعی ایران (به نقل از عهد جدید، انجیل متی، ص۶ به بعد) آمده است که

عیسی می‏گوید: ...شنیده‏اید که به اولی گفته شده است زنا مکن، لیکن من به شما می‏گویم هر کس به زنی با دید شهوت نگاه کند، همان دم در دل خود با او زنا کرده است. گفته شده است که هر کس از زن خود مفارقت جوید طلاقنامه بدو بدهد، لیکن من به شما می‏گویم هر کس، از زن خود جدا شود باعث زنا کردن او شده است مگر به علت زنا باشد...

خلاصه اینکه، کلیه ادیان الهی هر یک به نوعی سعی کرده‏اند راهی جهت محدود کردن سوءاستفاده از زنان یا به فساد کشیده نشدن جامعه ارائه کنند.

● جمع بندی:

۱) از آغاز خلقت در وجود انسان بویژه زنان یک نیروی فطری به ودیعه نهاده شده که نفس را از رو آوردن به زشتیها یا افعال و اقوال ناهنجار نفسانی، برحذر می‏دارد و سبب بروز واکنشهای خاصی در انسان می‏شود. این قوه را حیا، شرم و آزرم می‏نامند.

حیا باعث می‏شود که زن واکنشهایی در مقابل مردان بیگانه از خود بروز دهد که یکی از اولین واکنشها پوشش خود است. بعدها این پوشش، در مقابل طمع و تقاضای مردان، به سلام تبدیل شد.

ناگفته نماند که اگر ما حیا را به عنوان پدیده‏ای فطری در زنان بحث می‏کنیم، این امر صرف نظر از عوامل خارجی و شرایط دیگر است چرا که ممکن است تبلیغات شدید، اجبار، تطمیع یا سایر عوامل اقتصادی و سیاسی باعث از بین رفتن حیا در میان عده‏ای از زنان شده باشد.

۲) انبیا و مذاهب آنها برای پاسخگویی به ندای فطرت بانوان و تقویت سلاح دفاعی آنان ـ که همانا حیا و عفت آنها در مقابل قدرت جسمی مردان است ـاز ابتدا ازدواج و احکام کنترل کننده‏ای را وضع کردند، تا زن و مرد در سایه این قوانین به آرامش و آسایش دست یابند، ولی متأسفانه در طول تاریخ، کتابها، فرمانها و احکام آنها دستاویز جاهلین و مغرضین قرار گرفت و آنها را تحریف کردند، بگونه‏ای که گاه به نام حمایت از زن به او ظلم نمودند و شخصیتش را خرد و استعدادهایش را سرکوب کردند.

۳- تحریم، آیه۱۰.

۵- یوسف، آیه۲۵.

۱۵ـ ۱۶ـ تاریخ تمدن، ج۹، ص۲۴۲.

۱ـ تحقیق در دین یهود، جلال‏الدین آشتیانی، ص۱۶.

۴- تحریم، آیه۱۱.

۱۴ـ تاریخ تمدن، ج۹، ص۲۴۲.

۱۰ـ تحریم، آیه۱۲.

۱۷ـ تحقیق‏دردین‏مسیح،جلال‏الدین‏آشتیانی، ص۲۸۶.

۱۱ـ تحقیقی‏دردین‏یهود،جلال‏الدین‏آشتیانی،ص ۳۱۶.

۱۳ـ گنجینه اوستا، هاشم رضی، ص۱۱۰ و ۱۱۸، تلخیص، انتشارات فروهر.

۱۸ـ تحقیق‏دردین‏مسیح،جلال‏الدین‏آشتیانی، ص۲۴۳.

۱۲ـ تاریخ تمدن، ج ۱۲، ص ۳۰.

۲ـ تاریخ فلسفه غرب، برتراندر راسل، ترجمه دریابندری، ج۱، ص۵۰۸.

۶ـ قصص، آیه۲۳.

۷ـ المیزان، ج۱۶، ص۲۵.

۸ـ قصص، آیه۲۵.

۹ـ آل‏عمران، آیه۴۲.

منابع:

تحقیق در دین یهود,جلال‏الدین آشتیانی,safhe=۱۶

تاریخ فلسفه غرب,برتراندر راسل، ترجمه دریابندری,jeld=۱,safhe=۵۰۸

المیزان,jeld=۱۶,safhe=۲۵

تحقیقی‏دردین‏یهود,جلال‏الدین‏آشتیانی,safhe=۳۱۶

تاریخ تمدن,jeld=۱۲,safhe=۳۰

گنجینه اوستا,هاشم رضی,فروهر,safhe=۱۱۰، ۱۱۸

تاریخ تمدن,jeld=۹,safhe=۲۴۲

تحقیق‏دردین‏مسیح,جلال‏الدین‏آشتیانی,safhe=۲۴۳، ۲۸۶