سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

راهپیمایی حماسی


راهپیمایی حماسی

● ۲۵ خرداد ۱۳۶۴
امسال پنجمین سالی است که کشور ما در حال جنگ با عراق است. اما اکنون جنگ تنها در جبهه های جنوب و غرب کشور نیست بلکه صدام دامنه جنگ را به شهرها کشانده و ناامنی و کشتار …

۲۵ خرداد ۱۳۶۴

امسال پنجمین سالی است که کشور ما در حال جنگ با عراق است. اما اکنون جنگ تنها در جبهه های جنوب و غرب کشور نیست بلکه صدام دامنه جنگ را به شهرها کشانده و ناامنی و کشتار را به خانه های مردم ایران سرایت داده است. هواپیماهای عراقی ناگهان وارد فضای کشور شده و بر فراز شهری بمب های خود را خالی می کردند. درحالی که مردم به کسب و کار روزانه شان مشغول بودند یا شبانگاه می خواستند دمی بیاسایند ناگهان با صدای آژیر خطر که از رادیو پخش می شد، باخبر می شدند که تا دقایقی دیگر ممکن است بمبی بر سر آنها فرود آید. معلوم نبود این بار بمب ها چه نقطه یی را نشانه کرده و خانه و کاشانه چه کسانی را درهم خواهند کوبید. لحظاتی بعد صدای مهیب بمب ها مشخص می کرد که عملیات پایان یافته است.

از دوری و نزدیکی صدا مردم حدس می زدند چه محله یا منطقه یی مورد حمله واقع شده است. چند لحظه بعد برخی شهروندان بر فراز بام ها می رفتند تا از روی دود و خاکی که رو به آسمان می رفت، حدس بزنند بمب دقیقاً کدام محله شهر را هدف قرار داده است. غیر از شهرهای شرق کشور نقاط غرب و مرکزی از جمله تهران در تیررس دشمن قرار داشت. با تداوم بمباران در بسیاری از این شهرها در هر محل مناطقی را به عنوان نقطه امن تر و به عنوان پناهگاه تعیین کردند که به محض شنیدن آژیر مردم خود را به آنجا برسانند. بعضی از این نقاط هم تبدیل به خوابگاه عمومی شده بود. شب ها مردم رختخواب خود را به این مراکز می بردند و در آنجا می خوابیدند و صبح به منزل یا محل کار برمی گشتند. کشاندن جنگ به شهرها براساس این تحلیل بود که گرچه فشار جنگ روی مردم زیاد است اما ناامن کردن شهرها موجب می شود تحمل مردم سر آمده و دست به مخالفت با نظام بزنند و فشار بیاورند که مسوولان تن به سازش بدهند. نا امن کردن شهرها روال زندگی عادی بخشی از مردم را بر هم زد. عده یی به شهرهای دورتر از جمله خراسان و شمال کشور پناه برده و زندگی موقتی یا صحرایی برای خود دست و پا کرده بودند. برخی به خارج کشور مهاجرت کردند اما پدیده یی که صدام و پشتیبانانش مایل بودند، رخ نداد.

روز قدس

در چنین فضایی بود که روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۴ که مصادف با روز قدس بود، اعلام شد راهپیمایی روز قدس برگزار می شود. صدام اعلام کرد مردم به راهپیمایی نیایند وگرنه مورد اصابت بمب و موشک های ما قرار خواهند گرفت. شایعاتی هم پخش شده بود که می خواهند بمب شیمیایی بزنند. روز ۲۵ خرداد ساعت ۵/۷ صبح انفجار چند موشک تهران را به لرزه درآورد. این انفجارات نشان می داد صدام در عمل به وعده خود قاطعیت داشته و چه بسا امروز راهپیمایی مردم را به خاک و خون بکشاند. تا یک ساعت بعد ۱۴ شهر ایران مورد حمله بمباران و موشک های عراقی قرار گرفت. حدود ۶۰۰ نفر در این موشک باران ها آسیب دیدند. به رغم این فضای رعب و وحشت آن روز یکی از پرشورترین راهپیمایی های روز قدس بود. مردم به طرز عجیبی به خیابان ها آمدند و نشان دادند از تهدیدات جدی صدام هم واهمه ندارند. این کار مردم که خودجوش و داوطلبانه بود، برای تحلیلگران خارجی قابل تامل بود. حتی مسوولان امر باور نمی کردند مردم چنین واکنشی نشان دهند. برخی از آنها به رغم اینکه مساله ترور ها هنوز از بین نرفته بود، خود به میان مردم آمده و در راهپیمایی شرکت کردند. هاشمی رفسنجانی که سخنران بود، چنان تحت تاثیر این رشادت مردم قرار گرفته بود که حین خطبه به گریه افتاد.

تیپ شرکت کنندگان در راهپیمایی نشان می داد همه گونه اقشار حضور دارند. تیپ های صرفاً متشرع و حزب اللهی نبودند و خانواده هایی که چندان فرهنگ سنتی هم ندارند، در میان مردم به چشم می خوردند. شرکت گسترده مردم در چنان فضایی در چشم دول خارجی نیز شگفت انگیز بود. خبرگزاری فرانسه این تظاهرات را با تجمعات عظیم اوایل انقلاب قابل مقایسه دانست. این درحالی بود که بسیاری کشورها مستمراً صدام را از لحاظ نظامی تجهیز می کردند. به عنوان نمونه دو هفته قبل از این روز بنا به گزارش روزنامه دی ولت آلمان امریکا متعهد شده بود ۲۰ فروند هلیکوپتر مدرن به عراق واگذار کند. همچنین در همین روزها فرانسه ۶۰ هواپیمای میراژ ۲۰۰۰ به عراق تحویل داده بود. لوموند نیز در همین ایام از معاملات چند میلیارد دلاری کیسینجر و راکفلر در جهت تحویل تسلیحات به عراق خبر داده بود. چنین بود داستان مظلومیت ملت ما که در مقابل کارخانجات تسلیحاتی جهان ایستاده بود.