سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اگر خاتمی و کروبی خودی نیستند, چه کسی خودی است


اگر خاتمی و کروبی خودی نیستند, چه کسی خودی است

تا کی باید با آزمون و خطا و سلیقه های شخصی, امروز, دیروز را نفی کند و فردا, امروز را وقتی بنا باشد که هیچ رئیس جمهوری کار رئیس جمهور قبلی خود را ادامه ندهد و مسیر جدیدی را بپیماید, هیچ گاه به مقصد تعیین شده نخواهیم رسید و رسیدن به سند چشم انداز و برنامه ریزی های درازمدت بیشتر به یک لطیفه خواهند ماند

تا کی باید با آزمون و خطا و سلیقه‌های شخصی، امروز، دیروز را نفی کند و فردا، امروز را؟ وقتی بنا باشد که هیچ رئیس‌جمهوری کار رئیس جمهور قبلی خود را ادامه ندهد و مسیر جدیدی را بپیماید، هیچ‌گاه به مقصد تعیین شده نخواهیم رسید و رسیدن به سند چشم‌انداز و برنامه‌ریزی‌های درازمدت بیشتر به یک لطیفه خواهند ماند.

این یکی از بلاهای بزرگ روزگار ماست که منتقدین را نه به چشم بهترین برادرانمان و نه حتی به چشم دوستانمان، و نه حتّی به چشم آشنایانمان، بلکه به چشم دشمنانمان نگاه می‌کنیم که باید دائما در کنترل محسوس و نامحسوس باشند که مبادا بر خلاف آنچه می‌کنیم و می‌اندیشیم سخنی یا ایده‌ای مطرح کنند و اگر هم به هر دلیلی مطرح کردند، دهانشان را گل بگیریم (به کسر گاف!!). در این بستر جز آدم‌های بادمجان دور قاب چین و مزوّر رشد نمی‌یابند و در صورت فراگیری این بیماری اجتماعی، این آغاز انحطاط یک نظام است.

سی سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد و گذر این سالها باید به همه ما آموزانده باشد که با تحریم و تکفیر و تحقیر هیچ فکری از بین نمی‌رود بلکه به مصداق «الانسان حریص علی ما منع» حرص مردم به دانستنِ بیشتر آنچه از دانستن آن منع شده‌اند، بیشتر می‌شود. همچنان که پدر نوع بشر ـ آدم ابوالبشر(ع) ـ را این حرص از بهشت روانه خاک کرد!

این تناقض عجیبی است در کشوری که داعیه تمدن و فرهنگ و فرهیختگی دارد و خود را بحق صاحب فکر و فضیلت می‌داند و مسئولان طراز اول پیشین همین نظام، حقّ ارائه فکر خود به مردم و بیان نظرات خود به علاقمندان را نداشته باشند. اگر واقعا کسانی مثل خاتمی که هشت سال با رای همین مردم و تفویض رهبر خردمند انقلاب در راس قوه مجریه بوده‌اند، حقّ شرکت در انتخابات و ارایه فکر خود را نداشته باشند یا هاشمی رفسنجانی که از اوّلین جرقه‌های این نهضت فدایی آرمان‌های این انقلاب و رهبری بوده است حق نقد شرایط موجود را نداشته باشند، یا کرّوبی با همان صفا و صداقت همیشگی‌اش نتواند در دانشگاه که باید تولیدگر فکر و زاینده ‌اندیشه‌های نو باشد سخنش را بیان کند و مجبور شود از پشت میله‌های دانشگاه با مخاطبین خود سخن بگوید، انصافا چه کسانی حق سخن گفتن خواهند داشت؟!

آیا فکر نمی‌کنید که با این رفتارها چگونه می‌توان ژست گرفت و از دانشمندان آمریکایی خواست که به ایران بیایند و در دانشگاه‌های ما سخنرانی کنند؟!

تا کی باید با آزمون و خطا و سلیقه‌های شخصی، امروز، دیروز را نفی کند و فردا، امروز را؟ تا چه زمانی باید خادمان دیروز، خائنان امروز لقب بگیرند و با این روال، بی‌هیچ تردیدی خادمان امروز هم خائنان فردا؟!

چرا ما با هر تغییری که در راس قوه مجریه مان رخ می‌دهد، رئیس جمهور فعلی بجز چند روز اول و دیدارهای فرمایشی و نمادین سیاسی، که دست در دست رئیس جمهور پیشین از کاخ ریاست جمهوری خارج می‌شوند!! بفاصله چند ماه صاحب آن دست را خائن و سزاوار هر گونه تخریب و تحقیر و حتی اخیرا تهدید می‌دانند؟

آیا این با آموزه‌های دینی و اخلاقی ما سازگاری دارد؟

کدام ولیّ خدا مردم را توصیه به هتک حرمت یکدیگر، تهمت، دروغ، تخریب، دهان چاکی کرده و یا وصیت به آبروریزی از مؤمنین کرده که در نظام اسلامی عدّه‌ای چون اوجب واجبات کمر به ترویج این رذایل بسته‌اند!

از سوی دیگر کسانی نیز که همه اقدامات این دولت را یکسره غلط می‌انگارند نیز راه به بیراهه برده‌اند. چگونه ممکن است افدامات شجاعانه‌ای را که در عرصه دفاع از حق ّ ملّت ایران در حوزه فنّ آوری هسته‌ای و دیپلماسی در سایه رهبری‌های حکیمانه حضرت آیت الله خامنه‌ای و توسط این دولت بدست آمده، یا اجرایی کردن طرح سهمیه‌بندی بنزین که سال‌ها راکد مانده بود و بسیاری جرات اجرای آن را نداشتند، یا محوری شدن شعارها و ارزش‌های انقلاب در این دولت را بکلّی نادیده گرفت. لذا هیچ تردیدی نیست که دولت نهم هم چون سایر دولت‌ها نقاط قوت فراوان وبسیار ارزشمندی دارد که باید منصفانه به آنها پرداخته شود.

دلسوزان نظام باید اصلاح این فضا و فرهنگ را سرلوحه کارهای خود قرار دهند و بدانند که تا زمانی که خدمات دولت‌ها صادقانه برشمرده نشود و مورد تقدیر قرار نگیرند و عیوب آنها گفته نشود و راهکارهای اصلاحی برای جلوگیری از تکرار آنها اندیشیده نشود، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و رسیدن به سند چشم‌انداز و برنامه‌ریزی‌های درازمدت بیشتر به یک لطیفه می‌ماند. چرا که حداکثر عمر هر دولتی تاکنون ۸ ساله بوده در حالی که برنامه ما بیست ساله است و وقتی بنا باشد که هیچ رئیس‌جمهوری کار رئیس جمهور قبلی خود را ادامه ندهد و مسیر جدیدی را بپیماید، هیچ‌گاه به مقصد تعیین شده نخواهیم رسید.



همچنین مشاهده کنید